حسین مرعشی در پاسخ به طنز خوراک موش کور کیهان، در روزنامه کارگزاران امروز نوشت:
روزگار نقد در کشور ما سیاه شده و زبان آن پلشت. نه توسط طنزنویسان واقعی ایران که دست آنها را میبوسم و نوشتههایشان را مینوشم؛ بلکه به دست بازیگران قدرت و سیاست که دست بر قضا این مفاهیم را هم نمیشناسند و از سیاست ورزی فقط همین را میدانند که <همه چیز برای ما> حتی اگر قیصریهای را به آتش بکشیم از بهر دستمالی یا نوالهای از باب گذران چند صباحی.
اخیرا گفتوگویی کردم با یک نشریه اصولگرا و در آن با شفافیتی که در قاموس <طنز نویسان جدید> جرم است نظر خود را درباره نظامات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و نسبت آنها با دین تشریح کردم. در آن جا به صراحت گفتم و حالا تکرار میکنم که کار دین دستگاه سازی در زمینه امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیست، بلکه کارش روشن کردن چراغ هدایت است و نشان دادن راه و بیراهه به مومنان. از این رو کار آدمیان به مدد عقل و دانش آنها راست میشود و بهرهگیری از اشارات انبیاء و اولیا و نصوص قرآنی، سنجهای است برای رهایی از ضلالت. فیالمثل در جهانی که بنیان فعالیتهای اقتصادی بر بانک و بیمه، بورس و اوراق بهادار، بای بک و فاینانس و نظایر اینهاست، چگونه میتوان برای برپایی نظام اقتصادی، کاهلانه به دنبال نسخههای از پیش تعیین شده در قرون گذشته گشت. هدایتی که در اینجا به کار میآید رجوع به متون و نصوص و سیره و قول است که آنچه به مدد عقل حاصل آمده با احکام الهی در تعارض نباشد. یا در بخش سیاست، در جهانی که مبتنی بر قوانین اساسی، تفکیک قوا، نهادهای تخصصی، تقسیم کار بین وزیران و امثال اینهاست، شرع انور نه حکم به تعطیل عقل و نظام سازی داده است و نه مقدرات از پیش تعیین شده را بر مخلوقات خدا تحمیل کرده است. در بخش فرهنگی، چگونه انتظار داریم درباره پدیدههایی که در تصور و تخیل مردمان چند نسل قبل نمیگنجید (سینما، تلویزیون، اینترنت، ویدئو، دی وی دی، رمان، پانتومیم) نسخههایی از پیش تعیین شده وجود داشته باشند که ما ناگزیر به فکر کردن و گشودن گره از کار خود در این زمینهها نباشیم.
آنچه در آن گفتوگو مطرح کرده بودم و اجمال آن را در این نوشته بازگو کردم به مذاق کسانی که برایم دشوار است نامی برایشان ابداع کنم، خوش نیامد و به جای نقد عالمانه آن گفتوگو به شیوه همیشگیشان به تخریب روی آوردند. چارهای ندارم که در پاسخ به یکی از آن حضرات که خود را وکیل مطلق العنان شریعت و سیاست و کیاست در ایران میداند از باب کمک به خودشناسی او عرض کنم: آقایان طنز پرداز جدید که جفایتان در حق طنزنویسان واقعی میهن عزیز نابخشودنی است، لطفا به جای شانتاژ و شلتاق برای بستن باب اظهار نظر، نگاهی به جمال نظری و عملی خود بیندازید تا دریابید که خوراک مطبوع برای <موش کور> چه کسانی هستند. آنکه روشن سخن میگوید یا آنکه تاریک میاندیشد؟