۲۸ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۱۸۳۰
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۸ - ۲۷-۰۴-۱۳۸۶
کد ۲۱۸۳۰
انتشار: ۱۷:۱۸ - ۲۷-۰۴-۱۳۸۶

گرانی مسکن؛ معمای حل نشدنی

یادداشت وارده

*ميثم طالبي متين

مردم باید چه کنند تا قیمت مسکن و اجاره نشینی بالا نرود؟!

آیا می توان از ازدواج جوانان جلوگیری نمود یا همانند گذشته چند خانوار با هم زیر یک سقف زندگی کنند،تا اضافه تقاضا از بین رفته وبازار داغ مسکن متعادل شود؟!

آیا دولت به عنوان اصلی ترین عامل در برقراری عدالت اجتماعی نمی تواند این معما را حل کند؟
رسانه ها به ویژه تلویزیون، با الگو قراردادن خانواده های به ظاهر پول دار وفرهنگ سازی در این زمینه چه کرده اند؟
یا شاید کمبود مصالح ساختمانی ، نبودن کارگر ونیروی انسانی ، وبالا بودن قیمت زمین باعث بوجود آمدن این گرانی ها شده ، همچنین بالا رفتن نقدینگی با دادن وامهای مختلف و سوق دادن این حجم از نقدینگی به سمت خرید مسکن باعث این فاجعه شده است؟

در هر یک از موارد بالا معلوم می شود با توجه به اقتصاد بیمار کشور ایران ، اولین و مهمترین عامل در گرانی ها خود دولت است، البته این سنگ بنای نامبارک، از دولتهای گذشته کار گذاشته شده است.

طبق استانداردهای بین المللی سهم قیمت زمین در یک واحد مسکونی کمتر از 20% می باشد،که در ایران، این استاندارد بسیار بالا و در برخی موارد از مرز 70% قیمت تمام شده یک واحد مسکونی هم می گذرد.
چرا چنین شده؟مگر خداوند زمین را برای آسایش و راحتی بندگان قرار نداده وطمع به این امانت الهی تا چه اندازه لازم است ؟
زمانی که بیشتر زمین ها در انحصار دولت وسرمایه داران باشد، دولت و سرمایه داران دو بازیگر این قصه شده ، مردم به فراموشی سپرده می شوند و سپس فاصله طبقاتی به بیشترین حد خود رسیده و زمین حکم طلا ی نایاب را پیدا می کند.
 در زمینه قیمت زمین سیاست های نادرست و نا بجایی که از دولتهای قبل اتخاذ شده در مسیر کج به حرکت ادامه می دهد.آیا خصوصی سازی یعنی ثروتمند کردن عده ای خاص. چرا دولت برای زمینهای دست نخورده مالیات سنگینی وضع نمی کند؟

نیروی کار دومین عامل در ساخت و ساز بوده و سیاست دولت مبنی بر خروج افاغنه از ایران،دو جنبه دارد ، از نقطه نظر بیکاری ،جوانان ایرانی در شرایطی که این شغل مناسب باشد به این حرفه گرایش پیدا کرده پس در کاهش نرخ بیکاری می تواند مفید باشد . از سوی دیگر چون با کمبود نیرو انسانی مواجه می شویم قیمت ها افزایش یافته که به تناسب باعث افزایش قیمت تمام شده مسکن می گردد.
 در این شرایط دولت چه باید بکند ؟
وقتی نیروی ارزان افغانی را از ایران اخراج می کنیم باید این شوک را پیش بینی می کردیم و این در صورتی مفید می باشد که یا حقوق مناسب به نیروی انسانی بدهیم و حاشیه امنیت مناسبی برای این بخش فراهم اوریم و با بستن قراردادهای مدت دار و بیمه نمودن و دادن پاداش همانند سایر کارگران شرکتی قراردادی به فکر این بخش که از مهمترین عوامل در ساخت وساز است، باشیم .
استفاده از نیروی آموزش ندیده چقدر می تواند در به هدر رفتن مصالح ساختمانی تاثیر گذار باشد.

بعد سوم این قضیه به مصالح سااختمانی مربوط می شود . قیمت مصالح ساختمانی در صورتی کنترل شدنی است که اولا کمیت در کشور را کنترل نماییم، تا زمانی که تولید کنندگان مسکن از میزان تولید مواد اولیه و مصالح ساختمانی و واردات این محصولات آگاه نباشند و مدام با تغییر قیمت مصالح ساختمانی مواجه باشند آیا راغب به تولید می شوند؟

آیا تشکیل بازار بورس فلزات کمکی به متعادل کردن قیمت آهن داشت ؟ آیا خارج کردن سیمان از سبد حمایتی دولت مفید است؟
در آینده هم دو نرخی شدن بنزین و گازوئیل چه بلایی بر سر قیمت مصالح ساختمانی خواهد آورد ؟

هم اکنون که بحث خصوصی سازی مطرح شده و نقش دولت در بازار مسکن کم رنگتر از گذشته شود ، آیا قیمت ها رشد نمی کند ؟

عده ای از صاحب نظران مالیاتی عقیده دارند باید برای خانه های خالی مالیات سنگینی وضع نمود تا از این خانه های خالی به نحو احسن استفاده شود،آری این در شرایطی قابل دفاع می باشد که اولا بدانیم کدام خانه خالی است ، که این نیاز به یک طرح آمارگیری واقعی دارد که تا بحال چنین آماری وجود نداشته و  برآورد تخمین خانه های خالی دقیق نبوده و به اشکال بسیار گوناگون می توان از این مالیت گریخت . در نتیجه تصویب مالیات های سنگین برای خانه های خالی منطقی به نظر نمی رسد.

چگونه ممکن است جوانان با این حقوقی که دریافت می کنند صاحب خانه شوند؟
این معما در صورتی قابل حل شدن است که دولت در این زمینه بسیار پررنگ عمل نماید،چرا که تنها با تثبیت قیمتها و اعلام قیمتهای غیر قابل تغییر مصالح ساختمانی در یک دوره زمانی مشخص ، تضمین قراردادهای کارگران به همرا ه بیمه نمودن این قشر ،همچنین پایین آوردن ارزش زمین در صورتی که به ساخت مسکن منجر شود از راهکارهای مهم در خصوص پایین آمدن قیمت مسکن می باشد .

همچنین رسانه ها به عنوان بخش مهم و تاثیر گزار در فرهنگ جامعه با استفاده از مشاورین متخصص فرهنگی می توانند با تولید مجموعه های مناسب فرهنگی از بالا رفتن سطح توقعات جلوگیری نموده و فرهنگ تجمل را کمرنگ نمایند.


 

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
-
۰۹:۲۳ - ۱۳۸۶/۰۴/۳۰
0
0
حدود 8 ماه پيش از سايت وزارت نفت دانستم ايران طی 19 ماه گذشته انواع نفت ايران (تحويل در پايانه های مختلف ) بطور ميانگين بشکه ای 48 دلار بفروش رسانده همچنين در سايت وزارت کشور خواندم برنامه های دولت بر اساس در آمدهای نفتی بر مبنای بشکه ای 18 دلار تنظيم کرده است و اگر صاحبان بيت المال ( مردم نه کسانیکه مسئولين مد نظر دارند ) نميدانند بدانند که طبق گزارش سايت وزارت نفت صادرات نفت ما 1400000 بشکه در روز است. حال اگر مازاد درآمد نفتی کشور طی 19 ماه تاکيد ميکنم 19 ماه نه سال يا قرن محاسبه شود ميتوان از اطلاعات دو سايت وزارت نفت و کشور اينگونه فهميد که 30 دلار در هر بشکه پول بی حسابيست که در هيچکدام از معادلات هزينه ای دولت قرار نگرفته است و فرصت طلايست که به درد مردم و بیخانمان بودن قشری از جامعه که اطلاعات آنان را بطور کامل در اختيار دارد بپردازد. محاسبات زير را دقت کنيد
30*1400000 = 42000000 دلار در روز مازاد درآمد نفتی
42000000*30 = 1260000000 دلار در ماه
1260000000 * 19 = 23940000000 دلار در 19 ماه فروش نفت
حال اگر يک دستگاه خانه مسکونی با تمام امکانات با مصالح دولتی 500000000 ريال باشد ببينيم چند خانوار ميتواند در عرض 19 ماه صاحب خانه شود ( که البته ساخت آنها ممکن است 3 سال بطول بانجامد )
23940000000*9200 = 220248000000000 ريال مازاد درآمد نفتی در 19 ماه
23940000000/500000000=440496 باب منزل 50 ميليون تومانی
با توجه به اينکه افزايش قيمت نفت بعد از آن همچنان ادامه داشت آيا نميتوانستند حداقل بعنوان شروع کار جمع کثيری از کارمندان را صاحب خانه کنند ؟ چرا نکردند بهانه هايی مانند قيمت محصولات نفتی و کالاهای وارداتی ميتواند بهانه خوبی باشد ولی در زمان تحويل اين کالاها به ايران بسياری از آنها با قيمت سابق تحويل شده اند يعنی 19 ماه فاصله زمان مناسبيست که دولت بتواند مردم را خانه دار کند.سرمايه های فراوان دست دولت معلوم نيست مال کدام بيت است که دست صاحبان بيت المال ايران را نمیگيرد ؟
نظرسنجی
طنز «مهران مدیری» را بیشتر دوست دارید یا طنز «رضا عطاران» را؟