جام جم:اتمام حجت
«اتمام حجت»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم بيژن مقدم است كه در آن ميخوانيد؛سخنان مهم مقام معظم رهبري در ديدار روز چهارشنبه را بايد سرفصلي نوين در فضاي سياسي كشور تلقي كرد، نه از اين جهت كه دعوت به وحدت نمودند، بلكه به دليل «اتمام حجت» و هشدار جدي كه در كلام ايشان خطاب به اختلافافكنان صادر شد. كشور علاوه بر شرايط ويژه ناشي از تحريم اقتصادي در آستانه انتخاباتي بزرگ قرار دارد كه در نوع خود از اهميتي بسزا برخوردار است و همه دشمنان انقلاب چشم طمع به آن دوختهاند.
رهبر انقلاب همواره در مقاطع گذشته حامي روساي سه قوه و بويژه روساي جمهور منتخب مردم بودهاند و در كنار حمايتها، نقاط ضعف و اشكالات آنان را نيز به شكل علني و خصوصي متذكر گرديدهاند و در اين رويه هيچ تغييري ايجاد نشده است.
هشدار ديروز رهبر انقلاب را بايد نقطه پايان اختلافات يا حداقل بروز و علنيسازي آن دانست.
انتظار مردم از مسئولان و سران قوا لبيك عملي به «حكم» رهبري است تا از اين رهگذر علاوه بر پشتسر گذاشتن شرايط سخت اقتصادي روزهاي آرام و امني براي انتخابات رقم بخورد.انشاءالله
كيهان:خط دشمن و خطاي خيانت
«خط دشمن و خطاي خيانت»عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛
1- «تغيير تاكتيك» و در عين حال استفاده از «تاكتيك هاي متعدد» در كارزار تمام عيار مواجهه غرب با جمهوري اسلامي، راهبرد دشمنان نشان دار ايران طي 34 سال گذشته بوده است.
اين تغيير تاكتيك به خطاي در محاسبات دشمن برمي گردد كه به تعبير فارين پاليسي، «نمي توانيم ايران را تحليل كنيم» و يا به قول سردبير ارشد هافينگتون پست «مشكل اينجاست كه اقدامات درباره ايران نتيجه معكوس مي دهد.»
در همين خط، تحليل داني ياتوم رئيس پيشين موساد نيز قابل اعتناست كه عجزآلود و در توضيح به نتيجه نرسيدن تاكتيك ها و سناريوها بر ضد جمهوري اسلامي مي گويد؛ «ايران آميزه اي پرخطر از قدرتي است كه برخوردار از يك خط تلفني مستقيم با خدا به علاوه موشك هاي دوربرد است.»
براي همين است كه فريد زكريا تحليلگر سي ان ان و چهره سرشناس رسانه اي آمريكا در قامت نظريه پرداز تصريح مي كند در مواجهه با ايران بايد از «تاكتيك هاي تركيبي» استفاده كرد.
2- اين روزها نيز دشمنان جمهوري اسلامي تلاش كرده اند تا با تاكتيك هاي متعدد خط آتش جديدي عليه ايران تدارك و ساماندهي نمايند كه البته در ادامه اين نوشته تحركات نافرجام آنها تشريح خواهد شد.
بطور مشخص مي توان تلاش ها و تحركات توطئه آميز دشمن را طي روزها و هفته هاي گذشته در چند محور فهرست كرد؛
الف- القاء رسانه اي و رواني اين مطلب كه «تحريم» ها اثر كرده و «تدبير»ي براي آن نيست.
ب- پمپاژ شايعات و بلوف هايي درباره حمله احتمالي به تأسيسات هسته اي ايران، اگر جمهوري اسلامي بر برنامه هسته اي خود اصرار كند.
پ- طرح پر رنگ و لعاب و چندباره مذاكره ميان ايران و آمريكا.
ت- فعال شدن احمد شهيد در قالب گزارشگر به اصطلاح حقوق بشر در امور ايران و انتشار گزارش سوم او عليه جمهوري اسلامي.
ث- لغو سفر هيئت پارلماني اروپا به ايران با القاء اين مطلب كه تهران در مناسبات سياسي و ديپلماتيك دچار انزوا شده است.
ج- انتشار اخبار دروغ و تهمت سريالي به ايران در حوادث منطقه اي از جمله دخالت ايران در عربستان، سوريه، لبنان، يمن تا ارتباط ايران با يك كارخانه مهمات سازي در سودان و... .
3- براي اين كه اين فضاسازي ها عليه ايران شكل بگيرد لازم بود تا كارگردانان و عوامل ميداني آن نيز به صحنه بيايند تا به اصطلاح «تاكتيك» هاي متعدد و تركيبي را در قالب يك «استراتژي» رهگيري و پيگيري نمايند.
با واكاوي اين خط براساس آنچه كه در محيط آشكار رخ داد، شواهد و قرائن غيرقابل خدشه نشان مي دهد دشمن اين جنجال سازي ها و فضاسازي ها را طي ماههاي آينده نيز ادامه خواهد داد.
بنابراين كافي است قسمت هاي مختلف اين جورچين كنار هم گذاشته شود تا در فضاي حساس و خطير كنوني در بازي بزرگ دشمن گرفتار نشد.
نمونه هايي از تلاش ها و تحركات كه محورهاي كلي تاكتيك هاي دشمن -موارد الف تا ج در بالا- را بهتر روشن مي كند قابل تامل ويژه است.
به عنوان نمونه؛ دو روز پيش شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي در ديدار با مارتين دمپسي رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا در آرزوي تاثير بدون تدبير تحريم ها ادعا مي كند كه؛ «تحريم ها در حال نشان دادن برخي نتايج هستند.»
طرفه آنكه اوباما نيز در آخرين مناظره انتخاباتي با رامني كوشيد تا القاء نمايد كه تحريم ها بر ضد ايران اثر كرده است.
در محور القاء تاثير تحريم ها عليه ايران متاسفانه جرياني در داخل نيز سعي مي كند تا «سهم تحريم» ها را پررنگ تر و بزرگ تر از ديگر عوامل در مشكلات اقتصادي و گراني ها نشان بدهد.
از سوي ديگر به موازات پروژه تحريم ها و به صحنه آمدن كساني مانند پرز، اوباما و ... بلوف حمله احتمالي به ايران براي تاثير گذاشتن بر موضوع هسته اي كشورمان نيز دنبال مي شود.
در اينجا هم به عنوان نمونه مي توان سخنان ديروز ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي را آدرس داد كه مدعي شد؛ «ايران از سلاح هسته اي عقب نشيني كرده است و به همين خاطر ما جنگ را به تاخير انداخته ايم» و اين در حالي است كه اولا؛ ايران هيچ گاه برنامه غير صلح آميز و توليد سلاح هسته اي را پي نگرفته كه بخواهد عقب نشيني كند.
ثانيا؛ آنچه محرز است اينكه ايران هيچ گاه از حقوق هسته اي خود عقب نشيني نمي كند.
ثالثا؛ ژست به تعويق انداختن حمله به ايران پس از آنكه طي سال هاي گذشته مقامات كودك كش رژيم صهيونيستي ادعاي حمله را اعلام كرده و حتي ضرب الاجل تعيين نموده و نهايتا كاملا عقب نشيني كرده اند آنقدر مضحك شده كه روزنامه انگليسي اينديپندنت نيز طرح گزينه نظامي از سوي اسرائيل عليه ايران را «بلوف قرن» دانست.
در محور مذاكره ايران و آمريكا نيز كه اين روزها بارها رسانه هاي غربي كوشيدند آن را كليد بزنند تلاش هاي نيويورك تايمز تا بي بي سي و آسوشيتدپرس به سرانجام نرسيد؛ چرا كه افكارعمومي ايران و دنيا فهميد كه اينگونه اخبارسازي ها تنها در پي مصارف داخلي آمريكاست.
اين تلاش ناشيانه وقتي بهتر قابل رويت است كه چندبار رسانه هاي غربي اين موضوع را رسانه اي كردند تا شايد با «تكرار» به عنوان يكي از شگردهاي عمليات رواني موثر واقع بشود ولي هربار تكذيب قاطع مقامات ارشد كشورمان را به دنبال داشت.
همچنين در محور حقوق بشر كه همواره به عنوان پيوست تحريم ها و فشارها برجسته مي شود تلاش هاي احمد شهيد با انتشار گزارش و مصاحبه هاي پي در پي عليه وضعيت حقوق بشر در ايران نياز به توضيح خاصي ندارد.
موضوع لغو سفر هيئت پارلماني اروپا و گره زدن آن به بازديد از زندان هاي كشورمان و ملاقات با دو محكوم امنيتي و همچنين اتهام به كشورمان درباره اتفاقات و حوادث منطقه اي، نتوانسته از قدرت نرم ايران و الگوي الهام بخشي انقلاب اسلامي بكاهد.
4- اما سوال اصلي كه به ميان مي آيد اين است كه هدف دشمن از اين تحركات و تلاش ها در قالب محورهاي ياد شده در بالا چيست؟
پاسخ اين سوال دو مرحله اي است؛ در مرحله اول دشمن مي كوشد تا با به صحنه آوردن همه تاكتيك هاي خود اعم از تحريم ها، فشارهاي هسته اي، بلوف حمله احتمالي، بازي رسانه اي مذاكره ايران و آمريكا، اتهامات حقوق بشري و... «كاستن از عمق استراتژيك ايران» را در دستور كار قرار دهد و رگه هايي از آن را تحقق ببخشد و در مرحله دوم فضاي انتخابات سال 92 را مقارن با پيش فرض مرحله اول شكل دهد.
فضاي ذهني- و نه عيني- دشمن به اين سمت و سو است كه براي انتخابات رياست جمهوري سال آينده در ايران، كانديداهايي به مردم و نظام تحميل شوند كه سخن از ايستادگي و مقاومت به پيش نكشند و خط سازش را پي بگيرند.
اما اشتباه استراتژيك دشمن كه اين برآورد و فضاي ذهني را به آرزو تبديل خواهد كرد در نظر نگرفتن بصيرت ملت ايران است كه همواره در بزنگاه هاي حساس با رهبري حكيمانه رهبر انقلاب دشمن را آچمز كرده اند.
چهار سال پيش نيز اوباما با شعار كذايي «تغيير» سعي داشت مرموزانه و مزورانه عمق استراتژيك ايران را هدف بگيرد اما پيش از همه رهبر بصير انقلاب از سياست دست چدني و دستكش مخملين «آقاي تغيير» پرده برداشتند.
5- و بالاخره بايد گفت «تحريم»ها كه قابل انكار نيست با «تدبير» مسئولان قابل كنترل است و «تهديد»ها را مي توان به «فرصت»ها تبديل كرد و بازي رسانه اي و عمليات رواني دشمن را مي شود پيشاپيش سوزاند.
بهترين گواهي بر شدني بودن گزاره هاي فوق تاريخ پر رمز و راز مواجهه ايران اسلامي با نظام سلطه و مستكبران است كه ثابت مي كند ملت ايران پيروز ميدان مبارزه با دشمنان بوده است.
همچنانكه رهبرمعظم انقلاب ديروز در جمع پرشور هزاران دانشجو و دانش آموز در تبيين دلايل اين پيروزي خاطرنشان كردند؛ «اولين دليل اين است كه انقلاب اسلامي ايران در اين 34 سال نه تنها از بين نرفت بلكه قوي تر، مستحكم تر، با عظمت تر و پرفروغ تر شده است.»
بنابراين ايستادگي توأم با تدبير در برابر ترفندها و دسيسه هاي دشمن در گرو اتحاد و وحدت مسئولان نظام است و از همين روي «آقا» ديروز به مسئولان و روساي قوا هشدار دادند كه مراقب باشند و اختلافات را به ميان مردم نكشانند.
اما در اين ميان تنها روزنه اي كه دشمن را به اجراي تاكتيك ها و راهبردهايش اميدوار مي سازد خط خيانت در كشور است.
و البته مثل هميشه «آقا» دست دشمن را خواندند و بازي دشمن براي انتخابات 92 در داخل را سوزاندند؛ «از امروز تا روز انتخابات، هر كسي كه بخواهد اختلاف ها را به ميان مردم بكشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده كند، قطعا به كشور خيانت كرده است.» و بي شك اين بيان روشنگرانه «آقا» بايد نصب العين تمام مسئولان باشد و اجازه ندهند كسي يا جرياني- خواسته يا ناخواسته- در زمين دشمن به بازي گرفته شود.
جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته
«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛پايان اعمال حج تمتع و حاجي شدن حدود سه ميليون زائر خانه خدا در روزهاي آغازين هفته جاري به اين هفته معنويت ويژهاي بخشيد. در اين ميان، برگزاري مراسم برائت از مشركين در روز عرفه و در صحراي عرفات كه با پيام رهبر انقلاب و حضور زائران ايراني خانه خدا و جمعي از زائران مليتهاي ديگر برگزار شد، مفهوم ويژهاي داشت.
هر چند به دليل محدوديتهائي كه رژيم حاكم بر عربستان فراهم ميكند، مراسم برائت از مشركين به ناچار در شرايط خاصي برگزار ميشود لكن انتشار اخبار اين مراسم از طريق رسانهها و به زبانهاي مختلف، پيام اين رويدادها را به ملتها منتقل ميكند. در مراسم امسال، تكيه بر قداست پيامبر اكرم اسلام با شعارهاي "لبيك يا رسول الله" پاسخي بود به رسانههاي گستاخ غربي و حاميان سياسي و محافل پشت پردهاي كه صحنههاي گستاخي به ساحت مقدس پيامبر اسلام را كارگرداني ميكنند. نمايش فيلم موهن نسبت به پيامبر اكرم، يك اقدام اسلام ستيزانه توسط جبهه مشترك آمريكا و صهيونيسم جهاني بود كه در سرتاسر جهان اسلام با واكنش تحسين برانگيزي مواجه شد و عاملان اين اهانت و جسارت را پشيمان كرد. محور قرار گرفتن تكريم پيامبر اكرم در حج امسال، حلقه مكمل حمايت مسلمانان از پيامبر خود بود كه در ايام حج صورت گرفت و به دشمنان اسلام فهماند كه امت اسلامي هرگز اهانت به مقدسات خود را تحمل نخواهد كرد.
آنچه در حج امسال در اين زمينه رخ داد، يكي از مصاديق واقعي توجه مسلمانان به فلسفه حج بود. اين، نكتهايست كه در پيام رهبر انقلاب به زائران خانه خدا نيز مورد تأكيد قرار گرفت آنجا كه يادآور شدند: "موسم حج، فرصت تأمل و تعمق در قضاياي مهم جهان اسلام است." بيترديد، مهمترين موضوعي كه جهان اسلام در ماههاي اخير با آن درگير بود، موضوع اهانت به ساحت مقدس پيامبر اكرم بود. البته ايجاد درگيري ميان مسلمانان در كشورهاي اسلامي با هدف منحرف كردن قيامهاي مردمي ناشي از بيداري اسلامي نيز يكي از قضاياي مهم جهان اسلام در اين منطقه است كه آنهم در پيام رهبر انقلاب مورد توجه قرار گرفت و در اين زمينه تأكيد كردند: "ايادي فاسد آمريكا و ناتو و صهيونيسم با استفاده از برخي غفلتها و سطحي نگريها ميكوشند حركت سيل آساي جوانان مسلمان را منحرف ساخته و آنان را به نام اسلام به جان يكديگر بيندازند و جهاد ضد استعماري و ضد صهيونيستي را به تروريسم كور در كوچه و خيابانهاي جهان اسلام تبديل كنند تا خون مسلمانان به دست يكديكر برزمين بريزد و دشمنان اسلام از بن بست نجات يابند و اسلام و مجاهدانش بدنام و زشت چهره جلوه كنند."
ايشان، آنچه در سوريه جريان دارد را به عنوان نمونهاي از اين غفلت مورد اشاره قرار داده و يادآور شدند: "جنگ داخلي در سوريه و كشتار جوانان مسلمان به دست يكديگر، جنايتي است كه به وسيله آمريكا و صهيونيسم و دولتهاي مطيع آنان آغاز شده و در آتش آن دميده ميشود."
اگر توشهاي كه زائران خانه خدا از سفر حج امسال نصيب خود كردهاند را سرمايه بيداري قرار دهند، اين اميدواري وجود دارد كه بتوانند با دور شدن از غفلتها به مقابله با توطئهها بپردازند و نسلهاي آينده امت اسلامي را از رنجهائي كه در اثر غفلتهاي گذشته بر مسلمانان تحميل شده و هنوز ادامه دارد نجات دهند.
منازعات فيمابين مسئولان دولتي در قالب فرافكني در مورد گرانيها نيز يكي از موضوعات مطرح در هفته جاري بود. وزير صنعت، تجارت و بازرگاني در اظهاراتي تلاش كرد بورس كالاها را مقصر قلمداد كند و مدير عامل بورس كالا نيز در پاسخ اعلام كرد: "كليد حل معضل گراني دردست وزير صنعت، تجارت و بازرگاني است". جالب اينكه جمعي از نمايندگان مجلس نيز وارد اين منازعات شدند و گفتند طرفين به فرافكني مشغولند و اين قبيل اظهارات مشكلي از مردم حل نخواهد كرد و راه صحيح اينست كه مسئولان دست به دست همديگر بدهند و مردم را كه در چرخه روزافزون گرانيها گرفتارند از اين وضعيت غيرقابل قبول نجات دهند. هشدار مجدد رهبر انقلاب در روز چهارشنبه هفته جاري نيز تأكيد چندباره بر همين واقعيت بود.
افتتاح چهار طرح عمراني و صنعتي در استان هرمزگان با حضور رئيسجمهور و يك طرح صنعتي در استان كرمان و نمايشگاه مطبوعات در تهران از رويدادهاي مثبت هفته جاري بود.
وزير
فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم افتتاحيه نوزدهمين نمايشگاه مطبوعات و
خبرگزاريها وعده داد يارانه عقبمانده كاغذ مطبوعات را تا پايان برگزاري
همين نمايشگاه پرداخت كند. هر چند مطبوعات معمولاً به چنين وعدههائي دل
خوش نميكنند ولي مسئولان وزارت ارشاد درحالي نوزدهمين نمايشگاه مطبوعات را
به راه انداختهاند كه مشكل كمبود كاغذ همچنان باقي است و اين وزارتخانه
عليرغم وظيفهاي كه براي حل اين قبيل مشكلات دارد، نه تنها كاري در اين
زمينه انجام نداده بلكه اين مشكل را تشديد كرده است. اكنون سؤال جامعه
مطبوعات اينست كه آيا بهتر نيست مسئولان وزارت ارشاد به جاي برپائي
نمايشگاه مطبوعات درصدد حل مشكل حاد كاغذ مطبوعات برآيند؟
تازهترين
تحولات هفته جاري در سوريه، دور جديد جنايات بودائيها عليه مسلمانان
ميانمار و وقوع طوفان مهيب و مرگبار در آمريكا را به عنوان اهم رويدادهاي
خبري مورد بررسي قرار ميدهيم.
در سوريه، اعلام آتش بس به مناسبت عيد قربان كه پس از چندين هفته تلاشهاي اخضر ابراهيمي، نماينده مشترك سازمان ملل و اتحاديه عرب، صورت گرفت اميدهايي را براي قطع كشتار و بازگشت آرامش به اين كشور پديد آورد ولي اين اميدواري در اندك زماني كه از اعلام آتش بس گذشت با از سرگيري درگيريها، رنگ باخت و شرايط به حالت گذشته بازگشت.
گرچه دو طرف يكديگر را به نقض آتش بس و آغاز درگيريها متهم كردند ولي واقعيت اين است كه مخالفين نقش اصلي را در برهم زدن آتش بس داشتند چرا كه برخي گروههاي مخالف افراطي حتي از ابتدا هم آتش بس را نپذيرفته بودند، وقوع چند عمليات تروريستي و همچنين يك انفجار در دمشق كه موجب كشته شدن شماري گرديد در واقع چاشني آتش از سرگيري دوباره جنگ بود.
ارتش سوريه كه قبلاً هشدار داده بود اجازه نخواهد داد مخالفان از فرصت آتش بس براي تجديد قوا و انجام اقدامات ضد امنيتي بهره ببرند مجبور شد واكنش نشان دهد.
مسئله اصلي اين است كه ارادههائي در خارج وجود دارند كه تأمين منافع نامشروع خود را در تداوم بحران، و آتشافروزي و خونريزي از سوريه ميبينند و تا زماني كه اين عوامل خارجي از اقدامات و تحريكات خود دست نكشند بعيد است كه سوريه روي ثبات و آرامش ببيند. اين عوامل مداخله گر خارجي، تاكنون راه هرگونه حل و فصل مسئله سوريه را از طرق مسالمت آميز سد كردهاند چرا كه آنها، تنها به منافع خود ميانديشند و ابايي ندارند از اينكه ادامه بحران و درگيري، جان هزاران نفر ديگر از مردم سوريه را بگيرد.
اين درحالي است كه هم اخضر ابراهيمي، و هم بان كي مون، اين هفته، يكبار ديگر تاكيد كردند كه تنها راه حل بحران در سوريه، مذاكره و گفتگوست.
اين هفته اقليت مسلمان و مظلوم كشور ميانمار يكبار ديگر آماج حملات و تجاوزهاي بوداييهاي افراطي قرار گرفتند. در دور جديد حملات بوداييها كه با چراغ سبز و حمايت نهادهايي در حكومت ميانمار صورت گرفت صدها مسلمان كشته و مجروح، هزاران نفر آواره و صدها منزل متعلق به مسلمانان به آتش كشيده شد. اين جنايات و اقدامات ضدانساني درحالي رخ ميدهد كه دولت ميانمار با جسارت و وقاحت، آنرا تاييد ميكند.
مسلمانان ميانمار از محرومترين اقشار كشور ميانمار محسوب ميشوند و بوداييهاي افراطي كه در حكومت نيز دست دارند آنها را شهروندان اجنبي ميخوانند كه بايد از اين كشور بروند. صحنههايي كه از اندك منافذ دسترسي به وقايع ميانمار منتشر شده است شهرهايي را نشان ميدهد كه در حمله بوداييهاي وحشي كاملاً ويران و با خاك يكسان شده است. آوارههايي هم كه موفق به فرار از حمله ددمنشانه مهاجمين شدهاند صحنههاي بسيار تكان دهندهاي از جنايات رخ داده در مناطق مسلمان نشين بيان ميكنند.
آنچه مسلم است اين است كه مجامع بينالمللي به دليل اينكه از قدرتهاي بزرگ دستور ميگيرند انگيزهاي براي ورود به موضوع مسلمانان ميانمار و دفاع از حقوق آنها ندارند و در طول چند ماه گذشته نيز اين موضوع به اثبات رسيده است.
در اين شرايط، مجامع اسلامي و
دولتهاي كشورهاي مسلمان كه بايد پناهگاه مسلمانان مظلوم ميانمار باشند،
كار مؤثري براي حل مشكلات آنها و رفع ظلم از آنها نكردهاند.
اواخر اين
هفته، آمريكا گرفتار طوفاني مهيب شد. طوفان مرگبار "سندي" كه از حوزه
كارائيب آغاز شد روز سه شنبه به آمريكا رسيد و بخش عظيمي از شرق آمريكا را
در نورديد. با اينكه مقامات آمريكايي وقوع اين طوفان را پيشبيني كرده و به
اصطلاح خود را براي مقابله با آن آماده نموده بودند.
ولي
گزارشها از بروز تلفات و خسارتهاي سنگين به چندين ايالت آمريكا به خصوص
نيويورك حكايت ميكند. آمارهاي منتشره تاكنون از مرگ دست كم 35 نفر بر اثر
طوفان خبر داده، صدها منزل ويران شده و يك شهر نيز به طور كامل به زير آب
رفته و اكثر پروازها لغو گرديده است. خطوط مترو در نيويورك به طور كامل از
كار افتاد و جريان برق نيز در بخشهاي وسيعي كاملاً قطع گرديد كه همچنان
قطع است. براساس گزارشها حداقل 16 ايالت آمريكا از اين طوفان آسيب ديده و
در شرايط اضطراري قرار گرفتهاند.
شرايط اضطراري در ايالتهاي طوفان زده
آمريكا بقدري نابسامان است كه اوباما، رئيسجمهور آمريكا روز سه شنبه در
تلويزيون ظاهر شد و شرايط جاري را "فاجعه بزرگ" اعلام كرد.
گزارشهاي
رسيده حاكي است كه در بسياري از شهرها مردم، مقامات و مسئولان را به
بيكفايتي و عدم انجام تدابير لازم متهم كردهاند. اوباما، گرچه عنوان كرده
است نگران تأثير اين طوفان بر سرنوشت خود در انتخابات رياست جمهوري
نميباشد ولي واقعيت اين است كه اين طوفان از هم اكنون تأثير خود را بر
صحنه سياسي آمريكا گذاشته و اعتراضهايي را برانگيخته است و انتخابات
آمريكا نيز كه حدود يك هفته ديگر برگزار ميشود نميتواند از تأثيرات مخرب
طوفان "سندي" دور بماند.
رسالت:سه نكته دركلام رهبري
«سه نكته دركلام رهبري»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛
تداوم چالشها با استكبار جهاني
رهبر
معظم انقلاب ديروز در ديدار دانشآموزان و دانشجويان فرمودند:" چالشهاي
ملت ايران و استكبار جهاني تمام نخواهد شد و اين زورآزمايي ملت را روز به
روز قويتر ميكند."حقيقت آن است مجموعه حركاتي كه دولت متجاوز آمريكا طي 50
سال گذشته با ملت مظلوم ايران داشته حتي يك لحظه از خصومت ورزي دست
برنداشته است. هيچ آثاري از كوتاه آمدن، متنبه شدن و عقب نشيني از مواضع
خصمانه دولت آمريكا عليه ملت ايران ديده نميشود. بنابراين ملت ايران راهي
جز مقاومت و مقابله با توطئههاي آمريكا ورژيم صهيونيستي ندارد. اين تجربه
گرانسنگ را هم ملت ايران دارد كه هر وقت يك قدم عقبنشيني كرده آنها صدها
قدم جلو آمده اند و هر وقت يك قدم پيشروي يا مقاومت كرده آنها دهها قدم
عقب نشستهاند. از سوي ديگر ادامه چالشها بهعنوان يك تهديد امروز بهصورت
يك فرصت براي پيشرفت همه جانبه كشور در آمده است. ملت ما اين دستاورد را
فراموش نميكند. امروز اين دستاورد در برابر ملتهاي جهان است. آنها هم
فهميدهاند زندگي بدون سلطه آمريكا بسيار آبرومندانه تر و شيرينتر از هر
چيزي است كه فكر ميكنند.
اختلاف و گريبانگيري
رهبر
معظم انقلاب اسلامي همچنين در اين ديدار فرمودند؛" اختلاف نظر بين مسئولين
هميشه وجود داشته است اما اين اختلاف نبايد به اختلاف عمل، گريبانگيري و
مچگيري در مقابل چشم مردم تبديل شود. اختلاف بين مسئولين و بويژه كشاندن
آن ميان مردم مضر است"
طي 30 سال گذشته در مورد نحوه اداره كشور و تعامل قوا و نيز مسئولان همواره اختلاف بوده است. راهحل رفع اختلافات و برون رفت از انسداد در قانون اساسي مشخص است. حل اختلاف و تنظيم روابط قواي سهگانه و حل معضلات نظام كه از طرق عادي قابل حل نيست، از وظايف صريح رهبري وفق بندهاي 7 و 8 اصل 110 قانون اساسي است. هر كس بخواهد خارج از اين چارچوب براي حل معضلات و حل اختلافات راهحل پيدا كند معلوم است از راههايي ميخواهد استفاده كند كه قانوني نيست.
رهبر معظم انقلاب بارها به مسئولان تذكر دادهاند كه اختلافات خود را به ميان مردم نكشيد و از راههاي قانوني عمل كنيد حتي يكبار تصريح فرمودند حرام است اختلافات را به ميان مردم ببريد. مردم از مسئولان انتظار دارند در كادر وظايف خود انجام وظيفه كنند و بناي مداخله در وظايف يكديگر را نداشته باشند. اگر طي ماههاي آينده مشاهده شود كساني اصرار دارند اختلافات را به خارج از مكانيسمهاي قانوني بكشانند ممكن است مصداق آن بيان اول رهبري باشند ومردم از آن بوي خيانت استشمام كنند.
خيانت
رهبر معظم انقلاب همچنين در ديدار دانشآموزان و دانشجويان فرمودند:
" از امروز تا روز انتخابات هركس احساسات مردم را در جهت اختلاف بهكار گيرد قطعا به كشور خيانت كرده است."
ايشان همچنين در تبيين راهبرد نظام در خصوص انتخابات آينده در سفر به استان خراسان شمالي مطالب مهمي را هم يادآور شدند.
ايشان فرمودند ؛
انتخابات بايد آرام و بدون جنجال آفريني باشد.
- حضور مردم در انتخابات بايد گسترده باشد.
- نتايج انتخابات بايد مصون كننده باشد.
- كسانيكه صالح و داراي اهليت هستند وارد عرصه انتخابات شوند.
- طرفين رقابت همديگر را شيطان اكبر ندانند.
طبيعي است انتخابات با اين طراحي تضمين كننده امنيت و مصالح ملي است. اما دشمنان اسلام وايران ميخواهند انتخابات را به صورت تهديدي براي امنيت ملي در آورند. بنابراين اختلاف افكني به جاي رقابت سالم براي دشمن يك راهبرد است.
بدون شك ما يك انتخابات پرشور و رقابتي را در پيش خواهيم داشت . دشمن سعي خواهد كرد"دُز" رقابت را طوري تنظيم كند كه به اهداف خائنانه خود برسد. كسانيكه در راهبرد دشمن گام برميدارند سعي ميكنند احساسات مردم را به سمت و سوي ايجاد اختلاف هدايت كنند. اختلاف را به شكاف امنيتي تبديل نمايند و به اهداف خود برسند.
مردم با بصيرت خود اينروزها رفتار گروهها و احزاب و رسانهها و مسئولان را رصد ميكنند . اگر كسي را مشاهده كنند كه در جهت ايجاد اختلاف گام برميدارد قطعا مهر خائن به پيشاني او خواهند زد.
تهران امروز:اتحاد راهكار مقابله با دشمن
«اتحاد راهكار مقابله با دشمن»عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم محمدعلي پورمختار است كه در آن ميخوانيد؛مقام معظم رهبري به مسائل كشور،اهداف نظام و مسائل بينالمللي نگاه همه جانبه دارند و براين اساس وقتي درفرمايشات رهبري نظر ميكنيم در مييابيم كه ايشان دربيان مسائل جزئي نگر نبودهاند و تمام سخنان خود را با مطالعه و بررسي كامل بيان ميكنند از اين رو بايد تاكيد كنم كه رهبري در سخنان اخير خود و تذكري كه به سران قوا داشتهاند نيز مسائل را به خوبي بررسي كرده و ضرورتي را يافتهاند كه اقدام به تذكر چندين باره در باره حفظ تعامل و پرهيز از اختلاف كرده و از مسئولين خواستهاند كه آرامش جامعه و افكار عمومي را حفظ كنند.
مقام معظم رهبري در سخنان خود حتي تذكر جدي داده و عنوان فرمودهاند كه مسئولان بهويژه سران سهقوه از هرگونه كشاندن اختلافها به ميان مردم خودداري كنند و هر كسي كه بخواهد از احساسات مردم جهت اختلافات استفاده كند، قطعا به كشور خيانت كرده است.
در حال حاضر كشور در شرايط خاصي از مسائل اجتماعي- سياسي و اقتصادي قرار دارد و از اينرو شاهد تبليغات گستردهاي از سوي دشمنان درباره اين موارد هستيم،اما اقتضاي مقابله با اين دشمنيها اين است كه در جامعه خصوصا در سطح سران اتفاق و اتحاد نظر وجود داشته باشد و تنها با توجه به اين مسئله است كه ميتوانيم در مقابل دشمنيها ايستادگي كنيم.در حقيقت نبايد از مسائل داخلي و مهم كشور غافل شد. نميتوان منكر مشكلات داخلي و اقتصادي كه كشور با آن مواجه شده است باشيم و نميتوانيم اين مشكلات را كتمان كنيم.
رهبري نيز درباره اين مشكلات توصيه داشتند و يكي از دلايل بروز آن را فشارهاي دشمن عليه ايران دانستهاند و عنوان كردهاند كه كشور در شرايط جنگ اقتصادي به سر ميبرد؛ از اينرو خواستار تحقق اقتصاد مقاومتي شدهاند و از سوي ديگر رهبري بروز مشكلات فعلي كشور را ناشي از فاصله بين مسئولين سه قوه ميدانند؛ از اين رو براي كاهش مشكلات كشور در صحبتهاي اخير خود تذكر واضحي را به سران قوا براي دوري از تنش و افزايش همدلي داشته و عنوان ميكنند كه نبايد اين مسائل را به ميان مردم كشاند. هدف از افزايش همدلي بين مسئولين قوا در حقيقت اداره بهتر كشور و مقابله با دشمنان است كه رهبري بارها بر اين مسئله تاكيد داشتهاند و اين مسئله نشاندهنده دغدغه رهبري درباره اختلاف بين سران قواست.
در نگاهي ديگر بايد براين مسئله تاكيد كرد كه رسانههاي غربي از فضاي ايجاد شده سوءاستفاده كرده و تلاش ميكنند كه شكاف بين مسئولين و از سوي ديگر شكاف بين مردم و مسئولين را افزايش دهند از اينرو مطالبي را عنوان ميكنند كه خلاف واقع است و موجب افزايش دلخوريها ميشود و بر افكار مردم نيز تاثير ميگذارد.
نشان دادن مجادله بيثمر بين مسئولين قوا و انتشار عمومي آن موجب افزايش نگراني بين مردم ميشود ازاينرو اميدواريم اتفاق نظر در بين سران ايجاد شود، تا شاهد افزايش توان حركتي كشور به سمت بالندگي و تحقق اقتصاد مقاومتي كه خواسته رهبري است،باشيم.
آفرينش:بيشترين تلفات جادهاي جهان در ايران
«بيشترين تلفات جادهاي جهان در ايران»عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن ميخوانيد؛هفته و ماهي نيست كه خبري از كشته هاي جاده اي خانواده هاي بيشماري را داغدار نكند.درهمين چند روز گذشته خبركشته شدن دانش آموزان بروجني،تصادف دراتوبان قم،حادثه كشته شدن مسافرين درمحور ياسوج- اصفهان، كام مردم كشورمان راتلخ كرده است.
بر اساس آمار، سال گذشته 20 هزار و 68 هموطن در اثر تصادف فوت كرده و 800 هزار نفر نيز به انحاي مختلف مجروح شدهاند. اگر نفرات كشته شده در تصادفات رانندگي در سال گذشته را در تعداد روزهاي سال تقسيم كنيم سهم هر روز از ميزان تلفات رانندگي 55 كشته و 2 هزار و 100 مجروح ميشود با اين حساب در هر ساعت بيش از 2 كشته و 87 مجروح به تعداد تلفات رانندگي اضافه ميشود. هرچند آماري رسمي از ميزان تلفات سال91 گزارش نشده اما براساس گفته رييس پليس كشور"هر5 روز به اندازه تلفات زلزله آذربايجان كه درحدود 300 نفر گزارش شده، تلفات جاده اي داريم". با اين حساب كشورمان بالاترين آمار مرگ و مير ناشي از تصادفات جاده اي در جهان را داراست.
اما دراين بين به سه عامل اصلي كه هركدام به نحوي درافزايش آمار تصادفات و تلفات دخيل هستند، اشاره مي كنيم.
1- عامل انساني: درامر رانندگي در جاده ها، راننده نقشي اصلي و تعيين كننده دارد و مهارت وي در حفظ جان خود و سرنشينان خودرو حائز اهميت است. براساس گزارشات اغلب تصادفاتي كه درآن عامل انساني دخيل بوده است، بحث خواب آلودگي دردرجه اول و بعد از آن عدم رعايت قوانين راهنمايي و نكات ايمني بوده است. به لحاظ استاندارهاي جهاني هرراننده اتوبوس مي بايست به ازاي هر8 ساعت رانندگي يك روز استراحت كند، به عبارتي سه روز درهفته اجازه رانندگي دارد. اين درحالي است كه رانندگان ما به علت مشكلات معيشتي مجبورند بيش از8 ساعت درروز رانندگي كنند تا از پس مخارج و مشكلات زندگي برآيند. اين نحوه عمل رانندگان بدون هيچ ترديدي ضريب خطا و بي توجهي به نكات ايمني را نيز افزايش ميدهد و جان خود و ديگران را به مخاطره مي اندازد.
2- عدم استاندارد جاده ها: بحث ديگردرامر تصادفات جاده اي كه سهم بسزايي در افزايش آمارمرگ ومير دارد، نا متناسب بودن جاده هاي كشور با ميزان تردد خودروها و استاندارهاي كيفي جهاني است. درعامل انساني خواب آلودگي را يكي ازدلايل اصلي دانستيم، اما بايد اشاره كرد كه عدم وجود استراحتگاه هاي كافي و مناسب دركنارجاده ها نيز مزيد براين علت است. يك راننده مجبوراست صدها كيلومتر را مستمرطي كند تا به يك استراحتگاه امن و مجهز برسد.
همچنين دربالا عدم رعايت قوانين را مطرح كرديم، درهمين زمينه نيز بايد به هزاران كيلومتر از جاده هاي كشور اشاره كرد كه درآن به ميزان كافي علائم رانندگي،خط كشي و نوركافي براي مشخص بودن جاده تعبيه نشده است. دوطرفه و كم عرض بودن و يك نواختي راه هاي كشور ازديگرموارد ضعف هاي جاده اي مي باشد.
عدم كيفيت خودروها: درمورد بي كيفيتي خودروهاي ساخت داخل بسيارگفته شده، اما ماحصل اين شكوه ها نتيجه چنداني درپي نداشته و هرزگاهي خودروسازان را واداشته است تا با افزايش چشمگير قيمت محصولات خود، نسبت به بخشي از ايمني آن اقدام كنند. هنوز اين براي خودرو سازان ما جا نيفتاده كه جان مردم بيش از مال آنها ارزش دارد! بركسي پوشيده نيست كه قيمت خودرو دركشورمان در مقايسه با ديگركشورها چندين برابر مي باشد، اما جاي تاسف است كه خودروسازان داخلي نصب يك كيسه هوا و يا ترمز استاندارد، را به عنوان يك آپشن به مردم ارائه مي كنند و بابت آن پول اضافي دريافت مي كنند درحالي كه حفاظت از جان و امنيت مسافران بايد درارجحيت كاري باشد نه سود مالي!
هرچند كه تاكنون دراين باره بسيارنوشتيم و امثال فجايع اتوبوس دانش آموزان بروجني هم زياد ديده ايم، اما خواست ما و مردم از مسولان اين است كه توجه به امركاهش تلفات و استاندارد سازي جاده ها و خودروها را بيش از پيش مدنظر قراردهند تا بيش از اين شاهد خسارات هاي مالي و جاني دركشورمان نباشيم.
ابتكار: غائبين در حسرت تکليف، حاضرين در وحشت اتفاقات؟
«غائبين در حسرت تکليف، حاضرين در وحشت اتفاقات؟»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن ميخوانيد؛حدود هفت ماه به انتخابات رياست جمهوري يازدهم باقي است اين زمان براي تحرکات انتخاباتي، فرصت زيادي بحساب نميآيد با اين حال هنوز فضا پر ابهام و گروهها به دليل سر گيجه گرفتار بي عملي سياسي هستند تحرکات در سطحي کوچک و محدود به بازي و بزرگ نماييهاي رسانه اي است. اگر کسي در گوشه اي به اظهار نظر شخصي ميپردازد، چنان بازتاب داده ميشود که گويا اين نظر پژواک يک جريان سياسي است بخشي از بي عملي و بي تحرکي کنوني ناشي، از ابهام در چشم اندازهاست هر گاه افقها در نگاه گروههاي سياسي روشن باشد امکان برداشتن گامهاي محکم فراهم ميآيد.
همواره تحليل آينده نگري کوتاه مدت براي جامعه ايران بسيار سخت و گاهي هم غير ممکن بوده است پيش بيني وضعيت کوتاه مدت براي چنين جامعه اي با ريسک و خطاي فراوان همراه است اين خطا پذيري در پيش بينيها با انتخاب غير منتظره محمود احمدي نژاد در سال 84 تشديد و به اوج خود رسيد نکته ديگر در تحليل پيش بيني تحولات منتهي به انتخابات خرداد 92 مشروط بودن تحليل به شرايطي است که تحقق آن شرايط از اختيار افراد خارج است نگاه به پروسه تحولات ظرف دو سال گذشته نشان ميدهد که لحظهها به دليل رخداد نا مشخصي و حتي غير مهمي ميتوانند به بروز عوامل بالقوه در جامعه کمک نمايند به گونه اي که واکنش عوامل اجتماعي در برابر آن را غير قابل پيش بيني مينمايد.
تا همين يک سال گذشته محمود احمدي نژاد تنها فعال ما يشاء فضاي سياسي ايران بود اراده اش بدون مانع اعمال ميشد و مخالفانش ياراي هماوردي نداشتند مذمتش عقاب داشت و عدم تمکين اوامرش به حذف مطلق منجر ميشد ولي اکنون زشتش شمردن ثواب دارد و موجب پاداش است.
تا شش ماه پيش نام سيد محمد خاتمي جزو ميوههاي ممنوعه بود و باعث محروميت بسيار ميشد اما حال برخي از رسانهها در چاپ عکس و انعکاس سخنانش با هم مسابقه ميدهند.پس سرعت تحولات و دخالت متغيرهاي نهان و عيان موجب سختي در پيش بينيها ميشود.
با اين حال آنچه تا اين لحظه از اتفاقات صحنه سياسي ايران قابل مشاهده است، اينکه جناح اصلاح طلب ( که هم اکنون به دلايلي به حزب اقليت کم اهميت افول کرده ) همچنان چشم به اتفاقات دارد و فعلاً غايب بزرگ صحنه بحساب ميآيد.ترجيح اين جريان آن است که حضورش با نامزد حداکثري و با ضريب شانس قبولي بالا صورت پذيرد. اسامي که هر از چندي تيتر و عکس مطبوعات ميشوند بيشتر گمانه زني مطبوعات و محصول جمع بندي خود شخص ميباشند هيچکدام در نتيجه جمع بندي بزرگان اين جريان بحساب نميآيند.
کوتاه سخنان خاتمي که چند روز پيش انتشار يافت به خوبي نمايانگر اين بلا تکليفي است به عبارتي ميتوان اينچنين نتيجه گرفت که جناح اصلاح طلب تا کنون به جمع بندي روشن و نهايي براي انتخابات رياست جمهوري برنامزد خاصي نرسيده است و همچنان نگاه به تحولات آينده و منتظر تعيين تکليف از طرف حکومت هست.آنان عقيده دارند که راز بقاي يک نيروي سياسي بقاي انرژي آن است بقاي صورت و ماده کافي نيست بايد قدرت تبديل يک انرژي به اشکال نو وجود داشته باشد تکرار آن بدون امکان نو پذيري به انجماد ختم ميشود.اما جناح اصولگرا ( که اکنون به صورت يک حزب اکثريت تکثرگرا تبديل شده است ) انتخابهاي متعددي پيش روي خود دارد برخي از چهرههاي اين جناح حاضرين در صحنه هستند. چهرههاي چون محمد باقر قاليباف، محسن رضايي، علي لاريجاني برخي همچون علي اکبر ولايتي، غلامعلي حداد عادل، سعيد جليلي نيز غائبين بالفعل و حاضرين بالقوه بحساب ميآيند.حاضرين به دليل احتمال وقوع اتفاقات دور از دسترس بيمناک لحظهها هستند و اعتماد به نفس لازم جهت صرف تمام انرژي را ندارند غائبين متر صد فرصتها براي به فعليت رساندن گمانه نامزدي خود ميباشند.
در اين بين جريان وابسته به آقاي رئيس جمهور سر نوشتي همچون اصلاح طلبان پيدا کرده است. آنان نيز چشم به تحولات و لحظه آخر دارند و زيگزاگهاي اين روزهاي آقاي احمدي نژاد از همين منظر قابل تحليل است.به هر حال صحنه کنوني سياست شامل تعدادي چهره حاضر و تعداد بيشتري غائب بالفعل است.غائبين چشم به تحولات لحظه آخر دارند متغيرهاي اين تحولات بسيارند.
وضعيت اقتصادي ماههاي پيش رو و سال آينده يکي از مهمترين متغير هاست و نقش تعيين کننده اي در جهت گيري نظام و همچنين ذائقه مردم ايفا خواهد کرد. متغير دوم تحولات بينالملل ميباشد پرونده هسته اي و نتيجه انتخابات آمريکا در بالانس تحولات ايران نيز نقش آفرين خواهند بود.متغير آخر رهاورد اجتماعي است که گروهها برغم متغيرهاي فوق ميتوانند از آن برخوردار باشند پس همچنان اتفاقات روي صحنه را نبايد جدي گرفت و ميبايست به رخدادهاي پشت صحنه بيشتر توجه داشت.
مردم سالاري: بيتدبيري چيست؟
«بيتدبيري چيست؟» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم حسين ثابتي عبدليان است كه در آن ميخوانيد؛ شايد اين روزها و در اوج بحران اقتصادي کشورمان، بيش از هر زمان ديگري با واژه اي به نام بيتدبيري برخورد کرده باشيم؛ واژهاي که تا چندي پيش نسبت دادن آن به مجموعه مديريتي دولت تابوئي به شمار ميآمد، اکنون اما در توجيه وضعيت ناخوشايند کنوني اقتصاد کشور حتي از تريبونهاي نماز جمعه نيز آشکارا حواله دولت ميگردد.
مصاحبه رسانهاي رئيسجمهور در مهرماه که در اوج بحران ارزي کشور همگي مشکلات را به بيرون از مجموعه مديريتي خويش حواله داد و دولت را از هرگونه کوتاهي و اشتباهي پاک و مبرا دانست بي ترديد ديگ جوشان صبر و شکيب ديگر قوا و همچنين مردم و اصحاب رسانه را درآستانه انفجار قرار داد، انفجاري که موضع گيري تند ائمه جمعه سراسر کشور و حتي تني از چند از مراجع، پژواک صداي آن را تا خيابان پاستور نيز رسانيد.
انکار بيتدبيريها از سوي دولت و رد انگشتهاي اتهامي که به سوي آن نشانه رفته بودند البته موضوعي نيست که اسباب شگفتي آدمي را فراهم آورد. پذيرش اشتباه شايد ناياب ترين واژهاي باشد که در فرهنگ واژگان سياسي،اجتماعي ما ايرانيان نگريسته شود. مصونيت از خطا و اشتباه عنوان غيررسمي است که از يک آبدارچي نهاد دولتي تا راس هرم قدرت در دولت را در برميگيرد.
بنابراين اگر ميخواهيم از واژه بيتدبيري براي ريشه يابي علل بحران اقتصادي کنوني بهره گيريم بايسته است تا اين بيتدبيري مورد واکاوي و شناخت قرار گيرد . برکسي پوشيده نيست که کشور ما اکنون درگيرودار يک محاصره کامل اقتصادي قرار دارد و بخش سترگي از بحران کنوني بي ترديد ميتواند ريشه دراين محاصره اقتصادي داشته باشد اما اگر اندکي با دقت به گذشته نگاه کنيم درخواهيم يافت که زخمها و معضلاتي همچون بيکاري، تورم، گراني و حتي کاهش ارزش پول ملي، بسيار کهنه تر از آغاز تحريمهاي سنگين غرب عليه کشورمان در تيرماه 1391 است.
رئيسجمهور که تحريمهاي غرب عليه کشورمان را ريشه اصلي وضع کنوني اقتصادي معرفي ميکند، دراين باره به گونهاي سخن ميگويد که گويي پيش از تيرماه سال جاري، ملت ايران از سطح رفاه، آرامش و اقتصاد بسيار بالايي برخوردار بوده اند و تنها از تيرماه به اين سو بوده است که به ناگاه سايه بدشگون تحريمها آرمان شهر سعادت ايرانيها را دستخوش ناخوشيها نموده است! با اندکي دقت در نرخ تورم، بيکاري و نقدينگيهاي سرگردان در اين سالها به سادگي ميتوان دريافت که آن چه امروز به عنوان يک زخم مهلک بر پيکره اقتصادي کشور ديده ميشود زخم پنهاني بوده است که با نيشتر تحريمها وخامت آن بيش از پيش نمايان شده است.
بنابراين بايسته است تا آنان که دولت را به بي تدبيري متهم ميکنند مصاديق اين بي تدبيريها را نيز براي روشني بيشتر اذهان همگان و بويژه خود دولت يادآوري کنند. مصاديق بي تدبيريهاي دولتهاي نهم و دهم در پهنه اقتصادي کشور البته بسيار فراوانند، اما اگر بخواهيم برجستهترين اين بيتدبيريها که ريشه آن به سالها پيش از تحريمها بازميگردد را به عنوان بستر بحران کنوني مورد بررسي قرار دهيم ميتوان به موارد زير اشارهاي گذرا داشت:
1 – تغيرات و تعويضات ناگهاني در ساختار قوه مجريه کشور از بي تدبيريهايي بود که دولت اصولگراي نهم به محض برآمدن، بدان اقدام کرد. تسويه دولت ازبازماندگان دولتهاي پيشين که گاه کارآزمودگان و خبرگان را نيز دربر ميگرفت چنان شتابان و ناپخته انجام گرفت که منتقدان درآن روزها با زبان طنز ميگفتند که دولت حتي به آبدارچيهاي ادارات نيز رحم نکرده وآنها را با سليقه دولت نهم چيدمان ميکند.
2- ازبي تدبيريهايي که درآغاز برآمدن دولت نهم همگان را به شگفتي واداشت حذف سازمان برنامه و بودجه ازساختار مالي و اقتصادي کشور بود. سازماني که سالها نقش حياتي خود را در راندمان اقتصادي و نظارت بر دخل وخرج کشور اثبات کرده بود ناگاه با دستاويزهايي ناپخته از پهنه اقتصاد کشور زدوده شد تا خلاء ناشي از نبودآن در برنامه ريزيهاي اقتصادي، امروز بدينسان بروز نمايد.
3- حذف شتابزده وغير اصولي يارانهها از بيتدبيريهاي ديگري بود که امروز پس از چندين سال آثار زيانبار خود را بر پيکره اقتصادي کشور هويدا ساخته است. اگرچه کارشناسان و دست اندرکاران اقتصادي بارها درباره پياده کردن شتابزده برنامه حذف يارانهها به دولت هشدار داده و پيامدهاي آن را گوشزد کرده بودند، اما دولت به جاي توجه به هشدارها بر حرکت شتابنده خود در اين باره پافشاري کرد.
جهش ناگهاني بهاي بنزين و ورود ناگهاني سامانه کارت هوشمند سوخت در آغاز کار دولت نهم همگان را نسبت به برنامههاي اقتصادي دولت نهم بدبين کرد و اين درحالي بود که محمود احمدينژاد در تبليغات انتخاباتي خود به جز کلي گوييها و طرح شعار احياي دولت شهيد رجايي هرگز در تبيين برنامههاي اقتصادي خود به اين موارد حياتي اشارهاي نکرده بود تا راي دهندگان با ديد بازتري نسبت به انتخاب وي اقدام کنند.
4- عدم پشتيباني از بخش صنعت و کشاورزي را نيز ميتوان از بي تدبيريهاي ديگر دولت کنوني برشمرد. اگر از آمارهاي نامطمئن دستگاههاي دولتي گذر کنيم و آنچه را که اکنون قابل لمس و نگريستن است ملاک داوري قرار دهيم بي ترديد درخواهيم يافت که امروز پس از گذشت 7سال از عمر دولت آقاي احمدينژاد چرخ صنعت کشور از حرکت بازمانده و در بخش کشاورزي نيز تقريبا با يک بحران قابل لمس روياروي هستيم.
حذف ناگهاني يارانه حاملهاي انرژي، کارخانههاي کشور را که ناگهان با افزايش ناباورانه هزينههاي خود دست به گريبان شدند باخطر ورشکستگي روبرو ساخت. کارخانههاي توليدي از يک سو ميبايست با مشکل ورود بي رويه کالاهاي خارجي، بويژه اجناس چيني دست وپنجه نرم ميکردند و از سويي ديگر از پس هزينههاي گزاف برق و گاز و ديگر حاملهاي انرژي برميآمدند، ضمن آن که دولت هرسال شانههاي ايشان را زير بار مالياتهاي بيشتري ميفشرد.
بدين سان بسياري از کارخانه داران و صاحبان صنايع در اين چندسال ترجيح دادند تا با مزايده کارخانهها و ماشين آلات صنعتي خود، سرمايههاي خويش را يا از کشور خارج کنند يا در بخشهاي اقتصادي کاذبي مانند دلالي و احتکار به کار اندازند که همين امر خود موجي از تورم و ظهور نقدينگيهاي سرگردان را دامن ميزد. در بخش کشاورزي نيز چشمانداز بهتري فراروي ما نيست. تغيير کاربري گسترده اراضي کشاورزي در اين سالها بويژه در نوار سبز شمالي کشور تيشه اي بود که بر حاصل خيزترين اراضي کشاورزي ايران وارد آمد.
به گونه اي که مالکان زمينهاي کشاورزي با پرداخت مبالغي ناچيز و در برابر سکوت دولت به سادگي در اين چندسال توانسته اند بسياري از زمينهاي کشاورزي را به ويلاها و شهرکهاي مسکوني تبديل نمايند و به سودهاي کلاني که با سود کشاورزي قابل قياس نيست دست يابند. در ديگر پهنههاي کشاورزي نيز دولت با واردات بي رويه محصولات باغي و کشتي از محل درآمدهاي نفتي، صنعت کشاورزي ايران را درآستانه نابودي و ورشکستگي کامل قرار داده و زمينه را براي تهي کردن روستاها از سکنه فراهم کرده است.
درحالي که مفسدان اقتصادي در شهرها هزاران ميليارد تومان وام را به سادگي از بانکها دريافت ميکنند، که البته بازگشتي هم در کار نيست، کشاورز زحمت کشي که نان کشور به دسترنج او وابسته است براي دريافت يک هزارم همان مبلغ درهزارتوي بوروکراتيک بانکها درمانده ميشود. همه اينها دست به دست هم ميدهند تا درکشوري که 10 هزار سال پيشينه کشاورزي دارد 3ميليون تن گندم تنها در 6ماهه نخست سال جاري از خارج وارد شود و بدتر و شرم آورتر آن که هنوز در زمينه تهيه خوراک دام و طيور خود به خارجيها وابسته باشيم.
5- واردات بي رويه آن هم با ارز دولتي ومرجع را ميتوان از بي تدبيريهاي غير قابل انکار دولت کنوني دانست. باز شدن دروازههاي ورودي کشور بر روي کالاهاي بيکيفيت چيني که البته ميشود آن را درپيوند با سياست، دادن امتياز دولت ايران به اين ابرقدرت داراي حق وتو ارزيابي کرد، از علتهاي بحران اقتصادي کنوني است. دادن چنين امتياز ويژه اي به چينيها برابر بود با ورشکستگي صدها کارخانه ايراني و بيکاري صدها هزار تن از هم ميهناني که اکنون براي برآوردن نيازهاي اساسي زندگي شان با بحران روبرو شده اند.
6- ازديگر بي تدبيريهاي آشکار دولت کنوني که همگان را به واکنش برانگيخته است عدم مديريت کارشناسي شده و صحيح بر شيوه اختصاص ارز دولتي يا مرجع به کالاهاي اساسي و نيازهاي بنيادين مردم است. پرسشي که مطرح است اين است که در بحران اقتصادي که کشور سالهاست درگير آن است آيا کالاهايي همانند مرسدس بنز چندصد ميليون توماني، موز يا عروسک چيني جزو کالاهاي اساسي به شمار ميروند که بايسته است تا ارز دولتي بدان اختصاص يابد؟!
اگربدانيم که درهمين سال نزديک به 86 درصد خودروهاي لوکسي که درخيابانهاي شهرهاي بزرگ درآمدوشد هستند با ارز دولتي وارد کشور شدهاند آنگاه به درستي شعار پول نفت بر سرسفرههاي مردم پيخواهيم برد، البته اگر مردم ايران را تنها همان دو سه درصد اندکي بدانيم که توانا به خريد چنين تجملاتي براي خود باشند. جالب آن که دراين ميان هم دولت تدبير منش و هم وارد کننده رانت خوار به سودهاي کلاني دست مييابند، زيرا ازيک سو دولت با گرفتن عوارض گمرکي سرسام آور زيان مابه التفاوت ارز دولتي و آزاد را جبران کرده است و از سويي ديگر وارد کننده نيز که از اين رانت پرسود بهره برده است خودروي خود را برپايه ارز آزاد به فروش رسانيده است، بدين سان دراين ميان تنها مردم بيچاره اي زيان کرده اند که هنوز در انتظار آمدن پول نفت برسر سفرههايشان نان درآب ميخيسانند و ميخورند!
باري،
با توجه به مواردي که گفته شد که ميتواند تنها گوشهاي از شيوههاي نادرست
مديريت دولت کنوني را در بر گيرد، آيا باز هم ميتوان کارنامه مديريتي
دولت کنوني را بنا برادعاي خودش در اين سالها بي عيب ونقص و عين تدبير
پنداشت؟ بي گمان بهترين پاسخگوي اين پرسش همانا وجدانهاي بيدار درمجموعه
مديريتي خود دولت است.
ملت ما:13 آبان؛ نماد ايستادگي
«13 آبان؛ نماد ايستادگي»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم يدالله حبيبي است كه در آن ميخوانيد؛13 آبان با عنوان روز ملي مبارزه با استكبار جهاني چند مناسبت را در خود جاي داده و در تقويم سياسي ايران ثبت شده است اين مناسبتها عبارتند از روز دانشآموز، سالروز اشغال سفارت امريكا كه بعدها به لانه جاسوسي موصوف شد و تبعيد مرحوم حضرت امام خميني(ره) در دوران آغازين انقلاب اسلامي به خارج از كشور، بيتالغزل هر سه مناسبت در برداشتن عنصر جهاد و ايستادگي به عنوان مولفه اصلي مبارزه است. معمول اين است كه در واخواني چنين ايام و مناسبتهايي به شرح بروز حادثه ميپردازند
و بيشتر با رويكرد نقلي و تاريخي به بحث و موضوع بسنده ميكنند گرچه اين نگاه لازم است ليكن كافي نيست چراكه با نگاهي به زمينههاي بروز اين حوادث و آثار بعدي كه بهجاي ميگذارد درسها و عبرتهاي آن بيشتر بايستي مورد واكاوي و تحليل قرار بگيرد. در بين سه موضوع يكي از آنها همچنان در سپهر سياسي ايران و جهان از موضوعات مهم و قابل توجه است و اغراق نگفتهايم اگر مدعي باشيم دامنه مباحث آن ابعاد بينالمللي به خود گرفته و نظر بسياري از استراتژيستها را به خود جلب كرده است و مطبوعات ايران اين روزها آن را تحليل و بررسي مينمايند
و آن موضوع بحث رابطه ايران و امريكاست شايد كسي در هنگام تسخير لانه جاسوسي گمان نميكرد آثار و فرآيند اين حادثه اينچنين مدتدار باشد و براي هردو كشور مسئله آنچنان مهم باشد كه در مسائل داخلي و حتي رويكردهاي انتخاباتي تاثير بگذارد و در طول 33 سال گذشته به مهمترين موضوع تبديل شده باشد بهراستي سرانجام اين مسئله به كجا خواهد انجاميد رويكردها به موضوع مختلف است عدهاي بر اين باورند كه پايان هر خصومتي صلح و آشتي است و چه بهتر كه اين كار سريعتر انجام شود، عدهاي تحت تاثير هژموني قدرت امريكا قرارگرفته و به نحو محترمانه تسليم شدن و كنار آمدن با امريكا را مطرح مينمايند
و
عدهاي اعتقاد راسخ به تداوم ايستادگي در برابر زيادهخواهي امريكا دارند و
معتقدند مرور زمان صورت مسئله را عوض نكرده و سياستهاي گذشته امريكا
فراموش نشده است خاصه اينكه هيچ تغيير نگاه و نگرشي در سياستهاي ايالات
متحده امريكا نميبينند حقيقت اين است كه تقابل ايران و امريكا فراتر از
اختلاف روش و استراتژي در داشتن رابطه و نوع آن است كه بهطور طبيعي در
رقابتهاي جهاني وجود دارد تقابل دو كشور ذاتي و مبتني بر دو عقيده و
ارزشهاي دوكشور است در يك طرف كه ايران باشد
مبتنيبر معارف
اسلامي و ديدگاه شيعي معتقد است كه در برابر ظالم بايستد و همواره از
مظلومان دفاع كند در طرف ديگر كشور امريكاست كه با پشتوانه مادي و علمي خود
در جستوجوي توسعه هژموني خود تا خليج فارس و شاخ امريكا به منظور حفظ
منافع و امنيت ملي است. ملت ايران در ادامه مبارزه خود بايستي هوشمندانه
موانع را از سر راه بردارد و بداند كه جهاد و مبارزه بدون ايستادگي به
سامان نخواهد رسيد
و از طرف ديگر وظيفه مديران جمهوري اسلامي ايران است كه با بهكارگيري ظرفيتهاي جهاني دست برتر را در اين كشاكش و چانهزنيها داشته باشند و صد البته استحكام محيط داخل ايران كه تبلور آن را بايستي در تصميمات و برنامههاي توسعه و مديريت كشور و وحدت و صميميت مسئولان قوا ديد، ما را در اين ايستادگي كمك خواهد كرد.
آرمان:درباره اختیارات دولت
«درباره
اختیارات دولت»عنوان يادداشت روز روزنامه آرمان به قلم سهیلا جلودارزاده
است كه در آن ميخوانيد؛مجلس همسو با سیاستهای دولت و همچنین در تلاش برای
اجرای خواستههای دولت گام برداشته است. از سوی دیگر با انحلال سازمان
مدیریت و برنامهریزی میتوان گفت که بخشی از اختیارات و نقش نظارتی مجلس
کمرنگ شد و کار به جایی رسید که نمایندگان از برخی تصمیمگیریها و امور
مالی که توسط دولت انجام میشود، اطلاع کافی ندارند.
به اعتقاد برخی، دولتهای نهم و دهم گاهاً با توجیه محدود بودن اختیارات رئیسجمهور و همینطور محدود بودن امکانات دولت وظایف خود را بهطور کامل عملیاتی نکردند. درحالی که اینها نمیتواند دلیل خوب و قانعکنندهای بر توجیه برخی کمکاریها باشد. بدون شک مساله، مساله شیوه مدیریتی است و برخی از وظایف بهدرستی اجرایی نشده است.
حتی این روزها باید گفت که برخی مشکلات از محدود بودن اختیارات نیست. بدون شک برخی از موارد به مهیا بودن شرایط برای انجام اقدامات در محدوده اختیارات ریاستجمهوری مربوط میشود. در دورههای گذشته نیز اختیارات رئیسجمهور در همین حد بود اما بهعلت نوع مدیریتی که در دولتهای گذشته داشتند و همچنین بهعلت اینکه دولتهای گذشته در عمل تعامل بهتری با مجلس داشتند کمتر شاهد بروز تنش بودیم.
با وجود آنکه گرایش سیاسی دولت و مجلس یکسان بوده است اما تعامل دولت و مجلس درمورد مسائل جاری در حد انتظار نبوده است از سوی دیگر مجلس در 2 دوره گذشته از ابزار نظارتی به علت اینکه تصورش این بود مانع بر سر راه فعالیتهای دولت ایجاد نشود، بهموقع استفاده نکرد. بهگونهای که در مجلس هفتم بهعلت اعتمادی که مجلس به دولت داشت از ابزار نظارتی خود بهره لازم را نگرفت و در مجلس هشتم نیز بهنوعی این روند ادامه یافت.
در نتیجه میتوان گفت که شرایط برای مدیریت دولت در این 7 سال شرایط مساعدی بوده است و در این زمینه نمیتوانند این مساله را نادیده بگیرند. البته نباید از برخی حامیان دولت که تبدیل به منتقد شدهاند به سادگی گذشت. بههر حال آنها با انتقادات خود مسائلی را بعضاً ایجاد میکردهاند. اما این از خود دولت برآمده بود و نه از جناح رقیب.