گفت: جرج بوش در يك مصاحبه مفصل و 6ساعته با يك خبرنگار آمريكايي گفته است «من رئيس جمهور تنهايي هستم».
گفتم: پس اون همه دار و دسته كه دور خودش جمع كرده چيكاره هستند؟
گفت: بوش گفته كه احساس مي كنم مردم آمريكا براي نظرات من اهميتي قائل نيستند.
گفتم: آخه بوش چي هست كه مردم كشورش براي او اهميتي قائل باشند؟
گفت: عقل كه نداره، هنري هم كه نداره، اخلاق و ادب هم كه نداره و...
گفتم: دست به تهديدش كه خوبه!
گفت: مردم آمريكا فهميده اند كه در تهديد كردن هم خالي بندي مي كنه.
گفتم: آدم خالي بندي در يك رستوران مشغول غذا خوردن بود كه احساس كرد بايد بره دستشويي. يك كاغذ نوشت و روي ميز گذاشت كه كسي به اين غذا دست نزنه و امضاء كرد «قهرمان بوكس». وقتي برگشت ديد غذا نيست و يك تكه كاغذ روي ميز بود كه روي آن نوشته شده بود؛ غذاتو بردم و امضاء كرده بود «قهرمان دو».