۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۶۷۰۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۶ - ۱۵-۰۷-۱۳۸۶
کد ۲۶۷۰۵
انتشار: ۱۰:۵۶ - ۱۵-۰۷-۱۳۸۶

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه هاي صبح امروز ايران

روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.


   
جمهوري اسلامي

روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان توبه گرگ مرگ است آورده است: اظهارات تازه رئيس جمهور آمريكا كه خبرگزاري آمريكائي آسوشيتدپرس آنرا مخابره كرده پاسخي است خشن به اعلام آمادگي رئيس جمهوري ايران براي مذاكره با آمريكا و برقراري بهترين روابط با آن كشور كه در سفر به نيويورك مطرح كرده بود.

بوش كوچك در جمع طرفداران سياسي خود در پنسيلوانيا گفت : اگر سئوال شما اينست كه ما با ايراني ها مذاكره مي كنيم يا نه جواب اين سئوال مثبت است همانطور كه با كره شمالي مذاكره كرده ايم البته تا زماني كه بتوانيم به هدفمان دست يابيم . وي كه سخنانش از راديو آمريكا پخش ميشد بار ديگر جمهوري اسلامي ايران را به تلاش براي دست يابي به بمب اتم و نظامي كردن برنامه هاي هسته اي خود متهم كرد و مذاكره با دولتمردان ايراني را به متوقف ساختن فعاليت هاي هسته اي مشروط نمود.

علاوه بر اين رئيس جمهور آمريكا بدون آنكه به خطر زرادخانه رژيم صهيونيستي در خاورميانه كوچكترين اشاره اي كند گفت : ايران نه تنها تهديدي براي همسايگانش هست بلكه براي آمريكا نيز تهديد محسوب مي شود. وي افزود : آنچه ما خواهان آن نيستيم به راه افتادن يك رقابت تسليحاتي در خاورميانه است .

درباره ادامه اشغال و اعتراض جمهوري اسلامي ايران به حضور نظامي آمريكا در اين كشور نيز رئيس جمهور آمريكا در همين سخنراني تاكيد كرد : لازم است نظاميان آمريكائي در عراق باقي بمانند تا ايران متقاعد شود كه واشنگتن به اصلاحات ديپلماتيك در اين كشور متعهد باقي مانده است .

سخنان تازه بوش كوچك چند نكته را به روشني نشان ميدهد.

1 ـ دولتمردان آمريكائي همچنان گرفتار خوي استكباري هستند و سيلي هائي كه توسط ملت ها به صورت آنهانواخته مي شود آنها را از اين خوي زشت جدا نمي كند. همين واقعيت نشان ميدهد طبق ضرب المثل معروف كه ميگويد « توبه گرگ مرگ است » اصولا شر قدرت هاي استكباري فقط با سقوط و ريشه كن شدن آنها از سر جهان كم خواهد شد. بنابر اين راه چاره اينست كه مبارزات ملت هاي بيدار عليه آمريكا ادامه يابد و تلاش ها براي بيداري ملت ها نيز گسترش يابد تا با فراگير شدن اين مبارزات ضد استكباري شر دولتمردان آمريكا نيز همانند ساير مستكبران از سر مردم جهان كنده شود.

اگر چنين واقعه اي رخ دهد علاوه بر مردم جهان خود مردم آمريكا نيز از دردسرهاي يك حكومت سلطه طلب كه منفور ملت هاست نجات پيدا خواهند كرد و از حكومتي مردمي و متعادل برخوردار خواهند شد. اكنون مردم آمريكا از اينكه ملت ها به كشور آنها به عنوان يك كشور زورگو زياده طلب و مداخله جو نگاه مي كنند ناراحتند و در آرزوي برخورداري از حكومتي هستند كه آنها را در ميان مردم جهان بدنام نكند.

2 ـ نظرسنجي هائي كه اخيرا در داخل آمريكا و توسط دستگاه هاي مختلف دولتي و غيردولتي انجام شده نشان ميدهد بوش كوچك در پائين ترين سطح محبوبيت قرار دارد . آخرين نظرسنجي ميگويد : 68 درصد مردم آمريكا از چگونگي برخورد بوش با بحران ها و تنش ها راضي نيستند . مفهوم اين نارضايتي اينست كه فقط 32 درصد يعني كمتر از يك سوم اظهارنظر كنندگان آمريكائي از عملكرد رئيس جمهور خود رضايت دارند و يا نسبت به آن بي تفاوت هستند.

با توجه به اين موقعيت متزلزل پيداست كه اظهارات بوش درباره عراق و ايران فقط يك دست و پا زدن براي بازسازي چهره تخريب شده خود است . وي اكنون احساس مي ند به هر وسيله ممكن بايد مردم آمريكا را درباره عملكرد خود توجيه كند و به آنهابقبولاند كه در برخورد با بحران ها و تنش ها درست عمل كرده است . جالب است كه تاكنون بوش كوچك هرقدر بيشتر اين قبيل توجيهات را به خورد مردم آمريكا داده جايگاه او در ميان همان مردم متزلزل تر شده و محبوبيت خود را هر روز بيشتر از دست داده است .

3 ـ وضعيت متزلزل بوش كوچك درحال حاضر ايجاب مي كند دولتمردان ايراني از موضع بالا با وي و ساير دولتمردان آمريكائي برخورد كنند وامتيازخواهي نمايند. به همين دليل حضور رئيس جمهوري اسلامي ايران در جلسه شوراي امنيت سازمان ملل در هنگامي كه بوش كوچك سخنراني مي كرد همچنين نام بردن از وي با عنوان محترمانه « جناب آقاي بوش » و اعلام آمادگي براي مذاكره با دولتمردان آمريكائي و برقراري بهترين رابطه با آمريكا توسط رئيس جمهوري اسلامي ايران كه تاكنون سابقه نداشته متناسب وضعيت كنوني دولت بوش و جايگاه متزلزل شخص رئيس جمهور آمريكا نبود. هر چند در اظهارات آقاي احمدي نژاد اشاره اي هم به دست لزوم برداشتن دولتمردان آمريكائي از بعضي ادعاها و روش هايشان نيز بود ولي اصولا اينهمه تغيير رويه در برخورد بالاترين مسئول اجرائي دولت جمهوري اسلامي ايران با دولتمردان آمريكا آنهم در شرايطي كه از يكطرف اصرار بر اشغال عراق و حمايت از رژيم اشغالگر و جنايتكار صهيونيستي و دشمني با فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ما دارند و از طرف ديگر در افكار عمومي داخل و خارج آمريكا در بدترين وضعيت قرار دارند نوعي كوتاه آمدن از مواضع متناسب با شرايط روز بود. به نظر مي رسد همين امر موجب گستاخي بوش كوچك و اظهارات باج خواهانه وي در پنسيلوانيا شده است .

4 ـ بوش كوچك در همين اظهارات خود بار ديگر از تلاش آمريكا براي استقرار دموكراسي در عراق سخن گفته است سخني كه هر ناظر آگاهي را به خنده واميدارد. اينكه رئيس جمهور آمريكا عليرغم وجود ناامني هاي گسترده فقر و عقب ماندگي شديد بي اختيار بودن دولت منتخب و مردمي نوري مالكي و مطلق العنان بودن نظاميان آمريكائي در عراق باز هم سخن از تعهد آمريكا به استقرار دموكراسي در عراق ميگويد اين خود نشان ميدهد سردمداران استكبار علاوه بر جنگ افروزي و زياده خواهي دروغگويان و تبليغاتچي هاي ماهري نيز هستند. از چنين عناصر پليدي بايد برحذر بود و بايد به اين اطمينان رسيد كه همانطور كه امام خميني فرمودند هنوز هم آمريكا شيطان بزرگ است و خوي درندگي و گرگ صفتي دارد و توبه گرگ مرگ است .

كيهان

روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان لاف گزاف به قلم حميد اميدي آورده است:
- پايگاه خبري «ساندي تلگراف» روز يك شنبه گذشته گزارش كرد: نيروي هوايي آمريكا در حال آموزش فرماندهان نظامي كشورهاي حاشيه خليج فارس براي حمله هوايي احتمالي به ايران است!

- به نوشته گاردين، سفير انگليس در سازمان ملل گفت: به رغم جنجال و هياهوي بسيار كاخ سفيد آمريكا، همچنان معتقد به پيشرفت راه حل ديپلماتيك براي حل مسأله هسته اي ايران است تا توسل به گزينه حمله هوايي. او هم چنين متذكر شد؛ عليرغم زمزمه هايي كه درون دستگاه حكومت آمريكا در مورد حمله نظامي به ايران شنيده مي شود، هيچ خبري درون هيأت حاكمه اين كشور دال بر قصد حمله نظامي عليه ايران نشنيده است.

- به گزارش مجله نيويوركر از واشنگتن، بوش در يك كنفرانس ويدئويي به «رايان كراكر» سفير واشنگتن در عراق گفته است كه وي حمله به اهداف ايران در امتداد مرز را مد نظر قرار داده است و انگليسي ها نيز براي اين كار آماده اند!

- به نوشته ساندي تلگراف؛ سر گلن تروپي، فرمانده نيروي هوايي انگليس از اينكه آمريكا در مسأله ايران توجه خود را بيشتر به گزينه نظامي معطوف كرده است، اظهار نگراني كرد و گفت: در شرايط موجود شايد اقدام نظامي بتواند راه گشاي مسائل امنيتي و مشكلات سياست خارجي باشد اما هرگز آنگونه كه تجربه نشان داده، راهگشا نخواهد بود.
- خبرگزاري فرانسه: دولت آمريكا استراتژي خود را در مورد ايران تغيير داده و در صدد تهيه طرحهايي براي حملات هوايي احتمالي عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به جاي حمله به سايت هاي هسته اي اين كشور است.

- بيل ريچارد سن، فرماندار ايالت نيومكزيكو و نامزد انتخابات رياست جمهوري آمريكا در مصاحبه با شبكه خبري سي.بي.اس آمريكا: به نظر من اگر دولت بوش بخواهد جنگ ديگري را قبل از پايان دادن به جنگ تراژديك كنوني آغاز كند، شديداً غير عاقلانه است. تروريست ناميدن سپاه پاسداران انقلاب ايران و مطرح كردن گزينه نظامي، اوضاع را مشكل تر مي كند و جهان اسلام را زماني كه ما در خليج فارس، خاورميانه و در عراق براي راه حل سياسي لازم داريم، عليه ما به جريان مي اندازد.

اين اظهارات ضد و نقيض كه طي چند روز اخير از سوي منابع غربي و آمريكايي راجع به حمله احتمالي آمريكا عليه ايران منتشر شده ، گوشه اي از سناريوي جنگ رواني و تبليغاتي عليه ايران و حكومت اسلامي است. مضافاً اينكه دولت آمريكا تلاش مي كند در راستاي جنگ سردي كه عليه ايران تدارك ديده است، اقداماتي چون تخصيص بودجه جديد براي گروه هاي اپوزيسيون و مداخله در امور داخلي ايران و فراهم كردن زمينه صدور سومين قطعنامه تحريم عليه ايران را چاشني اين عمليات نمايد.

سؤالي كه در اين ميان مطرح مي شود آن است كه با وجود آن كه آمريكا گرفتار مشكلات ريز و كلان در امور داخلي خود بوده و همچنين درگير حضور متجاوزانه خود در افغانستان و باتلاق عراق است، چرا جبهه جديدي به نام «ايران» را فراروي خود مي گشايد؟ علت تدارك اين جنگ رواني چندجانبه چيست؟ و چه دلايلي دال بر عدم بروز جنگ مي تواند وجود داشته باشد؟ اين نوشته سعي دارد به اين سؤالات پاسخ گويد.

با نگاه به اوضاع داخلي آمريكا و مناسبات بين المللي اين كشور خصوصاً با اتحاديه اروپا و كشورهاي هم پيمان، به دلايلي كه درپي خواهد آمد، به نظر نمي رسد آمريكا آمادگي يك حمله گسترده به جغرافياي ايران اسلامي داشته باشد:

1- با توجه به موقعيت ژئوپلتيك و اقتدار جمهوري اسلامي، آمريكا به شدت از حمله ايران به مواضع و منافع خود در منطقه و جهان هراسناك است. مقام معظم رهبري و فرماندهي كل قوا در ديدار اخير خود با مسئولان و كارگزاران نظام مي فرمايند: «اين تهديدات بيش از هر چيز باعث آمادگي بيشتر ملت و نظام مي شود. البته كساني كه تهديد مي كنند، بدانند و بفهمند كه حمله به ايران به صورت «ضربه زدن و گريختن» ممكن نيست و هركس تعرض كند عواقب آن به شدت دامنش را خواهد گرفت». اين تاكيدات به همراه هشدارهاي مقامات ارشد نظامي ايران، تصميم مقامات پنتاگون و هيئت حاكمه آمريكا را نسبت به حمله نظامي عليه ايران به شدت متزلزل ساخته است.
 
2- آمريكا چندصدهزار نيروي نظامي خود را درگير ماجراجويي هاي خود در عراق و افغانستان كرده و علاوه بر تضعيف و تحليل قواي نظامي خود، بخشي از ارتش آمريكا را در معرض حمله نظامي ايران در شرق و غرب كشور قرار داده است. اين وضعيت ضريب ريسك تهاجم نظامي- آنهم به صورت گسترده- عليه ايران را شديداً كاهش داده است.

3-مردم آمريكا كشش شروع جنگ مجددي را كه يك طرف مخاصمه آمريكا باشد، ندارند. نظرسنجي هاي متعدد، فعاليت فعالان ضدجنگ و تظاهرات مردم اين كشور عليه جنگ طلبي دولت بوش، همگي نشانگر آن است كه شرايط براي درگيري در جبهه جديد آماده نيست.

البته در اين ميان جريان نومحافظه كار و تيم جنگ طلب و ماجراجوي بوش و ديك چني همچنان بر طبل جنگ مي كوبند تا آنجا كه «نوزمن پود هورتز» يكي از نظريه پردازان جريان روشنفكري نومحافظه كار آمريكا در ملاقات خصوصي خود با بوش وي را تشويق به حمله مستقيم نظامي عليه تاسيسات هسته اي ايران كرده است. او خود مي گويد: « به بوش توضيح دادم كه براي جلوگيري از مسلح شدن ايران به بمب اتم چاره اي جز اجراي بدترين سناريوي ممكن نيست و مسئوليت خطيري برعهده آمريكاست تا از بروز «هولوكاست» ديگر پيشگيري كند». البته وي اضافه مي كند كه بوش اين پيشنهاد را بي پاسخ گذاشته است.

4-طبق مصوبه اخير كنگره آمريكا، كاخ سفيد براي تهاجم به ايران بايستي مجوز كنگره را اخذ نمايد. با توجه به اكثريت دموكرات در كنگره و مخالفت اين گروه با جنگ طلبي هاي بوش، شروع يك جنگ جديد از سوي آمريكا مورد ترديد جدي است.

5-گزارش فني و نسبتاً منصفانه اخير البرادعي در مورد پرونده هسته اي ايران مبني بر آنكه از فناوري صلح آميز هسته اي عدولي صورت نپذيرفته و اين پرونده از نظر حقوقي مشكل خاصي ندارد، جوامع بين المللي و افكارعمومي جهان را قدري راجع به حل مسالمت آميز پرونده اتمي ايران متقاعد كرده است. بنابراين آمريكا براي حمله احتمالي خود بايستي بهانه ديگري دست و پا كند. مضافاً اينكه اين كشور در آستانه انتخابات رياست جمهوري آتي خود نياز به فضايي آرام دارد و بهانه جويي هاي جديد جايي در معادلات سياسي آمريكا پيدا نخواهد كرد.
 
با اين وجود آمريكا در زمينه حضور نظامي خود در منطقه دست به تحركات جديدي نيز زده است، از جمله؛ الحاق سومين ناوهواپيمابر آمريكا و افزايش كشتي هاي جنگي به بيش از 170 فروند در منطقه، تشكيل مركز جنگي از سوي پنتاگون در امارات متحده عربي براي آموزش خلبانان كشورهاي حوزه خليج فارس جهت حمله احتمالي به ايران و يا سفر اخير رئيس سازمان سيا به يكي از كشورهاي حوزه درياي خزر براي جلب حمايت و استفاده از آسمان اين كشور براي حمله به ايران! و تدوين برنامه ويژه توسط روسيه براي خارج كردن اتباع خود از ايران در صورت بروز جنگ احتمالي.

اين تحركات چه معنايي مي توانند داشته باشند؟ و اهداف جنگ سرد رسانه اي و عمليات رواني آمريكا عليه ايران چيست؟

آمريكا سعي دارد با اهرم جنگ رواني، ايران را وادار نمايد ، جناياتي كه اين كشور در عراق مرتكب شده را ناديده بگيرد تا قدري از فشار ايران به عنوان مقتدرترين كشور منطقه عليه آمريكا كاسته شود و از سوي ديگر از نفوذ ايران به نفع خود استفاده كرده تا به گونه اي كه منافعش بيش از اين لطمه نبيند خود را از باتلاق عراق بيرون بكشد. اين در حالي است كه ايران تاكنون از نفوذ خود در منطقه به نفع مردم مظلوم عراق استفاده كرده است و هرگز فرجه اي براي فرصت طلبي آمريكا باقي نخواهد گذاشت.

هم چنين آمريكا به دنبال آن است كه روند مذاكرات اروپا و آژانس را در مورد پرونده هسته اي ايران پيچيده تر كند تا بتواند به هدف توقف و يا تعليق فعاليت اتمي ايران دست پيدا كند. اما جمهوري اسلامي ايران كه با تأكيد بر راهبرد گفت و گو و راه هاي ديپلماتيك در جهت بهره برداري از «زمان» گام برمي دارد، مسير فعاليت هسته اي خود را هموارتر از گذشته كرده است.

ايران مقتدرترين و يكي از اثرگذارترين كشورهاي منطقه بوده و نقش تعيين كننده اي در روابط، مناسبات و معادلات سياسي خاورميانه دارد. يكي از اهداف آمريكا تضعيف نقش ايران در منطقه است كه تاكنون در اين مسير نيز ناكام مانده است.

و نهايتاً آنكه آمريكا با ترتيب دادن جنگ رسانه اي عليه ملت ايران و تدارك عمليات رواني در پي آن است تا با نشان دادن شرايط خاص، خطرناك و جنگي براي آينده كشور، به مردم ايران اينگونه القا كند كه اصولگرايي و پيگيري اهداف و آرمانهاي انقلاب هزينه بالايي به دنبال دارد. جان بولتون، سفير سابق آمريكا در سازمان ملل، يكشنبه گذشته در مصاحبه با شبكه تلويزيوني «اسكاي نيوز» انگليس به گونه اي مشت سران كاخ سفيد را باز كرده و با تأكيد بر اينكه اولويت را تغيير حكومت ايران مي داند، مي گويد: «تغيير رژيم در تهران را به حمله نظامي ترجيح مي دهم.»

آمريكا و متحدانش بارها به تلويح و گاه به صراحت اعتراف كرده اند كه ملت ايران با حفظ اصول و ارزشهاي اسلام و انقلاب، دست از «اصولگرايي» كه نطفه و خاستگاه انقلاب اسلامي ايران بوده است نخواهند شست و در صورتي كه آمريكا دست به حمله نظامي عليه ايران بزند، عواقب سخت اين كار غيرعاقلانه دامنش را خواهد گرفت.

اعتماد ملي

روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان آرمان‌هاي ماندگار فلسطين آورده است: روز جهاني قدس در حالي از سوي مسلمانان جهان و خاصه مردم بزرگ ايران گرامي داشته شد كه آمريكا و دولت‌هاي بزرگ به همراه رژيم اشغالگر و تعدادي از دولت‌هاي عرب در حال انجام مقدمات برپايي كنفرانس به اصطلا‌ح صلح در ماه نوامبر در اطراف نيويورك هستند.

اين مرحله هرچند از سوي آمريكايي‌ها و در نتيجه تبليغات گسترده يك نقطه عطف ناميده مي‌شود، بدون آنكه حقوق مسلم ملت فلسطين را مبتني بر حقايق ذاتي بحران به رسميت بشناسد، از هم‌اينك مي‌توان درباره آن قضاوت روشني داشت. بديهي است هرگونه اقدام و نشستي بدون تحليل چرايي تداوم بحران و عدم ارزيابي همه‌جانبه ريشه‌هاي آن محكوم به شكست است. اين تحليل نه يك قضاوت پيش‌درآمدي و بدبينانه است، بلكه مبتني بر شرايط تاريخي و مجموعه اقداماتي است كه طي ساليان گذشته بر ماجراي فلسطين رفته است. روشن است كه در سال‌هاي اخير بيداري و آگاهي اسلا‌مي در جهان اسلا‌م رشد يافته است. اگر مي‌شد تا پيش از انقلا‌ب اسلا‌مي در نتيجه به استيصال رساندن اعراب، ناديده گرفتن حقوق مسلم فلسطيني‌ها و فرسايشي جلوه دادن مبارزاتشان، ارعاب دولت- ملت‌هاي عربي و قدرت برتر جهان سلطه با فرمول‌هايي شبيه كمپ‌ديويد و يا پيمان‌هايي شبيه آن پرونده منازعات فلسطيني‌ها و رژيم اشغالگر قدس را به ضرر مسلمين فلسطين بست، اين شرايط پس از انقلا‌ب اسلا‌مي ديگر قابل تكرار نيست. ‌ انقلا‌ب اسلا‌مي علا‌وه بر به وجود آوردن حس اعتماد به نفس، موجب خيزش و بيداري اسلا‌مي در سراسر جهان اسلا‌م شده است. در فلسطين گروه‌ها و سازمان‌هايي ميداندار شده‌اند كه نمي‌خواهند تنها بر اساس واقعيات موجود تن به روابط ظالمانه بدهند، بلكه براي ايشان حقايق نهفته در پرونده اشغال چند دهه اخير اولويت برتري نسبت به ديگر موضوعات و شرايط دارد. ‌
 
افكار عمومي جهان در نتيجه تغيير در شرايط رسانه‌اي به نفع فلسطيني‌ها تغيير يافته است. در نتيجه رفتارهاي غلط و يكسويه آمريكا در ماجراي يادشده و اشغال كشورهاي مسلمان افغانستان و عراق، موج خشم مسلمانان در منطقه عليه آمريكا به صورت متزايد انباشته شده است. از سوي ديگر به شكل غيرقابل انكاري مابين منافع غرب و به صورت خاص آمريكا و خاورميانه پيوند استراتژيك به وجود آمده است. به ديگر سخن، آمريكا نمي‌خواهد و نمي‌تواند نسبت به آينده تحولا‌ت خاورميانه خود را تماشاگر بپندارد.آنها مجبور هستند نسبت به تحولا‌ت جاري از خود واكنش نشان دهند. تمام اين جملا‌ت و ادله‌هاي يادشده براي آن است كه يادآوري كنيم ماه نوامبر پايان تمام روياهاي آمريكا و رژيم اشغالگر قدس در منطقه نيست، لذا بدون در نظر گرفتن حداقل حقوق فلسطيني‌ها و طرح چارچوب منطقي براي تحولا‌ت آينده جهان اسلا‌م و خاورميانه، هرگونه راه‌حلي ابتر خواهد بود.فلسطين و فلسطيني‌ها حقوق ضايع شده و ناديده‌اي دارند كه بايد بدان تن درداد. فارغ از هرگونه پيشنهاد غيرقابل تحقق، جامعه بين‌الملل حداقل بايد صداقت خود را در رابطه با فلسطين و مسلمانان نشان دهد. اين باور عمومي است كه آمريكا همواره در منازعه مابين اعراب و اسرائيل همواره جانب صهيونيست‌ها را گرفته است، لذا مسلمانان منطقه هيچگاه آمريكا را به عنوان يك ناظر و داور بيطرف به رسميت نمي‌شناسند. از سوي ديگر آمريكا نيز نيازمند اصلا‌ح اين ذهنيت است. شايد تحولا‌ت آينده فرصت مناسبي براي قدرت‌هاي بزرگ باشد تا حداقل بخشي از اشتباهات خود را جبران نمايند. مردم ايران و مسلمانان جهان روز گذشته در گراميداشت روز جهاني قدس به گونه‌اي رفتار كردند كه نشان دادند، آرمان فلسطين همچنان ماندگار است. شعار <امروز ايران، فردا فلسطين> همچنان در جامعه ايران طرفداران فراواني دارد و همچون موجي سيال به ديگر نقاط جهان اسلا‌م نيز تسري يافته است.

حزب‌الله

روزنامه حزب‌الله در سرمقاله امروز خود با عنوان افطار با طعم سريال آورده است:چند سالي است كه صدا و سيما براي ماه رمضان سريال هاي متنوعي را تدارك ديده و توليد ميكند و اين رويه چنان نهادينه شد، كه برنامه ريزان سيما اين موضوع را جزء وظايف اوليه و لاينفك خود ميدانند و از سوي ديگر مردم هم به ديدن اين سريال ها بعد از افطار چنان عادت كردهاند كه گويي ديدن آنها را جزء مناسك اين ماه ميدانند. نقد و بررسي موشكافانه اين سريالها را به مجال و فرصت ديگري موكول ميكنيم اما به طور كلي ملاحظاتي در باب سريالهاي ماه رمضاني وجود دارد كه ذكر آن در اين مختصر مي گذرد:

1 - صدا و سيما برنامه هاي مناسبتي و به ويژه سريال در ايام مختلف سال توليد ميكند به عنوان مثال نوروز هر سال تمهيدات ويژه اي در ايام تعطيلات به كار ميگيرد و عمده هدف آن، سرگرم كردن مردم در اين ايام است. اما هدف از سريال سازي در ماه رمضان چيست؟ شكي نيست كه مسئولان رسانه ملي نيز بر اين نكته واقفند كه ماه رمضان فرصت خودسازي بندگان و پررنگ نمودن حلقه اتصال به درگاه ربوبيت است. قرار است رمضان فرصتي براي استشمام رايحه معنويت و فراموشي مناسبات مادي روزمره باشد. بنابراين هدف گذاري توليدات بر اساس سرگرم نمودن مردم در اين ماه هيچ جايگاهي ندارد و اساسا نه رمضان ماه تعطيلي است كه براي خنداندن مردم چاره اي انديشيده شود و نه اين ماه، اوقات فراغت است كه براي پر كردن آن به هر حيله اي متوسل شد. لذا ضروري است كه دستاندركاران سيما حساب ماه رمضان را از ديگر مناسبتهاي تعطيلي و تفريحي جدا كنند.

2 - اقتضاء برنامه هاي مناسبتي، كمبود وقت است و همواره توليدكنندگان از اين موضوع گلايه دارند حتي در سال جاري تا روزهاي پاياني ماه رمضان هنوز مراحل فني قسمتهاي انتهايي برخي سريالها آماده نشده بود. اين ضيقوقت باعث ميشود آنچنان كه شايسته است، تحقيق و تتبع لازم صورت نگيرد و فيلمبرداري و تدوين سريعتر آغاز شود. اين نقص از آن جهت قابل تامل است كه موضوعاتي كه به عنوان درونمايه و تم اصلي سريالها انتخاب ميشود از حساسيت بالايي برخوردار است و به مسائل ديني و اعتقادات مذهبي مربوط ميشود، بنابراين فحص و جستجوي كافي در خصوص اين موضوعات از افراد خبره و منابع اصيل ضروري به نظر ميرسد تا خداي نكرده از رسانهاي كه ميليونها مخاطب دارد و هزاران نفر الگو ميگيرند، امري خلاف شرع و عرف ترويج نشود. اين ضرورت تنها با انتخاب يك مشاور مذهبي و آوردن نام او در تيتراژ رفع نميشود بلكه بايد موضوع را با صاحبنظران ديني و مذهبي در ميان گذاشت. نمونه اين نقص تحقيق را در يكي از سريالهاي فعلي شاهد هستيم كه حضرت آيت الله مهدوي كني نيز در شب قدر به آن ايراد گرفت.

3 - امسال گويا تنها شبكه چهار از قافله سريال سازي ماه رمضان عقب ماند و چهار شبكه ديگر خوراك پرحجمي را براي مهلت پس از افطار مردم روزه دار تا حدود ساعت 23 فراهم نمودند و ساعت پخش اين سريالها چنان با دقت كافي در كنداكتور هر شبكه تنظيم شده بود كه مبادا موازي پخش شده و مردم از ديدن هر دوي آنها محروم بمانند ـ حال آنكه اين سريالها در روز هم تكرار ميشوند! ـ اي كاش مسئولان رسانه ملي به جاي اين افزايش كميت، فرصت هزينه را به يك و يا حداقل دو مورد اختصاص ميدادند تا هم تحقيق و تتبع كافي انجام ميگرفت و هم سريالها با وقت موسع و دقت كافي توليد ميشدند. بماند آنكه فرصت نفس كشيدن هم براي مردم باقي ميماند!

قدس

روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان «نشست صلح فلسطين، آلوده اغراض سياسي »آورده است: در قضيه فلسطين، برخي از كشورها با وجود آگاهي از واقعيتهاي موجود مي‌كوشند تصويري از وجود مذاكرات صلح ميان فلسطينيان و اسراييل به نمايش بگذارند و براي اقناع افكار عمومي و حتي انحراف رسانه‌ها، هر از گاهي بين اولمرت نخست وزير رژيم صهيونيستي و محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين ملاقاتي ترتيب مي‌دهند. وزير خارجه ايلات متحده نيز هر چند هفته يك بار با سفر به منطقه چنين وانمود مي‌كند كه آمريكا به طور جد به دنبال برقراري صلح در منطقه است. اگرچه تلاش براي تشكيل كنفرانس بين‌المللي صلح فلسطين، جديدترين و آخرين تلاش آمريكا و طرفداران منطقه‌اي‌اش در اين زمينه محسوب مي‌شود، اما واقعيت آن است كه اين بار نه تنها وزير پوتمكين - مي‌داند كه واقعيت از چه قرار است، بلكه رئيس او - جرج بوش - هم از غيرواقعي بودن تلاشها آگاهي دارد!

دولت بوش هم اينك به دنبال روندي است تا در فضاي عمومي منطقه چنين تلقي شود كه گويا آمريكا به طور ريشه‌اي در پي حل مشكلات منطقه - از جمله فلسطينيان - برآمد هاست.
 
از سوي ديگر، تلاش مي‌شود با كنار هم آوردن كشورهاي عرب باقي مانده از روند مذاكره با اسراييل و نشاندن آنها در كنار رژيم صهيونيستي، نمايشي از توسعه روابط اسراييل با دولتهاي عرب منطقه از جمله عربستان سعودي را در مقابل ديد جهانيان قرار دهد تا بدين وسيله آخرين پايه‌هاي قبح مذاكره با اسراييل فرو ريزد. البته، نبايد از نظر دور داشت كه آمريكا در كنار همه اين اقدامها، سعي دارد كشورهايي مانند سوريه و ايران را نيز در مورد فلسطين خلع سلاح كند و ابتكار عمل در موضوع ياد شده را به تنهايي در دست گيرد.

ترديدي نيست، اسراييل هم از ورود به اين نمايش، اهداف روشني را دنبال مي‌كند.
اين سوال مطرح است كه آيا تلاشهاي آمريكا و اسراييل براي به دست ‌آوردن مقبوليت در خاورميانه، ثمراتي را براي آنها به همراه خواهد داشت؟ واقعيت اين است كه كنفرانس بين‌المللي صلح فلسطين كه بناست در نيمه ماه نوامبر در واشنگتن تشكيل شود، از هم اكنون ابهامهايي را متوجه خود ساخته است، از جمله آنكه اين كنفرانس در چه سطح و با شركت چه كشورهايي برگزار مي‌شود، دستور كار آن چيست و آيا مسايل بنيادين فلسطين مانند مساله قدس، موضوع آوارگان فلسطيني و مرزهاي دولت مستقل فلسطين هم در آن مورد رسيدگي قرار مي‌گيرند؟

پيش‌بيني‌ها نشان مي‌دهند نشست مزبور، بنا به عوامل و دلايل متعددي، با شكست روبروست، اهم اين دلايل عبارتند از:

1 - زمان باقي مانده از دوره رياست جمهوري جرج بوش، چندان نيست كه بتواند موفقيتهاي روشني را براي مصوبات اين كنفرانس رقم بزند.

2 - از اظهار نظر برخي كشورهاي عرب از جمله مصر و عربستان مي‌توان فهميد كه آنها نيز به برگزاري اين نشست به عنوان يك موضوع نمايشي مي‌نگرند.

اخيرا سعود الفيصل و ابوالغيظ وزراي خارجه عربستان و مصر اظهار داشته‌اند اگر اين كنفرانس به موضوعات اساسي رسيدگي نكنند، نسبت به حضور خود تجديد نظر خواهند كرد. بنابراين، مي‌توان گفت كه زمزمه‌هاي تشكيك و ترديد كشورهاي عربي از اكنون بر اين نشست سايه انداخته و توفقيقات آن را زير سوال برده است

3 - در زمان ياسر عرفات، در شرايطي كه او رياست مقتدر و كاريزماتيكي بر فلسطينيان داشت، مذاكرات مفصلي با حمايت آمريكا بين او و سران رژيم صهيونيستي در گرفت كه هرگز به نتيجه نرسيد. امروز تشكيلات خود گردان فلسطين در حالي پيشگام مذاكره با اسراييل است كه نه از اتحاد پيشين گروههاي فلسطيني خبري هست و نه رياست تشكيلات خودگردان از جايگاهي چون جايگاه ياسر عرفات در ميان مردم فلسطين برخوردار است.

4 - در مقابل، اسراييلي‌ها نيز محمود عباس را يك رئيس مقتدر و با مسئوليت عام نمي‌دانند و معتقدند نمي‌توان به نتايج مذاكراتي كه با او صورت مي‌گيرد، اميدوار بود.

5 - دعوت نكردن سوريه و لبنان به عنوان همسايه‌هاي راهبردي فلسطين به كنفرانس صلح واشنگتن، علاوه بر ناقص جلوه دادن اين نشست، امكان اجراي مصوبات آن را به شدت زير سوال برده است.

6 - محاصره غزه و تحميل قحطي، گرسنگي و بي‌آبي در منطقه در كنار ترور فلسطينيان و ادامه بمباران شهرها و اردوگاههاي اين كشور، هيچ افق روشني براي اين نشست باقي نگذاشته و امكان حصول امتيازهايي از اسراييل به نفع فلسطيني‌ها را كاملا منتفي ساخته است.

با اين دلايل، به نظر مي‌آيد سخن آقاي لين باسكو معاون دبيركل سازمان ملل، مصداق داشته باشد كه اعلام كرده بود: «تلاشها براي تشكيل جلسات مربوط به روند صلح و تشكيل كنفرانس بين‌المللي ادامه دارد، اما ماههاي آينده سرشار از مخاطرات و ريسكهاي زيادي است، زيرا اوضاع ميداني منطقه و فلسطين مستعد انفجار است و در برابر روند مذكور موانع زيادي وجود دارد.

مردم‌سالاري

روزنامه مردم‌سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان«دلارهاي نفتي يا كمبود بودجه؟ » به قلم كيان راد آورده است: هربار كه روزنامه‌ها را ورق بزني يا به اخبار راديو و تلويزيون گوش بسپاري، به يك نكته برمي‌خوري و آن هم گلايه يكي از مسئولان يا مديران از كمبود بودجه است. شهرداري تهران به دولت اعتراض مي‌كند كه چرا بودجه اندكي براي توسعه مترو اختصاص داده است. سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گلايه دارد كه 12 ميليارد توماني كه براي مرمت آثار تاريخي كشور اختصاص يافته بسيار كم است. پروژه آزاد راه تهران - شمال پس از 11 سال از اغاز سال، در حالي كه قرار بود پنج‌ساله به بهره‌برداري برسد، هنوز كمتر از پنج‌درصد پيشرفت فيزيكي داشته است. ورزشگاه بزرگ نقش جهان اصفهان سال‌ها پس از افتتاح ناقص، به دليل نيمه كاره بودن باز هم تعطيل شده تا شايد در صورت اختصاص بودجه مناسب دو سال ديگر به بهره‌برداري برسد و ....
از اين نمونه‌ها كم نيست. همه از كمبود بودجه گلايه دارند.

اما در اين ميان يك پرسش، بي‌پاسخ مانده و آن اين كه دلارهاي نفتي به كجا مي‌رود؟ مگر نه اين كه قيمت نفت امسال به طور بي‌سابقه‌اي افزايش يافته و از مرز 80 دلار در هر بشكه گذشته است؟ و مگر نه اين كه بودجه سال جاري كشور براساس نيمي از قيمت فعلي نفت تدوين شده است؟ و باز هم مگر نه اين كه طي شش - هفت سال گذشته به طور مداوم شاهد سير صعودي قيمت نفت در كشور بوده‌ايم؟ پس مازاد درآمد نفتي كشور در كجا هزينه مي‌شود كه گره‌اي از كار فروبسته مردم باز نمي‌شود و طرح‌هاي عمراني هم معمولا با تاخير مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرند؟

به نظر مي‌رسد دولت بايد گزارشي شفاف و كامل از چگونگي استفاده از دلارهاي حاصل از فروش نفت - كه بخش اعظم درآمدهاي ارزي كشور را به خود اختصاص مي‌دهد - به مردم ارائه دهد تا مردم حداقل بدانند كه افزايش بي‌سابقه قيمت نفت چه تاثيراتي در وضعيت زندگي آنها و توسعه كشور داشته كه تاكنون براي آنها محسوس نبوده است.

 

ارسال به دوستان
تصویب کمک ۹۵ میلیارد دلاری برای اوکراین و اسرائیل در سنا سفر به گورستان باستانی خالد نبی (عکس) وزارت راه : ۴٩ درصد از جمعیت ایران بر روی فرونشست و مجاور آن سکونت دارد فضای سبز و تقویت سلامت میکروبیوتای روده و پوست بحران فرونشست در ۳۵۹ دشت کشور خواص دارویی گیاه "چوچاق" و عوارض آن واژگونی اتوبوس در استان اصفهان با ۱۱ مصدوم ربات سربازهای ارتش اوکراین؛ از مین گذاری و شلیک تا جابه‌جایی مجروحان (فیلم) ناسا یک باکتری جهش‌یافته و خطرناک را در فضا کشف کرد بازداشت ۱۸ مدعی فروش سوالات کنکور ، امتحان نهایی و تجهیزات تقلب در تهران مقایسه درآمد پردرآمدترین ورزشکاران حرفه‌ای در هفت رشته‌ی ورزشی (+ اینفوگرافی) سفر یک وزیر کره شمالی به ایران  بهترین آموزشگاه تعمیرات پکیج در تهران جزییاتی از بیماری ترانه علیدوستی و علت آن آمریکا : مذاکره مستقیم برجامی با ایران نداریم؛ نه در نیویورک و نه در هیچ کجای دیگر / درباره روش‌های ارتباطمان با ایران نظری نمی‌دهیم
وبگردی