گفت: نيكلاس برنز معاون رايس و مسئول پرونده ايران در وزارت خارجه آمريكا از اين كه ايران نسبت به تحريم هاي آمريكا بي توجه است، عصباني شده و گفته است؛ «تعجب مي كنم كه چرا ايران حاضر نيست ما را در نيمه راه ببيند»!
گفتم: مگر طي 29 سال گذشته آمريكا چه غلطي توانسته عليه ايران بكند كه حالا بتواند.
گفت: نيكلاس برنز انتظار دارد كه ايران از تحريم هاي آمريكا سراسيمه شود و از اين كه انتظارش برآورده نشده حسابي دمغ شده است.
گفتم: ايشان از بي اعتنايي اروپايي ها و چين و روسيه به درخواست آمريكا براي تحريم ايران هم عصباني است و معتقد است اين كشورها به حيثيت آمريكا لطمه زده اند.
گفت: حيوونكي ها فكر مي كنند كه ما از هويت آمريكا و متحدانش بي خبريم.
گفتم: چه عرض كنم؟! شخصي خودش را به يك ميهماني دعوت كرده بود، يكي از دوستانش درخواست كرد كه با او همراه شود و آن شخص پرسيد اگر صاحبخانه بپرسد كه تو چه كاره اي چه بگويم، يارو جواب داد، بگو كه من طفيلي هستم. در بين راه دوست ديگرش آمد و گفت اگر پرسيدند بگو ايشان قفيلي است و سومين نفر گفت صاحبخانه مرا مي شناسد، وقتي در زدند، صاحبخانه از كسي كه خودش را ميهمان كرده بود پرسيد اينجا چكار داري؟ طرف گفت، اگر اجازه بدهي ميهمان باشم. صاحبخانه پرسيد؛ اون يكي كيه؟ جواب داد طفيلي است، پرسيد اون دومي چي؟ جواب داد قفيلي است و صاحبخانه كه حسابي عصباني شده بود رو به سومي كرده و گفت اين مرتيكه پدرسوخته فلان فلان شده كيه؟ و سومي رو به بقيه كرد و گفت؛ ملاحظه فرموديد! عرض كردم كه صاحبخانه بنده را مي شناسد!