۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۸۵۳۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۱۴-۰۸-۱۳۸۶
کد ۲۸۵۳۰
انتشار: ۱۱:۱۲ - ۱۴-۰۸-۱۳۸۶

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح امروز ايران

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.

   
اعتماد ملي

روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود باعنوان« شايد پليس مزاح مي كند» آورده است: اظهارات رئيس پليس امنيت تهران يك شاهكار است. تهران يك ابرشهر است. ابرشهري با حاشيه‌هاي فراوان كودكان فراري، زنان ويژه، اعتياد، بزهكاري، حاشيه نشيني، بيكاري و ده‌ها ابتلا و مشكل اجتماعي و رواني. آمارهاي سازمان بهزيستي، معاونت اجتماعي ناجا، معاونت اجتماعي قوه قضاييه، انجمنها و نهادهاي مردمي، گوياي آمارهاي فراوان در رشد تخلف و ناهنجاريها است. در اين رابطه نمي‌توان نيروي انتظامي را مسئول دانست زيرا پليس متولي كنترل و پيشگيري بحران‌هاي اجتماعي ياد شده نيست اما وقتي به مرحله جرم درمي‌آيد نقش پليس هويت مي يابد.

تازماني كه اقتصاد مناسبات اجتماعي، اخلاق و هويت فرهنگي جامعه ناكارآمد است بزهكاري وجود دارد. ما تنها تعدادي از پشه ها را حذف مي‌كنيم اما وجود منبع توليدكننده حشرات موذي كه باتلاق‌هاي عفن و آلوده هستند پس از سمپاشي اوليه مجددا بازتوليد مي كند. تهران نماد وضعيت اجتماعي ايران است با مشكلات و ناهنجاري‌هايش مانند همه ابرشهرهاي جهان. مكزيكوسيتي، ريو دوژانيرو، استانبول و.... همگي مشكلاتي شبيه به يكديگر دارند اما به نظر نمي رسد پليس هيچكدام از اين شهرها به خود جرأت دهد چنين جمله اي را به زبان آورد اينكه تنها هفت نفر از اراذل و اوباش تهران دستگير نشده‌اند شايد اين اظهارات به ساحت گردن كلفت‌هاي كوچك و بزرگي كه از صبح تا شب به چشم ما شهروندان بي نوا و بي دفاع مي‌آيند برخورد. ولي اين امر هم مي تواند صادق باشد كه رئيس پليس پايتخت به مزاح چنين جمله‌اي را به زبان رانده‌اند.

آفتاب يزد

روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله امروز خود با عنوان‌« سوگ نامه‌اي براي مرحوم اقتصاد» آورده است:

تا چند سال قبل، هرگاه كسي عبارت «يادش بخير» را بــر زبــان مــي‌آورد، بــلا‌فــاصـلـه ذهـن مـخـاطـب به دهها سال قبل معطوف مي‌شد و در انتظار شنيدن سخني مي‌نشست كه تنها به يك خاطره تبديل شده بود. اما اكنون اين عبارت براي بازگو كردن برخي حوادث به كار مي‌رود كه از وقوع آن، سه يا چهار سال بيشتر نگذشته و هنوز در ذهن بسياري از مردم باقي است.

امروز بسياري از مردم مي‌گويند:

«يادش بخير» چهار سال قبل عده‌اي از مدعيان اصولگرايي، مجلس ششم ودولت هشتم را به كم توجهي در مسائل معيشتي و اقتصادي متهم مي‌كردند و با چهره برافروخته، تأسف خود را از سرگرمي رئيس جمهور و دولت او به «نظريه‌پردازي» به جاي پرداختن به وظايف اجرائي بيان مي‌داشتند.

يادش بخير، سه سال قبل مردم به كسي اميد بستند كه با زباني ساده، تعجب خود را از عدم تغيير وضعيت زندگي مردم عليرغم تغييرات قيمت نفت ابراز مي‌كرد.

يادش بخير، سه و نيم سال قبل عده‌اي از اصولگرايان به مجلس ششم حمله مي‌كردند كه چرا براي تكميل تعدادي از پروژه‌هاي نيمه تمام، به دولت خاتمي اجازه برداشت چند صد ميليون دلا‌ري از صندوق ذخيره ارزي داده است. اين اصولگرايان، اقدام مجلس و دولت را «خيانت و چوب حراج به ثروت ملي» مي‌دانستند.

يادش بخير تا سه سال قبل رسانه ملي آنقدر به فكر آسايش مردم بود كه كوچك‌ترين افزايش قيمت كالا‌هاي اساسي و غيراساسي يا حتي وقوع يك تصادف ناشي از وضعيت نامناسب جاده‌ها را با آب و تاب فراوان به اطلا‌ع مردم مي‌رساند.

يادش بخير، 4سال پيش، ا‌صولگرايان مرتباحسرت مي‌خوردند كه: «چرا بعضي از اصلا‌ح‌طلبان، از لزوم توسعه اقتصادي غافل شده و مرتبا از توسعه سياسي سخن مي‌گويند.»

يادش بخير، چهار سال قبل عده‌اي از اصولگرايان، نمايندگان مجلس ششم را به خاطر حمايت از دولت خاتمي، وكيل الدوله مي‌ناميدند و از مردم مي‌خواستند در انتخابات به كساني راي دهند كه براي حفظ حقوق مردم، هرگونه رودربايستي با مسئولا‌ن دولتي را كنار خواهند گذارد.

يادش بخير...

اما امروز در چه وضعيتي هستيم؟ برخي از همان كساني كه از وجود «وكيل الدوله» دچار عذاب وجدان مي‌شدند - يا هم فكران آنها - به صراحت بر زيان‌بار بودن برخي تصميمات سياسي و اقتصادي دولت تاكيد مي‌كنند و در عين حال، چشم در چشم مردم مي‌گويند: «به خاطر رئيس جمهور بايد كوتاه بياييم»!

امروز دولت از لحاظ كسب درآمدهاي نفتي، در استثنايي‌ترين شرايط به سر مي‌برد و اگر برنامه‌ريزي دقيـق، مجـريان هوشمند و پركار و «مچ‌گيري» نهادهاي نظارتي به صورت كامل وجود داشت، قطعاً مردم به صورت واقعي طعم افزايش درآمدهاي نفتي كشور را مي‌چشيدند و يا بنابر وعده مندرج در يكي از روزنامه‌هاي طرفدار دكتر احمدي‌نژاد پول نفت را بر سر سفره‌هاي خود احساس مي‌كردند.

شرايط اقتصادي كشور، آنقدر اهميت خود را براي بعضي از افراد از دست داده است كه تنظيم مهم‌ترين سند اقتصادي يعني بودجه نيز از نظر بعضي محافظه‌كاران به يك موضوع كم‌اهميت تبديل شده است. به طوري كه هشدار عده‌اي از نمايندگان مجلس - اعم از اصلا‌ح طلب و اصولگرا - در خصوص تغييرات اعمال شده توسط دولت در روش بودجه نويسي و نگراني آنها ازحذف نظارت مجلس بر روند هزينه‌ها و درآمدها، حتي به اندازه گزارش افتتاح يك پروژه روستايي مربوط به وعده‌هاي استاني دولت، در رسانه ملي و برخي رسانه‌هاي ديگر مورد توجه قرار نمي‌گيرد.

مردم‌سالاري

روزنامه مردم‌سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان «قيصر امين‌پور و دردهاي مانده» به قلم جعفر سيد آورده است: رفتن زود هنگام امين‌پور همه صاحبدلان و اهل نظر و گذر را متالم و دلتنگ كرد. هر وقت شاعري غروب مي‌كند، زبان احساس و عاطفه، خاموش مي‌شود و وسط روز روشن، آسمان دل آدم، تاريك! تا ترم صداي ديگري ما را از خواب بيدار كند و صبح را باور كنيم و زندگي را بپذيريم. مي‌فهمم دوستداران شعر و ادب چه حالي دارند، اما امروز مي‌بينم كه پرداختن به ظاهر و ريا كاري و سالوس ورزي تازه‌تر رخ مي‌نمايد. چه انسان‌هاي بدي شده‌ايم! در زمان حيات شاعر رقيب مي‌شويم يا از پرداختن به اهل ادب و هنر، پرهيز مي‌كنيم، اما پس از مرگ براي تشييع او پابرهنه زير جنازه مي‌دويم! ‌و از سنگ قياس و كلاس و درك او اسطوره مي‌سازيم. اين‌هايي را كه مي‌نويسم چيزي از قدر و منزلت، شان و جوهر هنر ادبي امين‌پور كم نخواهد كرد و بي‌شك نخواهد افزود اما صحبت نفس قضيه و شيوه برخورد با اديبان و هنرمندان، مطرح است. چرا كه اساسا شاعر نمي‌ميرد شما در پس پرده‌هاي تاريك تاريخ مي‌توانيد شاعران بي‌آواز، اما مبتكر را ببينيد كه با چند بيت يا با آثار كوتاهي باقي مانده‌اند. شاعران صاحب نام كه جاي خود دارند و شاخص هاي هر دوره‌اند. اكنون چه كسي از وابستگان درجه يك سعدي خبردارد؟ در حالي كه او در همه اذهان حضور دارد. «هرگز نميرد آن كه دلش زنده شد به عشق»
اين درست كه يكي از هنرهاي شعر، خيال‌انگيزي و اغراق لطيف و شاعرانه است چنان كه نظامي به پسرش مي‌گويد: «در شعر مپيچ و در تن او چون اكذب اوست احسن او». اما اين جا سخن از تسليت و يادمان است و نبايد چيزي بگوييم كه براي ديگر بزرگان كم بياوريم. از برخي افراد اين تعريف‌ها نمي‌چسبد. اين گونه كه هولناك همه پي در پي تسليت گفتند، آدم بي‌شك مي‌افتاد كه اين اصحاب شعر و ياران شاعر به فكر نمايش خود هستند يا بزرگداشت شاعر؟ در ميان گريه، گاه شوخي رواست، بعضي بيانيه‌ها كمي بوي تبليغات داشت. البته نه از نوع انتخاباتي دولتمردان هم نترسند اگر فكر مي‌كنند در صورت زير چتر خود نگرفتن اين شاعر، افراد ديگر از احزاب و گروه‌هاي مخالف داخل و خارج پشت نامش قرار مي‌گيرند، قطعا بدانند اين گونه نخواهد شد. چون ارادتمندان و دانشجويان او و اهل ادب حق شناسند و هرگز نام او لوث نخواهد شد.

همين قيصر كسي بود كه پس از تصادف، سال‌ها گرفتار كليه بود و قلب هم مزيد بر علت شد. تاسف تنها به سبب مرگ او نيست كه:

«بيمار عشق به نشود جز به ياد دوست
در رفتني است جان ندهد جز به نام او»

در آن هنگام چقدر ظاهر شد؟ هرگز در تلويزيون ظاهر نشد و از شب‌هاي شعر پرهيز داشت. در حالي كه همين دوستانش كه مرتب اين روزها داد ارادت مي‌دهند و الان نان دوستي خود با او را مي خورند، صدا و سيما را آن چنان قبضه كرده‌اند كه ملك شخصي خود تلقي مي‌كنند تا جايي كه عوام مي‌پندارند لابد تنها شاعران موفق ما همين سه، چهار نفرند. مصيبت اين موضوع است. همان رنجي كه مرحوم استاد شهريار هم طعم تلخ آن را چشيد و سال‌ها در فراموشي و محاق بود. به اعتقاد اين منتقد استاد شهريار از آخرين سلاله شاعران صاحب ديوان بود و اگر ابتكار و توجه شخصي مقام رهبري در موقعيت اجتماعي خاص نسبت به ايشان نبود، شايد زبان او به انقلاب خاموش مي‌ماند.

دوستي رهبر معظم به شعر و شاعران پشتوانه بزرگي است كه هميشه در تاريخ صورت نمي‌گيرد. چون شعر پديده ذوقي است. ديدارهاي ايشان با مرحوم اميري فيروزكوهي و دلداده‌هاي ديگر موجب آرامش دل آنان بود كه هنوز شعر خرديار دارد. شهريار بي‌توجهي سال‌هاي اول انقلاب را به دل نگرفت و اواخر عمر خود در قبال چندينس ال نسرودن جبران كرد و آثار اجتماعي بي‌بدليلي به جاي گذاشت. مخالفان، اين انتظار را نداشتند و با آن كه شاعر مردمي بود او را «خشكناب» ناميدند و عليه او با استقبال از غزل مشهورش «حالا چرا» شعري گفتند كه متاسفانه اين بيت از آن حرف‌هاست:

«بردگان را در جواني پربهاتر مي‌خرند
خود فروش اين زودتر مي‌خواستي حالا چرا؟»

جاي شكرش باقي است كه رهبر معظم با همه مسائل مملكت، هر چند گاه شاعران را مي‌نوازند و آثارشان را به دقت مي‌شنوند و بعضا نقد مي‌كنند. از علما شنيده‌ام كه بعضي از اصحاب پيامبر (ص) به گونه‌اي گله‌مند بودند كه چرا بعضي از شاعران (به اصطلاح امروز) ناموجه را مورد توجه قرار مي‌دهيد؟ همين نظر رحمت موجب شد كه فرزدق‌ها وسيد حميري‌ها بدرخشند. فرزدق در طعه بعضي از اعراب كه به هنگام عبور حضرت فاطمه (س) گفته بودند، اين چه كسي است و ما او را نمي‌شناسيم، آن چنان بداهه مي‌نويسد و قصيده‌اي مي‌گويد كه از مفاخر شعر عرب مي‌شود. حالا در جامعه ما بعضي به فرزدق‌ها كاري ندارند و دنبال نازك الملائكه هستند، آن هم سرشان خوش باد. نمي‌دانم افاد با اين كلام تا چه اندازه به خود خواهند رفت يا خداي نخواسته بر خواهند تافت. سخن را با نهيب لسان الغيب، حافظ بر نفس خود پايان مي‌برم:

چون قسمت ازلي بي‌حضور ما كردند
گر اندكي نه به وفق رضاست خرده مگير

جمهوري اسلامي

روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود باعنوان ما و اين فرصت استثنائي آورده است:فردا سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام ششمين پيشواي شيعيان است . تفاوت دوران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و حاكميت نظام جمهوري اسلامي در ايران با دوران قبل از آن در اينست كه مكتب امام صادق عليه السلام اكنون به حاكميت رسيده و در يكي از پهناورترين و قدرتمندترين كشورهاي اسلامي محور مديريت جامعه و هدايت مردم است .

اين فرصت و موقعيت از يكطرف مي تواند موجب خرسندي و افتخار باشد و از طرف ديگر مي تواند نگراني هائي را نيز دامن بزند. اينكه سرانجام كداميك از اين دو بر ديگري غلبه كند به عملكردها مربوط مي شود عملكرد حاكمان و عملكرد زعماي حوزه هاي علميه.

اين مقوله از نگاهي ديگر نيز شايان دقت و توجه است . بررسي هاي تاريخي نشان ميدهند دوران امامت حضرت امام محمدباقر و امام جعفر صادق عليهما السلام به دليل همزماني با زمان انتقال حاكميت از بني اميه به بني عباس و ضعف هر دوي آنها در آن مقطع فرصت مناسبي بود كه اين دو امام معصوم توانستند معارف اهل البيت را ترويج كنند و مكتب تشيع را معرفي نمايند. اين خدمت بزرگ در دوران امامت حضرت صادق عليه السلام به اوج رسيد و به همين دليل است كه آنحضرت را موسس مذهب ميخوانند و « جعفري » عنوان ديگري براي مكتب تشيع است .

مقطع كنوني از اين جهت كه فرصت تاريخي كم نظير و يا شايد بي نظيري در اختيار پيروان مكتب جعفري قرار داده بي شباهت به دوران امام باقر و امام صادق عليهما السلام نيست . هر چند اين يك شباهت كامل نيست زيرا اكنون از حضور آن دو امام معصوم محروميم ولي اين امتياز را در اختيار داريم كه اين مكتب اكنون حاكميت دارد و متوليان امر اعم از حاكمان سياسي و زعماي ديني با ابزارها و اهرم هاي مديريتي و نظارتي قابل ملاحظه اي كه دردست دارند مي توانند مكتب اهل البيت كه آئينه تمام نماي اسلام محمدي صلي الله عليه و آله است را به جهانيان معرفي كنند.

علاوه بر اين شرايط ارتباطات در زمان ما بگونه ايست كه كار تبليغ بسيار آسان شده و با سرعت زياد مي توان از هر نقطه جهان ساير نقاط را تحت تاثير قرار داد. رشد فكري بشر و ساير پيشرفت ها نيز كمك هاي قابل ملاحظه اي هستند كه مي توانند در پيشبرد اين هدف بزرگ و مقدس بسيار موثر باشند.

اكنون با توجه به اين واقعيت ها سئوال اساسي اينست كه ما از اين فرصت و اين امكانات چه بهره اي برده ايم و در يك ارزيابي واقعي آيا شايسته دريافت نمره قبولي در انجام رسالتي كه در اين مقطع تاريخي برعهده داريم هستيم يا نه

براي رسيدن به پاسخ اين سئوال مي توانيم به كم قانع باشيم و پاسخ را مثبت بدانيم و به خودمان نمره قبولي بدهيم اما اگر عظمت رسالتي كه برعهده داريم را در نظر بگيريم و انتظاري كه جهان امروز از ما دارد را با آنچه انجام داده ايم بسنجيم پاسخ نه تنها چندان خوشحال كننده نخواهد بود بلكه چه بسا نگران كننده نيز باشد. ما هنوز در آغاز راه قرار داريم . راهي كه امام خميني رضوان الله تعالي عليه پيمودن آنرا آغاز كرد راهي طولاني با مقصدي بسيار عالي است . براي رسيدن به آن مقصد فداكاري ها از خودگذشتگي ها تلاش ها و مجاهدت هاي زيادي لازم است كه در راس همه آنها خود را فراموش كردن و همه چيز را در خدمت دين خدا و بندگان خدا قرار دادن قرار دارد. ما هنوز در بند « من » و « ما » اسير هستيم و در كمند خود محوري ها و خودخواهي ها در جا مي زنيم . فداكاري هاي پيش كسوتان جهاد و شهادت را فراموش كرده ايم و اثبات خود را در نفي آنهمه خدمت و فداكاري و تلاش كم نظير كه در سالهاي قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و براي استقرار نظام جمهوري اسلامي شده است جستجو مي كنيم .

كساني كه قدرت تحمل همديگر را ندارند چگونه مي توانند پرچمدار مكتب امامي باشند كه سرسخت ترين معاندان را تحمل مي كرد و با منطق دين به سراغ سردمداران مادي گرائي زمان خود مي رفت و آنها را به صراط مستقيم الهي دعوت مي كرد مقابله منطقي با فرقه هاي گوناگون پديد آمده در عصر اموي و تقويت شده در عصر عباسي كار بزرگ امام صادق عليه السلام بود و در همان حال برقرار كردن بهترين رابطه با اهل سنت و استفاده از نيروي وحدت براي تضعيف حاكمان جور كه با اصل و اساس اسلام دشمني داشتند و با استفاده ابزاري از دين درصدد تحكيم حاكميت خود بودند راه و روشي بود كه آنحضرت برگزيده بود. ما مدعيان پيروي از امام صادق عليه السلام چقدر به سيره آنحضرت ملتزم هستيم

اين فرصت تاريخي كه اكنون در اختيار ما قرار دارد يك فرصت استثنائي است و البته زمينه ايست كه خداي متعال فراهم ساخته تا ما اگر اهل علم هستيم دين خدا را ياري نمائيم . اين يك امتحان الهي است كه در جريان آن روشن خواهد شد ما از اين فرصت تاريخي براي ياري نمودن دين خدا استفاده خواهيم كرد يا آباد كردن دنياي خود

امروز بشريت به اسلام نياز فراوان دارد. فرصت استثنائي حاكميت نظام جمهوري اسلامي را خدا براي برآوردن همين نياز در اختيار ما قرار داده است . شرط موفق شدن در انجام اين رسالت تاريخي اينست كه خود را از اسارت « من » و « ما » رها كنيم و به افق هاي دورتر بيانديشيم .

سالروز شهادت حضرت امام صادق عليه السلام فرصت مناسبي براي انديشيدن به اين رسالت است .

كيهان

روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان گزاره هاي كليدي در تحليل مسئله عراق به قلم مهدي محمدي آورده است:حل مسئله خاورميانه را از كجا بايد آغاز كرد؟ امريكايي ها كه فكر مي كنند منافع حياتي آنها در گرو تسلط كامل بر اين منطقه است، مدت هاست به انديشه درباره اين پرسش مشغولند. نگاهي ولو گذرا به ديپلماسي امريكا در خاورميانه ظرف ماه هاي اخير نشان مي دهد اين سوال در هيئت حاكمه امريكا پاسخ واحدي نيافته است اگر چه كلياتي وجود دارد كه همه درباره آن توافق دارند.

يك جنبه از آن كليات توافق شده اين است كه امريكايي ها قاطعانه به اين نتيجه رسيده اند حل مسئله خاورميانه در گرو حل مسئله ايران است و در خاورميانه نهايتا و پس از كنار زدن همه واسطه ها آن كه روياروي آنها باقي مي ماند تنها ايران است؛ حال چه به شكل يك واحد سياسي- جغرافيايي و چه به مثابه يك ايدئولوژي الهام بخش و آرمان منتشر. قدرت يابي روزافزون ايران در خاورميانه و افزايش توان تاثيرگذاري آن در معادلات منطقه اي باعث شده است امريكايي ها حتي به طور رسمي اعلام كنند، ايران مهم ترين مسئله سياست خارجي امريكا در خاورميانه ظرف 10 سال اخير است.

جنبه دوم به اين موضوع باز مي گردد كه امريكا احساس مي كند تا براي مسئله اسراييل - فلسطين در خاورميانه راه حلي پيدا نشود، هر تلاشي براي استقرار يك نظم مطلوب غرب در خاورميانه را بايد از پيش شكست خورده محسوب كرد. به همين دليل است كه مي توان ديد امريكا در ماه هاي گذشته انرژي فراواني صرف پيدا كردن راه حلي براي اين موضوع كرده است، گر چه هيچ كدام از اين راه حل ها -ازجمله آنچه در نوامبر تحت عنوان كنفرانس پاييز طراحي شده- شانس توفيق زيادي ندارد، به اين دليل بسيار روشن كه بازيگران كليدي دخيل در ماجرا مانند ايران و گروه هاي جهادي علاقه اي به حضور در آن نشان نداده اند. امريكا در آناپوليس حتي اگر بتواند توافقي سامان بدهد -كه بعيد است- نهايتا با كساني توافق كرده كه خيلي كاره اي نيستند.

جنبه سوم اما به عراق مربوط است و باتلاقي كه امريكايي ها در آنجا به دست خود براي خويش به وجود آورده اند. عراق عاجل ترين مسئله سياست خارجي امريكا در خاورميانه است و ظاهرا نقدترين سرمايه هاي امريكا براي حل آن بسيج شده است. دو موضوع ايران و به اصطلاح صلح خاورميانه اگرچه از ديد امريكايي ها مهم تر و بنيادي تر به حساب مي آيد اما هيچ يك فوريت عراق را ندارد. تيم فعلي حاكم بر كاخ سفيد احساس مي كند حيات و ممات آن در صحنه سياسي امريكا و اينكه اساسا فرصتي پيدا كند كه به مسائل ايران و فلسطين هم بپردازد، مستلزم اين است كه موفق شود لااقل به طور نسبي خود را از مهلكه عراق بيرون بكشد. براي رسيدن به اين هدف امريكايي ها ظرف ماه هاي اخير يك بار در استراتژي كلان و چندين بار در تاكتيك هاي خود، بازنگري كرده است. محصول اين بازنگري ها البته چندان چنگي به دل نمي زند. هنوز هيچ نشانه اي از آنچه واقعا بتوان آن را بهبو دناميد در عراق مشاهده نمي شود و امريكايي ها هم هر روز كه مي گذرد به مرز مهلت زماني خود براي حل مسئله عراق نزديكتر مي شوند.

تنگي وقت و ناكارآمدي راه حل هاي پي در پي امريكا را در مواجهه با موضوع عراق در وضعيتي سخت ناگوار قرار داده است. آخرين چاره اي كه امريكا در اين وضعيت وخيم پيش روي خود ديده بحران آفريني در صحنه عراق و جايگزين كردن ابزارهاي دموكراتيك -كه البته تا آنجا كه به امريكا مربوط مي شود هيچ وقت در عراق مطلوب نبوده- با روش هاي خشن و براندازانه است. نمونه اي از اين تلاش ها را مي توان در بحراني ديد كه مدتي است در روابط شمال عراق و تركيه به وجود آمده است. يك نگاه سطحي احتمالا به ما خواهد گفت همه چيز به ناآرامي مربوط است كه جدايي طلبان پ ك ك در مرزهاي تركيه به وجود آورده اند. اما واقعيت فراتر از اين است. به نظر مي رسد هدف اصلي اين بازي بيش از آنكه تركيه يا پ ك ك باشد، دولت شيعه نوري مالكي در عراق است كه با دولت اسلامگراي همسايه خود در تركيه همواره روابط صميمانه اي داشته و البته امريكا هرگز از اين نزديكي برخاسته از هويت ديني خوشنود نبوده است. بعضي تحليلگران كاملا آشنا به مسائل جاري منطقه معتقدند هدف اصلي غائله پ ك ك- تركيه در واقع دولت مالكي است كه امريكا همه روش هاي داخلي براي براندازي آن را امتحان كرده و پس از ناكام ماندن آنها حالا به يك ابزار خارجي متوسل شده است. طراحي امريكايي ها اين است دولت شيعه در عراق را با يك معامله دو سر ضرر مواجه كنند. دولت مالكي اكنون اگر جانب تركيه را بگيرد، احتمالا در روابط با متحدان كرد خود دچار مشكل خواهد شد و اگر از كردها دفاع كند، مناسبات خود با همسايه اسلامگرا را تخريب كرده است. اگر چه به سبب ديپلماسي فعالي كه ايران در روزهاي اخير در قبال تمام طرف هاي درگير در قضيه به كار گرفته اكنون مي توان گفت كه بحران تا حدودي كنترل شده، اما نفس اينكه امريكا اينگونه از همه ابزارهاي خود عليه دولت شيعه در عراق استفاده مي كند، علامتي است از اينكه نقشه هاي شيطاني ديگري هم در راه است.

بر مبناي آنچه گفته شد و با ملاحظه بسياري وقايع و عوامل ديگر مي توان گزاره هاي كليدي در تحليل مسئله عراق از ديد امريكا را چنين خلاصه كرد:

1- امريكايي ها دريافته اند كه شانس پيروزي نظامي در عراق وجود ندارد و اين بحران ولو راه حلي داشته باشد، آن راه حل حتما غيرنظامي است.

2- امريكايي ها قصد دارند بحران عراق را بين المللي كنند. در واقع اگر چه ورود امريكا به صحنه عراق يك ورود يكجانبه بود، اما حالا در مديريت صحنه عراق امريكايي ها چاره اي نمي بينند الا اينكه براي كاستن از وزن باري كه به تنهايي به دوش گرفته اند ديگران را هم در حدي كه تسلط امريكا را بر امور عراق مخدوش نكند وارد صحنه كنند. طراحي نشست هاي چند جانبه همسايگان عراق اساسا از چنين ايده اي نشأت گرفته است.

3- امريكايي ها مطمئن شده اند كه بايداز عراق بيرون بروند منتها پيش از خروج مي خواهند لااقل 3 كار بكنند. اول، امريكايي سازي نقاط كليدي ساختار دولت در عراق خصوصا نفت، ارتش، پليس و دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي. دوم، به دست آوردن يك موفقيت ولو مقطعي در زمينه امنيت و سوم، تلاش براي تضعيف ايران در منطقه تا آنجا كه به قول خودشان پس از خروج امريكا از خاورميانه منطقه دربست در اختيار ايران قرار نگيرد.

حزب‌الله

روزنامه حزب‌الله در سرمقاله امروز خود با عنوان اين غلط است! آورده است:فراموشي، عادت آدمي‌زاد است و فراموشي آدم‌ها به غايت عادت! و شايد به همين دليل گفته‌اند از دل برود هر آن كه از ديده برفت. اما از ياد بردن انسان‌هايي از جنس بلور كه از دنيا نرفته‌اند بلكه در اسارت دشمنان روزگار مي‌گذرانند، نه تنها عادي نيست كه در قاموس مردمان اين سرزمين از جوانمردي به دور است.

310 روز از دستگيري 5 ديپلمات ايراني در اردبيل از سوي اشغالگران عراق مي‌گذرد. شايد آن روزهاي اول اسارت كمتر كسي پيش‌بيني مي‌كرد اين اسارت چنين به درازا بكشد. يكي از دلايل اين موضوع اظهارات اميدواركننده متعدد و مصاحبه‌هاي پي‌درپي مسئولان سياست خارجي ايران و حتي عراق بود كه از آزادي قريب‌الوقوع اين 5 نفر خبر مي‌داد. اما گذشت زمان ثابت كرد كه طبيعت اين ايام، انتشار اخبار داغ را مي‌طلبد و آن ايام هم بهاري بود و بگذشت!

جالب‌تر اينكه گفتگوي مقامات ديپلماتيك ايران و آمريكا كه عده‌اي آن را شكستن تابوي 28?ساله تلقي مي‌كردند، قرار بود اين موضوع را هم به سرانجام رساند. چنان‌كه دستور رهبر معظم انقلاب نيز درباره اين گفتگو اتمام حجت در موضوع اشغالگري بود و به‌راستي كدام موضوع مهم‌تر از دستگيري فرزندان برومند اين سرزمين از سوي آمريكائي‌ها در كشور عراق بود، و آيا طرح اين موضوع، از مصاديق اتمام حجت مدنظر رهبر معظم انقلاب نبود؟ متاسفانه در ديدار اول چنانكه مقامات گفتگوكننده اذعان كردند اساسا اين موضوع مطرح نشد! و در ديدارهاي بعدي كه طرح شد نيز به نتيجه نرسيد و جالب اينكه مقامات آمريكايي در مصاحبه‌هاي متعدد بر موضع خصمانه خود نسبت به اين اقدام پاي فشردند و ديپلمات‌هاي ايراني را تروريست خطاب كردند. اگرچه تلاش‌هاي بعدي وزارت امور خارجه پس از وعده‌هاي متعدد و دروغين واسطه‌هاي اشغالگران، به ديدار يك مقام ايراني با رباينده‌شدگان منجر شد اما خانواده‌هاي اين 5 نماينده جمهوري اسلامي و بلكه خانواده بزرگ ملت ايران همچنان در حسرت ديدار اين عزيزان و بازگشت به وطن به سر مي‌برند.

امروز، سركنسولگري ايران در اربيل چنانكه كاظمي‌قمي سفير ايران در عراق گفته است، بازگشايي مي‌شود، به نظر شما، بايد با شنيدن اين خبر غمگين باشيم يا شادمان؟
تنها مي‌توان گفت،

رفت از نظر و ز دل نرفت اين غلط است
كز دل برود هر آنكه از ديده برفت!

 

ارسال به دوستان
فوتبال سری آ ایتالیا؛ برتری رم در یک دیدار عجیب دستگیری بیش از ۱۰۰ دانشجوی دانشگاه امرسون؛ حذف تصاویر حمله پلیس آمریکا به دانشجویان منابع عبری: اسرائیل با آتش بس چند هفته ای موافقت خواهد کرد ۶ مرزبان ایرانی دقایقی قبل آزاد شدند «پوتین» ماه می به چین سفر می کند کاخ سفید و سازمان ملل خواستار تحقیقات درباره گورهای دسته جمعی در غزه شدند آتش سوزی حوالی بیمارستان هفت تیر مربوط به انبار کارتن بود سازمان ملل: نگران چرخه خطرناک و در حال افزایش خشونت در خاورمیانه هستیم دانشمندان تنها در ۱۵۰ دقیقه الماس ساختند به بهانه کاهش نرخ زاد و ولد در ایران/ چرا زنان ایرانی میلی به فرزندآوری ندارند؟ آتش سوزی در انبار کالا در جنوب تهران حمله پهپادی به خودروی تروریست ها اطراف زاهدان/ ۲ تروریست کشته شدند پاکبان زنجانی با کیف پر از دلار و مدارک چه کرد؟ تصادف مرگبار در محور دره شهر-بدره استان ایلام با ۴ فوتی شناسایی و دستگیری داوطلبان متخلف آزمون های روز اول کنکور ۱۴۰۳
وبگردی