عصر ایران؛ سعید شمس - رابطه ایران و آمریکا موضوعی کهنه اما همچنان تازه است و با تغییر هر دولت هم تازه تر می شود. عباس سلیمی نمین- مورخ و پژوهشگر- معتقد است: «رابطه را آمریکاییها تیره و تار کرده اند و چون خود میدانند علیه منافع ایران چه تحرکاتی انجام دادهاند، باید پیش قدم شوند و در عمل نشان دهند چهره یک امریکای تازه را ترسیم کنند.»
عباس سلیمی نمین با این توقع که "دولت روحانی در مواجهه با پدیده ای چون آمریکا شان کشور را حفظ کند" به پرسش های «عصر ایران » درباره "رابطه ایران و آمریکا" پاسخ گفته است:
*رابطه داشتن یا نداشتن با آمریکا آیا واقعا به این اندازه که گفته میشود، مهم است؟
اینکه یک کشور بتواند با کشورهای دیگر ارتباط بگیرد، اتفاقی است که باید جدی گرفته شود. اما این «جدی گرفتن» نمیتواند دلیل خوبی برای نادیده گرفتن منافع و مصالح ملی باشد. مشخصا درباره آمریکا و ایجاد رابطه با این کشور باید گفت که دو گروه با دو انگیزه کاملا متفاوت دنبال این هستند تا بحث رابطه با آمریکا را پیگیری کنند. اولین گروه، گروهی هستند که بر اساس منافع ملی اصرار دارند که با آمریکا همکاری داشته باشیم و به همین دلیل تحت هیج شرایطی حاضر نیستند تا به وجهه و همچنین استقلال ملی خدشه ای وارد شود.
*دومین گروه؟
آنها که در چارچوب فعالیتهای حذبی حذف بحث آمریکا را پیش میکشند، آنچنان که باید به منافع فکر نمیکنند و تنها هدفشان این است که «رابطه با آمریکا» به حساب جریان متبوعشان نوشته شود و به همین خاطر فقط منافع کوتاه مدت را در نظر میگیرند که باید گفت این رویکرد، رویکردی غلط است. به همین دلیل نمیتواند به طور قطع گفت که رابطه داشتن با آمریکا خوب است یا بد؛ در واقع باید ببینیم آنهایی که چنین مطالبه ای را مطرح میکنند، دنبال رسیدن به چه چیزی هستند و چرا دوست دارند با آمریکا وارد همکاری شویم.
برای مثال میتوانیم به سرنوشت محمد مرسی اشاره کنیم. رییس جمهور مصر با اینکه با رای مردم به عنوان مهم ریاست جمهوری رسیده بود، به دلیل وابستگی شدید به آمریکا یکسال بعد از برنده شدن در انتحابات، توسط همان مردم خلع شد. آقای مرسی در مدت کوتاهی که ساکنم کاخ ریاست جمهوری بود، چون گمان میکرد محتاج حمایت و توجه آمریکا است، در قبال این کشور سر سپرده بود و همراهی بی موردی با سیاستهای آمریکا داشت که دقیقا به همین دلیل آنهایی که به او فرصت ابراز اندام داده بودند از عنوان ریاست جمهوری خلعش کردند تا یکبار دیگر مهر تاییدی به این مساله زده شود که جامعه با راه و روش تسیلم پذیری ارتباط نمیگیرد و به همین خاطر «استقلال» را نباید فراموش کرد.
*شاخصه های ارتباط منطقی با آمریکا و یا هر جای دیگر، کدامند؟
اجازه بدهید مشخصا درباره آمریکا اظهارنظر کنم. رابطه ایران با آمریکا در شرایطی قابل باور و پدیرش است که منافع مان را در بر بگیرد. اگر این ذهنیت به وجود آید که رابطه با آمریکا در کنار اینکه خدشه ای به استقلال و شخصیت کشور وارد نمیکند و منفعت هم دارد، باید گفت که میتوان اینطور نتیجه گیری کرد که رابطه با آمریکا تصمیمی صحیح است.
البته این مساله مهم را باید در نظر بگیریم که آمریکاییها حتما باید ما را به این برداشت برساند که دست از خطاها و کارهای آنچنانیاش بردارد تا به عنوان کشوری قابل اعتماد بتوان به آن اعتماد کرد. اما اگر آنها اصرار به تاکید بر مواضع همیشگیشان داشته باشند، نمیتوانیم به هزینههایی که وارد میکنند، بی تفاوت باشیم و باید سیاست فعلیمان را ادامه بدهیم و حتی به همکاری و ایجاد رابطه حتی «فکر» هم نکنیم.
*درباره بحث ایران و آمریکا چه انتظاری از دولت روحانی وجود دارد؟
دولت آقای حسن روحانی هم از این قاعده مستثنی نیست. دولتمردان جدید و به ویژه رییس دولت حتما این را در نظر خواهند داشت که کوتاهی و سازش پذیری در قبال آمریکا- مادام که سیاستهای خود را اصلاح نکرده - توجیه پذیر نیست.
پس آقای روحانی اگر دنبال این است تا وجهه مستقلی داشته باشد، باید بداند که باید استوار و محکم جلوی زیاده خواهیهای آمریکا و غرب بایستد و بداند که رفتاری غیر از این، شان و اجرش را زیر سئوال خواهد برد. همچنین ذکر این نکنه لازم است که برخلاف آنچه در چند سال گذشته شنیده و مشاهده شد، دکتر روحانی و دولتش باید رفتارهایی منطقیتر از خود به نمایش بگذارند و همچنین در هنگام سخن گفتن دقت کنند تا خدای ناکرده با ندانم کاری، شرایط ضربه زدن به بد خواهان را فراهم نکنند.
*میتوان اینطور گفت که «رابطه» هم برای ایران مهم است و هم برای آمریکا؟
حتما همینطور است.
* کدام کشور باید پیش قدم شود؟
آمریکا.
*چرا آمریکا؟
چون آنها دعوا را شروع کردند. رابطه را آمریکاییها تیره و تار کرده اند به همین دلیل آنها که خود میدانند علیه منافع ایران چه تحرکاتی را انجام دادهاند، باید پیش قدم شوند و البته در عمل نشان بدهند که با آمریکای سی و چندسال اخیر تفاوت دارند و دیگر نمیخواهند اسباب زحمت جمهوری اسلامی شوند.
با نگاهی به اتفاقات بین دو کشور مشاهده میشود که ایرانیها در مدت سه دهه و اندی در اسیب به رابطه فاعلیت نداشته اند و اگر هم کاری انجام دادهاند، در راستای دفاع از ارزشهای انقلاب و همچنین اعتبار و آبرو و البته استقلال جمهوری اسلامی بوده است. پس می توان نتیجه گرفت « آمریکاییها باید شرایط را برای رابطه فراهم کنند». در اولین قدم نیز باید نگاه خود به ایران و مردم ایران را تغییر بدهند و بدانند ایران و ایرانی هیچگاه با فشار و تهدید تسلیم نمیشود و این را هم بدانند که ایران کشوری نیست که بتوانند سوء استفاده کنند.