۲۹ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۹۲۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۵ - ۲۶-۰۸-۱۳۸۶
کد ۲۹۲۰۶
انتشار: ۱۱:۳۵ - ۲۶-۰۸-۱۳۸۶

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح امروز ايران

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي‌آيد.


  
اعتماد ملي

روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان دو انتظار متضاد از يك گزارش ‌آورده است: گزارش اخير مديركل آژانس بين‌المللي همچنان گرفتار اصل مصادره طرفين به نفع خويش است؛ به عبارت ديگر در گزارش‌نويسي به سبك البرادعي طرفين جام تمام‌نماي خواست‌ها و انتظارات مطلوب خويش را مي‌بينند و مبناي اختلا‌في از آنچه زائيده مي‌شود؛ گزارشي كه همكاري‌هاي ايران با آژانس را مطلوب مي‌داند و شعف مقامات تهران را برمي‌انگيزد كه حقانيت فعاليت‌هاي صلح‌آميز و شفاف‌سازي ايران آشكار شده و بناي اتهامات عليه ايران فروريخته و وقت توقف اعمال تحريم عليه ايران و بازگشت پرونده از شوراي امنيت به آژانس است.

از ديگر سو، مقامات غربي بر پيش‌روي به سوي تحريم پاي مي‌فشارند، چون ايران غني‌سازي اورانيوم را تعليق نكرده و به خواست‌هاي شوراي امنيت وقعي ننهاده است.به واقع اين گزارش همچون نمونه پيشين، سند اثبات ادعاهاي طرفين است؛ صلح‌آميز بودن برنامه هسته‌اي ايران به جهت عدم انحراف فعاليت‌هاي اعلا‌م‌شده و بي‌اعتنايي به شوراي امنيت به واسطه عدم تعليق غني‌سازي. يكي از اثبات مورد اولي، توقف تحريم‌ها را خواستار است و ديگري تشديد تحريم‌ها را. با اين حساب دور جديدي از كشمكش‌ها آغاز مي‌شود كه در نهايت هر يك به نيمه‌اي از ليوان مي‌نگرند و بر مبناي آن تصميم مي‌گيرند.

همكاري‌هاي ايران و آژانس كه تاكنون دو مرحله از مراحل شش‌گانه آن حل شده، متمركز بر مساله تعليق نيست و نمي‌توان از آن انتظار توقف غني‌سازي داشت، پس چرا غرب از اين گزارش انتظار شنيدن صداي تعليق داشت؟ مرجع اعمال تحريم‌هاي عليه ايران هم شوراي امنيت است و آنها هم جز تعليق هيچ محرك ديگري را براي توقف اعمال تحريم‌ها نمي‌شناسند؛پس چگونه مي‌توان خواستار توقف صدور قطعنامه سوم تحريم‌ها و بازگشت پرونده به آژانس شد؟

اين پرسش بنيادين با گزارش‌هاي البرادعي وارد دور تسلسل مي‌شود و جز قرار گرفتن پرونده در تنگناي بيشتر حاصلي ديگر ندارد. مساله در اين است كه البرادعي با وجود تاكيد بر همكاري ايران و انتقاد از آن به خاطر عدم تعليق غني‌سازي نمي‌تواند آب سردي بر اين آتش بدمد و طرفين هم با استناد به اين گزارش نمي‌توانند به راه‌حلي مرضي‌الطرفين دست يابند. آنچه در دورنماي آتي مساله هسته‌اي ايران به نقطه تاري بدل خواهد شد، تفاوت انتظارات از گزارشي است كه بر مبناي فني و حقوقي استوار است اما پاشنه تصميم‌گيري‌هاي سياسي مي‌شود و از آن دو خواست متفاوت پديد مي‌آيد. ‌

جمهوري اسلامی

روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان نتيجه گزارش البرادعي آورده است: سرانجام مدير كل آژانس بين المللي انرژي هسته اي با پايان يافتن مهلت دو ماهه اي كه از كشورهاي 1 +5 براي ارائه گزارش دقيق از روند فعاليت هاي هسته اي ايران و پاسخ به سئوالها و ابهامات مطرح شده در پرونده مربوطه خواسته بود روز پنجشنبه گزارش خود را ارائه كرد; گزارشي كه وجود انحراف در فعاليت هاي هسته اي ايران را نفي مي كند درباره ماشين هاي پي 1 و پي 2 ابهام زدائي مي نمايد و البته از عدم تمكين ايران نسبت به قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل مبني بر درخواست تعليق غني سازي و وجود بعضي ابهامات درباره آلودگي هائي كه بازرسان آژانس مدعي وجود آنها در بعضي تاسيسات هسته اي ايران شده اند نيز خبر مي دهد.

اين گزارش بي ترديد يك پيروزي براي جمهوري اسلامي ايران محسوب مي شود و مهمترين نتيجه گيري كه مي توان از آن كرد اينست كه بطور رسمي و از زبان متصدي قانوني تنها نهاد بين المللي انرژي هسته اي دخالت شوراي امنيت سازمان ملل را در پرونده ايران غيرلازم ميداند. اين نتيجه گيري نكته ديگري را نيز در بردارد كه لازمه طبيعي آنست و آن اينكه اصولا ارجاع پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل اقدامي انحرافي و غيرقانوني بود و به همين دليل خواسته هاي شوراي امنيت در قطعنامه هائي كه عليه ايران صادر كرده غيرقانوني و غيرالزامي است .

بدين ترتيب آن بخش از گزارش پنجشنبه البرادعي كه از عدم تمكين ايران نسبت به خواسته قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل يعني تعليق غني سازي سخن به ميان آورده بطور طبيعي موضوعيت خود را از دست ميدهد. زيرا با توجه به ارجاع غيرقانوني پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل مصوبات مربوط به اين ارجاع نيز غيرقانوني است و براي ايران الزام آور نمي باشد. مهمتر آنكه اكنون جمهوري اسلامي ايران مي تواند از آژانس بين المللي انرژي هسته اي بخواهد پرونده فعاليت هاي اتمي ايران را به آژانس برگرداند و اعلام نمايد ادامه وجود اين پرونده در شوراي امنيت سازمان ملل در واقع ادامه دادن به همان اقدام غيرقانوني است كه تاكنون صورت گرفته و اكنون با گزارش مدير كل آژانس ديگر بهانه اي براي اين كار غيرقانوني وجود ندارد.

جمهوري اسلامي ايران از ابتدا ارجاع پرونده اتمي خود به شوراي امنيت را غيرقانوني ميدانست و به همين دليل خود را به اجرا مفاد قطعنامه هاي آن ملزم نمي دانست . گزارش اخير مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي اين واقعيت را به اثبات رساند كه حق با ايران بوده است . بنابر اين اكنون مدير كل آژانس بايد نسبت به باز گرداندن پرونده ايران به آژانس به وظيفه قانوني خود عمل نمايد.

خوشبختانه گروه غيرمتعهدها و چين و روسيه در اين مبحث با مدير كل آژانس هم عقيده هستند و آقاي البرادعي بايد در اجلاس آتي شوراي حكام كه طي چند روز آينده برگزار خواهد شد اين موضوع را پيگيري نمايد و آنرا به نتيجه برساند. مانع تراشي هاي آمريكا و سه كشور اروپائي فرانسه انگليس و آلمان نبايد راه را بر انجام وظيفه قانوني مدير كل آژانس ببندد. اين چهار كشور از اواخر هفته گذشته و بعد از مطلع شدن از محتواي گزارش آقاي البرادعي تبليغات منفي و كارشكني هاي خود را شروع كرده اند. اما از آنجا كه گزارش مدير كل آژانس بايد محور تصميم گيري ها قرار گيرد و به حواشي آن نبايد اعتنا شود طبيعي است كه آقاي البرادعي براي ادامه بررسي هاي آژانس تلاش جدي خود را مصروف سياست زدائي از برخورد با اين پرونده نمايد. بر كسي پوشيده نيست كه آمريكا و سه كشور اروپائي فرانسه انگليس و آلمان تاكنون با پرونده اتمي ايران برخورد سياسي كرده اند و همين برخورد غيراصولي و غيرقانوني موجب طولاني شدن روند بررسي آن شد.

در مورد آلودگي هائي كه بازرسان آژانس مدعي وجود آن در بعضي مراكز هسته اي ايران هستند و بخشي از ابهامات بود كه طبق گزارش مدير كل آژانس باقي مانده است توجه به اين نكته لازم است كه اين نيز مانند ساير ابهامات ساخته و پرداخته همان برخوردهاي سياسي است . ترديدي نيست كه اين ماجرا نيز با بررسي هاي بيشتر پايان خواهد يافت و مانند ابهامات گذشته اين ابهامات نيز برطرف خواهند شد.

آنچه مي تواند به حل و فصل مسائل باقي مانده پرونده اتمي ايران كمك نمايد وقت و دقتي است كه آژانس بايد صرف اين كار نمايد. صبر و پايداري ملت ايران و مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران نيز مثل گذشته به اين امر كمك خواهد كرد. اين چيزي است كه آمريكا آنرا نميخواهد زيرا دولتمردان واشنگتن منافع خود را در برخوردهاي سياسي و مانع تراشي بر سر راه اين پرونده جستجو مي كنند. اما با عبور از مراحل گذشته بويژه با توجه به گزارش اخير مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي از اين پس افكار عمومي جهان فريب تبليغات آمريكا را نخواهد خورد و سرنوشت اين پرونده از كنترل آمريكا خارج شده است

كيهان

روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان افعي بي دندان به قلم ناصر بهرامي راد آورده است:

1-دولت آمريكا از دست دولت جمهوري اسلامي بشدت عصباني است.

2-دولت آمريكا توان انجام دادن اقدامات خصمانه فراوان- از انزوا تا تحريم و تا اقدام نظامي- عليه دولت جمهوري اسلامي ايران را دارد.

عبارت هاي بالا، دو گزينه مهم مطرح در سپهر سياسي امروز ايران هستند، به گونه اي كه در كنار موضوعات بسيار مهم و حياتي داخلي همچون رشد اقتصادي، گسترش عدالت اجتماعي و پيشرفت علمي و اخلاقي، از سوي بعضي جريان هاي سياسي به عنوان عناصر تاثيرگذار در انتخابات پيش رو- هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي- مورد توجه قرار گرفته اند و به اتكاي جمع دو گزينه مزبور تلاش صورت مي گيرد تا اوضاع كشور «ويژه و بحراني» جلوه داده شود و طبعاً مقصر اين وضع هم، جريان رقيبي كه در حاكميت قرار دارد، معرفي گردد.

اين نوشتار در مورد صحت گزينه نخست، بحث چنداني ندارد و علاوه بر پذيرش، آن را از بزرگترين افتخارات نظام جمهوري اسلامي مي داند كه در دوران سياه حاكميت ابرقدرت آمريكا و ستم بي حسابي كه از ناحيه آن بر كل بشريت و بويژه ملت هاي مسلمان رفته است- و همچنان مي رود- همواره اسباب نارضايتي و خشم فرعون هاي مستقر در كاخ سفيد بوده است. ياد شهيد مظلوم دكتر بهشتي به خير باد كه جمله جاودانه اش را از كتاب هدايت وام گرفت و فرمود: اي آمريكا، از دست ما عصباني باش و از عصبانيت، بمير.

عصبانيت آمريكايي هاي زورگو از نظام اسلامي در ايران دو وجه دارد: يكي، خارج ساختن بخشي از حساسترين و غني ترين سرزمين هاي جهان در قلب جهان اسلام و محل اتصال سه قاره جهان از دسترس منافع نامشروع سلطه گران بين المللي؛ و ديگر، ويژگي الگوسازي ملت بزرگ ايران براي ملت ها و دولت هاي ديگر، اعم از مسلمان و غيرمسلمان در تمام نقاط دنيا. اوضاع جهان اسلام، خاورميانه، آمريكاي لاتين، آفريقا، آسياي ميانه و جنوب آسيا، و حتي بخشي از اروپاي امروز در جهت خلاف مطامع كاخ سفيد رقم مي خورد و سردمداران آن، اين همه را از چشم جمهوري اسلامي مي بينند. كافي است به عنوان مثال، رخدادهاي پرونده فعاليت هاي هسته اي ايران و ادعاهاي گزاف كاخ سفيد را تا مرحله تغييرات گسترده در متن پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي مرور كنيد و سپس به ياد بياوريد كشورهايي همچون عربستان سعودي و امارات متحده عربي هم امروزه از حركت به سوي كسب فناوري صلح آميز هسته اي سخن به ميان مي آورند.

اما درباره گزينه دوم كه لب لباب ادعاهاي مدعيان شرايط ويژه و بحراني براي كشور و ملت ايران است، حرف هاي جدي وجود دارد. پذيرش چنين داعيه هايي در دو دهه قبل شايد ممكن مي نمود و نمونه هاي عيني قابل ارائه اي وجود داشت تا اثبات كند كه مثلاً آمريكا مي تواند عليه نظام نوپا و انقلابي ايران، اجماع جهاني سامان دهد و يا تحريم اقتصادي اعمال كند و يا دست به اقدام نظامي- گسترده يا محدود- بزند، و همه اينها به هر تقدير براي ملت ايران زحمت و دردسر درست خواهد كرد؛ اگرچه در همان زمان هم مردان مردي به رهبري خميني بزرگ(ره) بودند كه آن هيمنه را به هيچ بگيرند و به مدد شجاعت و بصيرت برخاسته از ايمان فرياد سر دهند: آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند و بر اين واقعيت تاكيد بورزند كه آمريكا هرچه از دستش برمي آمد عليه ايران انجام داده است و آنچه انجام نداده به دليل آن است كه قادر به انجام آن نبوده است.

اما در شرايط امروز صحت اين گزينه از اساس زير سؤال است. به اين معنا كه اگرچه از زاويه ديد هوشياري ويژه يك ملت و نظام پيشرو و صاحب حيطه نفوذ و پيام جهاني مانند ايران، حتماً مي بايست مراقبت از تمامي تحركات و دسيسه چيني هاي آمريكا و صهيونيسم در همه صحنه ها بدون سستي و تعطيلي در دستور كار باشد، اما در مقام يك تحليل واقع بينانه و متكي بر عينيات بايد دانست و توجه داشت كه دولت آمريكا قادر به انجام هيچ گونه رفتار خصمانه موثر عليه ايران نيست.

ناتواني كاخ سفيد در اين زمينه، دو دليل دارد:

دليل اصلي و عمده، قدرت روزافزون و رو به گسترش ملت و نظام اسلامي ايران است. مولفه هايي همچون رهبري واجد بالاترين صلاحيت هاي بشري، اتحاد كم نظير ملي و مذهبي ميان اقوام و گرايش هاي مختلف ملت ايران، جمعيت فراوان با اكثريت جوان و شاداب، سطح بالاي توان علمي و تكنولوژيك، ذخاير خدادادي غني، قدرت بالاي لجستيكي و تاكتيكي در نيروهاي دفاعي، اقتصاد رو به رشد و قوي، موقعيت بي نظير ژئواستراتژيك، و نفوذ گسترده معنوي و سياسي در سطح منطقه و جهان از جمله عوامل قدرت ايران اسلامي هستند كه بيان نمونه هايي از هريك، بيرون از حوصله اين نوشتار است.

اما دليل دوم، ضعف مفرطي است كه بر تمامي ساختارهاي حاكميت آمريكا غلبه كرده و مانند سرطاني بدخيم، پيكره اين غول دوران مدرن را با شتاب ذوب مي كند. بيداري و مقاومت ملت ها و دولت هاي مستقل و تصميم گيري هاي غلط و ابلهانه حاكمان كاخ سفيد و عوامل فراوان ديگري در اين پروسه دخيلند و براي هريك درجه اي از تاثير را مي توان درنظر گرفت اما اصل ماجرا قابل انكار نيست.

به صحنه هاي مربوط به پرونده هسته اي ايران نگاه كنيد. تا همين سه چهار سال قبل آمريكا براحتي قادر بود در گزارشات و تصميمات همه اركان آژانس بين المللي انرژي اتمي تاثيرات سرنوشت ساز بگذارد و امروز تنها مي تواند عليه مديركل آن تبليغات رسانه اي راه بيندازد؛ طي يكي دو سال گذشته كاخ سفيد اين اندازه از توان چانه زني و امتيازدهي را داشت كه اجماعي- ولو نيم بند- عليه ايران در شوراي امنيت شكل بدهد و قطعنامه اي- ولو بي خاصيت- از آن بيرون بكشد. اما در ايام اخير، درست زماني كه براي قطعنامه سوم دست و پا مي زند، رئيس جمهور روسيه و وزير خارجه اش آمريكا را از تهديد ايران برحذر داشته اند، در همين ايام، چين وزير خارجه اش را راهي ايران كرده تا درباره موضوعات- عمدتاً اقتصادي- مورد علاقه دو طرف به رايزني بپردازد، و اين همان چيزي است كه گلايه شديد و علني نيكلاس برنز معاون رايس را به دنبال داشت.

در سطح اروپا، اين ساموئل بودمن وزير انرژي آمريكا بود كه چند روز پيش در مصاحبه مشترك با وزير صنايع ايتاليا، از تداوم روابط تجاري ايران و ايتاليا و اين كه ايتاليا در ميان اتحاديه اروپا شريك تجاري شماره يك ايران است، ابراز نگراني كرد. پاسخ اين گلايه را پائولو اسكاروني مديرعامل شركت نفت و گاز «اني اسپا» يكي از فعالترين شركت ها در حوزه هاي نفتي ايران به نحوي داد كه به تمسخر بيشتر شبيه بود. اسكاروني به فايننشال تايمز گفت: ما به هر تحريمي كه سازمان ملل عليه ايران اعمال كند احترام مي گذاريم اما قصد خروج از ايران را نداريم و به قراردادهايمان با اين كشور عمل خواهيم كرد.

و در داخل آمريكا مايكل مك كانل رئيس سازمان اطلاعات ملي اين كشور در جمع خبرنگاران هشدار داد كه اگر هركسي يا هر نهاد دولتي ]مثلاً ديك چني[ بخواهد از گزارش محرمانه او درباره وضعيت امنيتي ايران سوء استفاده كند، استعفا خواهد كرد.

اوضاع وخيم امروز كاخ سفيد در ميان هم پيمانان نزديك، دوستان قديمي و مطيع و حتي كارمندان خودش، بي شباهت به آن افعي بي دنداني نيست كه شاعر ايراني به بازيچه دست كودكان تشبيه مي كند.

قدس

روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان منطق مداري آژانس در گزارش البرادعي به قلم غلامرضا قلندريان آورده است: انتشار گزارش البرادعي در خصوص پيشرفتهاي حاصل شده در مذاكره با ايران، ضمن ترسيم فضاي منطق مداري و استقلال رأي در تصميمات آژانس بين المللي انرژي اتمي، هرگونه بهانه اي را از كشورهاي ماجراجو نسبت به پرونده هسته اي ايران سلب نمود.

مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي، با اشاره به دسترسي آسان به مواد هسته اي ايران، بر عدم انحراف اين مواد به سمت فعاليتهاي نظامي تأكيد و اعلام نمود: ايران به سؤالهاي آژانس درباره سانتريفيوژهاي «1پي» و «P2» پاسخ داده و اين پاسخها با يافته هاي آژانس انطباق دارد.

محمد البرادعي در گزارش خود همچنين با اشاره به هفت نوبت بازرسي سرزده از تاسيسات نطنز، تأكيد كرد: نرخ گاز تزريق شده در اين مركز، از مقدار پيش بيني شده براي طراحي چنين تأسيساتي پايين تر بوده است.

گزارش اخير البرادعي و موضع مثبت وي در خصوص پرونده هسته اي ايران در شرايطي صورت گرفت كه آمريكا و همپيمانان غربي اش، انگلستان و فرانسه، پيش از سفر مديركل آژانس به تهران، فهرستي طولاني را در قالب اسنادي محرمانه به منظور جريان سازي و فشار مضاعف، ميان اعضاي آژانس توزيع و نسخه اي از آن را به دفتر محمد البرادعي ارسال نمودند تا بدين وسيله، مانع اظهارنظر مثبت و موضعگيري منطقي آنان شوند.

اما واقع نگري و استقلال رأي مديركل آژانس بر برداشتها و پيش بيني هاي خوش باورانه مخالفان پرونده هسته اي ايران و در رأس آنها آمريكا و رژيم صهيونيستي خط بطلاني كشيد و بار ديگر حقانيت ملت مسلمان ايران را در برخورداري از فناوري صلح آميز هسته اي اثبات نمود.

رژيم صهيونيستي با انتقاد شديد از آژانس بين المللي انرژي اتمي، گزارش البرادعي را در زمينه افشاي برنامه هسته اي ايران، ناقص خواند. وزيرخارجه اين رژيم پس از انتشار گزارش مذكور، در گفتگو با خبرگزاري فرانسه، با مأيوس كننده خواندن همكاري گسترده تهران با بازرسان آژانس، گفت: «اين گزارش در نشان دادن مقاصد رئيس جمهور ايران ناتوان است، هرچند كه آژانس و البرادعي از آن به خوبي مطلع هستند.»

خبرگزاري شينهوا نيز به نقل از نماينده آمريكا در سازمان ملل در اين رابطه گزارش داد: «آمريكا تلاش خواهد كرد در قالب يك قطعنامه جديد، تحريمهايي را در شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران به تصويب برساند.»

همچنين سخنگوي كاخ سفيد با لحني شكست آميز گفت: «ايران بايد همكاري كامل داشته باشد و در اين روند آژانس بين المللي انرژي اتمي را بازي ندهد، به عقيده ما آنچه آنها بايد انجام دهند، قبول پيشنهاد ماست.»

با توجه به آنچه گفته شد، ذكر نكاتي در خصوص اين گزارش، قابل اهميت است:
 
1- پرونده هسته اي ايران در سالهاي اخير با وجود نبود مستندات حقوقي و قانوني مبني بر انحراف به سوي مقاصد نظامي، با شانتاژ خبري صاحبان قدرت، از حوزه نگاه فني خارج شده و از منظر سياسي مورد آناليز قرار گرفته است.

ايران و ديگر بازيگران سياسي، به رهيافتهاي قانوني و فني در مسير ارزيابي اين پرونده اعتقاد دارند، اما سايه سنگين مباني نظري و تئوري «قدرت محور» بر تعاملهاي بين المللي، اجازه نمي دهد مناقشات گوناگون بين حوزه هاي سياسي بر اساس شاخصهاي حقوقي مورد امعان نظر قرار گيرد.

2- طرفهاي درگير پرونده هسته اي ايران، با رويكردهاي متفاوتي اين مناقشه را دنبال مي كنند، به گونه اي كه اگر آمريكاييها دستيابي ايران را به سلاح هسته اي يك امر محتوم و قطعي مي پندارند، اروپاييها آن را فقط يك احتمال و فرضيه مي دانند. همين طرز نگرش باعث دو رويكرد متفاوت در آمريكا و اروپا نسبت به موضوع هسته اي ايران شده است.

اروپاييها به گفتگو تأكيد دارند و معتقدند رفتار پرخاشگرانه با ايران نتيجه عكس خواهد داد. از ديد اروپاييها، ايران را بايد بازيگري جدي قلمداد كرد و در نظام بين الملل به آن نقش داد. آنان معتقدند به همان شكل كه بايد مراقب بود ايران از رژيمهاي بين المللي هسته اي تخطي نكند، بايد به اين كشور فرصت داد از دانش و فناوري هسته اي بهره مند گردد. موضع محتاطانه همپيمانان غربي آمريكا راجع به گزارش اخير البرادعي كه اعلام كردند براي مطالعه كامل گزارش به زمان بيشتري نياز دارند و از بروز واكنشهاي شتابزده و منفي اجتناب ورزيدند، در همين راستا قابل ارزيابي است. اما آمريكا بر اساس سياستهاي سلطه طلبانه خود، با تزريق افكار منفي به جامعه جهاني، همچنان به برخورد، تحريم و خشونت با ايران تأكيد دارد.

سزاوار است كشورهاي اروپايي كه در مقايسه با آمريكا، مواضع واقع بينانه تري نسبت به پرونده هسته اي ايران دارند، در واكنش به گزارش مذكور، ضمن احترام به توافقهاي آژانس و همكاريهاي صورت گرفته، از استمرار اين گفتگوها حمايت كنند.

3- گزارش البرادعي را مي توان تأييدي بر ادعاهاي دو كشور چين و روسيه تلقي نمود كه همواره با جهت گيري هوشمندانه خويش، تنها گزينه پايان بخشيدن به مناقشه هاي موجود را «مذاكره» عنوان مي نمودند.

چين و روسيه به شدت با تحريمهاي بيشتر عليه ايران مخالف و معتقدند برنامه هسته اي ايران تنها بر استفاده صلح آميز از اين انرژي متمركز است.

آنها معتقدند حل مسالمت آميز اين مسأله از طريق مذاكره بهترين گزينه است و منافع همه گروههاي درگير را تأمين مي كند، بدين ترتيب اين كشورها از پيشرفت انجام شده در مذاكرات بين ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي و اقدامهاي فوري مورد نياز براي ارتقاي همكاري بين دو طرف در اجراي طرح كاري، استقبال و حمايت مي كنند. همان گونه كه چين و روسيه در پروسه تعاملهاي هسته اي ايران و 1+5، استمرار مذاكره را بهترين گزينه مي دانند، در اين مرحله نيز با پشتيباني خود، از توافقهاي ايران و آژانس براي حل و فصل ابهامهاي باقي مانده استقبال كرده و هرگونه پيشنهاد ديگر از سوي طرف غربي را به ديده ترديد مي نگرند.

4- با توجه به شرايط جديد حاكم بر موضوع هسته اي ايران و تأييد جامعه جهاني، بايد اذعان نمود سلاح كهنه آمريكا در ايجاد تنش آفريني و القاي شبهات و مسموم نمودن افكار عمومي نسبت به ايران، فاقد هرگونه كارايي است، لذا شايسته است سردمداران ايالات متحده با احترام به جايگاه هاي حقوقي سازمان ملل، بيش از اين در جهت تضعيف نهادهاي اين سازمان تلاش نكنند و همراه با ديگر بازيگران بين المللي، ضمن رعايت حقوق ملتها، با طرح موضوعهاي غيرحقوقي، زمينه تنش را فراهم نكنند.

به نظر مي رسد طرف غربي نيز ناگزير است با پذيرش واقعيتهاي موجود و تن دادن به مفاد حقوق بين الملل در خصوص انرژي هسته اي ايران، حق ملت كشورمان را به رسميت شناخته و از تطويل موضوع پرهيز نمايد تا قواعد بازي بين المللي در مسير صحيح خودش به كار گرفته شود.

طرف غربي بايد بداند ناديده گرفتن مسير حقوقي و فني نه تنها مشكلي را حل نمي كند، بلكه بر پيچيدگي موضوع بيش از پيش مي افزايد. هجمه امنيتي و سياسي عليه موضوع هسته اي ايران تاكنون نتوانسته مسير احقاق حقوق ملت ايران را مسدود نمايد، اگر چه روند پيشرفت را در برخي مواقع با كندي مواجه كرده است.دولتهاي غربي نبايد اين مهم را فراموش كنند كه چهارسال تلاش براي متوقف كردن قطار هسته اي ايران بي نتيجه بوده است، لذا عقل و منطق حكم مي كند با احترام به حقوق ملتها از تخريب مسير تعاملهاي سازنده ديپلماتيك بين كشورها پرهيز كنند.

5- با انتشار گزارش مذكور، محملي براي باقي ماندن پرونده در شوراي امنيت باقي نمي ماند و شايسته است موضوع هسته اي ايران از شوراي امنيت به آژانس عودت داده شود تا ادامه مذاكرات از طريق مكانيسم آژانس تعقيب شود.

آمريكا و اقمار سياسي آن كشور بايد به درستي دريافته باشند جمهوري اسلامي ايران مشي استقلال طلبانه خود را در سايه تعامل با ديگر بازيگران منطقه اي و بين المللي با رعايت احترام متقابل به عنوان الگوي تعاملهاي جهاني معرفي نموده است. بر اين اساس، ضمن احترام به بازيگران عرصه بين المللي، از دستيابي به حقوق هسته اي خويش غفلت نمي نمايد و اين مهم را تا حصول نتيجه دنبال مي كند.

رسالت

روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود تحت عنوان «آزمون قدرت‌هاى بزرگ» آورده است: گزارش اخير محمد البرادعي،مدير كل آژانس بين المللى انرژى اتمى بار ديگر بر عدم انحراف جمهورى اسلامى ايران از برنامه هاى صلح آميز هسته اى مهر تائيد نواخت.اين در حاليست كه آمريكا،انگلستان و فرانسه به عنوان سه كشور مخالف هسته اى ايران به صورت مستقيم و غير مستقيم خشم خود را از انتشار گزارش مثبت البرادعى در خصوص تهران اعلام نموده اند.در اين ميان سعيد جليلي،دبير شوراى عالى امنيت ملى كشورمان با تاكيد بر اينكه برخى قدرتها امروز با گزارش آژانس در برابر آزمون قرار دارند يادآور شد :

“قدرتهاى بزرگ بايد نشان دهند كه آيا به دنبال شفاف سازى هستند يا محروم سازي؟ملت ايران بر حقوقش تاكيد دارد و در چارچوب ان.پي.تى و آژانس نيز به پيشرفتهايى دست يافته است.”

در اين خصوص لازم است نسبت به سه نكته مهم توجه داشته باشيم:

1-گزارش مثبت محمدالبرادعى در خصوص فعاليتهاى صلح آميز هسته اى جمهورى اسلامى ايران نقطه تمييز دهنده “ابهام”از “شفافيت”در خصوص پرونده هسته اى تهران است.به عبارت ديگر،غرب ديگر نمى تواند با استناد به دوگانگى هاى رايج در گزارشهاى آژانس به اعمال فشار عليه قدرت اول خاورميانه ادامه دهد.در اين ميان شاهد شكل گيرى رابطه اى خطى و تعريف شده هستيم.بر اين مبنا هر اندازه گزارشهاى آژانس به سوى شفافيت و واقع بينى ميل پيدا مى كند،قدرت مانور غرب در برابر ايران اسلامى كاهش مى يابد .اين رابطه مستقيم طى دو سال اخير به شدت تقويت شده است.همكاريهاى موثرميان تهران و آژانس بين المللى انرژى اتمي، آمريكا و تروييكاى اروپايى را به سوى استيصالى مزمن رهنمون ساخته است.

2-جريان سلطه هم اكنون در معرض آزمونى بزرگ قرار گرفته است.در طول سالهاى پس از وقوع جنگ جهانى دوم شاهد شكست جريان سلطه در آزمون واقع گرايى بوده ايم.در اين ميان شاهد تقابل نگرش رئاليستى حاميان سلطه با واقعيات موجود در نظام بين الملل بوده ايم.گذار از سازمانهاى بين المللى فرمولى شناخته شده و كهنه است كه غرب در موارد استيصال خود در برابر جامعه جهانى آن را به كار مى بندد.اما اين فرمول پس از گذار بشريت به هزاره سوم به گونه اى معكوس نتيجه داده است.”گذار از سازمانهاى بين المللي” ديگر نمى تواند به عنوان تسريع كننده اهداف غرب مورد آناليز و تجزيه و تحليل قرار گيرد.هزينه بر بودن گذار از سازمان ملل متحد و آژانس بين المللى انرژى اتمى به صورت خودكار آمريكا و متحدانش را به دردسر خواهد انداخت.از اين رو واشنگتن در مقابل گزارش اخير آژانس مبنى بر صلح آميز بودن فعاليتهاى هسته اى ايران اسلامى چاره اى جز كرنش ندارد.انتخاب هرگونه راهكار ديگرى در اين راستا حكم انزواى كاخ سفيد در جهان امروز را امضا مى كند.

3-مطابق اظهارات دبير شوراى عالى امنيت ملى كشورمان،ميان “محروم سازي”و ”شفاف سازي”تفاوت زيادى وجود دارد.محروم سازى مقوله اى كاملا سياسى و غير علمى است كه غرب در ماوراى آن به اهداف يونيورساليستى خود چشم دوخته است.ممانعت كشورهاى شمال از دستيابى ايران به انرژى صلح آميز هسته اى ريشه در نگرانى آنها از بيدارى علمى و سياسى كشورهاى خاورميانه و جهان دارد.اما هنگامى كه سخن از “شفاف سازى “به عمل مى آوريم همه چيز مشخص است.در اين ميان قهرا بايد رابطه اى دو طرفه ميان ايران و آژانس وجود داشته باشد و شوراى امنيت سازمان ملل متحد محلى از اعراب ندارد.از اين رو اگر غرب واقعا به دنبال شفاف سازى در پرونده هسته اى ايران است بايد اين پرونده را از شوراى امنيت سازمان ملل متحد خارج نمايد.در نهايت اينكه آمريكا،فرانسه و انگلستان به نقطه شكست هسته اى در مقابل ايران نزديك تر مى شوند.آنچه در اين ميان تعيين كننده است ادامه سياستهاى دو سال اخير و پافشارى بر سر حق مسلم هسته اى تهران است.نبايد فراموش كنيم كه در اين مجال حساس ما بازيگر اصلى پرونده هسته اى خود هستيم و قدرت غرب در برابر تهران به طور كلى افول يافته است.

ايران

روزنامه ايران در سرمقاله امروز خود به قلم يادداشت سيد جلال فياضى تحت عنوان «جامعه جهانى در برابر يك آزمون» آورده است: با انتشار گزارش مثبت البرادعى از روند رو به پيشرفت همكارى هاى ايران و آژانس بين المللى انرژى هسته اى در چارچوب مداليته مورد توافق، جامعه جهانى در برابر يك آزمون جدى قرار گرفته است.

اگر تاكنون آمريكا، انگليس و فرانسه تلاش مى كردند با سوءاستفاده از فضاى مسموم رسانه اى خود ساخته، جامعه جهانى را در همين سه كشور منحصر كنند و به جاى آنها سخن بگويند اما امروز و بر اساس گزارش البرادعى فرصت آن فرا رسيده است كه جامعه جهانى يكجانبه گرايى آمريكا را به كنار زده و در فضاى منطبق بر واقعيت تصميم گيرى كند.

نخستين مسئوليت متوجه كشورهاى عضو شوراى حكام آژانس بين المللى انرژى اتمى است كه در نشست آتى خود در اواخر نوامبر از هويت آژانس دفاع كنند بويژه آن كه آقاى البرادعى در گزارش خود تصريح كرده است: ايران دسترسى كافى به افراد را فراهم ساخته، به موقع به سؤالات پاسخ داده و به ارائه توضيحات در خصوص موضوعات مطرح در چارچوب برنامه اقدام شتاب بخشيده است.

همچنين بر اساس گزارش البرادعى، آژانس قادر شده است نتيجه بگيرد كه پاسخ هاى ارائه شده ايران در خصوص برنامه گذشته سانتريفيوژ هاى P1و P2 كاملاً با يافته هاى آژانس مطابقت دارد. اين بدان معناست كه تأكيد جمهورى اسلامى برغير نظامى و صلح آميز بودن فعاليت هاى هسته اى ايران راستى آزمايى شده و مورد تأييد آژانس قرار گرفته است و مى تواند اين روند ادامه يابد.

نكته مهمتر اعلام توافق ايران و آژانس در خصوص نظارت قانونى بر فعاليت جارى در نطنز است به طورى كه تسهيل ايران براى دسترسى به فعاليت هاى جارى در نطنز مورد تأييد مديركل قرار گرفته و اين فعاليت ها بر اساس سند رهيافت پارلمان تحت نظارت كامل آژانس بين المللى انرژى هسته اى قرار دارد.اين نكات بيانگر اين واقعيت است كه بررسى پرونده ايران در شوراى امنيت هيچگونه مبناى حقوقى ندارد و انتظار مى رود شوراى حكام در نشست آتى به بازگشت پرونده ايران از نيويورك به وين و رسيدگى عادى در آژانس رأى دهد و در فضاى تخريب آژانس توسط آمريكا، انگليس و فرانسه، از هويت اين نهاد بين المللى دفاع كند.

در اين ميان بايد به موضع مستقل و شفاف كشورهاى عضو جنبش غير متعهدها (گروه نم) اشاره كرد كه انتظار مى رود پس از گزارش البرادعى بارديگر بر حق قانونى ايران براى دستيابى به انرژى هسته اى و ضرورت رسيدگى پرونده ايران در آژانس تأكيد كنند.

آزمون ديگر متوجه كشورهاى اتحاديه اروپا و گروه 1+5 است كه بايد حسن نيت و استقلال موضع خود را پس از اين گزارش نشان دهند و با شتاب بيشترى خود را از فشار آمريكا برهانند و با نفى قطعنامه بعدى به پيشرفت روند اجرايى مداليته مورد توافق سه جانبه ايران، آژانس و نماينده 1+5 كمك كنند.

همچنين بايد از نقش مهم و با اهميت روسيه و چين ياد كرد كه تا كنون نيز نشان داده اند با نگاه مناسب در برابر يكجانبه گرايى مقاومت مى كنند و در شرايط فعلى نيز با توجه به گزارش البرادعى تحركات ديپلماتيك خود را براى كمك به روند همكارى هاى ايران و آژانس افزايش دهند. در شرايط كنونى كه نشانه هاى آشكارى از توفيق جمهورى اسلامى براى پايان دادن به روند سياسى پرونده هسته اى نمودار گشته است آنچه نبايد از نظر دور داشت اين است كه اين موفقيت ها حاصل پايدارى مردم و اتحاد ملى در اين عرصه است و استمرار پايدارى ها و يكپارچگى مى تواند دستاوردهاى ارزشمندترى را براى كشورمان به ارمغان آورد.

صداي عدالت

صداي عدالت سرمقاله خود تحت عنوان «البرادعي نگران است‏» را اينگونه نوشته است: آيا البرادعي مي‌تواند از جنگ امريكا عليه ايران جلوگيري كند؟ او كه در سال 2001 نتوانست از حمله امريكا عليه عراق ممانعت به عمل آورد، آيا امروز مي‌تواند نقش مهمي در صلح جهاني ايفا كند؟ البرادعي 65ساله مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، نكات ظريفي مي‌داند كه بدون توهم و به‌تنهايي به آن‌ها رسيده‌است. او مي‌گويد: "حداقل مي‌توان با صدايي رسا صحبت كرد تا به گونه‌اي متفاوت وارد عمل شد‏‎." ‎

محمد البرادعي با صدايي رسا و محكم سخن مي‌گويد. جايزه صلح نوبل سال 2005 اين احساس را در وي به وجود آورده كه با ماموريتي بزرگ روبه‌رو شده‌است. ماموريت او مقابله با طرح‌هاي كساني است كه او آن‌ها را "ديوانگان جديد" مي‌نامد‎. ‎

البرادعي در اين تقسيم‌بندي حاميان نئومحافظه‌كار جرج بوش و تمام كساني‌كه در غرب، گزينه نظامي عليه ايران را براي مقابله با دستيابي اين كشور به سلاح اتمي محتمل مي‌دانند، قرار مي‌دهد. كساني‌كه استدلال مي‌كنند ايران هسته‌اي سراسر خاورميانه ـ انبار باروت جهان ـ را به سمت هسته‌اي شدن و جهان را به سمت ناامني سوق مي‌دهد‎. ‎

روزنامه چپ‌گراي فرانسوي در ادامه گزارش خود از مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي آورده‌است؛ در وراي ظاهري شيك و شخصيتي كم‌حرف، البرادعي روش‌هاي قدرتمندانه‌اش را پنهان كرده‌است. او اتوريته‌اي دارد كه برخي اوقات شخصيتي قاطع از او به نمايش مي‌گذارد. در وين در سواحل دانوب، جايي كه برج‌هاي بتوني و فولادي آژانس بين‌‌المللي انرژي اتمي برافراشته شده‌ اند، برخي از كارمندان آژانس به شرطي مي‌پذيرند كه در مورد وي صحبت كنند كه اين گفت‌وگو كاملا سري باقي بماند‏‎. ‎

زواياي پنهان شخصيت محمد البرادعي‎ ‎

حقوق‌دان مصري تمايل دارد در محيطي بسته با جمعي محدود كار كند و كم‌تر به توصيه‌هاي اطرافيانش گوش مي‌دهد. البرادعي در ماه آوريل رئيس گروه بازرسي‌اش در ايران را به خاطر اين‌كه با دولت ايران به مشكل برخورده بود، عزل كرد. او هم‌چنين در مورد برخي موانعي كه در كار بازرسان پرونده ايران به‌وجود آمده‌بود، ـ مانند موضوع ورود به سالن كنترل نطنز، جايي كه غني سازي اورانيوم صورت مي‌گيرد ـ سكوت كرد‏‎.

البرادعي خود را با شرايط وفق داده‌است. اين رويكرد نشانه عقب‌نشيني است يا ضعف؟ آيا گروه بازرسان آژانس ـ مانند مورد كره شمالي در سال 2002 ـ از ايران اخراج مي‌شود؟ و اضطرابي بزرگ‌تر در اواخر سال 2006 به وي دست داد: آيا جنگ اجتناب‌ناپذير خواهد بود؟ آيا تندروها در ايران و ايالات متحد تقويت خواهند شد؟‏‎ ‎

چيزي كه البرادعي براي جلوگيري از جنگ پيشنهاد مي‌دهد معامله بزرگ ميان ايران و امريكاست؛ معامله‌اي كه بتواند دغدغه‌هاي امنيتي تهران را برطرف كند؛ دغدغه‌هايي كه به اعتقاد او در بطن برنامه هسته‌اي ايران قرار دارد. او به وجود يك خطر واضح و قريب‌الوقوع اعتقاد ندارد: "من نديدم كسي بگويد ايران هم‌اكنون تجهيزات هسته‌اي با كاربرد نظامي تهيه كرده‌است." به اعتقاد او اين تجهيزات تنها مي‌توانند در بازه زماني سه تا هشت‌ساله تهيه شوند‏‎. ‎

ديپلمات مصري طرف‌دار يك گفت‌وگوي طولاني با جمهوري اسلامي است. او همواره از سياست مجازات‌هاي بين‌المللي كه "به‌تنهايي قادر به حل‌وفصل اين بحران نيستند" انتقاد كرده‌است‎. ‎

سيل انتقادها از آقاي مديركل‎ ‎

در ايالات متحده، در فرانسه، انگليس و اسرائيل، رقباي مديركل آژانس به‌صورت خصوصي مي‌گويند كه البرادعي پا را از گليم خود فراتر نهاده‌است. آن‌ها مي‌گويند او تكروي مي‌كند و خودمحوري او بر قضاوت وي غالب شده‌است. رقباي البرادعي با انتقاد از گرايش او براي مصالحه با ايرانيان مي‌گويند او قاضي است اما وارد بازي شده‌است. ديپلمات‌هاي غربي كه از ماه‌ها پيش با سردرگمي فراوان اين پرونده را دنبال مي‌كنند، اعتقاد دارند البرادعي در اين بحران سردرگم شده‌است. آن‌ها او را به محافظه‌كاري متهم كرده و او را به شدت سرزنش مي‌كنند. اما دبيركل مصري آژانس، اتمي به حمايت روسيه، چين و كشورهاي غيرمتعهد دل‌خوش كرده‌است‏‎. ‎

مشاجره‌اي كه او را احاطه كرده، بسيار جدي است. او داور و ناظر بر رعايت الزاماتي است كه دولت‌ها در معاهده عدم تكثير تسليحات (NPT) در سال 1968 امضا كرده‌اند. آيا البرادعي مي‌تواند اجازه دهد كه كه اين اقتدار در پايتخت‌هاي بزرگ جهان از بين برود؟ وي در يك نبرد ديپلماتيك گرفتار شده‌است. پيام او همواره به‌گونه‌اي واضح فهم نشده و خود به اين موضوع واقف است. موج اتهاماتي كه به وي منتسب شده، او را تحت تأثير قرار داده‌است و او براي اين‌كه اين اتهامات را رفع كند، اطمينان مي‌دهد كه به‌هيچ‌وجه در مقابل ايران نرمش نشان نمي‌دهد و درصدد نيست جديت خود را در نظارت بر فعاليت‌هاي ايران از دست بدهد‏‎. ‎
كينه البرادعي از مقامات كاخ سفيد‎ ‎

اما البرادعي هرگز اين تنش‌ها را پيش از اين پيش‌بيني نكرده‌بود. البرادعي خوش‌برخورد خود را بركاناپه‌اي رها كرده و در دفترش كه مشرف بر شهر وين است، به‌مدت طولاني استدلال مي‌كند و از اين‌كه نتواند طرفين دعوي را متقاعد كند، نگران است. البرادعي حقوق‌داني است كه درخانواده‌اي بورژوا در كشور مصر متولد شد. او بعد از اين‌كه در مصر و سازمان ملل متحد به‌عنوان ديپلمات فعاليت كرد، در سال 1997 مسئوليت آژانس بين‌المللي انرژي اتمي را برعهده گرفت. از همان آغاز، فعاليت‌هايش زير ذره‌بين رسانه‌ها قرار داشت. برخلاف هانس بليكس رئيس تيم بازرسان سازمان ملل متحد در عراق البرادعي انساني محتاط است‏‎. ‎

البرادعي عليه دولت بوش كينه‌اي پنهان دارد. سابقه اين كينه به مشاجره‌اي كه در سال 2003 در سازمان ملل متحد در مورد عراق رخ داد، برمي‌گردد. جايي كه محمد البرادعي با شجاعت تمام از دست‌كاري سازمان اطلاعات امريكا در مورد تهيه اورانيوم از سوي صدام حسين از كشور نيجر به طور علني دست به افشاگري زد‏‎. ‎

‎"‎موضوع عراق بسيار مهم بود. من در جريان جنگ قرار داشتم. سيزده روز قبل از جنگ به شوراي امنيت اعلام كردم كه سه ماه به من وقت بدهيد. اين يك سرمايه‌گذاري براي صلح است. آن‌ها اين كار را انجام ندادند و جنگ اتفاق افتاد. اين جنگ هم‌چنان كشته مي‌دهد: شمار كشته‌هاي عراقي در هر ماه برابر با قربانيان 11 سپتامبر است. 700000 هزار كشته از آغاز نبرد يك فاجعه است. همه قربانيان، غيرنظاميان بي‌گناه هستند. اين‌كه من از قتل‌عام مردم بي‌گناه جلوگيري كنم، وظيفه من است؛ نه به‌عنوان مديركل آژانس اتمي بلكه به‌عنوان يك شهروند‏‎." ‎

به نظر مي‌رسد كه ديپلمات‌هاي غربي او را به اين خاطر كه به‌جاي اين‌كه به‌عنوان مديركل آژانس اتمي عمل كند در مقام يك شهروند مصري ايفاي نقش مي‌كند، سرزنش مي‌كنند. البرادعي نسبت به طرح چنين اتهاماتي عصباني است. اما قابل يادآوري است كه او بيش از 35 سال از زندگي‌اش را در غرب گذرانده و سال‌ها در شهر نيويورك سكونت داشته‌است. خودش مي‌گويد: "من هم ذره‌اي از جهان هستم كه بايد باشم." البرادعي هم‌چنين از "دو بينش موجود در جهان پس از حوادث 11 سپتامبر سخن مي‌گويد كه با يك‌ديگر رويارو شده‌اند. يكي از اين بينش‌ها احساس عذاب در بخشي از جهان عرب - اسلام است و ديگري احساس بدگماني كه از غرب سرچشمه مي‌گيرد‎." ‎

اما او بيش‌تر به جهان اسلام فكر مي‌كند. مي‌گويد: "اگر گفتمان ايران در خاورميانه مردمي است به اين دليل نيست كه اين كشور تسليحات دارد بلكه علت آن مشخص است. درصد بالايي از مردم اين منطقه احساس حقارت و بي‌عدالتي مي‌كنند. آن‌ها از وضعيت موجود عصبي هستند. راه حل، استفاده از زور نيست. بايد آموزش را نهادينه كرد. نهادها و جامعه مدني را به‌وجود آورد. روابط مبتني بر كرامت و احترام برقرار كرد. در آغاز نيز مي‌بايست موضوع فلسطين حل‌وفصل شود‏‎." ‎

امسال البرادعي در مقابل كساني كه از او مي‌خواستند، صرفا نقش خود را به عنوان تكنسين مسئول تشخيص ميزان پيشرفت برنامه هسته‌اي ايران ايفا كند، جبهه گرفت و با صراحت، خواستار ايفاي نقشي سياسي در جامعه جهاني شد. او خود را درمقام يك مذاكره‌كننده عالي‌مقام مي‌بيند؛ نقشي كه تعداد اندكي از رهبران غربي خواهان ايفاي آن هستند. به استثناي "فرانك والتر استن مير" وزير امور خارجه آلمان و "خاوير سولانا" مسئول مذاكره‌كننده اتحاديه اروپا‏‎. ‎

مخاطب اصلي البرادعي تا ماه اكتبر علي لاريجاني دبير شوراي عالي امنيت ملي بوده‌است. شخصيتي زيرك و تحصيل‌كرده كه هرگز از مسير انعطاف‌ناپذيري منحرف نشد. اما استعفاي او باعث شد بر وخامت اوضاع افزوده‌شود. البرادعي در تابستان در مورد "طرح كاري "با جمهوري اسلامي با علي لاريجاني مذاكره كرد تا زواياي مربوط به دو دهه فعاليت هسته‌اي آشكار شود. او مي‌بايست همين روزها در مورد فعاليت اتمي ايران گزارشي را ارائه دهد. احتمالا دبيركل آژانس خواستار ادامه مذاكرات مي‌شود تا از اين طريق از تصويب مجازات‌هاي جديد در سازمان ملل متحد ـ جايي‌كه روس‌ها و چيني‌ها از متحدين اصلي‌اش محسوب مي‌شوند، جلوگيري كند‏‎. ‎

تلاش البرادعي براي جلوگيري از جنگ‏‎ ‎

مخالفان او در واشنگتن، پاريس و لندن، اين طرح را مانوري انحرافي و ترفندي خطرناك مي‌دانند. آن‌ها اعتقاد دارند به بهانه پيشبرد ديپلماسي، ايراني‌ها تجهيزات مورد نظر خود را به آساني تهيه خواهند كرد. اگر از اين منطق پيروي شود، رويكرد البرادعي به‌گونه‌اي تناقض‌آميزي خطر سناريوي نظامي را افزايش مي‌دهد. كشورهاي غربي با اعمال مجازات‌هايي عليه ايران باعث مي‌شوند توهم آسيب‌ناپذيري اين كشور افزايش يابد و در اين هنگام است كه كاسه صبر جنگ‌طلبان در اسرائيل و آمريكا ريخته شده و سايه جنگ نزديك‌تر مي‌شود‎. ‎

در توصيف اين سناريوست كه البرادعي درصدد است از آن جلوگيري كند و به اين خاطر با استناد به حقوق بين‌الملل پاسخ مي‌دهد: "استفاده از زور بدون مجوز شوراي امنيت و بدون انگيزه دفاع از خود در منشور سازمان ملل متحد ممنوع شده‌است‏‎." ‎

ميانجي پرونده سنگين برنامه هسته‌اي ايران كه ابرهاي تاريك آن روزبه‌روز انباشته مي‌شوند، محمد البرادعي است. شكي نيست كه او اميدوار است زمان سپري شود تا هنگام عزيمت جرج بوش از كاخ سفيد فرابرسد. اگر بدترين گزينه انتخاب شود، حداقل او نشانه‌اي را باقي گذاشته‌است. نشانه‌اي براي تاريخ...در دفتر مدرن و تميز او اثري كوچك توجه ما را جلب مي كند.اثري به نام فرياد از ادوارد مانش.اين اثر بيانگر اضطرابي است كه البرادعي را گرفتار كرده است‏‎. ‎

اعتماد

روزنامه اعتماد در سرمقاله امروز خود به قلم الياس حضرتي تحت عنوان «راه باز تفاهم با تهران» آورده است: گزارش البرادعي پيرامون پرونده هسته يي ايران مبني بر عدم انحراف تهران از فناوري اتمي به سوي تسليحات اتمي بار ديگر اين واقعيت را به منصه ظهور رساند كه جنجال آفريني و چالش زايي قدرت هاي بزرگ خصوصاً امريكا و متحدان اروپايي اش در اين خصوص كاملاً جنبه سياسي داشته، از محتوايي حقوقي و قانوني تهي است.

با انتشار گزارش دبيركل آژانس هسته يي مواضع امريكا تضعيف شده و شايد تا ايجاد شكاف در ميان گروه 1«5 پيش رودكه نمونه اخير آن را در خروج چين از اجلاس روز دوشنبه و لغو آن شاهد بوديم.اينك جهان در حال تجربه يي عيان تر و آشكارتر از تجربه ادعاي امريكا مبني بر وجود سلاح هاي كشتارجمعي در عراق است و اگر افكار عمومي و مراكز و شخصيت هاي مستقل بين المللي در برابر اقدامات و هياهوي تبليغاتي واشنگتن كه يك خودمحوري مسلم است موضع نگيرند قطعاً در آينده مصائب و اثرات منفي تك قطبي شدن جهان گريبان بسياري از كشورها و نهادهاي بين المللي را خواهد گرفت.بي اعتبار نمودن يك مركز بين المللي تخصصي مثل آژانس هسته يي از طريق بي اعتنايي به گزارش هاي مستند آن و ادامه روند اجماع سازي در دنياي پرتنش كنوني عليه جمهوري اسلامي چيزي نيست كه آسيبش فقط متوجه ايران باشد و به سرعت به موضوعات حوزه هاي ديگر سرايت نيابد.در حال حاضر اگر گزارش دبيركل آژانس هسته يي مهر اختتام بر جنبه هاي سياسي پرونده هسته يي ايران نزند حداقل راه باز و مطمئن و كم هزينه و عقل پسند مذاكره و همكاري و تفاهم جامعه جهان با ايران را نشان مي دهد و چه خسارت بار است كه موضوعي اين چنين مي تواند سهل و آسان به سوي حل و فصل پيش رود، منطقه و جهان به گردابي از درگيري و منازعه و تنش با سرانجامي غيرقابل پيش بيني پيش رود.

از سوي ديگر براي جمهوري اسلامي فرصتي مغتنم پيش آمده است كه تحت گزارش البرادعي جهان را بيش از پيش با مواضع صلح جويانه و منطقي خود آشنا سازد.اگر اين فرصت به خوبي مورد شناسايي قرار نگيرد و فتح بابي براي مواضع تند شود، قطعاً مورد استقبال امريكا قرار خواهد گرفت تا زمينه آماده براي تفاهم با تهران را بر هم زند و براي افكار عمومي جهان تنها سخنان ناسنجيده را اصلي و بزرگ كند.

ما اكنون بدون غرور بايد حق بودن خويش را به رخ جهانيان بكشيم و مظلوميت ملت خود را در برابر زياده خواهي هاي قدرت هاي جهاني برجسته كنيم.

فناوري هسته يي صلح آميز يك دستاورد بزرگ نظام جمهوري اسلامي است كه دولت هاي قبلي به ويژه دولت اصلاحات با تدبيري شايسته و درخور تحسين در مسيري دشوار هدايت كرد. امروز نوبت دولت نهم است كه در جهت احقاق حق ملت ايران با استفاده از گزارش البرادعي تصويري زيبا از مقاومت و حقانيت ملت ايران ارائه دهد و اين ميسور نيست مگر با تدبير و استفاده از تمامي پتانسيل ها و ظرفيت هاي ديپلماتيك سياست خارجي در سطح منطقه و بين الملل.

همبستگي

روزنامه همبستگي در سرمقاله امروز خود به قلم علي صالح‌آبادي تحت عنوان «نقد گزارش البرادعي» آورده است: از زمــانــي كــه آژانــس، رسـمــاً بــه فـعـالـيـت‌هـاي هسته‌اي ايران حساس شد،‌ بيش‌ از چهار سال سپري مـي‌شـود. از آن‌جـا كـه در ايـن مـدت اعـتـمـاد شـوراي حـكــام جـلــب نـشــد، ايــن شــورا پـس از صـدور چـنـد قطعنامه عليه ايران سرانجام تصميم گرفت رسيدگي بـه پـرونـده هسته‌اي ايران را به شوراي امنيت ارجاع دهد. اين اقدام درحالي صورت گرفت كه سه كشور اروپـايـي طـرف مـذاكـره بـا ايران نمي‌خواستند ابتكار عمل اين پرونده را به دست آمريكا بدهند. اما فرآيند به‌گونه‌اي شكل گرفت كه پرونده به شوراي امنيت رفت و آمريكا جاي سه كشور مذاكره‌كننده با ايران را گرفت. آمريكا از طريق شوراي امنيت، بهتر از شوراي حـكام مي‌تواند بر ايران فشار وارد كند. كشمكش و موضع خصمانه آمريكا تا آن‌جا ادامه پيدا كرد كه گروه 1‌+‌5 (اعضاي دايمي شوراي امنيت و آلمان) جايگزين سه كشور مذاكره‌كننده اروپايي گرديدند. تلاش‌هاي اين گروه باعث شد تا دو بيانيه و قطعنامه‌هاي 1669، 1737 و 1747 عليه ايران در شوراي امنيت به تصويب بـرسـد كـه فـصـل مـشـتـرك ايـن بيانيه‌ها و قطعنامه‌ها، درخـواسـت تـوقف غني‌سازي است وچون ايران به اين خواسته تن نداد، تنش و كشمكش ادامه پيدا كرده است. پروسه ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت در دولـت نـهـم رخ داد و بـرخـي مـوضـع‌گـيـري‌هـاي تـند سياسي و راديكالي به نظر مي‌رسد به اين مسأله كمك كـــرده اســـت. ســيـــاســـت‌ دولـــت قــبــل، تــلاش بــراي اعتمادسازي ميان ايران و آژانس از يك‌سو و جامعه بين‌المللي از سوي ديگر بود كه در اين راستا توقف فعاليت‌هاي هسته‌اي به مدت دو سال پذيرفته شد و در روزهاي پاياني آن دولت مدت آن پايان گرفت و تعليق شكسته شد. متأثر از اين قطعنامه‌ها، نوعي تحريم تسليحاتي، اقتصادي و حتي بانكي بر ايران اعمال شده است. در مـاه‌هـاي اخـيـر، رييس‌جمهور و برخي مقامات ديگر گـفـته‌اند پرونده هسته‌اي ايران به پايان رسيده است. مـعـنـاي پـايـان يـافتن پرونده آن است كه قطعنامه‌هاي قبلي ملغي اعلام شود و تحريم‌هاي اعلام شده از ميان برود و ايران بتواند در چارچوب آژانس فعاليت‌هاي هسته‌اي را ادامه دهد. اگر چنين اتفاقي رخ داده باشد، بـي‌تـرديـد هـمـه ايـرانـيـان خـوشـحال خواهند شد و به دولت و تيم مذاكره‌كننده كنوني كه به چنين توفيقي دسـت‌يـافـتـه‌اند، بايد تحسين گفت. سياست هرچند پـيچيده است، اما چنانچه سياستمداران واقع‌بين و واقـع‌گـرا باشند توفيقشان بيش‌تر و ناكامي‌هايشان كم‌تر خواهد بود، اما اگر از اين قاعده استفاده نشود، اعـتـمـاد بـه دولـت از مـيـان مـي‌رود و مـخـالـفـان بـا بـهـره‌گيري از چنين فضايي به اهداف خود نزديك مي‌شوند. اشكالي كه بر برخي وارد است، اين است كه دنيا و مناسبات حاكم بر آن را همان‌گونه كه خود دوست دارند و يا مي‌خواهند آن‌گونه باشد، مي‌بينند و بـراسـاس هـمـيـن بـرداشـت، سـخـن مـي‌گويند. از مـدت‌هـا پـيـش مـقـامـات از گـزارش مـثـبـت الـبـرادعـي مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي خبر مي‌دادند. ســرانـجــام گــزارش او در 44 مــاده (مـتـن آن بـراسـاس ترجمه خبرگزاري ايسنا در همبستگي امروز به چاپ رسـيــده) مـنـتـشــر شــد.
الـبـرادعـي در رابـطـه بـا پـرونـده هـسته‌اي ايران در سال‌هاي اخير نشان داده است كه هم به نعل مي‌زند و هم به ميخ و هيچ‌وقت صريح و روشن درباره طرفين دعوا موضع‌گيري نكرده است. آخـرين گزارش وي نيز از اين قاعده مستثني نيست. گـزارش اخـيـر، الـبـرادعـي نـسـبـت بـه ديگر گزارش‌ها مـثـبـت‌تـر، شـفاف‌تر بوده و از همكاري بيش‌تر ايران سخن گفته است. اما او كماكان بر اين‌كه ايران هنوز اطلاعات كامل را در اختيار آژانس قرار نداده است، پـنـهـان‌كاري گذشته، عدم اجراي تصميمات شوراي امـنـيـت، هـمكاري منفعلانه به‌جاي همكاري فعالانه انـگـشــت گــذاشـتــه و تـا 9 آذر بـراي ارايـه پـاسـخ‌‌هـاي بيش‌تر به ايران مهلت داده است. هرچند واكنش‌هاي جهاني به اين گزارش دو پهلوي البرادعي زياد بود، اما گـزارش بـه‌گـونـه‌اي اسـت كه اسرائيل به شدت با آن مـخــالـفــت كــرده اســت كــه نـشــان مــي‌دهــد بــه مـذاق تـنــدروهـاي اسـرائـيـلـي خـوش نـيـامـده اسـت. آمـريـكـا دربـاره ايـن گـزارش گـفـتـه اسـت كه ايران به‌خواست ديگر كشورها بي‌اعتنا است و واشنگتن قصد دارد در نشست گروه 1‌+‌5 در بروكسل كه قرار است در آينده برگزار شود، اعمال تحريم‌هاي بيش‌تر عليه ايران را فـراهـم كـنـد. آمـريـكـا گـفته است در صورتي قطعنامه‌ ديگري عليه ايران صادر نخواهد شد كه ايران تا زمان صـدور اين قطعنامه، فعاليت‌ هسته‌اي‌اش را متوقف كند. انگليس برخورد محتاطانه‌اي كرده‌ و اعلام كرده است پس از مطالعه گزارش، اعلام‌نظر خواهد كرد. نـخـسـت‌وزيـر انـگـلـيـس گـفـتـه اسـت چـنـانـچه سولانا مسؤول سياست خارجي اروپا بگويد مذاكره با ايران بـي‌فـايـده اسـت، انـگـلـيـس به سمت تحريم بيش‌تر از طـريـق اتـحـاديـه اروپـا و شـوراي امـنـيـت پـيش خواهد رفت. فرانسه نيز در واكنش به اين گزارش گفته است پس از مطالعه كامل درباره آن اظهارنظر خواهد كرد. اما روسيه و چين دو عضو دايم شوراي امنيت با اعمال تـحـــريـــم‌هـــاي بــيـــش‌تــر عـلـيــه ايــران از آنـچــه كــه در قطعنامه‌هاي قبلي آمده است، مخالف هستند. سعيد جليلي سرپرست تيم مذاكره‌كننده ايران نيز در اين‌باره گـفـت: گـزارش البرادعي ثابت كرد اتهامات وارده به ايـران بي‌اساس است و آقازاده رييس سازمان انرژي اتمي گفته است كه وقتي آژانس همكاري ايران را تأييد مي‌كند، ديگر دليلي ندارد كه پرونده هسته‌اي ايران در شـوراي امـنـيـت بـمـانـد. ايرانيان دوست دارند پرونده هسته‌اي از شوراي امنيت به شوراي حكام بازگردد، حالت تنش ميان ايران و غرب پايان گيرد و تحريم‌ها لـغـو گـردد، امـا بـا حـق وتـوي آمـريـكـا كـه اصـلـي‌ترين مخالف فعاليت هسته‌اي ايران است در شوراي امنيت چه مي‌توان كرد؟ پس از آن‌كه پرونده ايران به شوراي امـنـيـت رفـت، بـازگـشـت آن بـا اجـمـاع 5 عضو دايمي شـوراي امنيت امكان‌پذير است. بنابراين در صورتي كه چهار عضو اين شورا تصميم بگيرند كه اين پرونده به آژانس بازگردد، آمريكا مي‌تواند به تنهايي با استفاده از حق وتو مانع اين كار شود. لذا ايران بايد مشكل را با آمـريـكا حل و فصل كند نه با چين و روسيه كه نشان داده‌انـد كـه احتمالاً در دقيقه 90 بازهم به نفع آمريكا را‡ي خـواهـنـد داد. پـرونـده هـسـتـه‌اي به جايي رسيده اســت كـه بـراي دو طـرف حـيـثـيـتـي گـرديـده اسـت. از يـك‌سـو آمـريـكـا و سـه كـشـور اروپـايـي بـا لـجـاجـت و يك‌دندگي مي‌كوشند از هر ابزاري براي فشار بر ايران اسـتـفـاده كـنند، از سوي ديگر براي ايران هم موضوع كاملاً حيثتي است و به دليل آن‌كه خواست رقيب را كـه تـعـلـيـق غـنـي‌سـازي اسـت نـمـي‌پـذيـرد، نـمـي‌تـوان اميدوار بود با گزارش البرادعي به گفته رييس‌جمهور مـسـألـه پـرونـده هـسـتـه‌اي بـه پـايان راه خود برسد. در چنين شرايطي تعديل مواضع دو طرف، امتيازدهي و امتيازگيري مي‌تواند از بحران ايجاد شده ميان ايران و غـرب بـكـاهـد. در غـيـر اين‌صورت گزارش البرادعي هـــرچــنـــد مــثــبـــت اســـت، امــا نـمــي‌تــوانــد راه‌گـشــا و پايان‌بخش پرونده هسته‌اي ايران باشد.

همشهري

روزنامه همشهري در سرمقاله امروز خود تحت عنوان «عمل گناه‌آلود برخي مسئولان» آورده است: رهبر معظم انقلاب در روزهاي پاياني هفته گذشته در ديدار كارگزاران حج، وحدت و همدلي را نياز مبرم جهان اسلام دانستند و تصريح كردند: فراهم كردن زمينه اختلاف گناه است و كساني كه اين كار را انجام دهند درواقع به برآورده شدن هدف سازمان‌هاي جاسوسي آمريكا و رژيم صهيونيستي كمك كرده‌اند و در پيشگاه الهي نيز به‌شدت مؤاخذه خواهند شد.
مقام معظم رهبري با اقتدا به مشي بنيانگذار جمهوري اسلامي همواره بر وحدت و پرهيز از اختلاف در همه صحنه‌ها توصيه داشتند و خود نيز عامل به آن بوده‌اند و اهميت اين مسئله را تا بدانجا بالا برده‌اند كه سالي را كه در آن قرار داريم به سال «وحدت ملي و انسجام اسلامي» ناميدند.

در بيانات اخير ايشان هم گرچه روي سخن با مسلمانان همه كشورهاي اسلامي است و تأكيد بر پرهيز از اختلافات فرقه‌اي، لكن سفارش به وحدت مقوله‌اي نيست كه افراد و گروه‌هاي داخلي را مشمول آن ندانيم و در صحنه داخلي انذار رهبري مصداقي نداشته باشد.

در اين سخنان دو نكته مهم مورد تأكيد قرار گرفته است؛ يكي گناه شمردن ايجاد زمينه‌هاي اختلاف و برهم زدن وحدت و دوم عمل به وحدت و به اثبات رساندن آن.

هر دو اين سفارشات بايد در صحنه‌ داخلي مورد توجه قرار گيرد و همه مسئولان در هر مقام و رده و تمامي گروه‌ها اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب بايد خود را ملزم به رعايت و عمل به آن بدانند.

با كمال تأسف در هفته‌اي كه گذشت، اظهاراتي را از برخي مسئولان و مقامات كشور شاهد بوديم كه نه‌تنها مصداق وحدت‌بخشي نداشت بلكه منشاء بحث‌ها و اختلافات تازه‌‌اي نيز شد. متأسفانه اين نوع اظهارات را هرازگاهي شاهديم.

اين مسئولان و همه مسئولان كشور بايد بدانند كه اين نوع اظهارات آنان مي‌تواند زمينه‌ساز اختلاف و برهم‌زننده وحدت ملي باشد. توقع طبيعي مردم آن است كه مسئولان عمل به رهنمودهاي رهبري و پرهيز از ايجاد اختلاف را از خود شروع كنند.

مردمسالاري

روزنامه مردمسالاري در سرمقاله امروز تحت عنوان «بهانه اي براي ماندن پرونده در شوراي امنيت نيست» به قلم محمدمهدي شجاعي آورده است: در گزارش جديد البرادعي كه با كمي تاخير عصر پنجشنبه منتشر شد، تقريبا اكثر مسائل باقي مانده مربوط به سانتريفيوژهاي پي 1 و پي 2 و تجهيزات غني سازي اورانيوم حل شده اعلام شد و همچنين آژانس تاييد كرد هيچ گونه انحراف يا اقدام مشكوكي درباره برنامه اتمي كشورمان مشاهده نشده است. اين امر به معناي مقدمه خروج پرونده از شوراي امنيت و برون رفت از بحران اتمي است و براي كشورمان به منزله موقعيت بسيار مناسبي براي عادي سازي روابط با غرب و نجات از گسترش تحريم هاست.

در گزارش البرادعي نكاتي وجود دارد كه به نوعي نشان دهنده تلاش همه جانبه مسئولين مذاكره كننده كشورمان و به نوعي نيز ارائه اطلاعات سازمان هاي اتمي و نظامي و صنعتي است و اين اطلاعات مدت زيادي محرمانه نخواهد ماند و صدها نفر از كارمندان و بازرسان آژانس با مليت هاي مختلف به آنها دسترسي دارند. اين به معني اين است كه بخش زيادي از اطلاعات كشورمان در بخش هاي نظامي و صنايع پيشرفته و حساس، هم اكنون در معرض دسترسي عموم قرار دارد. هر چند ما بارها اعلا م كرده ايم كه به دنبال بمب هسته اي نبوده و نيستيم و از اين جهت انحراف در برنامه هاي صلح آميز هسته اي نيست اما به هر حال كشورمان براي اثبات هر مدرك، حتي ناچار بوده مدارك بسيار زيادي را نيز ارائه كند تا صحت و درستي مدرك مورد نظر ثابت شود و در اين زمينه البرادعي حتي به مكاتبات سري رييس سازمان انرژي اتمي كشورمان با نخست وزير وقت نيز اشاره مي كند و از بررسي صحت آنها توسط تيم هاي بازرسي آژانس خبر مي دهد، كه اين مساله خود نشان دهنده عمق و وسعت اطلاعات ارائه شده است.

حال سوال اين است كه آيا براي همكاري كنوني با آژانس در اين حجم و اندازه چرا همان روزهاي اول بحران اين كار انجام نشد تا مورد هدف تحريم قرار نگيريم و گذشته از آن حال كه اين مساله با اين ابعاداتفاق افتاده آيا نبايد به فكر و برنامه ريزي براي امتيازگيري هاي متقابل از آژانس بپردازيم؟ در شرايط حاضر بهتر است تا مسوولين كشورمان با استفاده مناسب از ابزارهاي تبليغاتي و همچنين ادامه مذاكرات با آژانس پرونده كشورمان را از شوراي امنيت خارج كرده و به آژانس برگردانند تا با طي روال فني و حقوقي لازم، شرايط عادي سازي آن فراهم شده و همچنين تحريم هاي تسليحاتي، بانكي و صنعتي وضع شده عليه كشورمان نيز لغو شود.

 

ارسال به دوستان
درخشش نوابغ ایرانی در ترکیه؛ دو نشان طلای جهان بر گردن شطرنج‌بازان نوجوان ایران وداع بدمینتون‌باز ایران با جام قزاقستان؛ «علی حیاتی» در مرحله یک‌هشتم نهایی متوقف شد رونمایی از آنونس رسمی سریال «مو به مو»؛ درام جدید پرویز شهبازی در آستانه انتشار (+فیلم) انتصاب سعید اوحدی به سمت مشاور رئیس‌جمهور در امور ایثارگران جزییات دو آلبوم منتشر نشده استاد شجریان انتقام انزلی‌چی‌ها در سن‌سیروس؛ ملوان با درخشش رمضانی راهی یک‌چهارم نهایی شد اشارۀ پمپئو به کدام اپوزیسیون است؟ مقصران جدید خشکسالی!  شکست تجاری عربستان در سوپرجام ایتالیا؛ فینال ناپولی-بولونیا بدون مشتری! استایل پاییزی و متفاوت «آذین رئوف» در طبیعت گیلان؛ تلفیق رنگ و هنر در دل جنگل (عکس) فرار چلسی از شکست در خانه کلاغ‌ها؛ تقسیم امتیازات در شب درخشان جیمز و پدرو انتخاب‌های منتقد سرشناس سینمایی مجله «گاردین» برای سال ۲۰۲۵ پاسخ کنایه‌آمیز کریم باقری به بیانیه تراکتور؛ «آن زمان که در تبریز به من و دایی توهین شد، خجالت کشیدم» پرش پرسپولیس به رتبه دوم با متد برزیلی؛ آمار خیره‌کننده اوسمار علیرغم افت هجومی کاهش قیمت لبنیات با مصوبه جدید شیر خام
نظرسنجی
طنز «مهران مدیری» را بیشتر دوست دارید یا طنز «رضا عطاران» را؟