تصاویر منتشر شده از قربانیان این حمله شیمیایی نشان می دهد صدها نفر از انسان ها به دنبال استنشاق گازهای سمی، کشته و زخمی شده اند. جنازه کشته شدگان که شمار زیادی از آنها زن و کودک هستند برخلاف تصاویر معمول از قربانیان سوری، بدون کمترین نشانه ای از زخم و خون بر بدن، ردیف به ردیف در کف بیمارستان ها مشاهده می شوند تا صحنه هایی خوف ناک تر از گذشته ترسیم شود. تصاویر زخمی ها هم چیزی کمتر از مردگان ندارد. دختری کوچک که در ترس از مرگ، فریاد می کشد که نمی خواهد بمیرد و پزشک مربوطه سعی می کند با گفتن این عبارت که "تو نمی میری" وی را آرم کند.
تصویری از قربانیان بمباران شیمیایی عراق علیه سردشت در سال 1367
ایران در آن مقطع به شدت از قدرت های منطقه ای و جهانی به حق ، انتقاد می کرد که چرا به دلیل مصلحت های سیاسی و بین المللی، از کنش و واکنش جدی و قابل قبول برای جلوگیری از بروز چنین حملاتی از سوی حکومت وقت عراق خودداری می کردند بلکه حتی به مرگ جمعی انسان ها را هم در چارچوب های بلوک بندی و صف بندی های منطقه ای نگاه می کردند.
ایران نه تنها بخشی از شهروندان نظامی و غیرنظامی اش دچار حملات شیمیایی شدند بلکه تجربه ای به طول چند دهه از تعامل با بیماران شیمیایی را در کارنامه خود دارد.
به همین دلیل است که کشته و زخمی شدن شماری از انسان ها به دلیل حمله شیمیایی در هر منطقه ای از جهان، برای مردم ایران معنی دیگری دارد و نمی توان احساسات مردم ایران و دیگر کشورها را درباره حمله شیمیایی، یکسان دانست همانطور که به دلیل حمله اتمی به دو شهر هیروشیما و ناگاساکی در سال 1945 و حادثه در نیروگاه اتمی فوکوشیما در سال 2011، مردم ژاپن هم اکنون نسبت به مردم دیگر کشورها درباره وقوع هر حادثه هسته ای در هر جای جهان، احساس متفاوتی دارند.
حال که
منطقه خاورمیانه دوباره شاهد چنین حمله ای
است برای ایران و ایرانیان بیش از دیگران خاطره حملات شیمیایی زنده می شود و دقیقا
به همین دلیل است که از مقامات ایرانی انتظار می رود در کنار مناسبات معمول در روابط بین
المللی و دیپلماتیک و لحاظ منافع ملی، واکنشی انسانی نسبت به حمله شیمیایی و قربانیان آن داشته باشد
و فارغ از این که عامل حملات چه طرفی بوده است از تمامی پتانسیل خود برای رسیدگی به مجروحان شیمیایی و جلوگیری از تکرار چنین
حملاتی اقداماتی را استفاده کند.