۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۴
کد خبر ۲۹۸۶۵۷
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۶ - ۱۶-۰۷-۱۳۹۲
کد ۲۹۸۶۵۷
انتشار: ۰۸:۳۶ - ۱۶-۰۷-۱۳۹۲
از درس های مدرسه چه آموخته ایم؟

دانش آموزان تبلت به دست و سیستم کهنه آموزشی

نباید فراموش کنیم که حالا ما با نسلی از دانش آموزان سر و کار داریم که نسل آی‌پد و تبلت به دست هستند، دانش اموزانی که سوادشان حداقل در حوزه فن آوری و تکنولوژی های جدید چندین برابر معلمانشان است، به همین دلیل باید در درس ها و روش‌های قبلی مدارس تجدید نظر کنیم
عصر ایران، صدرا محقق: اشتباه است اگر نتیجه آن همه کتاب درسی دوران مدرسه را از "بابا آب داد"ِ معروف تا آن روز که مدرک دیپلم با مهر قبولی زدند زیر بغل مان که یعنی "مدرسه تمام خداحافظِ شما”، فقط یادگرفتن سواد خواندن و نوشتن و جمع و تفریق بدانیم. چه آن "بابا آب داد" چه درس های دیگر، همه در دل شان غیر از آشنایی ما با خواندن و نوشتن نکته هایی داشت که خیلی هایشان هنوز با ماست.

خیلی از ما از کبرای کتاب دوم دبستان یاد گرفتیم بیشتر و بهتر مواظب کتاب ها و وسایلمان باشیم و با چوپان دروغ گویی که " گاه گاه بی سبب فریاد می کرد گرگ آمد گرگ آمد " و مردم روستا را سر کار می گذاشت آموختیم که با دروغ گفتن به مردم شاید کمی به ما خوش بگذرد اما قطعأ عاقبت خوشی ندارد.

همین طور از داستان دو کاج توجه به همنوع را، از شعر من یار مهربان اهمیت خواندن کتاب را، از حسنک کجایی لزوم رسیدگی به حیوانات را، از کوکب خانم میهمان نوازی را از دهقان فداکار و پطروس فداکاری را و ... اما باید پرسید چه مقدار از این مفاهیم در زندگی واقعی به کارمان آمد و دردی از ما دوا کرد؟ همین سوال را با یک کارشناس مسائل آموزشی در میان گذاشتیم.

مرتضی نظری کارشناس مسائل آموزشی در رابطه با این موضوع که آموختن درس‌های کتاب مدرسه در مجموعه چه تاثیری بر زندگی اجتماعی افراد می گذارد، به عصرایران می گوید: " بر اساس تعاریف آموزش و پرورش در دنیای جدید در حال حاضر حدود 15 نوع سواد داریم، از جمله آنها می توان به سواد زیست محیطی، سواد فن آوری، سواد شهروندی، سواد سلامت، سواد تاریخی و ... اشاره کرد. در دنیای جدید سواد فقط توانایی خواندن و نوشتن و ضرب و منها نیست. اینها را کارشناسان برجسته جهانی در یونسکو و دیگر نهادی آموزشی معتبر بین المللی تعیین و تایید کرده اند. بر این اساس شهروند هزار سوم باید مجهز به این سوادها باشد."

این کارشناس مسائل آموزشی در ادامه می افزاید: " اینکه در جامعه ما افراد بسیاری دیده می شوند که به لحاظ سطح تحصیلات مدارک لیسانس و فوق لیسانس و دکترا دارند اما نحوه برخورد با جنگل و محیط زیست را نمی دانند، توانایی کار با کامپیوتر و فرستادن ایمیل را بلد نیستند، درباره میراث فرهنگی و اهمیت آن و یا حداقلهایی از دانش سلامت آگاه نیستند، نشان دهنده این است که درس های مدارس ما این سوادها را به افراد آموزش نداده  است."

نظری در ادامه با تاکید بر لزوم در نظر داشتن شاخص های جهانی در حوزه مسائل آموزشی می گوید: " نظام آموزشی و درسهای مدارس ما بچه ها را برای زدگی در دنیای جدید مهیا نمی کند. چندسال پیش دفتر توسعه سازمان ملل تعریفی از انسان توسعه یافته ارائه داد که بر اساس آن گفته می شد انسان زمانی توسعه یافته می شود که دامنه و قدرت انتخاب داشته باشد. یعنی انسان توسعه یافته کسی است که بتواند انتخابهای بیشتری داشته باشد، کسی که بتواند لباسش را، دولتمردان حکومتش را، سبک زندگی اش و... را خودش انتخاب کنند. اما این در حالی است که ما در مدارس به جای بچه ها فکر می کنیم، به جای آنها لباس انتخاب می کنیم بدون اینکه تفاوت های فردی آنها را در نظر بگیریم. طبیعیتأ دانش اموزانی که از همان ابتدا حتی در مسائل شخصی قدرت انتخاب نداشت در دوره بزرگسالی استقلال به معنای دقیق و درست نخواهد داشت."

نظری در ادامه تصریح می کند : " البته و خوشبختانه چند سالی است که برخی از کتاب های مدارس و درس ها  به لحاظ محتوا بهتر شده است اما آنچه در این جا اهمیت دارد روش تدریس انتخابی است. در صورتی که اگر بهترین کتاب را دست معلم بدهیم اما شیوه آموزشی استاندارد نباشد نتیجه چندانی نخواهیم گرفت. چون مهم آن کتاب نیست بلکه معلم و شیوه تعلیم مهم است. برخی کتاب ها خیلی هم خوب است و دانش آموز را برای زندگی آماده می کند مثل کتاب "مهارت های زندگی" که مدتی است تدریس می شود، اما وقتی روش تدریس و مدیریت درست نباشد و مبتنی بر سخنرانی معلم است و دانش آموزان فقط باید گوش بدهند نتیجه مطلوبی از آن نخواهیم گرفت."

این کارشناس مسائل آموزشی در انتها تاکید می کند:  نباید فراموش کنیم که حالا ما با نسلی از دانش آموزان سر و کار داریم که نسل آی‌پد و تبلت به دست هستند، دانش اموزانی که سوادشان حداقل در حوزه فن آوری و تکنولوژی های جدید چندین برابر معلمانشان است، به همین دلیل باید در درس ها و روش‌های قبلی مدارس تجدید نظر کنیم."

علاوه بر گفته های این کارشناس به خصوص در رابطه با نسل جدید دانش آموزان، آمار هم گواهی می دهند که در کشورمان نسبت جمعیت شهرنشین به روستانشین بین سال های 65 تا 90 از نسبت حدودی 50 ، 50 به حدود 70 به 30 درصد رسیده و این یعنی تغییر فراوان سطح و شیوه زندگی بخش های بسیاری از مردم. با این وجود همراستای این تغییر بزرگ در زندگی اجتماعی مردم ایران، شیوه های آموزش و الگوهای کتاب های درسی عوض نشده است.

البته حالی چند سالی است برخی از داستان ها و شخصیت های کتاب های درسی تغییراتی به خود دیده اند و جای انها را چهره های جدید گرفته اند اما هر چه هست کلیت ماجرا و شیوه های آموزش برای کودکان متولد دهه 80  که این روزها دوباره تازه سر کلاس های درس نشسته اند هنوز همان است که کودکان دهه 60 با آن دانش آموز شدند و این یعنی کهنه بودن شیوه آموزش.

علاوه بر این هنوز جای خالی کار عملی، گروهی، هنری و ورزشی به صورت استاندارد جز در حد ساعت های فوق برنامه و غیر جدی در مدارس ما خالی است و هنوز معلم مثل مکتب‌دار جلوی تخته کلاس می ایستد و حرف بزند و دانش آموز فقط باید گوش کند.

البته و خوشبختانه، چند سالی است آموزش و پرورش برنامه‌ریزی‌هایی در حال انجام دارد که بر اساس آن قرار است تا آخر برنامه پنجم توسعه یعنی سال 94 همه مدارس کشور هوشمند شده و به کامپیوتر مجهز شوند. همچنین تعدادی از کتاب های درسی را تغییر داده و علاوه بر این هزینه بسیاری صرف ترویج ورزش هایی مثل شنا، ژیمناستیک، پینگ‌پنگ، دو و میدانی و ... در مدارس کرده در حدی که در پایه های اول تا ششم ابتدایی برخی از این ورزش ها را اجباری کرده اند.

تردیدی نیست در صورت تحقق کامل این وعده های جدید، دانش اموزان نسل نو فارغ از شیوه های سنتی آموزش، دانش آموزانی مهیا برای زندگی نوین خواهند بود، با این حال باید منتظر ماند و دید نسل برآمده از مدارس هوشمند، کتابهای جدید و ورزش های مدرنی مثل ژیمناستیک و شنا چه نسلی خواهند شد و آیا وقتی بزرگ شدند از شیوه آموزش خود تمجید خواهند کرد؟
ارسال به دوستان
وبگردی