۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۴
کد خبر ۳۰۶۹۰۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۲ - ۱۳-۰۹-۱۳۹۲
کد ۳۰۶۹۰۹
انتشار: ۰۸:۵۲ - ۱۳-۰۹-۱۳۹۲

شکست خوردگان انتخابات 92 را به حاشیه نرانید

پانزده سال پیش، سعید حجاریان در تحلیل واقعه دوم خرداد 1376، بر لزوم توجه به وزن سیاسی 7 میلیون شهروندی که به رقیب خاتمی رأی داده بودند، تأکید نمود و نسبت به فراموش کردن این بخش از جامعه در سال های آینده هشدار داد.
عصر ایران ؛ امیرحسین اصطباری - تا جایی که در خاطره ها مانده است ، پانزده سال پیش، سعید حجاریان در تحلیل واقعه دوم خرداد 1376، بر لزوم توجه به وزن سیاسی 7 میلیون شهروندی که به رقیب سیدمحمد خاتمی یعنی علی اکبر ناطق نوری رأی داده بودند، تأکید نمود و نسبت به فراموش کردن این بخش از جامعه در سال های آینده هشدار داد.

به اعتقاد او سرمستی اصلاح طلبان از پیروزی قاطع در برابر اصول گرایان و باور به این مسأله که مخالفان اصلاحات با موفقیت به حاشیه رانده شده اند، می توانست عواقب خطرناکی را در طول سالیان آتی برای اصلاحات در پی داشته باشد. شاهد عینی این عواقب، ترور شخص سعید حجاریان توسط گروه های تندرو محافظه کار بود. چندسال گذشت و سپس، حاشیه به متن آمد.

کم اهمیت شمردن آن 7 میلیون، منجر به پیروزی باورنکردنی محموداحمدی نژاد در انتخابات 1384 در برابر رقبایی چون هاشمی رفسنجانی و یا محمدباقر قالیباف شد. روز اعلام نتایج انتخابات سوم تیر 1384 ،طرفداران سینه چاک احمدی نژاد سوار بر موتورسیکلت ها، سرمستی اصلاح طلبان در سال 1376 را این بار در سال 1384 جبران می کردند. خنده ها و فریادهایی شنیده می شد که از تخلیه خشم به حاشیه رانده شدن در طول 8 سال دولت خاتمی حکایت می کرد.

با آمدن احمدی نژاد، بخش دیگری از جامعه – که به نظر می رسد به لحاظ جمعیتی در اکثریت قرار دارد – برای 8 سال دیگر به حاشیه رانده شد. با این وجود، انتخابات امسال فرصتی برای حضور دوباره تفکر سیاسی اصلاح طلبی در کنار تفکری که به اصطلاح اعتدال گرا خوانده می شود، در متن ساختار تصمیم سازی حکومت فراهم آورد.



امروز به نظر می رسد هیچ کس بیش از مردمی که به حسن روحانی برای تغییر در سیاست های کلان کشور رأی دادند، از توافق ژنو برسر مناقشه اتمی ایران و غرب خوشحال نیست. لیکن در این میان عده ای نیز فراموش شده اند: همانانی که در انتخابات پشت سر سعید جلیلی ایستادند و از حامیان سینه چاک محمود احمدی نژاد بودند. عده ای که احساس می کنند دوباره به حاشیه رانده می شوند، دولت سیاستی در جهت مخالف نظرات آن ها پیش گرفته است و انتقاداتی هم نسبت به موافقتنامه هسته ای در ژنو دارند.

طرفداران جناح اصولگرا در وبلاگ های خود – که بهترین نمود افکار آزاد و بدون سانسور نویسندگان آنها است – موافقتنامه ژنو را به قرارداد ترکمانچای تشبیه کرده اند. از نظر آنها حجم امتیازات اعطاء شده به غرب در برابر امتیازات کسب شده در مذاکرات، در کنار تناقض اظهارات وزرای خارجه ایران و آمریکا درباره به رسمیت شناخته شدن حق ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای در متن موافقتنامه ژنو، تردیدهایی را نه فقط در میان اصولگرایان که در میان دیگر اقشار جامعه نیز تقویت کرده است. در عین حال این منتقدان، فراموش می کنند که محدودیت های موجود در مذاکرات ایران و غرب برای گرفتن امتیازات بیشتر، ناشی از بلندپروازی های غیرمتعهدانه دولت احمدی نژاد در طول 8 سال گذشته در عرصه بین المللی بود.

آنچه در اینجا مهم به نظر می رسد، آن است که اصولگرایان تندرو امروز از نگاه خود در حال تجربه دوران تلخ زمامداری اصلاح طلبان و به حاشیه رانده شدن اعتقاداتشان هستند. جدا از انتقادات کسانی که به دلیل احتمال از دست رفتن منافعشان با تلاش های دیپلماتیک دولت فعلی مخالفت می ورزند، بسیاری از انتقادات مطرح شده به توافق ژنو از سر اعتقاد به نظام اسلامی و یا منافع ملی کشور است. به همین دلیل منتقدان به اصولگرایان منحصر نیستند و در میان اپوزیسیون و یا حتی طرفداران اصلاحات نیز چنین افرادی مشاهده می شوند.

مسلماً راضی ساختن تمامی اقشار جامعه با تمایلات سیاسی متنوع کاری غیر ممکن است، اماانتقادات موجود پاسخ هایی اقناع کننده دارند که باید به روشنی توسط دولت و حامیان دولت ابراز شوند.
بعید نیست که فاتحان انتخابات 1392، سرمست از پیروزی و موفقیت دیپلماتیک دولت منتخب خود – که از نگاه مخالفان یک شکست و باج دهی دیپلماتیک به حساب می آید – در روزهای آتی الزامی برای پاسخگویی به مخالفان این موافقتنامه چه از جناح اصولگرا و چه از میان اصلاح طلبان و یا رأی های خاموش و حتی اپوزیسیون خارج از کشور نبینند.

در این صورت می توان با یادآوری وقایع پس از دوم خرداد 1376، اینگونه حدس زد که فروکش کردن موقتی انتقادات اصولگرایان – آنان که اعتقاداتشان به حاشیه رانده شده است – نسبت به موافقتنامه ژنو که ناشی از حمایت رهبری از موفقیت دولت در مذاکرات هسته ای است، نه تنها پدیده ای نیک نیست بلکه حاکی از فروکش کردن آتشی سهمگین در زیر خاکستر است.

با در نظر گرفتن تفاوت 180 درجه ای مواضع سعید جلیلی در مقایسه با محمدجواد ظریف در مذاکره با غرب، توافقنامه ژنو به پیروزی یک تفکر سیاسی بر یک تفکر سیاسی دیگر برای اداره کشور معنا می شود.
گرچه پیروزی یک تدبیر بر تدبیری دیگر امری طبیعی در تحولات سیاسی و اجتماعی است اما به حاشیه رانده شدن یک تفکر سیاسی زنده، آینده تفکر غالب را به خطر می اندازد.
گزینه عقلانی آن است که تفکرغالب احساس به حاشیه رانده شدن تفکر مغلوب را بزداید و فضایی به وجود آورد که در آن تفکر سیاسی مغلوب باور کند که صدایش شنیده می شود. اگر اصلاح طلبان و اعتدال گرایان بازهم هشت سال بدون توجه به مخالفانشان به راه خود بروند، سربرآوردن احمدی نژادی دیگر در دهه آینده بعید نخواهد بود.




ارسال به دوستان
وبگردی