![]() |
"جرج بوش" پس از واقعه 11سپتامبر گفته بود:اینک جنگ صلیبی جدید بین مسلمانان و مسیحیان آغاز شده است .
درست در پنجمین سالگشت آن سخن جنجالی ، "پاپ" همان سخن را به گونه ای عیان تر و بی پرواتر بر زبان می راند تا قطعات "پازل" تکمیل تر شود و اسلام و مسیحیت ، یک گام بلند دیگر به تقابل نزدیک تر شوند؛ تقابلی که هیچ کدام از پیروان ادیان الهی از آن سود نخواهند برد ، هرچند که گروهی معتقدند تندروهای یهودی در آرزوی تضعیف هر دو دین به نفع یهود و مشخصا قرائت صهیونیستی آن هستند .
هر چند اظهارات موهن "پاپ بندیکت شانزدهم" به هیچ روی مورد پذیرش عقل سلیم و سنت واتیکان _ به ویژه در چهل سال اخیر _ نبوده است ،ولی این ، یک خطای راهبری خواهد بود اگر به سخنان پاپ ، به طور منفرد و جدای از یک جریان به هم پیوسته بنگریم و در نهایت آن را محصول یک غفلت یا بروز یک دیدگاه شخصی بدانیم .
...به هر روی ، اگر از روزمرگی ها ، فاصله بگیریم و از زاویه دید بالاتری به ماجرا بنگریم درخواهیم یافت که جریان احیای جنگ های صلیبی تا کنون به خوبی پیش آمده و در ساماندهی افکار عمومی غرب علیه اسلام ، عملکردی قرین توفیق داشته است .
این حرکت، در ایستگاه جدید خود به واتیکان رسده است و این ، نشانه خوبی نیست ، چه آنکه وقتی عالی ترین مقام رسمی جهان مسیحیت ، چنین بی پروا علیه یکی از ادیان آسمانی سخن می گوید ، معنایش این است که احیاگران پروژه جنگ های صلیبی ، بی پرواتر شده اند.
البته ، به نظر می رسد ، واتیکان هنوز نقش نهایی خود را در این سناریو ایفا نکرده است ؛ پاپ در سخنان اخیر خود ، ترجیح داد مکنونات قلبی خود را در قالب یک نقل قول از يکی از امپراتوران بيزانس (روم شرقی) در باره اسلام و حضرت محمد (ص) بیان کند و به نقل از او پامبر اسلام را به خشونت ورزی و رویکردهای غیر انسانی متهم کند.
بی گمان ازگر این روند ادامه یابد ، دور نخواهد بود روزی که شمشیر ها از رو بسته شود و پاپ برای حمله به اسلام آنقدر جرات بیابد که از امپراتوران قرن های گذشته بی نیاز باشد.
..."پاپ ژان پل دوم" که بندیکت به جای او نشسته است ، بسیار پخته تر و منطقی تر رفتار می کرد و در تعامل با ادیان الهی _ چه اسلام و چه یهود _ با احترام و وقار عمل می کرد . او حتی قرآن را بوسید تا این پیام را به صریح ترین شکل ممکن بیان کند که دوره همدلی خداپرستان فرا رسیده است ولی بندیکت، به طرز غیر مسوولانه ای در حال پنبه کردن تمام رشته های سلف خویش است تا در تاریخ کلیسا از او به عنوان جانشینی ناخلف یاد شود .
متن کامل را در ستون یادداشت بخوانید.