۰۱ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۱ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۲۷۰۰
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۵ - ۱۲-۱۰-۱۳۸۶
کد ۳۲۷۰۰
انتشار: ۱۶:۵۵ - ۱۲-۱۰-۱۳۸۶

اينجا آخر خط نيست

شهردار شهر مردگان

محبوبه خوانساري:22 سالي هست كه هر روز مرگ را از نزديك مي‌بيند و رفتن زندگي را هم؛ زندگي از دنياي فاني و زاده شدن زندگي ديگري در دنياي باقي.

چوب خط‌هاي فعاليت‌هاي محمود رضاييان، مديرعامل سازمان بهشت زهرا (س) در شهرداري تهران از 40 سال گذشته و در همه اين سال‌ها بيشترين روزها را همين جا پشت قبرهاي دور و نزديك شهر مردگان،سپري كرده است. مديرعامل بهشت زهرا(س) را مي‌توان پشت قطعه يك، جايي كه اين روزها ديگر سبز سبز است چند ساعتي به حرف گرفت و از ناگفته‌هايي پرسيد و شنيدني‌هايي را شنيد كه او را در همه اين سال‌هاي طولاني در آرامش و هياهوي هر روزه اين شهر ماندگار كرده است. جايي كه با او تا اذان ظهر به گفت و گو مي‌نشينيم و دعوت او به نهار را با اين تلنگر كه مي‌گويد: «مانند بعضي‌ها كه غذا خوردن در اين مكان را بد مي‌دانند، نباشيم»، مي‌پذيريم. رضاييان از گفته‌ها و ناگفته‌هاي شهر همانطور كه در محضر مردگان قطعه يك قدم مي‌زند، سخن مي‌گويد، جايي كه سايه درختان كاج، قبرها را در آرامش فرو برده است. براي رضاييان بهشت زهرا (س) نه يك قبرستان با شهرونداني فراموش شده و نه آخر خط زندگي كه ورود به آن به مثابه ورود به دروازه دنياي باقي است.

فعاليت شما در بخش‌هاي مختلف شهرداري تهران تا پيش از رفتن به سازمان بهشت زهرا(س) بسيار كوتاه‌مدت بود اما از 22 سال قبل در اين سازمان باقي مانده‌ايد، راز اين ماندگاري چيست؟

سال 1364 كه به بهشت زهرا(س) منتقل شدم،كشوردر بحبوحه جنگ قرار داشت. در آن زمان دانشجو بودم.با انتقالم به سازمان بهشت زهرا(س) و با توجه به جو آن روز كشور، داوطلب رفتن به جبهه‌ها بودم اما در نهايت به عنوان خدمت در پشت جبهه به سازمان بهشت زهرا(س) منتقل شدم تا امور مربوط به شهدا را انجام دهم كه علاقه به شهدا و خانواده‌هاي آنها من را در اين مكان ماندگار كرد. بعد از جنگ برنامه‌اي پيش آمد كه به جاي ديگر منتقل شوم اما خودم به هيچ عنوان استقبال نكردم.

قبول داريد كه اين مكان براي خودش تبديل به يك شهر شده است؟

اين موضوع يك واقعيت است چراكه تمام اتفاق‌هايي كه در يك كلانشهري مانند تهران مي‌افتد به صورت مختصر‌تر و كوچك‌تر در بهشت زهرا(س) رخ مي‌دهد. به اعتقاد من شناسنامه و هويت تهران اينجاست و به اين دليل بايد گورستان‌هاي شهر حفظ شوند. بهشت زهراي تهران گورستان ملي كشور است چراكه در اينجا 30 هزار شهيد مدفون هستند و بيش از يك ميليون و 300 هزار متوفي در اين مكان آرميده‌اند.

اگر عنوان شود كه شما شهردار شهر مردگان هستيد، ناراحت نمي‌شويد؟

هيچ چيز من را ناراحت نمي‌كند. به هر حال اين موضوع براي من توفيق خدمت در اين مكان مقدس است.اينجا مكان مقدسي است. بهشت زهرا(س) مدت‌هاست كه از حالت گورستان خارج شده است. من اينجا را گورستان يا قبرستان نمي‌دانم. اينجا قطعا گلزار شهداست، به اين دليل كه مثلا اگر در مكاني يك يا دو شهيد آرميده باشند آن فضا، فضايي روحاني و نوراني است تا برسد به اينجا كه بيش از 30 هزار شهيد دارد. بسياري از اين شهدا قبل از اينكه به شهادت برسند و قبل از اينكه به خط مقدم بروند، آگاهانه پلاك‌هاي خود را در اروند رود رها كردند تا اگر شهيد شدند، به عنوان شهيد گمنام شناخته شوند. همه آنها اينجا آرميده‌اند. بنابراين فكر مي‌كنم توفيقي نصيب من شده و براي اين موضع هميشه خدا را شاكر هستم ضمن اينكه مردمي كه به اينجا مراجعه مي‌كنند متالم هستند و در يك شرايط عادي قرار ندارند و حال اگر بتوانم به چنين افرادي كه كمك به آنها واجب كفايي است، خدمتي كنم براي من كفايت مي‌كند بنابراين ازاينكه گفته شود من شهردار شهر مردگان هستم ناراحت نمي‌شوم بلكه خوشحالم هم مي‌كند.

بيش از بيست سال است كه شما در سازمان بهشت زهرا (س)هستيد، كدام خاطره از مجموعه خاطراتي كه در اين دو دهه داشتيد، در خاطرتان حك شده است؟

زمان جنگ خيلي اتفاق‌ها روي داد و خاطرات مفصلي را براي من ايجاد كرد. روزي در بحبوحه جنگ، مادري را در ساختمان اداري بهشت زهرا(س) ديدم كه مي‌خواست وارد قطعه شهدا شود. اين مادر را سوار ماشينم كردم تا به قطعه شهدا برسانم. در مسير با خود خاطراتش با فرزند شهيدش كه تنها فرزندش هم بود را زمزمه مي‌كرد. به هر حال اين شهيد سنش را با انگشتي كه مادرش زير برگه زده بود زياد كرده تا به جبهه‌ها برود و بعد از پنج سال شهيد شده بود. آن روز اين مادر مي‌خواست سر قبر فرزند شهيدش برود. با توجه به شرحي كه مادر شهيد درباره فرزندش داده بود، وقتي با عكس شهيد روبه‌رو شدم، واقعا جذب شدم و در آن لحظه احساس كردم اين زيباترين عكسي است كه از يك شهيد مي‌بينم. فرداي آن روز به دليل اينكه قبر يكي از دوستانم در همان نزديكي بود به همراه خانواده راهي مزار شهدا شديم كه باز مادرشهيد را ديدم. در همان روز به همسرم گفتم كه به نظر نمي‌آيد اين فرد مادر شهيد باشد و حس دروني‌ام مي‌گفت كه مادر بزرگش است. اين موضوع تمام شد اما همان شب در عالم خواب خود شهيد به سراغم آمد و با من صحبت كرد و گفت كه آن فرد مادرش است.اين براي من خيلي شيرين بود كه همان شب آن شهيد به خواب من بيايد و با من درباره اشتباهي كه مرتكب شده بودم صحبت كند. شايد يكي از نقاط عطف ماندگاري من در بهشت زهرا(س) همين ماجرا بود.

بهشت زهرا قطعات زيادي دارد كه برخي آبادتر و برخي به دليل گذشت سال‌هاي بيشتري از عمرشان زيباترند، زيباترين قطعه از نظر شما كدام قطعه بهشت زهرا(س) است؟

اگر ظاهر مسائل را در نظر نگيرم، قطعا قطعه شهداي گمنام زيباترين قطعه است. هنگامي كه هر فردي وارد قطعه شهداي گمنام مي‌شود، حالت روحاني و عرفاني او را جذب مي‌كند. احساسم اين است كه آدمي هر موقع مشكلي دارد، وارد اين محيط شود و اين شهدا را در پيشگاه خداوند واسطه قرار دهد چراكه اينها پاك و معصوم شهيد شدند و خيلي از آنها گمنام رفتند، چون همين‌طور مي‌خواستند. بعد از خاطره‌اي كه براي من در اين سال‌ها پيش آمد، هر روز قبل از رفتن به دفترم به قطعات شهدا مي‌روم. اين موضوع استثنا ندارد. هر روز كه وارد بهشت زهرا(س) مي‌شوم مسيراول من قطعه شهداي گمنام است.

تفاوت‌ها و شباهت‌هاي اين شهر با شهري كه در كنارش قرار گرفته و معروف به شهر زنده‌هاست چيست؟

اگر مسائل دنيوي را كنار بگذاريم تفاوت بسيار زيادي را شاهد هستيم چراكه واقعيت اين است كه همه آمده‌ايم كه برويم و هيچ كدام ماندگار نيستيم. تفاوتش اين است كه اينجا با واقعيت‌هاي زندگي نزديك‌تر است. روايت داريم، در شرايطي كه خيلي ناراحت و نگران هستيد به قبرستان مراجعه كنيد و در مقابل در زماني‌كه خيلي شاد هستيد هم سري به قبرستان بزنيد. اين روايت به اين دليل است كه تلنگري باشد تا يادمان بيايد كه اين دنيا محل گذر است. زندگي شهري، ما را درگير مسائلي كرده كه از خيلي چيزها غافل شديم اما وقتي به اين محيط ورود پيدا مي‌كنيم به‌طور ناخودآگاه از مسائل زندگي روزمره غافل مي‌شويم. بعضي‌ها اينجا را آخر خط مي‌دانند اما من مي‌گويم اول خط چون به هر حال ابتداي دنياي باقي اينجاست. دراينجا خبري از جنجال‌هاي دنياي مادي نيست اما شباهت‌هايي هم از نظر ظاهري با شهر زنده‌ها دارد.

نخستين فردي كه در اينجا دفن شده چه كسي است و در چه سالي دفن شده است؟

در سال 1345 براي نخستين بار كلنگ بهشت زهرا(س) به زمين زده شد و در سال 1349 آمادگي دفن را پيدا كرد. نخستين فرد دفن شده در نزديكي ساختمان اداري بهشت زهرا(س) قرار دارد كه در 27 تير 1349 در قطعه يك،رديف يك و شماره يك دفن شد. نام او محمد تقي خيال بود.

با وجود دغدغه‌هاي فراوان زندگي شهري، آيا بايد دغدغه مسكن ابدي را هم داشت؟

من دغدغه اين را دارم كه آينده گورستان تهران كجاست. اين مشكل اساسي شهرمان است كه بايد هرچه سريع‌تر برطرف شود. البته از 10 سال پيش تاكنون پيگير اين موضوع هستم چراكه ابرشهري مانند تهران كه در قانون هم تعريف كاملي از آن به عنوان يك كلانشهر نداريم با اين مشكل روبه‌رو است. در قانون از ده،روستا، شهر و شهرستان تعريف وجود دارد اما تعريفي از كلانشهر وجود ندارد كه بايد اين خلأ قانوني اصلاح شود و براي كلانشهري مانند تهران كه بي‌رويه يا با رويه توسعه داشته، يك فكر اساسي صورت گيرد. امروز يكي از مشكلات عمده سازمان بهشت زهرا(س) بودن اين گورستان دور از دسترس مردم است چراكه بين 5 تا 50 كيلومترفاصله بين بهشت زهرا(س) با منازل مسكوني وجود دارد.معتقدم كه متوفي رو زمين نمي‌ماند و دفن مي‌شود ولي اين ما هستيم كه بايد برنامه‌ريزي كنيم و براي گورستان آينده تهران چاره‌اي بينديشيم. تهران هشت ميليون جمعيت دارد اما تنها گورستان رسمي‌اش همين گلزار شهداي بهشت زهرا(س) است. ما پيش‌بيني مي‌كنيم كه حداقل مشابه بهشت زهرا(س) به چهار گورستان ديگر هم نياز داريم تا براي هميشه مشكل كلانشهر تهران از نظر دفن اموات برطرف شود. مسوولان بايد به كمك ما بيايند. زمين را امروز در اختيار ما بگذارند تا آبادش كنيم. اعتقاد داريم كه گورستان بايد محل تردد مردم باشد يعني به گونه‌اي طراحي شود كه در هر محله‌اي حداقل هفته‌اي يك يا دو روز مردم به‌طور گذري از آن محل عبور كنند بنابراين گورستان را مي‌توان در قالب يك پارك زيبا طراحي كرد.

گفته مي‌شود اينجا هم شمال شهر – جنوب شهر دارد.دليل تفاوت بسيار زياد درقيمت قبر چيست؟

بهشت زهرا(س) هيچ رديف بودجه‌اي ندارد بنابراين بخشي از درآمدهاي خود را از فروش قبر تامين مي‌كند با اين حال روزانه چيزي بين 130 تا 150 نفر متوفي در بهشت زهرا(س) دفن مي‌شوند كه نيمي از آنها خواستار استفاده از قبور يك طبقه رايگان در قطعات روز هستند. اين افراد تنها 50 هزار تومان بابت خدمات كفن و دفن پرداخت مي‌كنند كه البته با 50 درصد تخفيفي هم كه داده مي‌شود مي‌توان اين خدمات را به نوعي رايگان عنوان كرد درحالي‌كه قيمت تمام شده اين خدمات براي سازمان بهشت زهرا(س) 100 هزار تومان در مي‌آيد. بنابراين هزينه واگذاري قبور رايگان از طريق فروش قبر در قطعات قديمي‌تر كه بين يك تا 10 ميليون تومان قيمت دارند تامين مي‌شود. البته تنها افرادي كه وسع مالي خوبي ندارند از مشتريان قبرهاي رايگان ما نيستند بلكه بسياري از افراد ثروتمند جامعه ترجيح مي‌دهند متوفي خود را در قبرهاي رايگان دفن كنند. همچنين براي جلوگيري از دلالي و واسطه‌گري افراد سودجو، خريد و فروش قبر مدتي است ممنوع شده و به سبب نظام‌مند شدن ثبت قبور هيچ‌گونه بازار سياهي نمي‌تواند در اين زمينه وجود داشته باشد.

قيمت آرامگاه‌هاي خانوادگي كه سر به فلك مي‌زند...

نخستين آرامگاه خانوادگي در همان سال‌هاي ابتدايي احداث بهشت زهرا (س) ساخته شد كه قيمت آن در سال 1349، 10هزار تومان بود كه رقم بالايي در آن دوران بود. هم‌اكنون هم هر ساله چيزي حدود 20 تا 30 آرامگاه خانوادگي در زمين‌هاي اطراف بهشت زهرا(س) ساخته مي‌شود.

با مشتري‌هاي دائمي بهشت زهرا(س) آشنا هستيد؟

وقتي دفن صورت مي‌گيرد تا يك مدتي بحث ختم، هفت، چهل و سال مطرح مي‌شود و خانواده متوفي را به اينجا مي‌كشاند اما بعد از اين، تردد كمتر مي‌شود اما تردد روزانه را بيشتر در خانواده شهدا مي‌بينيم كه يك ارتباط تنگاتنگ با فرزندان و شهيدان خود دارند.بسياري از آنها با فرزندان شهيدشان زندگي مي‌كنند. خيلي از اين چهره‌ها براي من شناخته شده هستند.

شهر مرده‌ها هم مانند شهر زنده‌ها متكدي دارد؟ با گدايان چه مي‌كنيد؟

خود شما گفتيد اينجا يك شهر است بنابراين همه آن چيزهايي كه در درون شهر هست اينجا هم وجود دارد به هر حال بايد با اين مسائل مبارزه كرد. ما از طريق نيروي انتظامي و دژبان مستقر در بهشت زهرا(س) و حتي بسيج سعي داريم تا اين مساله را كمرنگ‌تر كنيم. تكدي‌گري مشكل و معضل جامعه ماست و تا زماني كه اين مشكل در جامعه پاكسازي نشود يقين بدانيد كه اينجا هم بي‌تاثير از حضور متكديان نخواهد بود. سعي داريم اينجا پاكسازي شود چون اينها به عناوين مختلف تكدي‌گري مي‌كنند و از شرايط روحي و رواني كه خانواده‌هاي متوفي قرار دارند به نوعي سوءاستفاده مي‌كنند. در چند سال اخير برخوردهاي ما با اين افراد شياد بيشتر شده است.

درچند سال اخير براي جابه‌جايي مرده‌ها از بنزهاي گرانقيمت الگانس استفاده مي‌كنيد. چرا الگانس؟

دليل خاصي نداشته است. بهشت زهرا(س) از سال 1349 تعدادي بنز خريداري كرد تا متوفي را با همان بنزهاي سياه كه بعدها تغيير رنگ دادند جابه‌جا كند. اين كار ادامه پيدا كرد تا پنج سال پيش كه بنزها از رده خارج شدند و بعضي وقت‌ها براي انتقال جنازه از داخل شهر به بهشت زهرا(س) با مشكلاتي مواجه مي‌شديم كه مثلا در بين راه دو يا سه بار ماشين عوض مي‌شد. سازمان درصدد جايگزين كردن اين آمبولانس‌ها بود. با كارخانه‌های توليد داخل مانند ايران خودرو و سايپا صحبت شد اما براي آنها از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نبود كه آمبولانس توليد كنند بنابراين مجبور شديم مطالعه‌اي روي خودروهاي خارجي انجام دهيم كه در نهايت از طريق بخش دولتي و ايران خودرو ديزل،خودروهاي بنز الگانس وارد كشور شد. البته تا پيش از اين به دو گزينه تويوتا و بنز رسيده بوديم ولي چون از نظر مقاومت، بنز جواب خود را در كشور ما پس داده بود به عنوان گزينه نهايي انتخاب شد.اين بنزها از طريق دولت و به صورت ريالي خريداري شد و هريك حدود 37 ميليون تومان براي ما هزينه داشت. شايد مي‌توانستيم مزدا يا وانت‌هاي ديگر را تبديل به آمبولانس كنيم اما به اعتقاد من آمبولانس تعريف خاص خود را دارد و وانت مخصوص حمل بار است.در بسیاری از كشورها كه از نظر اقتصادي از ما پایين‌تر هستند خودروهاي حمل متوفي آنها ماشين‌هاي مدرن روز است.بنابراين در باورهاي ما كه مرده‌ها به اندازه زنده‌ها ارزش دارند بايد با بهترين ماشين متوفي انتقال داده شود.

بهشت زهرا(س) در دنياي اينترنت هم شعبه آنلاين دارد؟

سازمان بهشت زهرا(س) از مدت‌ها قبل برنامه‌ريزي كرده بود تا به سمت مكانيزه شدن سيستم گام بردارد. هم‌اكنون تمام اطلاعات متوفي وارد سيستم كامپيوتري شده است و هر فردي در هر كجاي دنيا مي‌توانند به راحتي قبر عزيز خود را پيدا كنند. از طرف ديگر علت مرگ در سايت سازمان بهشت زهرا (س) به آدرس http://www.beheshtezahra.irآورده مي‌شود. همچنين در این سايت تعداد متوفيان در هرمنطقه تهران، سن و صنف متوفي اعلام در پايان ماه استخراج مي‌شود و در اختيار دانشگاه‌ها و مراكز پژوهشي قرار مي‌گيرد كه مي‌توانند با تجزيه و تحليل آن استفاده بهينه ببرند. خيلي از دانشجويان هم پايان‌نامه‌هاي خود را در رابطه با موضوعات مربوط به بهشت زهرا انتخاب مي‌كنند. علاوه بر اينها در اين سايت مي‌توان سنگ قبر سفارش داد، گل و گلاب خريد، مداح رزرو كرد و آگهي ترحيم داد.

در آمار ماهانه‌اي كه شما ارائه مي‌كنيد آمارمرگ و مير زنان بيشتر بين زنان خانه‌دار است. اين دليل خاصي دارد؟

من اين موضوع را قبول ندارم. در شعبه‌هاي متفاوت اينگونه نيست.شايد يك موقعي اتفاق افتاده باشد كه در آن مواقع شايد علت اين باشد كه خانم‌هاي خانه‌دار در قياس با كل زنان جامعه در اكثريت قرار دارند. اما شايد جالب باشد بدانيد طي آمار 10 ساله اخير آمار مرگ و مير در ماه‌هاي دي بيشتر از ماه‌هاي ديگر است كه علت بيشتر فوت‌ها عامل سكته‌هاي قلبي و مغزي بوده است.به هر حال سازمان بهشت زهرا(س) تنها آمار ارائه مي‌كند و اين آمارها را تجزيه تحليل نمي‌كند.

تا حالا شده در داخل قبر مرده‌اي زنده شود؟

در طول تاريخ بهشت زهرا(س) از سال ۱۳۴۹ كه اولين دفن در آن صورت گرفته تا‌كنون هيچ موردي درباره زنده شدن مرده‌ها وجود نداشته است.
 
و كلام آخر؟

نكته مهمي كه مي‌ماند اين است كه من از مردم مي‌خواهم نگاه خود را نسبت به زحمت‌كشاني كه در اينجا به عنوان غسال يا قبركن و يا غيره فعاليت مي‌كنند تغيير دهند و با آنها به مانند ديگران برخورد كنند.هنوز در بين مردم ديد بدي نسبت به اين افراد كه يكي از زحمت‌كش‌ترين اقشار جامعه هستند وجود دارد كه اين ديد نيازمند اصلاح است.

منبع: تهران امروز

ارسال به دوستان
انفجار شدید در مرز عراق و سوریه حسین‌زاده: برای اسکوچیچ جان می‌دهم؛ هدفم درخشش در جام جهانی ۲۰۲۶ است وداع تلخ فوتبال انگلستان با دختر مبارز؛ وینی مایله در ۱۹ سالگی درگذشت تداوم صدرنشینی مقتدرانه الهلال در آسیا؛ عبور «نیمکت‌نشینان» اینزاگی از سد الشارجه اولیانوف: در مذاکرات ایران فقط باید به مسئله هسته‌ای پرداخت آنالیز برتری فنی تراکتور برابر الدحیل؛ سلطه مطلق شاگردان اسکوچیچ بر آمار 7 توصیه طلایی برای پس انداز کردن خط‌ونشان اسکوچیچ برای مدعیان آسیا؛ در رختکن تراکتور کسی به صعود قانع نیست برخی مدارس اراک سه شنبه تعطیل شدند بازگشت استقلال به مشهد پس از ۴ سال؛ حضور بانوان در ورزشگاه امام رضا در انتظار تایید نهایی انسداد مقطعی بزرگراه یادگار امام(ره) رونمایی نیسان N6 مدل 2026؛ از فرزندان ماکسیما با قلب برقی (فیلم) موافقت پارلمان ترکیه با تمدید دو ساله مأموریت نیروهای این کشور در لیبی مراحل جالب تولید زیرانداز پلاستیکی مسافرتی (فیلم) گزارش تصویری: نبرد تماشایی استقلال و گاز تهران در لیگ برتر بسکتبال زنان