پيام هاي "پايتخت 3" از نظر معاون سیما: ترويج زبان، گويش و لهجه شمالی بزرگ ترین دستاورد سریال بود

عصرایران - علی دارابی معاون سیمای سازمان صدا و سیما در یادداشتی تحت عنوان "پیام های پایتخت 3" به برخی انتقاداتی که از این سریال شده پاسخ داد.

متن کامل یادداشت که به عصرایران ارسال شده به شرح زیر است:

سريال پايتخت 3 در نوروز 93 از سيماي رسانه ملي برابر نظرسنجي ها و ارزيابي ها، همچنان در صدر مجموعه هاي نمايشي و ويژه برنامه هاي سيما و نوروز بوده است.

يک دغدغه مهم براي معاونت سيما و دست اندرکاران سريال در خصوص سري سازي پايتخت وجود داشت که آيا بيننده و رضايتمندي مخاطب در پايتخت 1 و 2 در پايتخت 3 هم تکرار خواهد شد؟

دستيابي به پاسخ اين پرسش و برطرف شدن نگراني ها، مطالعه، بررسي و زمان زيادي را به خود اختصاص داد و در يک اقدام هماهنگ، معاونت سيما و تيم توليد (نويسنده، تهيه کننده، کارگردان، بازيگران و ...) تصميم به توليد پايتخت گرفتند که اقبال و رضايت عمومي مردم، حکايت از درستي اين تصميم بوده است. اما براستي دلايل موفقيت، محبوبيت، پيشتازي و رضايتمندي پايتخت 3 نزد بينندگان ميليوني در چه مواردي نهفته است؟
 
در يک دسته بندي کامل اهم اين دلايل عبارت است از:
 
    يکم) صيانت از زبان و گويش هاي محلي. يکي از نگراني هاي بزرگ سازمان علمي، فرهنگي، آموزشي يونسکو وابسته به سازمان ملل متحد آن است که در روند جهاني سازي و جهاني شدن بيش از 2700 زبان، گويش و لهجه هاي محلي در حال نابودي است، زيرا زبان هاي مسلط و غالب بين المللي در حال هضم و بلعيدن همه گويش ها، لهجه ها و زبان هاي دنيا به نفع خود هستند.
 
   اگر بزرگ ترين پيام و دستاورد سريال پايتخت را حفظ، ترويج و صيانت از زبان، گويش و لهجه خطه شمال کشور بدانيم، سخن به گزاف نگفته ايم و اين نکته مهم را بايد بيش از همه اقوام ايراني قدر بدانند و خود بزرگ ترين حامي توليد اين قبيل مجموعه ها باشند.
 
  دوم) اهتمام بايسته به مسائل اصلي کشور. هدفمندسازي يارانه ها يکي از بزرگ ترين اقدامات کشور براي اصلاح وضع اقتصادي کشور است. به ويژه آن که در اواخر فروردين 93 دولت درصدد ثبت نام از واجدان شرايط يارانه است.
وقتي در پربيننده ترين برنامه تلويزيوني به موضوع هدفمندسازي به صورت هنرمندانه و حرفه اي پرداخته مي شود اين يعني در متن سياست هاي نظام حرکت کردن و تلاش براي اجراي موفق سياست هاي دولت محسوب مي گردد.

افزون بر اين مساله محيط زيست که امروزه به مثابه يک بحران جهاني است و در کشور کم آب و خشک ايران، حفظ محيط زيست و حمايت از دست اندرکاران آن در يک سريال تلويزيوني مثال زدني است. و بالاخره مساله افزايش جمعيت را که از راهبردهاي کشور است در سکانس ها، پلان ها و قسمت هاي مختلف پايتخت مي توان ديد که اين اهتمام و توجه ستودني است.
 
    سوم) ترويج معنويت و ارزش ها. پايتخت در اين بخش کاري کرد کارستان. ترويج روزي حلال، مذمت دروغگويي و غيبت و سوءظن، نامگذاري فرزند به نام اهل بيت عليهم السلام، بخصوص انتخاب هوشمندانه نام فاطمه(س) در ايام شهادت حضرت زهرا(س)، تاثير دعاي والدين در موفقيت فرزند (درخواست نقي از مادر مرحومش براي پيروزي او در مسابقه کشتي)، تجلي مناسب رفتار و اعمال مذهبي (نماز نقي، ارسطو و همسر چيني او)، استعانت نقي از قرآن و بخصوص امام رضا(ع) و توسل به امام رئوف، بخش هايي از جلوه ها و نمادهاي ديني، ارزشي و مذهبي در پايتخت به حساب مي آيد.
 
چهارم) خانواده محوري. بي ترديد پايتخت نمونه اي موفق از الگوي زندگي ايراني اسلامي است. تکريم والدين (بابا پنجعلي)، احترام به بزرگ ترها، تشخص و منزلت زن در خانواده و ايفاي مقام مشورت و تصميم گيري آنان در عرصه هاي مختلف، همدلي، تعاون و معاضدت همه اعضا نسبت به سرنوشت يکديگر (عمل جراحي بهبود و گذشت سخاوتمندانه همسر ارسطو از اندوخته مالي براي مخارج عروسي و به صورت داوطلبانه آن را صرف عمل جراحي بهبود کردن)، زندگي ساده، بي پيرايه در عين قناعت و بي آلايشي و ارائه تصويري شايسته از زن مسلمان ايراني (هما، فهيمه و ...) را که در همه شرايط در کنار همسر و اعضاي خانواده هستند بايد از ويژگي هاي سريال پايتخت برشمرد.
 
    پنجم) اميد و غرور ملي. قهرمان پايتخت (نقي) نماد يک انسان سختکوش، پرتلاش و مصمم براي رسيدن به هدف است. هدف او کسب مقام قهرماني در کشتي و افتخارآفريني براي مردم منطقه (علي آباد، مازندران به عنوان پايتخت کشتي ايران) و به اهتزاز درآوردن پرچم پرافتخار ايران است. قهرمان براي رسيدن به اين اهداف از هيچ تلاشي فروگذار نمي کند و تمام سختي ها را به جان مي خرد تا به پيروزي دست يابد.
 
 اين همان الگوي يک پهلوان و قهرمان ايراني است. و چه زيبا و هنرمندانه کارگردان در قسمت پاياني و در شب 12 فروردين (روز جمهوري اسلامي) به امام(ره)، شهيدان و نظام جمهوري اسلامي اداي دين مي کند و پيروزي ايران بر آمريکا، روسيه و چين و برافراشته شدن پرچم مقدس جمهوري اسلامي را با اجراي سرود دسته جمعي مردم (همبستگي ملي) در استاديوم ورزشي به نمايش درمي آورد.

پايتخت يکسره غرور ملي، عرق ملي، همبستگي اجتماعي، وحدت اقوام (مشهدي، مازني و ...) را به رخ بيننده مي کشد و مخاطب از اين وحدت ملي احساس افتخار مي کند. و از رهگذر همين رخدادهاست که دو ورزش مهم و پرطرفدار فوتبال و کشتي که دومي به عنوان ورزش ملي و افتخار ايراني به حساب مي آيد، براي مردم و ورزش دوستان بازخواني مي شود. و لحظات غرور آفرين پيروزي قهرمان ايراني اشک شوق هر ايراني را در نوروز جاري مي سازد و هيچ حسي برتر از برانگيختن حس غرور ملي و وحدت ملي نياز مبرم امروز جامعه ما نيست.
 
    پايتخت، پيام هاي فراواني دارد که بايد نويسندگان، هنرمندان و ديگر اصحاب قلم و هنر به آن بپردازند. استفاده از هنروران به صورت سنجيده (در ورزشگاه ها، تماشاگران، جلوه هاي ويژه، طراحي صحنه، لوکيشن هاي متعدد و جذاب، بازي هاي اثرگذار و به يادماندني هنرمندان، بهره گيري از موسيقي محلي و سنتي، تهيه کننده باسابقه و بالاخره کارگردان کاربلد، متعهد و وفادار به ارزش هاي جامعه را بايد از ديگر ويژگي هاي اين سريال برشمرد. پايتخت، طبق نظرسنجي ها بالاي 90 درصد بيننده داشت.
 
    پايتخت، سريال و مجموعه اي نمايشي اجتماعي با درونمايه طنز و کمدي بود که زندگي يک خانواده ايراني را روايت مي کرد. پايتخت 1 با مهاجرت سازنده به تهران آغاز شد، پايتخت 2 به مساله اقوام ايراني و لزوم وحدت ملي و مذهبي پرداخت و در پايتخت 3 اميد و تلاش و افتخار ملي را مشاهده کرديم. آيا نبايد از اين تيم همدل و همراه انتظار ادامه کارهاي بيشتري داشته باشيم؟ راه قدرشناسي از آنان چيست؟ هر کسي بايد به وظيفه خود عمل کند. پايتخت سريالي بود که خانه ها را گرم و ماهواره ها را خاموش کرد.