عصر ایران؛ احسان محمدی- «
تیتو ویلانوا» مربی فصل گذشته تیم فوتبال بارسلونا مقابل سرطان شکست خورد. نه «تیکی تاکا» به کارش آمد و نه تکنیک بهترین پزشکان آمریکا توانست این مرد محجوب 45 ساله را نجات بدهد.
شامگاه جمعه 5 اردیبهشت باشگاه بارسلونا در اطلاعیه ای رسمی با تیتر «
تیتو تا ابد در یادها می ماند» اعلام کرد: او پس از جدالی طولانی با سرطان غدد لنفاوی درگذشت.
شاید یکی از ماندگارترین اتفاقات حاشیه زندگی ویلانوا در بازی برگشت سوپرکاپ اسپانیا روز 17 اوت ( آگوست) سال 2011 و در نوکمپ رخ داده باشد. وقتی
ژوزه مورینیو هنوز سرمربی رئال بود.
در جریان درگیری یی که پس از خطای مسلم
مارسلو روی
سسک فابرگاس در زمین ایجاد شد، او خیلی خونسرد به طرف تیتو ویلانوا - که آن زمان دستیار
گواردیولا بود - رفت و از پشت سر انگشتش را در چشم او فرو کرد!
مورینیو پس از بازی در کنفرانس خبری زمانی که خبرنگاران درباره این حادثه و دلیل حمله او به این شخص خاص پرسیدند، با خونسردی گفت که این حرکت را انجام نداده و اصلاً نمیداند تیتو ویلانوا کیست!
ماجرایی که باعث برخی از این صحنه مجسمه درست کنند و گروهی از وکلای بارسلونا شکایتی علیه مورینیو و باشگاه رئال مادرید را به دادگاه شماره 7 بارسلونا ارائه کردند که بنا به بند 617.2 قانون اسپانیا، «تهاجم یک جرم عمومی »است.
حالا مورینیو روی نیمکت چلسی می نشیند و احتمالاً در انتهای همین هفته آراسته در کت و شلواری اتو کشیده می خواهد جشن صعود به فینال را در استنفورد بریج مقابل اتلتیکو مادرید بگیرد. حتماً مشت هایش را گره می کند و چشمش به انگشت اشاره اش می افتد، همان که در چشم ویلانوا فرو کرد!
مرگ، کار خودش را می کند و اشتهای سیری ناپذیری دارد، دیر یا زود سراغ همه خواهد آمد. تمامی شکارچیان و صیادان، تمامی قهرمانان و بزدلان، تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن، تمامی پادشاهان و رعایا، تمامی زوج های جوان عاشق، تمامی پدران و مادران، کودکان امیدوار، مخترعان و مکتشفان، تمامی معلمان اخلاق، تمامی سیاستمداران فاسد، تمامی «ابرستاره ها»٬ تمامی قدرت مداران ،تمامی قدیسان و گناهکاران و تمامی زندانیان و زندانبانان طعم آن را خواهند چشید. پس انگشت مان را در چشم کسی فرو نکنیم!
ماه تلخ هواداران بارسلونا بعد از سه شکست پی در پی که آنها را از دست یافتن به جام قهرمانان اروپا، لالیگا و کوپا دل ری محروم کرد با مرگ تیتو ویلانوا که یک جنتلمن واقعی بود کامل شد.
چتر سیاه غم و مرگ این روزها در ایالت کاتان روی همه چیز سایه انداخته است. قطار فوتبال اما به راهش ادامه می دهد، تنها ویلانوا از آن پیاده شد و مورینیو احتمالاً سرش را از پنجره بیرون می آورد و بدون آنکه هیچ حسی خاصی را بتوان از صورت سنگی اش خواند به او نگاه می کند و به انگشت اشاره اش که تا ابد طعم چشم ویلانوا را گرفته است....
انگار خیلی خوابت میاد ؟
خواهشا دیگه از این حرفهای یه من . . . ننویسید .
مرگ یک انسان را وارد کل کل های فوتبالی کردن، چیزی کم از انگشت فرو کردن در چشم کسی ندارد.
انگشت در چشم کسی فرو نکنیم
به جای اینکه از ابراز احساسات همه بازیکنان بخصوص بازیکنان تیم رقیب (رئال) مثل کاسیاس بنویسید و بفهمانید که سبقت در ارزشهای انسانی بالاتر از هر رقابتی است؛ اشبتاه کس دیگه ای را در ذهن یادآوری میکنید؟! وعده ای را به جای همدلی به جان هم میندازید؟؟؟
آقای احسان محمدی از اینکه از این طریق ارزشهای انسانی را بازنشر میکنید و به یاد ما می اندازید ممنونم!!!!!!
چه خبرته بابا.كاسه داغتر از آش شدي....
تعجب میکنم از عصر ایران چرا همچین نویسنده های بی تجربه ای رو میاره !
من هم يك بيمار سرطاني را در كنار دارم
به راستي تمامي ما همه روزه انگشتمان در چشم ديگريست
و در پايان اين افسوس نه به كار ما ميآيد نه رفته مان
پس شما را به خدا همانگونه كه نويسنده به زيبايي گفته است بيااييد انگشتمان را در چشم ديگران فرو نكنيم
که از من ایرانی انسانی بهتر و با اخلاقتر ساخته.
بوسه بر دستان نویسنده این متن.
آقای احسان محمدی ، هیچ نسبت فامیلی با من ندارند. ایشان همکار خوب ما در عصرایران هستند که از مطالب ارزنده شان استفاده می کنیم.
موفق باشید
جعفر محمدی
عالي بود
من با نظر ساير منتقدين كاري ندارم ، ولي خود من، تا اسم تينو مياد، به ياد انگشت مورينيو مي افتادم
مطلب بجايي بود.
براي اونهايي هم كه ميگن نويسنده جبهه مخالف مورينيو رو گرفته اگر ذهن يكسو نگري نمي داشتن حتما متوجه اصل موضوع مي شدن.اصل موضوع مورينيو نيست بلكه اين جور نوشتن رو استقرا (از جزء به كل رسيدن) ميگن.
بهتره اول ذهنمون رو وسعت بديم و بعد به ديگران اتهام خراب كردن آقاي خاص رو بزنيم.
روز گذشته در نشست خبری از مورینیو درباره ویلانووا سوال شد اما او از اعلام نظرش در این باره خودداری کرد. با این حال مورینیو سال گذشته اعلام کرده بود که یکی از سه آرزویش برای سال جدید، شنیدن خبر بهبودی ویلانووا است.
آقاي مورينيو يك مربي كاملا دانا است ولي مقاله نويسنده خراب كردن اقاي مورينيو و يا زير سوال بردن دانش مربيگري ايشان نبوده بلكه اخلاق تند ايشان است دليل نمي شود هر كسي دانش كار خود را داشت فردي با اخلاق و جوانمرد باشد ؟!
بهر حال ارزومندم با اخلاقي خوش اقاي مورينيو كه براي دانش مربيگريش احترام قائلم اخلاق ورزشي خودش را تا حدودي عوض كند
آسوده بخوابی تیتوی دوست داشتنی ...