۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۳۷۱۳۴
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۴ - ۳۱-۰۲-۱۳۹۳
کد ۳۳۷۱۳۴
انتشار: ۲۰:۲۴ - ۳۱-۰۲-۱۳۹۳

چه کسی به کاخ بعبدا خواهد رفت

ياسر مرادی
  لبنان یکی از پیچیده ترین نظامهای سیاسی دنیا را دارد و در عین حال تمامی قدرت های برتر جهانی خود را در آن صاحب سهم و قدرت میدانند. از سال 1943 تاکنون که لبنان استقلال خود را از فرانسه اعلام کرده است، 12 نفر بر کرسی ریاست جمهوری این کشور تکیه زدهاند.

ریاست جمهوری در لبنان قانون مشخصی ندارد اما توافقنامه طائف (سال 1989) تا حدودی مسوولیت های آن را مشخص کرده است.  طبق این توافقنامه، ریاست های سه گانه دولت، مجلس و جمهوری به ترتیب به سه طایفه بزرگ لبنان یعنی سنی، شیعه و مسیحی میرسد؛ البته توافقنامه طائف اختیارات رئیس جمهور را کاهش داد به نحوی که دیگر قادر به انحلال مجلس، بدون موافقت هیات وزیران نیست.

ژنرال امیل لحود، فرمانده ارتش اسبق لبنان، که به گزینه منتخب سوریه در بیروت معروف بود، در سال 1998 به عنوان یازدهمین رئیس جمهور انتخاب شد و تا سال 2007 قدرت را در دست داشت، اما بعد از یک دوره تمدید و پایان دوره قدرتش، فواد سینیوره، نخست وزیر وقت، بر اساس اصل 62 قانون اساسی این کشور، برای جلوگیری از هرج و مرج سیاسی، موقتا تا سال 2008 مسوولیت او را برعهده گرفت.

کناره گیری لحود و روی کارآمدن موقت سینیوره در اوج درگیری های بعد از ترور رفیق حریری در لبنان، باعث شد انتخاب رئیس جمهور جدید این کشور عملا با انتخابات داخلی غیرممکن شود، بنابراین با وساطت قطر، در نهایت ژنرال میشل سلیمان که فرماندهی ارتش را برعهده داشت، به عنوان دوازدهمین رئیس جمهور مسیحی از سال 2008 تا 2014 بر مسند ریاست جمهوری این کشور تکیه زد.

در واقع میشل سلیمان هم به عنوان فردی که روابط گرمی با بشار اسد و حزب الله داشت و در عین حال با فرانسه، آمریکا و عربستان هم قرابت فکری مناسبی ایجاد کرده بود و هم چنین به عنوان فردی میانه رو و مورد توافق دو طرف، روی کار آمد؛ اما بعد از سقوط دولت سعدحریری، (یک سال پس از آغاز دوره نخست وزیری اش به دلیل اصرار بر محاکمه اعضای حزب الله در دادگاه بین المللی بررسی ترور رفیق حریری)، و از طرف دیگر، آغاز بحران سوریه، چنین گمان برد که برای باقی ماندن در راس قدرت باید تغییر موضع داده و به جای اتخاذ مواضعی میانه به سمت جریان 14 مارس (مخالف حزب الله) گرایش پیدا کند.

از همین رو  وی که در سال 2010 عنوان کرده بود« از مقاومت مانند مژه های چشم مان مراقبت خواهیم کرد»، در سال 2014 و در ماه های پایانی ریاست خود، مقاومت را معادله ای چوبی و نه طلایی خواند و عملا وارد درگیری جدی با حزب الله شد. البته سلیمان پیش از این نیز با انتقادات گسترده از بشار اسد، فضای روابط خود با حزب الله و هم پیمانانش در جریان 8 مارس را تیره کرده بود و با این سخنان خود عملا بر پیکر بیجان روابطش با این جریان تیر خلاص زد.

سلیمان در آخرین اظهارت خود اعلام کرده که از به هم خوردن روابطش با حزب الله پشیمان نیست چراکه حزب الله بدون مشورت با او و ارتش و ملت لبنان، وارد معرکه سوریه شده است. او در عین حال که سوریه را دشمن ندانسته، تاکید دارد که مقاومت را صرفا در چارچوب استراتژی دفاعی قبول دارد.

اگرچه 14 مارس با انتخاب گزینه موردنظر 8 مارس به عنوان رئیسجمهور توافقی مخالف است، اما هیچ گزینه مناسبی برای تصدی این سمت ندارد، بنابراین این امر میتواند ورود لبنان به خلا سیاسی را تسریع و فضا را برای آغاز ناآرامیهای گسترده در لبنان فراهم کند.

کارنامه سلیمان و راه سخت انتخاب رئیس جمهور جدید

لبنان در طول ریاست جمهوری شش ساله سلیمان، سه نخست وزیر به خود دیده و دو سال هم بدون دولت بوده است. دوران چهار ساله مجلس این کشور هم به پایان رسیده و به علت توافق نکردن جریانهای سیاسی بر سر قانون انتخابات، بدون برگزاری انتخابات پارلمانی، مدت فعالیت مجلس را در حالتی شکننده، تمدید کردهاند.

از سوی دیگر، لبنان عملا وارد معرکه سوریه شده و هر دو جریان سیاسی این کشور در حال حاضر مشغول جنگ در سوریه هستند. در عین حال ترورها و انفجارهای گستردهای را در طول دو سال اخیر شاهد بوده و حضور نیروهای سلفی و القاعده سوری و فلسطینی، جدا از یک میلیون آواره سوری، به ناامنی های این کشور دامن زده و در چنین شرایطی قصد انجام معجزهای به نام انتخاب رئیس جمهور را دارند، در حالی که آرای دو جریان برجسته سیاسی این کشور کاملا به هم نزدیک بوده و هیچکدام بدون توافق قبلی با جریان مقابل، امکان انتخاب رئیس جمهور را ندارند.

ناظران بر این امر اتفاق نظر دارند که هنوز شرایط به طور کامل برای رسیدن به اجماع درباره یک نامزد فراهم نشده؛ چراکه حصول چنین توافقی را بیش از هر چیز باید حصول توافق بین کشورهای قدرتمندی به شمار آورد که بازیگران اصلی در نبرد ریاست جمهوری در لبنان به شمار میآیند و بر این اساس، رئیس جمهور آینده لبنان پیش از هر چیز باید فردی مورد توافق اعراب، غرب و جبهه مقاومت باشد.

ماده 49 قانون اساسی لبنان میگوید: «رئیس جمهور با رای مخفی و با اکثریت دوسوم اعضای مجلس در دور نخست برگزیده میشود. در دوره های بعدی اکثریت مطلق کافی است.» به موجب قوانین لبنان، گروههای برجسته لبنانی ازجمله فرماندهان ارتش، روسای بانک مرکزی و سران قوه قضائیه نمیتوانند نامزد ریاست جمهوری شوند، مگر اینکه دو سال قبل از نامزدی خود برای ریاست جمهوری از مقامهای خود استعفا داده باشند.

همین امر دو نفر از جدیترین گزینه های ریاست جمهوری یعنی جان عماد قهوجی، فرمانده ارتش، و ریاض سلامه، رئیس کل بانک مرکزی، لبنان را از دور رقابت کنار نگه داشته است؛ مگر آنکه پس از نرسیدن به اجماع بر سر کاندیدای دیگر، برای جلوگیری از بحران، قانون را تغییر داده و شرایط را برای به قدرت رسیدن یکی از این دو نفر فراهم کنند.

دوره ریاست جمهوری لبنان شش ساله است و نمیتوان دوره یک رئیس جمهور را تمدید کرد، مگر اینکه شش سال از اتمام دوران قبلی او گذشته باشد. انتخابات ریاست جمهوری لبنان از بین شخصیت های متعلق به مسیحیان مارونی صورت خواهد گرفت. در صورتی که پست ریاست جمهوری خالی بماند یا به هر دلیلی رئیس جمهور تعیین نشود، مسوولیت های آن به هیات وزیران موکول خواهد شد.

در 4جلسه رای گیری چه گذشت؟

مجلس نمایندگان لبنان، طی 4 جلسه خود در اردیبهشت نتوانست سیزدهمین رئیس جمهور خود را معرفی کند. نشست اول پارلمان لبنان با حضور 124 نماینده و غیبت سعد الحریری، عقاب صقر، ایلی فرزی که در شرایط نامناسب جسمی قرار دارد و خالد الضاهر که در خارج کشور به سر میبرد، برگزار شد و سمیر جعجع به عنوان کاندیدای جریان 14مارس تنها توانست به 48 رای دست یابد.

دستیابی سمیر جعجع به 48 رای به این معناست که وی نتوانست رای مثبت شش نماینده گروه 14 مارس را به دست آورد. در واقع وی تنها توانست نصف آرای نمایندگان اهل سنت را کسب کند. وی 10 رای مسیحیان مارونی، 10 رای رم ارتدوکس، 2 رای رم کاتولیک و 3 رای ارامنه کاتولیک، دو رای شیعه، دو رای علوی و سه رای اقلیت را کسب کرده است، اما نمایندگان دروزی به او رای نداده اند.

در حالی که هنری حلو با کسب 16 رای نشان داد که علاوه بر کسب آرای حزب سوسیالیست ترقی خواه دروزی، رای مثبت تمام سلام نخست وزیر، نجیب میقاتی نخست وزیر سابق، احمد کرامی، محمد الصفدی و فرید الخازن، نمایندگان پارلمان را به دست آورد. در مقابل، نیروهای هشتم مارس با دادن رای ممتنع به مقابله با جعجع پرداختند. 52 رای سفید و هفت رای به پنج قربانی ترورهای سمیر جعجع و دو رای نوشته نشده - که باطل اعلام شدند - که جمعا 59 رای میشود.

در حال حاضر کارشناسان معتقدند مطالبات بینالمللی و منطقهای بر ضرورت آغاز راهحل پروندههای داخلی لبنان تاکید دارد و این موضوع میطلبد که رئیسجمهوری قوی روی کار آید که بتواند تصمیمات مهمی اتخاذ کند.

آرای برخی از نمایندگان به رشید کرامی، دانی شمعون، طارق دانی شمعون، الیاس الزایک و جهان طونی فرنجیه، قربانیان ترورهای جعجع نگاه همه محافل سیاسی و رسانهای و مردمی را در لبنان جلب کرد. رشید کرامی، نخست وزیر اسبق لبنان؛ دانی شمعون رئیس حزب ملی گراهای آزاد و طارق فرزند خردسال او؛ جهان طونی فرنجیه یک کودک از بستگان سلیمان فرنجیه؛ رئیس حزب المرده و الیاس الزایک دندانپزشک از میان قربانیان تروریستی سمیر جعجع بوده اند.

جلسه دهم اردیبهشت و دو جلسه پس از آن هم به دلیل غیبت حزب الله و گروهی از هم پیمانانش به حدنصاب نرسید و تشکیل نشد؛ چراکه این نگرانی وجود دارد که ولید جنبلاط و هم پیمانانش که 16 رای دارند، در اقدامی غیرمنتظره با اعلام حمایت از سمیر جعجع، همه معادلات را برهم زده و کاندیدای 14 مارس را به قدرت برسانند؛ چراکه در حال حاضر رئیس جمهور میتواند با نصف به علاوه یک رای یعنی 65 رای راهی کاخ بعبدا شود.

دو گزینه اصلی ریاست جمهوری

تاکنون جدیترین گزینه های دو طرف، میشل عون و سمیر جعجع هستند که بیشترین شانس را برای انتخاب شدن دارند اما از آنجا که هر دو، شخصیت هایی سیاسی و دارای گرایش سیاسی هستند، احتمال توافق بر سر آنها کمرنگ به نظر میرسد.

ژنرال میشل عون را باید در راس رهبران مسیحی سنتی در لبنان به شمار آورد که دارای پایگاه و جایگاه مردمی مناسبی در میان مسیحیان لبنان است. در حال حاضر، وی مهمترین نامزد جریان 8 مارس و به طور مشخص دو گروه حزب الله و جنبش امل است که بر انتخابات ریاست جمهوری جدید تاکید دارند و گزینه تمدید دوره ریاست جمهوری سلیمان را کاملا رد میکنند.

میشل عون متولد سال 1935 بیروت است که در سال 1984 در حالی که کم سن و سال ترین افسر به شمار میرفت، به فرماندهی ارتش لبنان رسید.او در پایان دوران امین جمیل یعنی سال 1988 ریاست دولت نظامی را برعهده گرفت. عون چندین بار با نیروهای لبنانی به رهبری سمیر جعجع جنگید. یک بار نیز در جنگ آزادیبخش با نیروهای سوریه شرکت کرد.

وی در سال 1988 پس از پایان دوره ریاست جمهوری امین جمیل و ناتوانی پارلمان لبنان در تعیین رئیس جمهور جدید با حکم امین جمیل به عنوان رئیس دولت انتقالی منصوب شد، اما از آنجا که در سال 1988 سلیم الحص ریاست کابینه قانونی لبنان را نیز برعهده داشت، بنابراین میشل عون کاخ بعبدا، مقر ریاست جمهوری لبنان را تصرف و خود را حاکم مطلق لبنان تلقی کرد.

این امر باعث شد وی پس از حمله نیروهای سوری به سفارت فرانسه در لبنان پناهنده شود و از آنجا به پاریس برود. در سال 2005 با تحولات جدید لبنان او نیز به بیروت بازگشت و بزرگترین فراکسیون مسیحی را در پارلمان این کشور تشکیل داد.

موانع عون برای رسیدن به بعبدا

عون بعد از بازگشت به لبنان با حزب الله هم پیمان شد و در جنگ 33روزه سال 2006 به شیعیان کمک شایانی انجام داد و امروز ریاست جمهوری را به عنوان یک چهره برجسته سیاسی این کشور، حق خود میداند، ولی در عین حال تاکید دارد که نامزدی وی به شکل توافقی صورت گیرد تا بتواند در مرحله بعد نیز نقشی توافقی را بازی کند. بر این اساس، حزب الله لبنان با قدرت از نامزدی عون حمایت میکند، با اینکه نام وی در میان نامزدهای اولین نشست پارلمان لبنان برای انتخاب رئیس جمهور این کشور مشاهده نمیشد؛ چراکه وی هنوز موفق به کسب رضایت سعد حریری نشده است.

در واقع عون برای نشستن بر مسند ریاست جمهوری نیازمند توافقی اکثریتی است تا برای فعالیت شش ساله خود با بحرانهای جدی مواجه نشود، اما سوابق قاطع وی در هم پیمانی با حزب الله، موضع گیری نکردن علیه بشار اسد در طول سالیان اخیر و در نهایت مواضع جنجالی وی علیه رفیق و سعد حریری باعث شده توافق بر سر وی به عنوان شخصیت توافقی کمی سخت به نظر برسد.

به همین دلیل، وی طی یک سال اخیر کوشیده با فاصله گرفتن از حزب الله و جریان هشتم مارس نقشی میانه را بازی کند، اما سعد حریری برای اعلام موافقت خود با ریاست جمهوری عون، از وی خواسته تا رضایت دیگر مسیحیان 14 مارس را به دست آورد.

هرچند برخی مدعی شدند که حمایت نکردن از سلاح حزب الله از دیگر شروط حریری برای عون بوده است، اما به هر حال شروط یادشده نشان میدهند که جریان المستقبل به عنوان بزرگترین جریان اهل سنت لبنان از ریزش هم پیمانان مسیحی خود به شدت نگران است و در واقع احتمال میدهد حتی در صورت حمایت از عون، نتواند مسیحیان جریان 14 مارس را با خود همراه کند و آنها حاضر به تبعیت از وی نشوند.

چراغ سبز به عون

به هر حال جریان 8 مارس هم اکنون 57 رای برای عون کنار گذاشته و برای به قدرت رساندن وی تنها نیاز به 8 رای دیگر دارد اما خود عون حمایت جریان المستقبل را شرط خود برای کاندیداتوری ریاست جمهوری عنوان کرده و در عین حال خود را به احمتال 80 درصد رییس جمهور آتی این کشور خوانده است.

با توجه اینکه محافل سیاسی لبنان به ویژه محافل اهل سنت سمیر جعجع را عامل ترور رشید کرامی، نخست وزیر اسبق کشورشان میدانند، بخش عظیمی از ملت لبنان و نمایندگان آنها در پارلمان، با موضوع تصدی پست ریاست جمهوری توسط جعجع مخالفت اند.

درعین حال رسانه های لبنانی بر این باورند که سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی به مقامات لبنانی و خارجی خبر داده که با ریاست جمهوری میشل عون مخالف است چراکه وی گفته: «ما تاریخ این مرد ( میشل عون) را فراموش نکرده ایم، او نمی تواند نامزدی توافقی برای ریاست جمهوری لبنان باشد ، چنانچه رییس جمهوری لبنان شود مقابل توافقنامه طائف می ایستد و می ترسیم بخواهد این میثاق ملی را از میان بردارد.»

برخی منابع برخلاف این نظر می گویند که « مقربن عبدالعزیز» ولی عهد جدید عربستان و « علی عواض عسیری» سفیر سعودی در بیروت نه تنها از گفت وگوهای بین سعد حریری رییس حزب المستقبل و ژنرال عون خرسند هستند بلکه آن را تشویق می کنند. عسیری از مدت ها قبل برای رسیدن ژنرال میشل عون به ریاست جمهوری و همچنین رسیدن تمام سلام به نخست وزیری لبنان تبلیغ می کند.

شاهزاده مقرن که زمینه ساز و مرجع تاریخی و همیشگی تحرکات عسیری بوده، اعلام کرده است که بازگشت حریری به نخست وزیری لبنان دو شرط دارد و آن اینکه از روسای اصلی طوایف دیگر ( مسیحی مارونی و شیعه) هم باید در راس ریاست جمهوری و مجلس قرار گیرند و آنها می توانند « میشل عون» و « نبیه بری» باشند.

پزشک قاتل، کاندیدای 14 مارس

سمیر جعجع، رئیس حزب قوات اللبنانیه، کاندیدای فعلی مخالفان حزب الله به شمار میآید که قبل از اعلام نظر جریان 14 مارس، خود را برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد کرده است. وی در حالی هواداران و طرفداران خود را پشت سر خود به صف کرد که اغلب آنها از نامزدی وی خرسند نبودند، بهویژه به نظر میرسد سعد حریری با اکراه کاندیداتوری جعجع را پذیرفته است.

جعجع به عنوان جدیترین رقیب میشل عون متولد 1952 بیروت است که در کودکی در حزب کتائب لبنان به شاخه دانش آموزان پیوست. او بعدها در دانشگاه آمریکایی بیروت پزشکی خواند، اما به دلیل حوادث سال 1978 مجبور به ترک تحصیل شد و در حمله حزب کتائب به خانه طونی فرنجیه که به قتل او منجر شد، زخمی شد.

در سال 1985 به کمک ایلی حبیقه و کریم بقرادونی، شورشی را علیه رئیس جمهور امین جمیل در مناطق شرقی ترتیب داد و یک سال بعد حبیقه را برکنار کرد.

در سال 1990 جنگی خونین را علیه میشل عون به راه انداخت. در سال 1994 به اتهام دست داشتن در انفجار کلیسای سیده نجات در کسروان به زندان افتاد، اما بعدها از این اتهام تبرئه شد. در عوض به اتهام قتل رشید کرامی، نخست وزیر لبنان محاکمه شد.

در همان زمان، حزب قوات اللبنانیه  نیز که جعجع ریاست آن را برعهده داشت، منحل اعلام شد. در سال 2005 به موجب عفو خاص مجلس نمایندگان لبنان که بعد از عقب نشینی نیروهای سوریه از لبنان حاصل شد، جعجع از زندان آزاد شد و توانست به عنوان یکی از اعضای گروه 14 مارس فعالیتهای سیاسی خود را از سر گیرد و در حال حاضر بعد از میشل عون، دومین شخصیت پرطرفدار مسیحی لبنان به شمار میآید.

انتخاب غیر ممکن جعجع

با توجه اینکه محافل سیاسی لبنان به ویژه محافل اهل سنت سمیر جعجع را عامل ترور رشید کرامی، نخست وزیر اسبق کشورشان میدانند، بخش عظیمی از ملت لبنان و نمایندگان آنها در پارلمان با موضوع تصدی پست ریاست جمهوری توسط جعجع مخالفت سرسختانه ای از خود نشان داده و تحقق این سناریو را خطر بزرگی برای وحدت، یکپارچگی و حاکمیت ملی میدانند.

جعجع همواره بر لزوم خلع سلاح مقاومت تاکید کرده و در سختترین شرایط لبنان دست در دستان طرفهای صهیونیست و آمریکایی گذاشته است. اما او  برای رسیدن به کرسی قدرت، مسیری بسیار دشوارتر از عون در پیش دارد؛ چراکه نزدیکی او به رژیم صهیونیستی و نقش او در ربایش چهار دیپلمات ایرانی ازجمله حاج احمد متوسلیان باعث شده تا امکان توافق بر سر وی تقریبا به صفر برسد.

با این اوضاع، جعجع پیش از آنکه به فکر ریاست جمهوری لبنان باشد، تلاش کرده خود را وزنه ای انکارناپذیر در بین 14 مارس و هم پیمانانش نشان دهد. از بارزترین مواضع وی و حزب متبوعش در تحولات اخیر لبنان، مشارکت نکردن در دولت کنونی لبنان به ریاست تمام سلام است و البته دلیل او، حضور حزبالله در این دولت بوده است.

بسیاری از سران 14 مارس بر این باورند که عربستان سعودی علاقه‌مند به حمایت از عون برای دستیابی به کرسی ریاست جمهوری این کشور نیست و این موضوع را به اطلاع سمیر جعجع رسانده است اما با این وجود خطاب به وی گفته است: ما با تو هستیم اما این مرحله، مرحله تو نیست و شانسی برای کسب عنوان ریاست جمهوری لبنان نداری.

هرچند اخبار اولیه از توافق سعد حریری و عون برای به قدرت رسیدن عون و انصراف 14 مارس از حمایت از جعجع حکایت داشت اما برخی منابع اعلام کردند که حریری اخیرا تلاش داشته که مقامات سعودی را به ریاست جمهوری میشل عون قانع کند اما در این مسئله، موفق نبوده است.

جریان 8 مارس هم اکنون 57 رای برای عون کنار گذاشته و برای به قدرت رساندن وی تنها نیاز به 8 رای دیگر دارد اما خود عون حمایت جریان المستقبل را شرط خود برای کاندیداتوری ریاست جمهوری عنوان کرده و در عین حال خود را به احمتال 80 درصد رییس جمهور آتی این کشور خوانده است.

تلاشهای حریری برای جلب حمایت جریانهای سیاسی از میشل عون با مخالفت اکثر جریانهای عضو ائتلاف 14 مارس نیز روبرو شده است لذا حریری و عربستان در حال حاضر کنار گذاشتن هر دو گزینه عون و جعجع و تلاش برای انتخاب گزینه ای جدید را در دستور کار خود قرار داده اند.

البته از ابتدا هم به نظر می رسید که جعجع شانسی برای تصدی این پست ندارد و مطرح کردن وی صرفا برای گران فروختن انصرافش از کاندیداتوری و تلاش برای انصراف عون بوده است.

جمیل؛ کاندیدای جایگزین جعجع

در مقابل سمیر جعجع که از وی با عنوان کاندیدای بد در جریان 14 مارس یاد میشود، امین جمیل با وجود حامیان کمتر در میان مسیحیان، به عنوان کاندیدای خوب جریان 14 مارس مطرح است؛ چراکه دشمنی و اختلافنظر وی با محور مقاومت ازجمله ایران و حزب الله کمتر از جعجع است و سعی کرده با وجود اختلاف نظر گسترده با جریان 8 مارس، از اتخاذ مواضع رادیکال خودداری کند.

امین جمیل، متولد کفیا در سال 1942 میلادی است که حقوق خوانده و ریاست حزب کتائب لبنان را در سال 1960 به دست گرفت. یک بار در سال 1970 و بار دیگر در سال 1972 به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در سال 1982 بعد از کشته شدن برادرش بشیر جمیل به ریاست جمهوری لبنان رسید.

امین جمیل نیز سالها خارج از لبنان بود و به عنوان استادیار تدریس میکرد تا اینکه درسال 2000 دوباره به لبنان بازگشت. جمیل تلاش میکند، فاصله سیاسی خود را با همه طرفها حفظ کند و در عین حال به نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان و مسیحیان این کشور نزدیک شود.

اما به طور حتم نمیتواند رئیسی باشد که مسیحیان را زیر یک پرچم گرد آورد، به همین دلیل نمیتوان وی را در میان نامزدها رقیبی جدی به شمار آورد. امین جمیل در پاسخ به این پرسش که با حزب الله چگونه تعامل میکنید؟ اعلام کرده که «ملت لبنان، ملتی مقاوم است و ما در این خانه هستیم و همه بهای هنگفتی را در راه مقاومت پرداخت کردهایم.»رئیس حزب الکتائب گفت:

«در سال 2000 میلادی اگر آن قربانی دادن ها نبود، آزادسازی لبنان هرگز اتفاق نمی افتاد.» بسیاری از اقوام جمیل در ایران زندگی میکنند و وی تاکنون چند بار برای سفر به تهران ابراز تمایل کرده، اما مواضع رادیکال فرزند و برادرزاده اش باعث دردسر برای وی شده و در عین حال وی را مجبور کرده برای جلوگیری از کاهش محبوبیتش با مواضع آنان همراه شود.

جمیل در هفته های اخیر برای ایجاد وحدت میان مسیحیان با همه جریانهای سیاسی از جمله عون و جعجع دیدار کرده اما به نظر نمی رسد در این راستا موفقیتی کسب کند.

فرنجیه؛ گزینه دوم 8 مارس

سلیمان فرنجیه، رئیس جریان «المرده» از قطبهای گروه 8 مارس و هم پیمان حزب الله است که به نظر میرسد یکی از بهترین گزینههای مدنظر حزب الله برای تصدی کرسی ریاست جمهوری است؛ چراکه با سوریه و محور مقاومت همسویی زیادی دارد و بسیاری از نقاط ضعفهای میشل عون در وی دیده نمیشود، اما با این حال، اوضاع و احوال جاری در لبنان به گونه ای است که هم اکنون شرایط لازم برای رسیدن وی به پست ریاست جمهوری وجود ندارد، به ویژه آنکه نامزدی میشل عون از سوی گروه 8 مارس به صورت جدیتری مطرح است.

سلیمان فرنجیه، متولد سال 1964 و اهل زغرتاست. پدرش طونی فرنجیه، نماینده مجلس و پدربزرگش سلیمان فرنجیه است. سال 1990 در دولت عمر کرامی به عنوان وزیر کشور تعیین شد و در سال 1991 توانست نمایندگی مجلس را به دست آورد. در دوران سلیم الحص نیز وزیر بهداشت بود. طرفداران وی حدودا 10درصد از مسیحیان لبنان را تشکیل میدهند و میشل عون اعلام کرده که در صورت کاندیداتوری وی، به نفع او از انتخابات کنار خواهد رفت، اما فرنجیه تاکنون اعلام کاندیداتوری نکرده است.

فرنجیه چند سال متمادی به علت اصرار بر طلاق از همسر سابقش و ازدواج با فردی دیگر که از سوی مسیحیان مارونی غیرممکن است با اسقف مسیحیان لبنان درگیر بوده و روابط تیره و تاری داشت.

پطرس حرب دشمن درجه2

پطرس حرب، نامزد دیگر گروه 14 مارس است که نمیتوان وی را رقیبی جدی برای دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری لبنان به شمار آورد و در صورتی میتوان وی را داخل در رقابت ها دانست که سمیر جعجع بخواهد به طور کامل از نامزدی کنار بکشد.

ژنرال میشل عون را باید در راس رهبران مسیحی سنتی در لبنان به شمار آورد که دارای پایگاه و جایگاه مردمی مناسبی در میان مسیحیان لبنان است. در حال حاضر، وی مهمترین نامزد جریان 8 مارس و به طور مشخص دو گروه حزبالله و جنبش امل است.

پطرس حرب در دولت سعد حریری، وزیر کار بوده و هم اکنون نیز در دولت تمام سلام وزیر مخابرات است و روابط نسبتا تیره ای با حزبالله و حتی میشل عون دارد. وی از نظر تشکیلاتی، خود را فردی مستقل میداند، اما در موضع گیریها معمولا با جریان 14 مارس همسو نشان میدهد.

طی چند سال اخیر هم بر سر مخالفتش با احداث سدی توسط ایران در منطقه مسیحی بترون، به شدت با ایران زاویه پیدا کرده و معتقد است ایران با این اقدام خود قصد نفوذ در میان مسیحیان را دارد، اما در واقع حذف دوستانش از احداث این سد به عنوان پیمانکار، باعث دشمنی وی با ایران شده است. رابر غانم هم دیگر کاندیدای جریان 14 مارس است که شرایطی مشابه حرب دارد.

قهوه جی، فرمانده موفق

جان عماد قهوجی، فرمانده کنونی ارتش لبنان است که با توجه به رئیس جمهور شدن دو فرمانده ارتش پیش از خود در دو دوره متوالی (امیل لحود و میشل سلیمان) به عنوان رئیس جمهور، انتظار دارد که وی نیز بر این مسند تکیه بزند.

البته همانطور که اشاره شد به علت استعفا ندادن وی از سمتش، امکان کاندیدا شدن وی برای ریاست جمهوری وجود ندارد، مگر آنکه قانون را به خاطر وی تغییر دهند که میشل عون به صراحت این امر را رد کرده است. نام وی هم اکنون جزو نامزدهایی است که ممکن است در واکنش به مسائل منطقه ای و بین المللی، آن هم در مراحل آینده و در صورت به بن رسیدن نامزدهای دیگر مطرح شود.

وی در مدت فرماندهی خود بر ارتش، کارنامه موفقی ارائه کرده و توانسته با وجود مخالفت های گسترده اهل سنت، نبردهایی سنگینی را علیه سلفی ها و جنبش های وابسته به القاعده به ویژه جندالشام با پیروزی به پایان برساند.

وی در عین حال با هرگونه ناآرامی خیابانی که از سوی افراطیهای سنی در اعتراض به ترور وسام الحسن و شیوخ سلفی برگزار میشد، با قاطعیت برخورد کرده و در عین حال روابط گرمی با عربستان دارد. به شهادت رسیدن چند درجه دار ارتش در نبرد با نیروهای صهیونیست در جنوب لبنان باعث شده حزب الله هم از وی به نیکی یاد کند، بنابراین پتانسیل لازم را برای مورد اجماع قرار گرفتن  دارد.

ریاض سلامه و احتمال توافق طرفین

نام ریاض سلامه، رئیس کل بانک مرکزی فعلی لبنان که متولد 1950 است نیز به عنوان نامزد توافقی مطرح است. اگرچه نامزدی وی در انتخابات با منع قانونی نیز همراه است. وی از سال 1993 تاکنون این سمت را برعهده دارد و توانسته با عملکرد مثبت خود با وجود تمامی مشکلات اقتصادی، ارزش لیره لبنان را در مقابل دلار حفظ کند.

وی در چند سال اخیر به شدت در مقابل خواست های آمریکا برای جلوگیری از فعالیت تعدادی از بانکهای لبنانی متهم به همکاری با حزبالله مقاومت کرده و در عین حال قوانین سختگیرانهای را برای جلوگیری از اعمال تحریمها علیه بانکهای کشورش اجرا کرده است.

سلامه، مصوبات شورای امنیت علیه ایران و سوریه در زمینه تحریمهای بانکی را به شکل کامل اجرا کرده است. گفته میشود آمریکا هم با به قدرت رسیدن سلامه موافق است و نبیه بری، رئیس مجلس شیعی لبنان هم نظر مثبتی به وی دارد.

الحلو نیز نامزد فراکسیون ولید جنبلاط است که در اولین نشست پارلمان لبنان موفق شد، 16 رای را به دست آورد و نام وی به عنوان رقیبی برای جعجع در این دور از انتخابات مطرح است و به نظر میرسد با گام هایی محکم ،در این دور از انتخابات ریاست جمهوری لبنان گام گذاشته است، اما شانس چندانی برای رئیس جمهور شدن ندارد.

جان عبید، انتخاب آخر

عبید یکی از سیاستمداران برجسته و یکی از وزرای پارلمان لبنان است که در سالیان اخیر همواره یکی از نامزدهای همیشگی برای تصدی پست ریاست جمهوری لبنان بوده است. او در سال 1991 به عنوان نماینده به پارلمان لبنان راه یافت. در دولت رفیق حریری از سال 1996 تا سال 1998 وزارت تربیت ملی را برعهده داشت و از سال 2003 تا 2004 وزیر امور خارجه لبنان بود.

ناظران بر این امر اتفاق نظر دارند که هنوز شرایط به طور کامل برای رسیدن به اجماع درباره یک نامزد فراهم نشده؛ چراکه حصول چنین توافقی را بیش از هر چیز باید حصول توافق بین  اعراب، غرب و جبهه مقاومت به شمار آورد.

گفته میشود عربستان سعودی اعلام کرده که مایل به ریاست جمهوری جان عبید است؛ چراکه او روابط خوبی با کشورهای عربی و اسلامی و جامعه جهانی دارد. در عین حال با توجه به نداشتن مشکل قانونی برای به قدرت رسیدن از یک طرف و نظر نه چندان منفی حزب الله نسبت به وی از طرف دیگر، احتمال توافق بر سر وی به عنوان گزینه نهایی زیاد است.

غیر از نامهای ذکر شده، نام نامزدهای دیگری مانند زیاد بارود، وزیر سابق کشور لبنان نیز مطرح است که گفته میشود بشاره راعی، سراسقف مسیحیان با رئیس جمهور شدن وی موافق است. وی از فعالان اجتماعی کشورش است که میان جوانان محبوبیت زیادی دارد.

فرجام سخن

وضعیت سیاسی لبنان در انتخاب رئیس جمهور و نخست وزیر همواره به این صورت بوده که معمولا هر انتخاب تبدیل به یک بحران بزرگ میشود و امور چنان در هم می پیچد که باز کردن آن، جز با مساعدت جریانهای بین المللی ممکن نیست، اما در عین حال در اوج ناباوری معضلات یکباره با کوتاه آمدن طرفین از خواسته هایشان با وساطت بین المللی حل میشود.

در حال حاضر کارشناسان معتقدند مطالبات بین المللی و منطقه ای بر ضرورت آغاز راه حل پرونده های داخلی لبنان تاکید دارد و این موضوع می طلبد که رئیس جمهوری قوی روی کار آید که بتواند تصمیمات مهمی اتخاذ کند. همچنین تغییر موازنه های قدرت در جبهه های منطقه ای ازجمله سوریه و محور مقاومت در منطقه از عراق گرفته تا مصر و درگیریهای آمریکا و روسیه بر سر اوکراین از دیگر شاخصهای بین المللی این دیدگاه است.

انتشار اخباری مبنی بر مذاکرات ایران و عربستان سعودی و نتیجه دادن این مذاکرات در برخی پرونده ها از مسائلی است که تحلیلگران خوش باور را نسبت به کاهش اعمال نفوذ ریاض در لبنان امیدوار کرده است.

هرچند حامیان عون هم امیدوارند تفاهم ایرانی - سعودی از طریق فشار بر جریان المستقبل، شانس میشل عون را برای رسیدن به قدرت تقویت کند، اما به نظر میرسد که سعد حریری به تنهایی این قدرت را ندارد و مسیحیان افراطی مانند سمیر جعجع تن به این خواسته احتمالی عربستان و اهل سنت نخواهند داد و از سوی دیگر، حریری نگران است که با حمایت خود از عون، هم پیمانان مسیحی خود را از دست داده و عملا باعث فروپاشی جریان 14مارس شود، مگر آنکه عون حاضر شود به خواسته های حریری ازجمله کاهش رابطه با حزب الله و حمایت نکردن از سلاح حزبالله تن دهد که این امر هم بعید به نظر میرسد.

در مقابل، اگرچه 14 مارس با انتخاب گزینه موردنظر 8 مارس به عنوان رئیس جمهور توافقی مخالف است، اما هیچ گزینه مناسبی برای تصدی این سمت ندارد، بنابراین این امر میتواند ورود لبنان به خلا سیاسی را تسریع و فضا را برای آغاز ناآرامی های گسترده در لبنان فراهم کند؛ چراکه به گفته معاون دبیرکل حزب الله در شرایط فعلی ادامه جلسات مجلس برای انتخاب رئیس جمهور عملا بی فایده است. قطعا معادله تعیین رئیس جمهور جدید لبنان را نمیتوان معادله ای جداگانه از انتخاب روسای جمهور عراق و سوریه دانست.

در نهایت چنین به نظر می رسد که جریان 14 مارس سه راه بیشتر ندارد: اول آنکه با گرفتن امتیازات لازم از 8 مارس و میشل عون، به ریاست جمهوری عون رضایت دهد چراکه اولا احتمال رای آوردن سمیر جعجع کاملا صفر است و ثانیا بدین وسیله راه سعد حریری برای تصدی کرسی نخست وزیری  هموار می شود.

دوم اینکه بتوانند با حزب الله و هم پیمانانش بر سر کاندیدای توافقی دیگری به نتیجه برسند که در این شرایط چنین امری بسیار سخت به نظر می رسد. راه سوم که مسئولیت سنگینی را متوجه 14 مارس می کند این است که باعث فراغ سیاسی در کشور شده و مانع از به قدرت رسیدن گزینه های موجود شود و در این صورت منافع اقتصادی و امنیتی مسیحیان و اهل سنت بیش از پیش در معرض خطر خواهد بود و تن دادن 14 مارس و حامیان بین المللی آنها به این امر بعید به نظر می رسد.

 

منبع: همشری دیپلماتیک

برچسب ها: کاخ بعبدا ، لبنان
ارسال به دوستان
وبگردی