۱۸ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۵۸۷۸۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۰ - ۱۲-۰۷-۱۳۹۳
کد ۳۵۸۷۸۴
انتشار: ۱۴:۲۰ - ۱۲-۰۷-۱۳۹۳

داستان‌های خواندنی «اتاق عقد»

روز عقد بود. عاقد برای سومین بار از عروس درخواست وکالت کرد و خانم قندسابی در جواب پاسخ داد: عروس زیر لفظی می‌خواهد، داماد شوکه شده بود اشاره کرد که چرا هماهنگی صورت نگرفته است.
یک عاقد با ثبت خاطراتش در صفحه مجازی دست به ابتکار جالبی زد.

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: این عاقد هر روز در دفترخانه‌اش شاهد آغاز و ویرانی بسیاری از زندگی‌هاست که هر کدام در نوع خودش می‌تواند خواندنی و باورنکردنی باشد.

هر روز بسیاری از دختران و پسران جوان با شوقی وصف‌ناپذیر دست در دست هم راهی دفترخانه می‌شوند تا قشنگ‌ترین روز زندگی‌شان را به ثبت برسانند و به خانه بخت بروند اما در این میان ماجراهایی پیش می‌آید که گاهی با خاطرات تلخ همراه است.

هر کدام از این عروس و دامادها، سرنوشت‌های عجیبی را با خود به همراه دارند که همه این لحظات علاوه بر ثبت در دفترخانه و شناسنامه‌ها در خاطرات عاقد نیز به یادگار باقی می‌ماند؛ خاطراتی که گاه با خنده و شادی و گاه با گریه و ناراحتی همراه است.

زیرلفظی عابربانکی عروس

روز عقد بود. عاقد برای سومین بار از عروس درخواست وکالت کرد و خانم قندسابی در جواب پاسخ داد: عروس زیر لفظی می‌خواهد، داماد شوکه شده بود اشاره کرد که چرا هماهنگی صورت نگرفته است. مادر داماد با عجله از کیفش حلقه‌ها را درآورد ولی آن زیر لفظی نبود ظاهراً برای این موضوع پیش‌بینی نشده بود. داماد که در آن لحظه در تیررس همه نگاه‌ها بود کیف پولش را از جیب درآورد و براندازش کرد اما باز هم پولی در آن نبود. فضا بسیار سنگین و ساکت بود تا این‌که آقا داماد با حالت تأسف سری تکان داد و گفت: انگار باید کارت بکشم!

و ناگهان جمعیت که به او چشم دوخته بودند خندیدند و عروس خانم «بله» را گفت.

35 سال حسرت

مرد 50 ساله در حالی که موهای سر و سبیلش را پرکلاغی رنگ زده بود خوشحال و خرسند با عروس راهی دفترخانه شد. عروس زن 48 ساله‌ای بود که پس از 34 سال زندگی مشترک با مردی که ثمره آن یک پسر 20 ساله بود پس از یک سال از مرگ همسرش وارد دفترخانه شد تا پیمان ببندد و باقی عمرش را با شوهر جدیدش سپری کند؛ شوهری که درست 34 سال منتظر مانده بود تا به دختر مورد علاقه سال‌های جوانی‌اش برسد؛ دختری که 34 سال قبل به خاطر مخالفت خانواده به این مرد نرسیده بود و حالا پس از این سال‌ها انتظار دست سرنوشت، آن‌ها را کنار هم قرار داد تا دست در دست هم باقی عمرشان را بگذرانند.

عروس بدقدم

عروس و داماد با لباس‌های گرانقیمت و همراهان شاد پا به دفتر ازدواج گذاشتند.

در همان لحظه مادربزرگ داماد به زمین افتاد و بر اثر سکته مغزی جان باخت. مراسم به هم خورد و خنده‌ها به گریه مبدل شد اما بعد از گذشت دو سال از این حادثه داماد بار دیگر دست در دست عروسش بی‌توجه به سخنان اطرافیان درخصوص بدقدمی عروس با وی راهی دفترخانه شد تا ازدواجشان را به ثبت برسانند.

تهدید پدر به قتل داماد

عروس و داماد لبخندزنان روی صندلی نشسته بودند تا خطبه عقد خوانده شود. داماد در ستون مهریه نوشته بود 1375 سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم و 1375 قطعه الماس. در آن لحظه عاقد با تعجب از داماد می‌پرسد که قضیه الماس جدی است یا فانتزی؟ و الماس باید چند قیراط با چه شفافیت و وضوح و تراش و شکل و رنگ باشد اما داماد در کمال ناباوری پرسید: قیراط چیست؟

بعد از دقایقی داماد این مهریه را حذف کرد و با توجه به مخالفت پدر و داماد قرار شد تعداد سکه‌ها نیز بلند اعلام نشود ولی از آن‌جایی که پدر عروس کم‌شنوا بود به ناچار تعداد سکه‌ها اعلام شد و این‌گونه این موضوع لو رفت. خیلی زود دعوا و همهمه همه‌جا را فرا گرفت و چند ساعت بعد خانواده داماد راضی شدند تا به سالن عقد بیایند اما بعد از عقد باز هم این ماجرا سر درازی داشت. پدر داماد به برادر عروس گفت: تا فردا تعداد سکه‌ها را به زیر 100 می‌رسانید وگرنه پسرم را با گلوله می‌کشم و شما که به تشییع جنازه‌اش آمدید متوجه حقیقت حرف‌هایم می‌شوید...

طلاق یک هفته‌ای نوعروس

بار اول دختر و پسر برای گرفتن برگه آزمایش راهی دفترخانه شدند اما دو روز بعد برای تکمیل پرونده نیامدند و در پاسخ گفتند این ازدواج سر نمی‌گیرد.

چند روز بعد بار دیگر آن‌ها راهی دفترخانه شدند تا پرونده را تکمیل کنند اما فردای آن روز پدر عروس آمد و شناسنامه دخترش را برد و گفت پشیمان است. چند روز دیگر نیز عروس و داماد راهی دفترخانه شدند تا وعده عقد بگذارند اما هنوز مدتی نگذشته بود که برنامه عقد را کنسل کردند تا این‌که سرانجام در یکی از روزها همه در دفتر حاضر شدند و مراسم عقد به خیر و خوشی انجام شد اما این هم پایان ماجرا نبود تا این‌که هفته بعد از عقد، تازه عروس با بی‌قراری راهی دفترخانه شد تا دادخواست طلاق بدهد!

حلقه دردسرساز

خطبه عقد زوج جوان جاری شده بود اما آن‌ها همچنان در اتاق عقد مانده بودند و گروه دیگری منتظر بودند تا نوبتشان شود اما ... عاقد که از این انتظار متعجب شده بود وارد سالن شد و منظره عجیبی دید. جایگاهی که به ارتفاع 30 سانت با تکه‌های به هم پیوسته برای استقرار عروس و داماد فراهم شده بود به طرز عجیبی از سوی عده‌ای از خانواده‌های عروس و داماد تکه تکه و جدا شده بود.

آن‌ها در نگاه‌های حیرت‌زده عاقد گفتند حلقه عروس از دست داماد افتاده و گم شده است. عروس گریه‌کنان به همسرش می‌گفت باید حلقه را پیدا کند تا این‌که پس از 10 دقیقه صدای صلوات به گوش رسید و عروس و داماد با چهره‌ای خندان و دست در دست هم از سالن خارج شدند و یک اتاق به هم ریخته پیش روی مرد عاقد ماند.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: عاقد ، عروس
ارسال به دوستان
ورزشگاه ساختن فقط نصب صندلی نیست/ جایی که میزبان تیم ملی فوتبال ایران در آمریکا می‌شود (+عکس) الطلبه با تدبیر منصوریان در شرایط مسابقه؛ برگزاری بازی درون‌تیمی جدی با حضور داور رسمی مجتبی جباری سرمربی مس رفسنجان شد؛ ستاره سابق استقلال مأمور خروج نارنجی‌پوشان از قعر جدول مورایس در گفت‌وگو با فردوسی‌پور: ایران شانس خوبی برای صعود از گروه جام جهانی دارد تمدن گمشده عصر برنز؛ آیا ترکیه امروزی زمانی میزبان ابرقدرتی فراموش‌شده بود؟ حذف عمان از جام کشورهای عربی؛ کارلوس کی‌روش باز هم در یک تورنمنت بزرگ ناکام ماند اولین واکنش کیش به حواشی؛ تعهد کتبی حجاب و تعیین ساعت ۵ صبح برای رقابت بانوان اجرا شد برنامه ساخت خط آهن سریع السیر بین عربستان سعودی و قطر / سرعت: 300 کیلومتر / مسیر 780 کیلومتری دوحه - ریاض در 2 ساعت پیش‌بینی جنجالی خبرنگار مصری؛ مصر صدرنشین گروه G جام جهانی خواهد شد/ بلژیک سوم و ایران دوم مکان مذهبی با معماری ارگانیک (+عکس) ساختمان ترا ؛ نمونه ای جالب از معماری هیبریدی (+عکس) کشف دایناسوری ۱۵۰ میلیون ساله با پاهای لنگان! فشار مشترک ایران و مصر به فیفا؛ دو کشور مسلمان نام‌گذاری «مسابقه افتخار» برای دیدار جام جهانی را نپذیرفتند ابتلا به آنفلوآنزا، چهار برابر وضعیت هشدار! ذوالنوری: هزینه پراید ضدگلوله سعید جلیلی، از یک بنز ضدگلوله بیشتر است
نظرسنجی
با توجه به مشخص شدن رقبای ایران در مرحله نخست جام جهانی فوتبال، به نظر شما تیم ملی می تواند به مرحله بعدی صعود کند؟