درد دل یک معلم حق التدریس:دادگاه ما محضر مبارک امام زمام(عج)

دوست عزیز
من هم با چنین مشکلی مواجه هستم اما نه به صورت حق التدریسی ؛ بلکه به عنوان پیمانکاری.حرفات رو به کسی بگو که گوش کنه.اونایی که همه حرفات رو گوش میکنن،نیاز به نامه نگاری ندارن.در تیتر نامه شما کلمه "محترم" اضافی است.به دریافت کنندگان حقیقی نامه سلام ما رو هم برسونید.

عدالت چيه؟
اين شعارها فقط مال انتخابات... عزيز! هنوز نفهميدي ؟

اینجانب به عنوان معلم حق التدریس از این دولت بی عدالت شکایت به در گاه خدا خواهم برد
می دانم که به خاطر کلمه بی عدالت این پیام منعکس نمی شود ولی اگر فقط از خدا بترسید نه از بندگان خدا حتما این متن را به عنوان یک تیتر در یکی از سایتهای پربیننده مسئولان قرار می دهید
من از وجدانهای بیدار عاجزانه درخواست می نمایم که در باره معلمان حق التدریس تحقیق نمایند و ببینند که این افراد چگونه با ماهی 170 هزار تومان در روستاهای دور تدریس می کنند و مجبور هستند راههای خطر ناک این روستاها را هر روز بدون داشتن بیمه بروند و اگر خدای نکرده مریض بشوند و یا بلایی بر سرآنها بیاید هیچ کس جوابگو نیست

الان در این مملکت کار گران محترم بیمه هستند همچنین کلیه روستائیان عزیز بیمه هستند و مسئولان می گویند در کشور ما کسی وجود ندارد که از نعمت بیمه بهرمند نباشد
آیا این مسئول نمی داند 50 هزار معلم حق التدریس بیمه نیست
اگر تعدادی ازاین معلمان از طرف شوهر و یا همسرانشان بیمه هستند تکلیف اکثریت آنها چی می شود
من از مسئولان وزارت آموزش و پرورش عاجزانه درخواست دارم تکلیف این معلمان عزیز را روشن نمایند
اکثر این عزیزان بیش از 5 سال است که به امید استخدام در روستاهای محروم خدمت می کنند
اگر شما در روز قیامت جوابگوی خداوند مهربان خواهید بود همه معلمان حق التدرسی را برکنار بکنید در غیر این صورت تکلیف آنها را مشخص نمائید

دقيقا چنين وضعيتي براي کارمندان " براوردي " صدا و سيما هم حاکم است .
براوردي ها استثمار کامل هستند بامدارک بالا بدون مزايا!!

آقاياني كه شعار مطالبات اقتصادي فرهنگيان رو دارند فعلا در زمان تصدي گريشان جواب بدهند و به مجلس هشتم رياست جمهوري آينده پاس ندهند
دولت عدالت محور به جاي صدقه به دولت نمك نشناس عراق مطالبات فرهنگيان و ساير كارمندان دولت را پرداخت كند

دوست عزیز ما هم عین تو تو همین عصر ایران چندین بار پيغام و ناله سر داديم و عصر ايران با کمال محبت در سايت قرارداد.

ما از تبعيض بين نيرو هاي قراردادي کار معين با نيرو هاي رسمي گفتيم اخر اين شد که مي گن از سال اينده دوباره ليسانس مملکت با چندين سال سابقه کار بياد شرکتي بشه تا در دوران عدالت محوري پول دولت تو جيب يه عده پولدار شرکت دار مي ريزند تا گردنشون از اين که هست کلفت تر بشه

هيچ بني بشري هم نظارت نداره بر نوع قرارداد ها
خلاصه ما هم به محضر اون حضرت شکايت مي کنيم و تمام اين نمک نشناسهاي مردم و بي غم هاي روزگار را به دادگاه خدا مي سپاريم
چون ديگر جايي نمانده شکايت نکنيم و حرف نگفته باشيم

ایکاش بیاد روزی که حاکم شرع امام زمان باشند تا معلوم شود ادعای مدعیان از خدا بیخبر

اولا" خدمت شما عرض کنم این سبد کالا خودش یک اهانت بزرگ به شخصیت معلم است، سبدی که شامل دو کیلو نخود و عدس ، و چند کیلو شکر ، روغن و مرغ منجمد!، جالب تر این که بابت اونها مبلغ 16 هزار تومان از حقوق معلم دریافت کننده کسر خواهد شد! و نکته جالبتر آقایون شایعه کردنند در بین معلم ها که این سبد بین 40 تا 50 هزار تومان ارزش دارد!!!« جلل الخالق از دست این ...»!، اگر سبد اینقدر با ارزش هست من 20 هزار تومان آن را تقدیم خود آقایون می کنم انشاءالله که خیرش را ببنند!، نکته دوم این که «آقای معلم محترم، آیا تمام مشکلات شما حل شده و فقط مشکلتون این سبد هست؟!!!، اگر شما به خاطر این سبد به درگاه امام زمان متوسل شده اید!، متاءسفانه باید خدمت شما عرض کنم که شما به درد شغلی که نمی خورید همین معلمی هست!! (جسارت من را ببخشید!)»، یک معلم نباید این قدر ضعیف باشد که بابت هر مشکل کوچکی احساس عجز و ناتوانی از خودش نشان دهد، اگر به خاطر اشتغال و کسب درآمد به این شغل روی آورده اید که باید خدمت شما عرض کنم بدترین انتخاب ممکن را انجام داده اید!، اگر به خاطر علاقه معلم شده اید، در شرایط کنونی با اشتغال در کار دیگر نیاز های مادی خود را فراهم کنید. و در پایان باید عرض کنم این بی حرمتی ها که آقایون محترم سیاسی در حق معلم ها می کنند یک روزی باید پاداش اون را از دست تربیت شده های همین معلم ها دریافت کنند!، مطمئن باشید حقیقت راه خودش را پیدا خواهد کرد.

سلام
به كي شكايت ميبريد. اين همه تو رسانه ها دولت دم از خونواده هاي شهيد ميزنه، بنده فرزند شهيد هستم و مدركم هم ليسانسه. سه ساله به صورت قراردادي و با ديپلم در اداره پست مشغول به كارم. چهار تا نامه از طريق پست استان براي شركت پست نوشته شده، و سه تا نامه هم بنياد استان براي تهران نوشته. چهار تا نامه هم شخصاً به رئيس جمهور عدالتخواه نوشتم. رئيس جمهور كه فقط ارجاع ميده به وزارت مربوطه!! و وزارت مربوطه هم كه لال شده و جواب نميده. فقط به اداره پست استان جواب داده كه ايشون مدركش غير كاربرديه و تبديل وضعيت هم نميتونيم بكنيم. و جالب اينجاست كه دو نفر ديگه با مدرك مشابه مدرك من كه يكيشون هم سابقه كارش با من يكيه، توي يكسال و نيم اخير مدركشون پذيرفته شده و با ليسانس مشغول هستند. جالبتر اينكه اين دو نفر دختر هستند و فرزند شهيد هم نيستند، حالا زد و بند كجا صورت گرفته خدا ميدونه. جالبتر از اينا: بازرس از تهران اومده و وقتي من اينا رو بهش گفتم ميگه نه امكان نداره كه مدرك كسي قبول شده باشه و وقتي پرونده ها رو ديده دو تا شاخ از سرش زد بيرون و گفت من پيگيري ميكنم. وقتي هم كه رفت تهران و بهش زنگ زدم گفت همه با پذيرفتن مدرك شما موافق بودن به جز معاون....
نوش جونشون بخورن تا از اين گنده تر بشن...