براساس برآورد کارشناسان سازمان يونيسف، تعداد کودکان کار خياباني در ايران از 400 هزار تا يک ميليون نفر تخمين زده مي شود.
اين دستگاه محل نان خشکي هاست. سرپرست يا صاحب دستگاه، گوني هاي کارگران را به نوبت وارسي مي کند. پلاستيک ها، آهن و نان خشک ها را جداگانه با ترازو مي کشد و جلوي اسم هر کدام از کارگرها در دفتر عددهايي را مي نويسد. عددها و مواد جمع آوري شده است و بر اساس آن به کارگر ها پول پرداخت مي شود.
دو آلونک درست بين دو کوه زباله، محل خواب و استراحت کارگران است. آلونکي که براي تن خسته کودکي که حداقل هشت ساعت را در کوچه هاي شهر يک روند زباله را گشته و هر روز سعي مي کند براي دستمزد بيشتر زباله بيشتري جمع کند، حکايت هتل چهارستاره را دارد.
نزديک پانزده نفر در اين دو اتقاق دو در سه متري مي خوابند. لوازم اتاق همه از برکت وجود زباله هاي مردم شهر تامين شده، پتو، متکا، قوري و حتي پوستر هاي ستاره هاي بدن سازي و سينما که بر در و ديوار است. زباله نه فقط معيشت آنها را تامين مي کند بلکه ديوارهاي آلونک شان را هم برپا کرده است.
ديوارهايي که از جنس ورقه هاي آهني و حلبي کهنه و زنگ زده، مقوا و کيسه نايلون است. در اين آلونک ها مگس ها حکمراني مي کنند. مگس هايي که هر روز در يزابه هاي سياه رنگ جاري بر زمين بيرون آلونک ها غلت مي زنند.
جلوي دهان و بيني ات را نمي گيري تا آنچه را که اين کودکان با آن زندگي مي کنند عميقاً تجربه کني و مسلماً آنچه استشمام مي کني بويي است که ما شهري ها کمتر آن را تجربه مي کنيم.
کوچک ترين پسر اين دستگاه کودکي 8 ساله به نام حيدر است و اهل افغانستان است. با اينکه نام حيدر دارد اما همانند کارگران افغاني ديگر سني است. روزي تقريباً هشت هزار تومان در آمد دارد و اين پول از روزانه 20 تا 30 کيلو بار زدن کاغذ و مقوا گيرش مي آيد.
پهلوان اين بچه ها پسري 14 ساله به نام هاشم است که روزي 70 کيلو بار مي آورد و 12 هزار تومان گيرش مي آيد. در اين دستگاه هرکس قوي تر باشد آهن جمع مي کندو پول بيشتري گيرش مي آيد و به قول بچه ها هاشم به چيزي غير از زباله هاي آهن دست نمي زند.
وي معتقد است که به دليل سامان دهي نشدن اين فعاليت ها در کشور با بازيافت مواد به اين طريق غيرقانوني تبليغات زيست محيطي و بهداشتي فراواني را به دنبال دارد از قبيل توليد محصولات غير بهداشتي که ناقل انواع بيماري ها هستند که اغلب در اختيار روستائيان با قيمت پايين گذاشته مي شود.
وي مي افزايد: توليد شانه تخم مرغ و جعبه هاي شيريني از ديگر موادي است که توسط بازيافت غيرقانوني و غير بهداشتي توليد مي شود که در تمام اينها آلودگي محل مي شود.
درباره کارگرانش مي گويد: اکثراً افغاني هستند چون بهتر از ايراني ها کار مي کنند و اغلب کودک هستند و چون به پولي که در مي آورند قانع اند و دردسر درست نمي کنند.
به عقيده "قاسم"خان همه اين کودکان محتاج کمک هستند تا بتوانند براي خانواده خود پول ببريند و اين کار بسيار بهتر از دزدي و گدايي کردن است.
وقتي از نحوه فروش اين ضايعات مي پرسم تنها پاسخ مي دهد که به کارخانه هاي بازيافت مي فروشم. اما اصرارهاي من را در مورد حاشيه سود اين کار بي پاسخ گذاشت.
اين را دکتر عبدلي مي گويد و ادامه مي دهد: ايالات متحده آمريکا روزانه 13 ميليون دلار از راه بازيافت قانوني زباله در آمد دارد اما در اين سود اصلي را در بازيافت غيرقانوني زباله، دلال ها مي برند.
ميزان دستمزد براي خريد و فروش طلاي کثيف روند متفاوتي دارد، به طوري که افراد"زباله گرد" که نخستين حلقه اين شبکه هستند مزدعادي يا حتي کمتر از معمول دريافت مي کنند اما در اين بين واسطه ها و کارگاه هاي اطراف تهران، سود اصلي را مي برند.
دکتر عبدلي وقتي در مقابل ميزان دستمزد واسطه هاي زباله فروش قرار مي گيرد به اصطلاح "دووهاي بازيافتي" در مازندران اشاره مي کند که وضع مالي اين افراد آن قدر خوب بود که در مازندران خودروهاي دوو آنه به "دووهاي بازيافتي" معروف شده بود. البته اين ماجرا مربوط به يکي از شهرهاي کوچک کشور مي شود و قطعاً در شهر بزرگي مانند تهران سودها بسيار کلان تر است.
اين استاد دانشگاه مي گويد: اينگونه بازار اين مواد مشخص کرده است زباله هاي خشک توسط گوني به دستها به قيمت هاي متفاوتي به واسطه ها فروخته مي شود مثلاً آهن و پلاستيک کيلويي 80-70 تومان و نان خشک کيلويي 40 تومان خريداري مي شود که البته اين ارقام حدودي است و مثلاً بستگي به خيسي و خشکي نان دارد.
اما واسطه ها به قيمتي بالاتر، اين زباله ها را به کارخانه هاي زباله خردکني مي فروشند و اينگونه که بنده برآورد کردم و مسئولان شهرداري هم تاييد مي کنند، اين واسطه ها تا ماهي 20 ميليون تومان هم درآمد دارند.
دکتر عبدلي مي گويد: مواد پلاستيکي بازيافتي کيلويي 80 تومان خريداري مي شود در حالکيه مواد پلاستيکي نو کيلويي 1800 تومان قيمت دارد و فاصله بين 80 تا 1800 تومان حاشيه سود عظيمي است که در اين صنعت وجوددارد و يا اينکه واسطه ها آهن را کيلويي 70 تومان مي خرند و 120 تومان مي فروشند و حداقل 200 تا 300 کيليو آهن را روزانه جمع آوري کرده و مي فروشند و از اين راه سود زيادي را به جيب مي زنند.