عصرایران- آن طور که ایسنا گزارش داده است، حجه الاسلام علم الهدی، امام جمعه مشهد در اظهاراتی پیشنهاد کرده است که "شهر مشهد از هرگونه برنامه های فرهنگی، هنری، انواع فیلم های اکران شده و کنسرت های موسیقی مستثنی شود."
این پیشنهاد که در اولین ماه از سال نوآوری و شکوفایی مطرح می شود، هشداری است به اینکه شعار نوآوری و شکوفایی که از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان سرلوحه سال 87 عنوان شده، گرفتار تفسیر به رای های جابه جا شود.
داشتن دغدغه های دینی، البته بسیار ارزشمند است و از این رو، در اصل مطلب نمی توان خرده ای به امام جمعه مشهد گرفت اما مشکل اینجاست که بسیاری از ما، به دنبال "اهداف عالیه"، سوراخ دعا را گم می کنیم.
باز در یادمان هست که برخی کسانی که آنها هم همانند آقای علم الهدی دغدغه دین و فرهنگ داشتند (یا چنین وانمود می کردند) پاتوق های خیابانی جوانان را محاصره می کردند و با موکت بر، شلوارهای "لی" آنان را پاره می کردند یا با ماشین ریش تراش، موهایشان را به طرز تمسخرآمیزی (مثل انداختن چهار راه بر سرهای جوانان!) می تراشیدند تا درس عبرتی باشد برای آنان و دیگران که دیگر سراغ لباس ها و آرایش های "نامتعارف" نروند!
ماجرای ممنوعیت داشتن دستگاه ویدئو و محکومیت قضایی کسانی که حتی ویدئو حمل می کردند، جلوگیری از اکران فیلم های سینمایی مجوزدار توسط گروه های فشار و مسایلی از این دست، نه در دوردست ها و دورزمان ها، که در همین کشور خودمان، روی داد ولی هیچکدام از اینها نه تنها نتوانست سطح دینداری را در جامعه بالا ببرد، بلکه چهره ای خشن، دگم و عصبی از دین و ارزش های انقلابی در ذهن بسیاری از جوانان ایجاد کرد و موجبات بدبینی آنها به نهاد روحانیت را نیز فراهم آورد.
این در حالی است که در همان زمان هم ، دینداران عقل اندیش ، نسبت به این گونه روش ها هشدار می دادند و فریاد می زدند که رویکردهای حذفی و چکشی، نتیجه معکوس خواهد داشت ولی تا گوش شنوایی برای این سخنان حق پیدا شود، سالها گذشت تا این که اندک اندک، مسوولان جامعه دریافتند که باید با مدارا و ملایمت و کارهای فرهنگی و ... وارد تعامل با جامعه و به ویژه جوانان شوند.
بدین سان، بعدها، شاهد آن بودیم که بسیج، سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد، حوزه های علمیه و ... اقدام به اجرای طرح هایی مثل کلاس های تابستانی ، راه اندازی کانون های فرهنگی، اردوهای آموزشی و ... آن هم در سطح گسترده کردند که نتایج قابل توجه و ارزشمندی نیز به نوبه خود داشت.
اینک و پس از آزمودن هر دو راه (حذفی - فرهنگی) شنیدن اینکه یک امام جمعه باسابقه، بار دیگر بر آزمودن راه خطای طی شده تاکید می کند، آدمی را به شگفتی و تاسف وا می دارد.
واقعیت این است همین الان که در شهرهای بزرگ چهار تا فیلم اکران می شود و هرازگاهی کنسرتی برپا می شود، (شهرهای کوچک که کلا مرخص و محروم اند) مردم و مخصوصا جوانان، با کمبودهای جدی برای تفریح و گذران اوقات فراغت مواجهند، حال تصور کنید که همین امکانات اندک نیز از آن دریغ شود.
به راستی جوانی که نه سینمایی برای تماشای فیلم دارد، نه کنسرتی برای رفتن، نه تئاتری برای دیدن، نه کلوپی برای تفریحات سالم، نه پولی برای سفر کردن و نه هیچ امکان دیگر برای گذراندن اوقات فراغتش، چه کند؟ آیا جز این است که تنها راه چاره اش خیابان گردی و پارک گردی است؟ و البته اگر هم سر از پا خطا کند، سروکارش با گشت ارشاد است و باقی قضایا!
واقعا جای تاثر و ناراحتی است مسوولانی که باید در اندیشه گسترش امکانات فرهنگی و تفریحی مردم باشند، همین چند تا فیلم و کنسرت نیم بند را هم برای آنان "زیادی" می بینند!
مي خواهم از ايشان بپرسم تابحال موسيقي زيباي ايراني را با گوش جان شنيده اند كه چنين حكم بر دار آويختن منصور را ابلاغ ميفرمايند؟
آيا با اين تفاسير ميتوان از جوان مشهدي انتظار داشت ماهواره و CD هاي مبتذل و مواد مخدري كه به لطف نزديكي مرز افغانستان در دسترس اوست كوچكترين تاثيري بر او نگذارد.
واقعا راه مقابله با تهاجم فرهنگي ذبح كردن فرهنگ و تمدن ايراني است؟
جناب حاج آقا : اين بي بند و باري هايي كه به زعم حضرتعالي موجود است حاصل همين نگرش ها و مديريت هاي دلخواه و غير كارشناسي است. خودمان را اصلاح كنيم مردم اصلاح مي شوند ....
بعد از کلی فکر کردن گفتم: کوهسنگی. گفت رفتهایم. فردوسی هم که نمیشد آن موقع شب رفت، چیز زیادی هم برای دیدن ندارد.
خلاصه کلی خجالت کشیدم و گفتم: رفتید حرم برای ما هم دعا کنید!
اينكار باعث رونق بخش هاي ديگر خواهد شد .مثل رونق فساد و فحشاو شايد هم افزايش سفر و گردشگري اينبار براي ديدن فيلم ها و كنسرت ها و برنامه هاي فرهنگي .
شايد اين هم به نوبه خود باعث ايجاد حركت و پويائي به شكل خودش باشد.تا چه پيش آيد.
خدایا به ما واقع بینی را عنایت فرما. آمین . یارب العالمین