۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۲۰۱۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۹ - ۱۸-۰۲-۱۳۸۷
کد ۴۲۰۱۹
انتشار: ۱۴:۴۹ - ۱۸-۰۲-۱۳۸۷

واکنش خاتمی به سوءاستفاده خارجی ها

خرابکاراني که اول به جمهوري اسلامي فحش مي‌دهند و در مقابل آن مي‌ايستند، کشتار به راه مي‌اندازند و اماکن مقدس و ميراث فرهنگي را نابود مي‌کنند و عليه ملت عراق، جمهوري اسلامي و ديگران عمل مي‌کنند، متعلق به نظام جمهوري اسلامي هستند؟ يا اين‌كه از جاي ديگري مي‌آيند؟ اين‌كه يک ضدانقلاب بگويد نظر ديگري وجود داشته، بايد گفت نخير؛ هيچ نظر ديگري وجود نداشته؛ ايران نيازي به دخالت در عراق نداشته است.

به دنبال سوءاستفاده گسترده رسانه‌هاي غربي از اظهارات اخير خاتمي در يك محفل دانشجويي، وي در واكنش شديداللحني در برابر اشغالگران عراق و دولت‌هاي عربي صاحب اين رسانه‌ها گفت: مگر ايران‌، عراق را اشغال كرد يا به آن خرابكار فرستاد؟


به گزارش تابناك، وي شب گذشته در اظهاراتي در بنياد باران، به سوءاستفاده‌ها پاسخ داد كه متن آن در ادامه مي‌آيد: مسئله ديگري که مي‌خواهم به آن اشاره کنم و چندان مسئله مهمي نيست، به خاطر تحريف و سوء استفاده‌اي که بيگانه ممکن است از آن بکند و تخريب، جفا و بي انصافي که در درون{کشور} مي‌خواهد صورت گيرد، آن را ذکر مي‌کنم تا احيانا اگر شائبه‌اي در ذهن خيرخواهان هست برطرف شود. البته من از تخريب هيچ نگراني ندارم و مي‌دانم، اين تخريب‌ها چرا صورت مي‌گيرد و منتظر باشيد که در آينده اين تخريب‌ها افزونتر خواهد شد و {واقعيت اين است که} خوشبختانه يا متاسفانه اگر ما اهل دنيا و {در پي} جلب نظر ديگران باشيم، اين تصميم‌ها اثر بسيار مثبتي بر روي جلب نظر مردم دارد. ولي آنچه نگران کننده است، اين‌كه اولا بد اخلاقي بد است. ثانيا اگر بداخلاقي‌ها به اسم اسلام و انقلاب صورت گيرد، بدتر است. من مطلبي را مطرح کردم که متاسفانه بعد ايجابي آن کمتر مورد توجه قرار گرفت و آن مسئله اين است که محتوا و جهات انقلاب ما چه بود و بخصوص امام(ره) به عنوان مظهر آن، چه گرايش، روش و خواستي داشتند و اتفاقا معتقدم، بايد به شدت روي اين مسائل پافشاري کنيم و آنها را بگوييم تا خداي ناکرده چيزهايي که خلاف نظر امام(ره)، خواست مردم و محتواي انقلاب اسلامي و طبعا برخلاف سند مستند مصوب نظام جمهوري اسلامي يعني قانون اساسي به عنوان معيار و ملاک‌هاي ارزشي، انقلابي و اسلامي جا نيفتد. ممکن است، نگذارند که حرف ما در جامعه ما پياده شود، اما با جامعه و تاريخ صحبت مي‌کنيم و نبايد بگذاريم، در ذهنيت جامعه اين اشتباهات و تغيير و تحولات جا بيفتد.


من {قبلا}گفته ام و تکرار مي‌کنم که بزرگترين رسالت ما «الگوسازي» است. اگر ما توانستيم، تحت نام «جمهوري اسلامي» نظامي را بسازيم که مردم در آن داراي احترام هستند، از آراء مردم حراست مي‌شود، آزادي وجود دارد، نقد قدرت هزينه ندارد، اقتصاد کشور پيشرفته است، عدالت در آن پياده شده، سير ارتقا علمي، فني و صنعتي کشور، سير صحيحي است(آن هم در اين دنيايي که همه سريع در حال به پيش رفتن هستند) و جايگاه و شان ملت ايران در جامعه بين المللي افزون تر شود، ما بزرگترين خدمت را به انقلاب کرده ايم و اين يعني «صدور انقلاب». اين‌كه تصور شود، جمهوري اسلامي به صورت ديگري نياز دارد و يا مي‌خواهد انقلاب خود را صادر کند، هم خلاف واقع است و هم جفا به امام(ره) است.


بنده به عنوان کسي صحبت مي‌کنم که از اول تا آخر، در متن جريانات بوده ام و سالها مسئوليت رسمي داشته ام. اصلا نظر امام(ره) در مورد صدور انقلاب و نحوه تعاملي که بايد با جهان داشته باشيم روشن اسن و اين مسئله بيان هم شده است. عين همين سياست، سياست رهبري امروز است. بنده به عنوان کسي که {با مسائل} آشنا هستم، {اين سخن را} مي‌گويم و معتقدم که جمهوري اسلامي نه نياز به دخالت فيزيکي در عرصه‌هاي بين المللي دارد و نه اصلا جزو سياستهايش بوده و هست. هرکس اين حرف را بزند، همگام با دشمن گام برمي دارد. دشمن ما را متهم مي‌کند. دشمن مي‌خواهد مشکلات خود را بپوشاند، يا مي‌خواهد، بهانه‌اي براي تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي پيدا کند و {در اين راستا} ادعا مي‌کند که جمهوري اسلامي دخالت مي‌کند. کجا دخالت مي‌کند؟ آيا ما عراق را اشغال کرديم؟ آيا خرابکاراني که اول به جمهوري اسلامي فحش مي‌دهند و در مقابل آن مي‌ايستند، کشتار به راه مي‌اندازند و اماکن مقدس و ميراث فرهنگي را نابود مي‌کنند و عليه ملت عراق، جمهوري اسلامي و ديگران عمل مي‌کنند، متعلق به نظام جمهوري اسلامي هستند؟ يا اين‌كه از جاي ديگري مي‌آيند؟ خرابکاران کجا هستند؟ کي هستند؟ از کجا آمده‌اند؟ ايران در عراق و افغانستان همواره خواستار ثبات و آرامش بوده است. اين سياست جمهوري اسلامي ايران است.


ما معتقديم، اين دولت مردمي در عراق بايد تقويت شود. امکانات در اختيار آن قرار گيرد تا امنيت برقرار شود و کساني که عليه امنيت عراق کار مي‌کنند، هم برخلاف منافع عراق و هم مصالح و منافع جمهوري اسلامي ايران عمل مي‌کنند. اين سياست واضح و بارزي است. اين‌كه يک ضدانقلاب بگويد {به جز اين نظر} نظر ديگري وجود داشته است، {بايد گفت} نخير؛ هيچ نظر ديگري وجود نداشته است. سياست جمهوري اسلامي ايران چه در گذشته و چه در حال اين بوده است و نيازي به دخالت در عراق نداشته است. البته در قانون اساسي ما هست که از مستضعفين دفاع مي‌کنيم؛ سلطه و سلطه گري را نفي مي‌کنيم. اين از افتخارات ماست. بله؛ من هم معتقدم که مقاومت‌هاي جانانه‌اي که در بسياري از جاهاي دنيا صورت مي‌گيرد، حتما الهام گرفته از مقاومت ملت ايران است. اين به معناي دخالت ايران نيست. اتفاقا اين مقاومت‌ها، مقاومت در مقابل ترور، تخريب، ويرانگري و تروريسم است. اينها باعث افتخار است. ولي از درون ملت‌ها جوشيده است. تا وقتي که معيارهاي دوگانه وجود داشته باشد، ملتها سرکوب شوند و حرفشان به جايي نرسد، اين مقاومت‌ها هم مشروع است و هم وجود خواهد داشت و اتفاقا اين مقاومت‌ها ضد خرابکاري، تروريسم دولتي، اشغال، سرکوب، توهين و توقيف انسانهاست. چه کسي طرفدار اينهاست؟ کدام دولت اينها را اعمال مي‌کند؟ و کدام قدرتها حمايت مي‌کنند؟ آنها خرابکار هستند. اين اهانت به مقاومت‌هاست که گفته شود، عوامل جمهوري اسلامي هستند. جمهوري اسلامي مقاومت‌هايي را که عليه اشغال است، تأييد مي‌کند. اما آنها از درون ملتها جوشيده اند. البته که معتقدم، از نفس امام(ره) و مقاومت ملت ايران الهام گرفته‌اند و اين مسئله غير از ورود به عرصه‌هاي عملياتي است که هرگز سياست جمهوري اسلامي نبوده است و به صراحت مي‌گويم که در زمان امام(ره) و اکنون اصلا اينگونه نبوده است.


ما در کشورهاي همسايه همواره خواستار آرامش و امنيت بوده ايم. البته سرکوب و اشغال و تبعيض را نفي مي‌کرديم و اگر کساني در اين زمينه مبارزه مي‌کردند، مورد تأييد ما بودند و در اين صورت عامل ما نيستند. ما امروز نظام جمهوري اسلامي ايجاد کرده ايم و بايد الگوسازي کنيم. اين رسالت ماست. اگر ما نتوانستيم، اقتصاد پويايي ايجاد کنيم، عدالت را اجرا کنيم، پيشرفتهايمان يک گام جلوتر از کشورهاي ديگر باشد، لااقل اعتماد مردم را جلب کنيم که از آزادي و آرايشان دفاع کنيم و نتوانيم، الگو را بسازيم، هرچقدر هم که ادعا کنيم، کسي دنبال اين الگو نمي‌رود. خدمت ما به امام (ره) و خون شهدا اين است که اين الگو را بسازيم. اصلاحات حرفي جز اين ندارد که اين الگو را بايد به خوبي ساخت. اين الگو را بايد به درستي ساخت. انتقاد ازحکومت، اتفاقا به خاطر انتقاد به حاکميت و نظام است. اين حاکميت و نظام افتخار ماست. ما که نمي‌توانيم بگوييم، هر برنامه‌اي که خاتمي يا ديگران در دوران هشت ساله مسئوليت دارند، عين نظام است و هرکس اشکال به آن بگيرد، ضد نظام خوانده شود و از حقوق اجتماعي اش محروم شود، يا حتي مورد فشارهاي ديگر قرار گيرد.


واقعا نقد از حکومت، دفاع از آزادي بيان، عدالت، رفاه، دفاع از نبودن فشار بر روي گرده مردم بدبخت، عين اصلاحات و انقلاب است. ممکن است، در انجام وظيفه، برنامه نداشته ايم يا برنامه مان غلط بوده يا کوتاهي کرده باشيم، اصلاحات در درون نظام{بايد باشد} و نظام در مسير و سرجاي خودش حرکت کند و خداي نکرده، بدخواهان يا بدانديشان {نتوانند}افکار و انديشه‌ها و ملاکهاي انقلاب را بدزدند. چيزهايي که هيچ سنخيتي با امام(ره) و انقلاب ندارد، به نام آنها جا بزنند. بايد {از اصول انقلاب} دفاع کرد؛ ولو قيمت آن اين باشد که ما را بيرون کنند. به هر قيمتي بايد دفاع کرد. ما بايد الگو بسازيم و اين الگو به گونه‌اي باشد که ديگران و در درجه اول، کشورهاي اسلامي راجذب کند؛ اين مي‌شود صدور انقلاب. در کشور ما هم با دو دو تا چهار تا مي‌شود واقعيتها را ديد. خوشبختانه در قبل از دوره بنده چيزي به نام «چشم انداز» که يک اجماع در کشور و مورد تأييد رهبري است، وجود نداشت، اما الان وجود دارد و مي‌توانيم، بسنجيم که آيا در آن مسير حرکت مي‌کنيم. چه کار مي‌خواهيم بکنيم؟


بعد از 20 سال در سال 1404 در منطقه به لحاظ علمي، فني، اقتصادي و... قدرت اول باشيم. امروز براي اين کار بايد برنامه‌گذاري کنيم. ما بايد به گونه‌اي باشيم (همانگونه که امام(ره) مي‌خواست) پيشتاز آزادي و بخصوص آزادي انتخابات در تمامي کشورهاي اسلامي باشيم. اگر توانستيم اين کار را انجام دهيم، معتقدم، دين خود را به انقلاب و اسلام ادا کرده ايم. در يک کلمه بگويم، اصلاحاتي که بنده به آن معتقدم و مي‌خواهم، اصلاحاتي است که مي‌خواهد ايران آزاد، آباد، سربلند، با برخورداري عادلانه از همه برخورداري‌هاي مادي و در کنار آن معيارهاي معنوي و اخلاقي و آنهايي که دين ما گفته، باشد.


وظيفه ما اين است که راه را براي اين هدف توسط هرکس که مي‌خواهد عمل کند، هموار کنيم. مهم اين نيست که ما سرکار باشيم. هرکس که سرکار است بايد اين کار را کند و اگر ديديم{اين راه} در حال منحرف شدن است، لااقل حرف خودمان را مي‌زنيم. انحراف پيدا کردن، در مسير الگوسازي نيست. ما بايد الگو بسازيم و همه هم دست در دست هم دهيم که اينگونه شود و فضايي از تفاهم در جامعه ايجاد شود و بدبيني‌ها و سوءظن‌ها از بين برود و آنگونه که معيارهاي اسلام و امام(ره) و انقلاب ايجاب مي‌کند، حرکت کنيم و خداوند هم يارانش را ياري مي‌کند. شاداب و سربلند باشيد!


وي همچنين درخصوص انتخابات گفت: يکي، دو نکته را عرض مي‌کنم. يکي راجع به انتخاباتي که گذشت. البته اين موضوع نياز به تحليل بيشتري دارد و شايد اينجا مجال آن نباشد و من هم به تنهايي نتوانم اين کار را انجام دهم. اما اجمالا مي‌گويم؛ آنچه بود گذشت. نتيجه‌اي که حاصل شد، اين‌كه {مجلس آينده} مجلسي است که نسبت به وضع موجود منتقد است، از آنچه که مي‌گذرد راضي نيست، از بي برنامگي‌ها (يا بهتر بگوييم، برنامه ريزي‌هاي غلط)، از وضع اقتصاد، از حذف نيروها، از ادعاهايي که با واقعيتها تطبيق نمي‌کند (بلکه گاهي درست در مقابل آن است) و بدتر از همه با فرار به جلو با تخريب ديگران{راضي نيست}. من فکر مي‌کنم، شايد اين مجلس، مجلسي باشد که اکثريتش به اين وضع اعتراض دارد. مسئله دوم که در اين انتخابات رخ داد، حضور قابل توجه نيروهاي مستقل بود که عمدتا در غياب نيروهاي اصلاح طلب توانستند، راي مردم را بگيرند و از اين جهت هم فکر مي‌کنم، مجلس هشتم متفاوت با مجالس ديگر باشد. اميدوارم که به لطف خداوند همين مسئله باعث بشود که با نظارت و کنترل بيشتر جامعه ما در مسيري حرکت کند که خير او در آن است.


ما داراي هر گرايشي که باشيم و به هر جناحي که وابسته باشيم و داراي هر سليقه‌اي که باشيم، بايد قبل از هرچيز به ايران، سربلندي ايران، عظمت و عزت ايران، استقرار و ثبات جمهوري اسلامي و سرفرازي اين نظام و بالاخره تامين نيازها، حيثيت و شرافت مردم ايران بينديشيم و هيچکس نمي‌تواند از اين مسئله خشنود باشد که رقيب او اشتباهاتي کند که سبب شود که او بيشتر مورد توجه قرار گيرد، اما ايران در اين ميان زيان کند. همه ما بايد بخواهيم، با حسن نيت و خيرخواهي کاري کنيم که ايران زيان نکند. اگر هم انتقادي مي‌شود، در همين زمينه باشد و تلاشها به اين سو باشد که نيازهاي واقعي ايران برآورده شود، حيثيت ايران حفظ شود، موقعيت ايران ارتقاء پيدا کند و اين ملت در عرصه‌هاي مختلف بتواند آنگونه که شايسته اوست، در عرصه داخلي و بين المللي حضور داشته باشد. بنابراين، اگر ما خواستار کنترل و نظارت بيشتر هم هستيم، براي اين است که مسير براي پيشرفت ايران و تامين نيازها و خواستهاي تاريخي اين ملت هموارتر شود. اميدوارم، مجلس اين وظيفه سنگين خودش را ايفا کند و وظيفه کنترلي و نظارتي خود را بدون ملاحظات خاص و فقط با در نظر گرفتن رضايت خدا و مردم و خدمت به مردم اين کار را انجام دهد.


اما نکته مهم در اين بحث، اين است که شيوه و روشي که در اين انتخابات بود، شيوه و روش نادرستي بود و نتيجه آن را هم تحت تاثير اين شيوه، از پيش مي‌شد حدس زد که چه خواهد بود و اين اشتباه يک امر{است} و {علاوه بر آن} نگراني بيشتر اين‌كه، اين شيوه تبديل به يک رويه شود و همه از حالا بايد نگران آن باشيم و جلوي آن را بگيريم. ما نبايد اجازه بدهيم، در نظامي که افتخارش اين است که جمهوري اسلامي است و هديه‌اي است که امام(ره) داد و البته اين در خواست مردم هم بود و امام(ره) هدايت کردند و شکل و فرمي که در دوره تاسيس در مقابل ساير نظريات تندروانه، متحجرانه، کجروانه يا به اصطلاح غير دلبسته به معيارهاي الهي ارائه شده بود، جمهوري اسلامي را پيشنهاد دادند و {اين مسئله را مطرح کردند که} مردم همه کاره هستند، ميزان راي ملت است و انتخابات مهم ترين حادثه‌اي است که در حيات اجتماعي انسان ايراني رخ مي‌دهد و بايد آن را بايد پاس بداريم.


ما اگر کاري کنيم که اين مسئله انتخابات، انتخاب آزاد و قدرت انتخاب گري مردم لطمه ببيند، کار بسيار بدي انجام داده ايم و اين برخلاف معيارهاي انقلاب اسلامي و معيارهايي است که ملت ما مي‌خواست و اگر اين مسئله به رويه تبديل شود، خطر بزرگي است و اين‌كه {دستگاه} نظارت که بايد بر قدرت که امکانات نظامي، سياسي، اقتصادي، امنيتي و... را در دست دارد اعمال نظارت نکند تا مجلس که در راس امور است، در خدمت او باشد، {بلکه} کار خود را درست انجام ندهد و وجه آن عوض شود و نظارت در خدمت اين باشد که تيپ خاصي از انتخابات صورت گيرد و گرايشات خاصي روي کار بيابد، نوعي انحراف از مسئله {انتخابات} است و اين‌كه ما {در انتخابات} قيموميت و دخالت بکنيم و از پيش قدرت انتخاب مردم را به انحاي محدود کنيم، آن هم با اتهامات عجيبي که واقعا تصور آن هم ممکن نيست. انسانهاي مومن، متدين، با سابقه و انقلابي به اتهام عدم التزام به اسلام و نظام اسلامي از صحنه خارج شوند و به گونه‌اي باشد که در دوسوم حوزه‌ها يک جناح که به امام(ره)، اسلام، ايران و اعتلا و سربلندي آن پايبند است، حتي نامزد نتواند معرفي کند و اگر انتخابات مهندسي{شده} باشد، اين حرف درستي است که اگر در يک سوم جاها هم ولو اين‌كه شخصيتهاي شناخته شده(البته همه افراد محترمند و اين بدان معنا نيست که افراد باقيمانده شخصيت کمتري دارند ولي در انتخابات بايد افراد شناخته شده‌اي حضور داشته باشند) با وجود اين، مي‌بينيم که در حوزه‌هايي که افراد شناخته شده باقي مانده بودند، ميزان حضور مردم بالاي 50درصد بود.


لابد اگر در همه حوزه‌ها به اين گونه بود، امروز اين جريان (اصلاح طلب) مي‌توانست بالاي 50درصد مجلس را در اختيار داشته باشد. به هرحال اين کار، کار نادرستي است. البته طبق اطلاعاتي که بنده دارم، بسياري از اعضاي محترم شوراي نگهبان(اعم از حقوقدانان و فقها) از بعضي تصميم گيري‌ها راضي نبودند و تلاشهاي بسياري {براي رسيدگي به اعتراضاتشان} انجام دادند که بعضي به نتيجه رسيد و خيلي جاها هم بي نتيجه بود. ولي خروجي دستگاه هم طوري بود که روشي اعمال شد که روش درستي نبود و خوشحالم که رئيس محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام و حتي وزير محترم کشور به اين مسئله معترض است و مي‌گويند که بايد تغييرات اساسي در اين زمينه(انتخابات) و بخصوص در زمينه تعيين و تشخيص صلاحيت‌ها ايجاد شود. البته اميدوارم، اين اظهارنظر سبب نشود که آقاي وزير کشور هم براي آينده نزديک، {ديگر} در صحنه حضور نداشته باشد! يک توقع و تقاضا از شما دارم که بسياري از شما مورد اين ظلم قرار گرفته ايد، گزارش مبسوط و مستندي براي مقام معظم رهبري و مجلس آينده تهيه کنيد تا {واقعيتها} مشخص شود.


من فکر نمي‌کنم که هيچکس، حتي کساني که اين روش را اجرا کرده‌اند اگر متوجه مشکلات و خطرات آن شوند، اين روش را ادامه دهند. کاري نکنيم که خداي نخواسته دلزدگي‌هايي ايجاد شود، بخصوص براي نسلي که بايد اميدوار باشد و اگر اين دلزدگي و ياس ايجاد شود و دلخوري‌ها افزون شود، نظام جمهوي اسلامي اصلي ترين پايه اقتدار خود را که اعتماد و حضور مردم در صحنه است را از دست خواهد داد و اين مسئله خيلي براي انقلاب و براي خونهايي که براي آن داده شده و سرمايه‌هايي که گذاشته شده، گران است. ان شاءالله همه بايد کاري کنيم که مسائل آنگونه که بهتر است انجام گيرد.

ارسال به دوستان
وبگردی