از عرب ستیزی تا جوجه خروس غیور!

شبکه های اجتماعی و فضای مجازی بخش حائز اهمیتی را در فضای رسانه ای کشور به خود اختصاص داده اند در این بین پست ها و مطالب جالبی هر روز در این فضای غیر رسمی منتشر می شود که ممکن است دیدن و خواندن برخی از آن ها خالی از لطف نباشد.

عصرایران قرار است هر روز برخی از این پیام ها و پست ها را از صفحات اجتماعی جمع آوری کند و در یک بسته به کاربران ارائه دهد که در ادامه برخی از این نوشته ها را می خوانید:

1 - انتقاد محمدرضا زائری از عرب ستیزی

محمد رضا زائری در اینستاگرام نوشت: متاسفانه جريان عرب ستيزي كه به شكل هاي گوناگون مخصوصا در فضاي مجازي گسترش داشته است اين روزها مجالي مناسب براي توسعه و فراگيري پيدا كرده است.

بهانه هايي چون تعرض ماموران سعودي به دو نوجوان ايراني يا انتشار عكسي با عنوان يك دختر ايراني در ميان مسافران عرب... باروت انفجارهايي جديد هستند.

وقتي در چنين فضاي ملتهب و آشفته اي يك شهروند عربي را مشاهده مي كنيم ناخودآگاه واكنش منفي نشان مي دهيم در حالي كه شايد اين شخص بيش از ما آسيب ديده و ستم كشيده و اكنون به آغوش ما پناه آورده باشد.

در زمان جنگ تحميلي معاودين عراقي كه از ظلم و ستم رژيم بعثي آواره شده بودند گاه با رفتارهاي منفي و ناخواسته برخي از ما مواجه مي شدند.

اكنون نيز زوار مؤمن عرب كه از مناطق شيعه نشين عربستان سعودي مانند احساء و قطيف يا از بحرين و كويت و ... به ايران مي آيند گاه با برخي رفتارهاي ناپسند ما مواجه مي شوند.

خودتان حال زائري را تصور كنيد كه از ظلم و ستم وهابيت سعودي به زندان افتاده و فرزند يا همسرش را به شهادت رسانده اند و حالا با اميدواري و دلخوشي خود را به ايران رسانده تا دل داغدارش را با زيارت امام هشتم تسلا بخشد و با ديدن مؤمنان ايراني آرامش پيدا كند اما برعكس با رفتارهاي توهين آميز و آزار دهنده ايراني ها مواجه مي شود.

 

---

2 - مازیار ناظمی و زنی که ممنوع الخروج شد



مازیار ناظمی رئیس روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان به ماجرای ممنوع الخروجی یکی از بازیکنان تیم فوتسال بانوان پرداخته است:

گاهي دلم مي خواد كار مثبتي انجام بدم مثل امروز كه پيگير ديدار وزير با دختران قهرمان فوتسال بودم. جاي خانم اردلان خالي بود. زنگ زدم به همكاري و همسر ايشان ، شنيدم از همسر و فرزند دور است و در خانه پدر. موقع تقدير از قهرمانان از كاپيتان تيم ياد كردم و جالب اينكه هم وزير و هم تيمی هاي او آرزو كردند كاپيتان در كسوت يك مادر قهرمان به تيم بازگردد. از صميم دل اميدوارم اين اتفاق خوب بيفته و اين خانواده قهرمان دور هم بزودي جمع باشند؛ انشاالله.

---

 
3 - دست دادن ظریف و کری در "اتاق شیشه ای خبر"

علیرضا میریوسفی دیپلمات و مسؤول بخش خاورمیانه دفتر مطالعات بین المللی وزارت خارجه نیز درباره دست دادن ظریف و کری در گروه تلگرامی اتاق شیشه ای خبر نوشت:

سلام. دو بحث در اين شرايط سخت و اندوهناك فاجعه منا بيش از حد وقت و انرژي رسانه ها و كشور را گرفته است. يكي مصافحه ظريف و اوباما و ديگري موضوع نشستن ظريف كنار امير كويت.

بدون اين كه بخواهم از ايشان دفاع يا اين موضوعات را توجيه كنم، بخش بزرگي از اين صحبت ها ناشي از عدم آشنايي با وضعيت مجمع عمومي ساليانه سازمان ملل و يا عرف هاي ديپلماتيك است.

با توجه به تجربه چهارساله ام در مجمع و برخلاف تصور عمومي، حضور دهها رهبر جهاني منحصر به سخنراني شان در مجمع نيست و معمولا اكثر ملاقات هاي دوجانبه همان روز سخنراني در حول و حوش مجمع صورت مي گيرد.

با توجه به محدوديت فضا و فشردگي برنامه ها در چند اتاق كنار مجمع، پارتيشن هاي كوچكي ايجاد و در پارتيشن هاي بسيار كوچك ملاقات ها صورت مي گيرد. حتي صدای صحبت ها به راحتي توسط اطرافيان يا ساير رهبران در پارتيشن هاي كناري قابل استماع است.

مواجهه رهبران و مقامات با هم در اين شرايط اجتناب ناپذير است. بارها و بارها در اين چهارسال شده است كه هيات هاي ايراني و آمريكايي و حتي اسرائيلي از كنار هم رد شده اند ولي هيچ عكس العملي بينشان نبوده است.
مخصوصا در مورد رژيم صهيونيستي كه به خاطر ترتيب حروف الفبا اكثرا جايگاه و صندلي هاشان چسبيده به جايگاه ماست. همچنين مجمع چندين در دارد و به جز رهبران كه رفت و آمدنشان كمتر است، ساير مقامات شامل وزير خارجه دهها با در طي روز وارد و خارج مي شوند و واقعا نمي دانند در اين ورود و خروج با چه كسي روبرو مي شوند.

در مورد زانو زدن يا نشستن روي زانو، اين موضوع يك پروتکل ديپلماتيك است كه مخصوصا در ديپلماسي چندجانبه كه صندلي ها كم است و پيش بيني مسايل پروتكلي سخت تر، بسيار اتفاق مي افتد. خم شدن روي مقام خودي يا خارجي غيرمحترمانه و غيرديپلماتيك است و مقامات پايين تر(يا حتي هم سطح) كه مي خواهند بطور كوتاه مساله اي را منتقل كنند كنار وي روي زانو مي نشينند و مطلبشان را مطرح و بعد به سر جايشان بر مي گردند.

---

4 - پول گرفتن از تشییع کنندگان!

محمد آقازاده روزنامه نگار، نگاهی انتقادی به برگزاری مراسم هادی نوروزی داشته است:پول گرفتن ورزشگاه آزادی از کسانی که برای تشیع جنازه هادی نوروزی کاپیتان تیم پرسپولیس به این ورزشگاه آمده اند، یک خطا و یا یک اتفاق نیست ، بلکه نماد روشنی از سوداگر شدن کل نهادهای اداره کننده جامعه است.

همه اخلاق ، همه رسم جوانمردی و همه عرف های رایج در برابر بت پول عقب می نشینند و پول همه ارزشها را بی ارزش می کند ، روزگاری مرگ خضوغ می آورد ، مدتی آدمی را از مادیات حذر می داد و خویشتنداری در برابر جهان و لذت هایش را می آموخت.

اقدام ورزشگاه آزادی در گرفتن پول از تشییع کنندگان و سوگواران نشان می دهد پول آخرین سنگر اخلاق را هم فتح کرده است و هیچ سنت و آیینی توان مقابله با غول سوداگر که از بطری آزاد شده است را ندارد و همین سوداگری به غارت میدان می دهد و تا این جامعه را فرو نپاشاند آرام نمی گیرد.

---

5- رأی علیه ایران به خاطر دو کامیون دارو!

مهرداد فرهمند در فیسبوکش خاطره ای نقل کرده که جالب است: سالها پیش، زمانی که در تهران به جلسات هفتگی وزارت خارجه می رفتم و حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه بود، یه بار کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل (که الان اسمش شده شورای حقوق بشر) علیه ایران رای داد، اون هم در زمانی که ایران از لحاظ حقوق بشری در وضعیتی خیلی مطلوب تر نسبت به گذشته قرار داشت و این رای تعجب برانگیز بود.

آقای آصفی گفت ما نشستیم لیست کشورهایی که علیه ایران رای دادن نگاه کردیم و در مورد هر کدوم هم می شد حدس زد دلیل رای منفی شون چی بوده تا اینکه رسیدیم به اسم کشور "مالی".

تعجب کردیم که دیگه "مالی" چرا علیه ما رای داده؟ رفتیم تحقیق کردیم دیدیم ما بهشون قول داده بودیم دو کامیون دارو براشون بفرستیم اما یادمون رفته یا به هر دلیلی فرستادنشون دیر شده و اینها هم از لجشون علیه ما رای دادن.

وقتی بشه با دو تا کامیون دارو رای یه عضو سازمان ملل رو جابجا کرد، طبیعیه که ابتکار عمل حقوق بشر در سازمان ملل بیفته دست عربستان سعودی، کشوری که وضعیت حقوق بشرش اصلا نیاز به توضیح نداره و همین روزها هم قراره یه جوان هفده ساله رو توش به صلیب بکشن و خود همین سازمان ملل اعلام کرده که در همین شش ماه گذشته صدها کودک در یمن بر اثر بمبارانهای عربستان سعودی کشته شدن.
 

---

6 - مجری های برنامه کودک ، نوستالوژی میانسالان
 


عباس یاری سینما گر در صفحه اینستاگرامش روایتی از حضور یک مجری در پشت صحنه یک سریال را نوشته است:

مجری‌های خوب تلویزیونی، در حافظه جمعی تماشاگرانشان همیشه ماندگار و فراموش نشدنی اند. آنها که مجری برنامه‌های کودک بوده‌اند، تاثیرگذاری‌ نوستالژیکی در ذهن و روح مخاطبان‌شان داشته‌اند.

 احترام برومند، مولود عاطفی، نگار استخر، شیده معاونی، مینا هاشمی، الهه رضایی، سونیا پوریامین، گیتی خامنه‌ای و بسیاری دیگر چهره‌های مورد علاقه میان‌سالان جامعه امروز اند که دوره کودکی‌شان را با این مجری‌های مهربان و دوست داشتنی، طی کرده‌اند.

خانم گیتی خامنه‌ای جدا از مجری‌گری به پشت‌صحنه برنامه‌های تلویزیونی هم علاقه زیادی داشت و گاه و بیگاه سرصحنه تولید سریال‌ها سر می‌زد. اینجا او خودش را به خانه‌ای در جنوب تهران رسانده، جایی‌که سریال «درخانه» به کارگردانی بیژن بیرنگ و زنده‌یاد مسعود رسام با شرکت اکبر عبدی در حال ضبط بود.

خانم پوریامین هم جدا از مجری‌گری، کارگردان تلویزیونی بود. ما در برنامه‌های زیادی با هم کار کردیم.

---

7 - دیدید بالاخره زنان به آزادی رفتند؟

ترانه علیدوستی بازیگر سینما و دختر حمید علیدوستی پیشکسوت فوتبال هم در اینستاگرامش به مرگ هادی نوروزی بازیکن پرسپولیس و حاشیه هایش اینگونه پرداخته است:

زمانی که همسر هادی نوروزی به پیست تارتان ورزشگاه آمد با فریادهایی خطاب به حضار می‌گفت: دیدید بالاخره به ورزشگاه آزادی آمدم، اما ای کاش هیچ وقت نمی‌آمدم، هادی من الان کجاست؟»
مرگ واقعیت دارد و همیشه تلخ است.اما این جمله، ورای آن حس شوم و آشنایی که از سوگ عزیزانمان می‌شناسیم، یکی از هولناک‌ترین چیزهایی بود که در حاشیه‌ی این حادثه‌ی تلخ شنیدم.

پدرم عمری بازیکن و ملی‌پوش فوتبال بود. در دوران اوج جوانی و درخشش او، حضور مادرم هنوز در ورزشگاه ممنوع نبود. اینکه همسر ورزشکار حق نداشت هم‌نفس او در پیروزی و شکست کنارش باشد، اما اجازه دارد اولین بار چمن ورزشگاه را در روز از دست رفتن عزیزش لمس کند، یعنی ما مشکل بزرگی داریم. مشکلمان فرهنگی‌ست که در آن سوگ، جایگاه والاتری از حقوق ما، و هم‌قدمی ما و مردانمان را دارد.

به زنی که هر چه گشتم نام خودش را در اخبار پیدا نکردم، صمیمانه این روزهای سخت را تسلیت می‌گویم.

---

8 - معروف ترین قاری جهان اسلام و موسیقی

حسین نقاشی فعال دانشجویی هم در صفحه فیسبوکش عکسی از عبدالباسط قاری افسانه ای قرآن منتشر کرده و آورده است:

عبدالباسط محمد عبدالصمد در سال ۱۹۲۷ در روستای «المزاعزه» یکی از توابع شهر ارمنت در استان قنا در جنوب مصر به دنیا آمد.
عبدالباسط می‌گوید :"من به ۱۴ ایالت از ایالات آمریکا که در آنها مراکز مسلمین وجود داشت سفر کرده‌ام که تعداد زیادی از مسلمین در این مراکز هستند.

در لس آنجلس ۶ نفر پس از شنیدن تلاوت قرآن کریم اسلام آوردند؛ در اوگاندا ۹۲ نفر. در آنجا دو مجلس داشتم: در یکی ۷۲ نفر از آنها و بقیه در مجلس دوم اسلام آوردند.

حتی یک خانم گوینده تلویزیون همراه من بود که در آخرین روز خواست دستم را ببوسد و من متأثر شدم ولی نپذیرفتم. او تقاضا کرد به حج برود. به اوگاندائی‌ها گفتم اگر اجازه بدهید، بگذارید این خانم امسال به مسافرت حج برود. پس از آن، خواست که نامش را تغییر دهد، من نام" آمنه" را برایش انتخاب کردم. "

پ.ن1: بی شک کسی که چنان مسلط در اجرای آیات جانبخش قرآن مجید بود، می فهمید که موسیقی چه تاثیر روح فزایی بر جانهای مشتاق و شیدایی دارد.

پ.ن2: اسلام و قرآن اینان کجا و اسلام و قرآن داعشیان و سلفیان کجا...؟!

---

9 - خانه کاپیتان اینجاست...

علیرضا دهقانیان گوینده ورزشی نیز در صفحه فیسبوکش نوشت:

منزل ابدی هادی نوروزی.کسی که تا همین یکی دو روز قبل در بین ما بود.

خونه ابدی در انتظار همه ماست.اون آقای مدیری که فکر میکنه هیچوقت از پشت میزش به این مکان منتقل نمیشه.اونیکه بواسطه رانت،تشکیلاتی در اختیارشه و میتونه بواسطه قدرتی که داره برای جماعتی تصمیم بگیره: سلام علیکم.عرضم به خدمتتون که راهتون به این منزل هم میفته ها؛یاالله.

---

10- دل هر جوجه خروسی به درد می آید

آیدین سیار سریع طنز نویس در اینستاگرامش نوشت:

یک جوجه خروس در گفتگو با خبرنگار ما ضمن ابراز تاسف از دست دادن جواد ظریف و باراک اوباما در سازمان ملل از وزارت امور خارجه و کلیت دولت یازدهم خواست تا اندازه او غیرت داشته باشند. مشروح گفتگوی ما با این جوجه خروس را در ادامه بخوانید:

- با سلام خدمت شما جوجه خروس گرامی و با تشکر از این که تا این حد غیرتمند هستید و دغدغه حفظ ارزش ها را دارید. لطفا خودتان را معرفی کنید!

+ با سلام خدمت شما و همکاران گرامی تان، من جوجه خروس غیور هستم.

- در ابتدا ما را کمی با فعالیت هایتان آشنا کنید.

+مهمترین فعالیت بنده این است که صبح تا غروب دنبال مرغ ها می دوم و به مسائل ایشان اهتمام می ورزم. اصولا مرغ مهمترین دغدغه من در زندگی است.

- چرا؟

+ چون به اعتقاد من بزرگ ترین مشکل زیست بوم ما مرغ ها هستند.

- کار دیگری هم به غیر از دویدن به دنبال مرغ ها انجام می دهید؟

+ بله. به مرغ ها تذکر می دهیم، راجع به مرغ ها سخنرانی می کنیم و بقیه روز هم در مورد مرغ ها فکر می کنیم.

- فکر می کنید مشکلات زیست بوم با این کارها حل می شود؟

+ بله.

- سوالی که بعضی منتقدین دارند این است که آیا مهاجرت، سرخوردگی، برده و خورده شدن مرغ ها توسط حیوانات مجاور شما را از ناحیه غیرت ملتهب نمی کند؟

+ اینها شایعاتی است که توسط برخی انسان های فریب خورده و وابسته به غرب مطرح می شود.

- سیگاری شدن و پایین آمدن سن اعتیاد در میان مرغ ها چی؟

+ این هم حقیقت ندارد. انسان های نر برای پیشبرد اهداف شوم خود به دروغ به دیگران می گویند مرغ ما رو دیدی سیگار می کشه؟ در حالی که همه می دانند مرغ سیگار نمی کشد.

 - احسنت. نظرتان راجع به دست دادن ظریف و اوباما چیست؟

+ واقعا اذیت شدیم. حرکتی بود که دل هر جوجه خروس دلسوزی را به درد می آورد. امیدواریم دیگر شاهد این مسائل نباشیم. فقط دست دادن هم نیست، مساله کنسرت ها هم هست که آنجا هم البته دست می زنند. کلا این دست دارد برای ما تبدیل به بحران می شود.

در این لحظه یک مرغ که کنار جوجه خرویس ایستاده بود توسط یک دست از کادر خارج می شود.