۱۷ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۷ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۴۳۰۱۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۸ - ۱۹-۱۰-۱۳۹۴
کد ۴۴۳۰۱۲
انتشار: ۱۰:۳۸ - ۱۹-۱۰-۱۳۹۴

قتل در تهران به خاطر تفاله چای!

با مرگ این مرد، بازپرس ایلخانی به همراه تیمی از کارآگاهان جنایی پایتخت راهی محل جنایت شدند تا زوایای پنهان ماجرا فاش شود.

پرتاب تفاله چای از پنجره طبقه دوم یک ساختمان قدیمی، جنایت هولناکی را در منطقه فلاح تهران رقم زد.

به گزارش شهروند، عقربه‌ها ساعت 19 چهارشنبه 16 دی‌ماه را نشان می‌داد که ناگهان فریاد‌های وحشتناکی ساکنان خیابان فلاح را به بیرون کشید. 2 مرد با یکدیگر درگیر شده بودند؛ 34 ساله و 45 ساله. یکی از آنها صاحب خانه طبقه دوم بود و دیگری در مغازه املاک طبقه پایین کار می‌کرد.

در همهمه این درگیری، ناگهان صدای خودروی اورژانس در خیابان پیچید و دقایقی بعد نور چراغ گردان خودروی پلیس بود که دیده شد. ماموران اورژانس در محل حادثه مرد 34 ساله‌ای را دیدند که غرق در خون روی زمین افتاده بود. با منتقل‌شدن این مرد به بیمارستان، تحقیقات پلیسی آغاز شد.

در حالی که بررسی‌های میدانی در دستور کار ماموران کلانتری 161 ابوذر قرار داشت، مرد 34 ساله در بیمارستان جان باخت. با مرگ این مرد، بازپرس ایلخانی به همراه تیمی از کارآگاهان جنایی پایتخت راهی محل جنایت شدند تا زوایای پنهان ماجرا فاش شود.

بررسی‌ها نشان می‌داد محمود 45 ساله با ضربات چوب بیسبال، سعید 34 ساله را به قتل رسانده است. محمود در طبقه زیرین خانه سعید در مغازه املاکی مشغول به کار بوده که این حادثه تلخ رخ داده است. وقتی محمود دستگیر شد در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد.

او به ایلخانی، بازپرس کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی گفت: در طبقه همکف، مغازه املاکی ما قرار دارد. در طبقه بالای املاکی، خانه سعید قرار داشت. غروب بود. بیرون از مغازه ایستاده بودم که احساس کردم سعید از پنجره طبقه بالا یک‌سری آشغال به بیرون پرتاب کرد که مقداری از آن روی سرم ریخت. وقتی آشغال‌ها را از سرم برداشتم دیدم سعید تفاله چای را از پنجره به بیرون پرتاب کرده بود.

با یکدیگر درگیری لفظی پیدا کردیم که سعید از طبقه بالا خود را به پایین رساند. با هم گلاویز شدیم. او صندلی مغازه را برداشت و به سمتم حمله کرد. به‌سختی توانستم خود را نجات دهم. به سمت مغازه رفتم و چوب بیسبالی را که در مغازه داشتم برداشتم.

به سمتش حمله کردم و چند ضربه به او زدم. با هم گلاویز بودیم که ناگهان روی زمین افتاد. غرق در خون بود. فقط گوشه‌ای نشسته بودم و نگاه می‌کردم. جمعیت زیادی جمع شده بود. اورژانس آمد سعید را به بیمارستان برد. نمی‌خواستم او را بکشم. تصور می‌کردم که زخمی شده است. وقتی ماموران کلانتری دستگیرم کردند متوجه شدم فوت کرده است.

با ادعاهای این مرد، وی برای تحقیقات بیشتر راهی زندان شد.

برچسب ها: تفاله چای ، قتل
ارسال به دوستان
مریخ هم منطقه ممنوعه دارد؟ / دانشمندان هشدار دادند نزدیک نشوید مصوبه جدید حقوق و مزایا تصویب شد؛ افزایش حقوق شاغلان و بازنشستگان همه دستگاه‌ها قطعی شد پیش‌بینی وضعیت هوا طی پنج روز آینده/ کدام استان‌های کشور بارانی می‌شوند؟ حذف ۹۰ درصدی فلزات سنگین پساب با تولید ماده‌ای از ضایعات آلوده به روغن روانکار صنایع روی دستور ویژه رییس قوه قضاییه به سازمان بازرسی برای ورود فوق العاده به موضوع ارز درخواست عجیب یک زن از اورژانس آیا شما هم این لغات را غلط تلفظ می‌کنید؟ امروز چه فرقی داشت که تهران تعطیل نشد؟ سال 1310؛ عکسی نایاب از پل قدیمی پنجابه در راه تهران - مازندران اعمال جریمه‌ای برای طرح زوج‌وفرد از درِ منازل یارانه انرژی هدفمند می‌شود؛ اتصال به کد ملی در دستور کار خودکشی در ایران؛ از فشارهای ساختاری تا اخلاق مراقبت و امید علم الهدی: حزب موتلفه‌ برای مبارزه با مفاسد اقتصادی به میدان‌ بیاید مکرون به چین هشدار داد: اگر تغییر نکنید، اروپا هم مثل آمریکا عمل می‌کند درباره اصلاح قانون مهریه و آنچه زنان باید بدانند
نظرسنجی
با توجه به مشخص شدن رقبای ایران در مرحله نخست جام جهانی فوتبال، به نظر شما تیم ملی می تواند به مرحله بعدی صعود کند؟