فارس: برخي رسانه‌هاي خارجي با پوشش اخبار اخير "تهديدات نظامي عليه ايران"، واكنش احتمالي ايران را بررسي و اعلام كردند، ايران برگ‌هاي برنده‌اي دارد كه قادر است واكنشي سهمگين و پيش‌بيني نشده به حمله آمريكا و اسرائيل نشان بدهد و آنان را غافلگير كند.

برخي كارشناسان، بسياري از تهديدهاي اخير غرب عليه ايران را تبليغ صرف مي‌دانند و معتقدند مطرح كردن گزينه نظامي تنها به دليل سرپوش گذاشتن بر پرونده فساد "ايهود اولمرت" نخست‌وزير رژيم‌صهيونيستي و شكست "جرج بوش" رئيس‌جمهور آمريكا در عراق و افغانستان است.

گزارش برخي رسانه‌ها و روزنامه‌هاي خارجي با اشاره به برخي گزينه‌هاي پيش‌روي ايران براي واكنش، نشان مي‌دهد، در صورت حمله احتمالي آمريكا و اسرائيل به ايران، تهران برگ‌هاي برنده بسياري براي پاسخ‌گويي دارد كه قطعا مهاجمان را غافلگير خواهد كرد.

پايگاه خبري المحيط گزارش داد: دليل تبليغاتي بودن تهديدات عليه ايران اين است كه اگر جنگ آغاز شود روشن نخواهد بود حتي چند لحظه پس از آغاز درگيري چه اتفاقي رخ خواهد داد، چون ايران به عنوان قدرتي منطقه‌اي داراي وزني اقتصادي، انساني و راهبردي است كه قادر است روند كشتي‌راني در خليج فارس را متوقف و تنگه هرمز را مسدود كند.

اين در حالي است كه روزانه 15 ميليون بشكه نفت از تنگه هرمز عبور مي‌كند و بنابراين اقتصاد كشورهاي عربي فلج مي‌شود. علاوه بر اين در پي قطع روند صادرات نفت، ثبات سياسي و امنيتي جهان بر هم خواهد ريخت همچنانكه اروپا و ژاپن، به ترتيب 52 و 70 درصد نفت خود را از نفت خليج فارس تامين مي‌كنند.

المحيط از توان داخلي ايران به عنوان يكي از برگ‌هاي برنده ايران نام مي‌برد و ومي‌نويسد: در يك گزارش از واحد پژوهش كنگره آمريكا كه مركزي پژوهشي-مطالعاتي و وابسته به كنگره است آمده است " آمريكا در زمان كنوني با تهديدي خطرناك‌تر از ايران رو‌به رو نيست. زيرا ايران پرونده‌هاي نگران‌كننده بسياري براي آمريكا مانند درگيري اسرائيلي ‌عربي، رابطه ايران با عراق و كشورهاي خليج[فارس]، رابطه آن با كشورهاي اسلامي آسيا و افغانستان، دارد كه پروند هسته‌اي هم بايد به آن افزود.

گزارش واحد پژوهشِ وابسته به كنگره مي‌افزايد: مهم‌ترين و اصلي‌ترين مانع و مشكل آمريكا، دشوار بودن ضربه زدن به ايران از درون است، چون دولت كنوني ايران به رياست محمود احمدي‌نژاد از لحاظ سياسي بسيار با ثبات به نظر مي‌رسد، همچنانكه از لحاظ اقتصادي نيز به لطف بالا رفتن قيمت نفت و سياست‌هاي دولت احمدي‌نژاد در كمك به قشر ضعيف و بخشودن برخي قروض كشاورزان وضعيت با ثباتي دارد.

بنا بر گزارش واحد پژوهش كنگره، علاوه بر عوامل مذكور، سياستي كه جرج بوش در سال 2002 براي تغيير نظام در ايران در پيش گرفت نيز امروزه بسيار بعيد و دور از دسترس مي‌رسد، همچنانكه حمايت آمريكا از گروه‌هاي مخالف ايران به حد حمايت مردم ايران از حكومتشان نيست.

المحيط از شكست اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل در خصوص برنامه هسته‌اي ايران از ديگر برگ‌هاي برنده ايران نام مي‌برد و مي‌نويسد: مركز مطالعاتي شوراي روابط خارجي واشنگتن معتقد است حمله هوايي برق‌آساي آمريكا و اسرائيل به ايران شكست مي‌خورد. از جمله دلايل آن، شكست اطلاعاتي آنان در دستيابي به اطلاعات دقيق و با ارزش از برنامه هسته‌اي و توانمندي نظامي ايران است.

بنا بر اين گزارش، ايران به اين دليل كه دائما به دليل برنامه هسته‌اي خود احساس خطر مي‌كند براي بدترين احتمالات خود را آماده كرده است. تاسيسات هسته‌اي خود را در مكان‌هاي مختلف پراكنده و كاملا محافظت‌شده تاسيس كرده است.

در گزارش شوراي روابط خارجي واشنگتن اين پرسش مطرح شده است كه "چگونه 200 جنگنده (كه اين 200 فروند، كل جنگنده‌هاي موجودِ آمريكا در خليج [فارس] است) مي‌تواند صدها هدف پراكنده در كل مساحت جغرافيايي ايران را كه بيش از يك ميليون 600 هزار كيلومتر مربع است هدف قرار بدهد؟".

گزارش اين مركز مطالعاتي مي‌افزايد: ايران همچنين بر در اختيار داشتن سامانه دفاعي هوايي موثر كه شامل موشك‌هاي روسي پيشرفته "تورام‌" مي‌شود متمركز شده است. علاوه بر اين موشك‌هاي گوناگون و مختلف "سام" نيز هست كه در كنار آن ايران تلاش مي‌كند صدها پايگاه ضد هوايي مجهز به رادار پيشرفته محلي كه بارزترين آن پايگاه "ميثاق" است، داشته باشد كه قادر است صدها حمله هوايي را با قدرت عالي پاسخ بدهد و موشك‌هاي متحرك را هدفگيري كند.

اين گزارش مي‌افزايد، ايران ناوگان دريايي‌اي دارد كه حاوي ناوشكن، زيردريايي، صدها قايق تندرو و مجهز به موشك دريايي با بُردهاي مختلف و همچنين موشك‌هاي پيشرفته "زمين به دريا" است كه قادر است هر هدف دريايي در خليج فارس و دريايي عمان را نابود كند. مثلا، " كوثر" نمونه‌اي از موشك ميان بُرد است كه در جنگ 33 روزه توانست ناوچه پيشرفته اسرائيلي "ساعر" را نابود كند.

گزارش شوراي روابط خارجي واشنگتن مي‌افزايد، جز اين، موشك‌هاي بالستيك ايران نيز هست كه يكي از بهترين برگ‌هاي برنده ايران است. ايران هزاران موشك از انواع مختلف در اختيار دارد كه مهم‌ترين آن: شهاب 1، 2 و3 است كه 2000 كيلومتر برد دارد و قادر است هر هدف و پايگاه آمريكايي را در خليج[فارس] بزند و حتي مي‌تواند اسرائيل را هدفگيري كند.

المحيط از نفت به نام سلاح و برگ برنده ديگر ايران در مقابل حمله احتمالي ايران نام مي‌برد و مي‌نويسد: تكيه‌گاهي كه ايران در مقابل تهديدات اسرائيل و آمريكا به آن اعتماد مي‌كند_حداقل در زمان كنوني_ سلاح نفت است. قيمت هر بشكه نفت تا حد بي‌سابقه‌اي بالا رفته است، در نتيجه متوقف شدن توليد نفتي ايران كه حدود 7/2 ميليون بشكه در روز است صنعت شهرهاي مهم دنيا را فلج خواهد كرد و اگر كل دنيا بخواهد اين كاهش را جبران كند نهايتا مي‌تواند 5/1 ميليون بشكه توليد كند كه در اين صورت هم حدود 2/1 ميليون بشكه كمبود خواهد بود.

المحيط علاوه بر اين به نفوذ منطقه‌اي ايران اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: برگ برنده ديگر ايران نفوذ منطقه‌اي تهران است. تغييرات بسياري در منطقه ديده ميَ‌شود. شكست سياست‌هاي خاورميانه‌اي آمريكا عرصه وسيعي براي ايران گسترده است. علاوه بر اين متحدان ايران در منطقه مثل "حزب‌الله لبنان" و جنبش "حماس"(جنبش مقاومت اسلامي فلسطين) دستاوردهايي در منطقه به دست آورده‌اند كه امكان ايفاي نقشي منطقه‌اي، روزافزون و به ضرر متحدان آمريكا به ايران مي‌دهد.

بنا بر اين به محض حمله آمريكا به ايران منافع آمريكا در خاورميانه چه مستقيم، چه غيرمستقيم (از طريق متحدان عربي و اسلامي) به سرعت هدف قرار مي‌گيرد.

بنا بر اين گزارش، چه بسا حمله نظامي به ايران، به وسيله تشديد جنگ چريكي عليه پايگاه‌هاي مختلف آمريكا در عراق منعكس شود. به طوريكه باعث مي‌شود حدود 140 هزار سرباز آمريكايي در حالت اسارت جنگي يا گروگان قرا بگيرند يا "مقاومت" در فلسطين و لبنان عليه اسرائيل شعله‌ور بشود.

پايگاه خبري المحيط در ادامه تحليل خود از واكنش سهمگين ايران به حمله احتمالي آمريكا-اسرائيل افزود: علاوه بر برگ‌هاي برنده گذشته، ايران در كنار توانمندي نظامي به مرحله‌اي پيشرفته در برنامه هسته‌اي خود، و حداقل از لحاظ دستيابي به دانش فني آن، رسيده است.

المحيط افزود: روزنامه آمريكايي " كريستين ساينس مانيتور" در تاريخ 21 ژوئن سال جاري (2008) هشدار داد كه نيروهاي ايران قادرند در صورت حمله احتمالي به آنها، به نيروهاي آمريكا در خليج[فارس]، عراق و افغانستان و آن هم به وسيله سلاح‌هاي غير كلاسيك حمله كند همچنانكه " ايران قادر است در دقيقه نخست آغاز هر جنگي عليه آن، 11 هزار موشك شليك كند".

المحيط نوشت: "مصطفى نجار" وزير دفاع ايران تاكيد مي‌كند، پاسخ ايران بسيار دردناك خواهد بود. علاوه بر اين "محمد البرادعي" مدير كل آژانس بين‌المللي اتمي نيز تهديد كرد در صورت حمله نظامي به ايران استعفا مي‌كند و دليل اين امر را اينگونه بيان كرد كه حمله به ايران سبب ترغيب تهران در دستيابي هر چه سريع‌تر به سلاح اتمي مي‌شود.

المحيط تاكيد كرد: اين جنبه‌اي از تحليل و مطالعه ميزان قدرت نظامي ايران است. همچنانكه "كمال" پژوهشگر لبناني در امور راهبردي در پژوهشي تصريح مي‌كند، حضور نظامي آمريكا در عراق، قواي نيروي انساني آمريكا، بويژه نيروي زميني آن را به شدت تحليل برده است.

علاوه بر اين "جرج بوش" رئيس‌جمهورآمريكا معتقد است حمله احتمالي به ايران محدود به جنگ هوايي و دريايي مي‌شود ولي به احتمال بسيار ايران، آمريكا را به جنگي زميني مي‌كشاند تا از ضعف نيروي زميني آمريكا كه در همه جاي دنيا منتشر شده است بهره ببرد.

اين پژوهشگر لبناني مي‌افزايد: نگراني كنوني فرمانده مركزي آمريكا اين است كه "آيا ايران واكنشي غافلگير كننده نيز در جنگ احتمالي رو مي‌كند؟"، به ويژه اينكه ايران سامانه جديدي از موشك‌هاي ضد هوايي را در روز ارتش به نمايش گذاشت كه اين خود معنا و مفهومي راهبردي براي جنگ آينده دارد.

از جمله اين موشك‌ها به موشك زمين به هواي " رعد "، موشك هدايت شونده " زوبين "، موشك‌هاي زمين به هواي " ماوريك "، موشك‌هاي هوا به هواي رادار گريز و حرارتي " فينيكس، اسپارو_سايد وانيدو "، سكوهاي پرتابگر موشك زمين به هواي"جوهاك"، و سامانه موشك "اسكاي كار" و موشك زمين به زمين "نازعات" و "زلزال" مي‌توان اشاره كرد.

المحيط در ادامه‌ ذكر برگ‌هاي برنده ايران در حمله احتمالي آمريكا به اسرائيل به تهران، به موشك‌هاي پيشرفته روسي اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: علاوه بر آنچه گفته شد ايران به وسيله موشك‌هاي روسي نيز مي‌تواند آمريكا را غافلگير كند.

بنا بر اين گزارش، از جمله اين موشك‌ها موشك‌هاي ضد ناو نوع " اس‌اس‌ان‌ 22" است كه قابليت حمل كلاهك‌هاي كلاسيك را دارد كه اين كلاهك‌ها خود توان تخريبي شديد دارند.

المحيط افزود: اين چيزي است كه آمريكا و تصميم‌گيرندگان آمريكايي بويژه نيروي دريايي آمريكا را به هراس انداخته است.

گزارش‌هايي وجود دارد كه اعلام مي‌كند، مسكو اين موشك متحرك پيشرفته را در دهه هفتاد در فهرست صادرات خود قرار داد و هنگامي كه روسيه در آن زمان نياز به ارز داشت ايران تمايل شديدي براي خريد آن نشان داد، ولي نهاد اطلاعاتي آمريكا نتوانست دريابد كه آيا مسكو توانست اين موشك‌ها را به ايران بفروشد و آيا اين سلاح وارد نيروي دريايي ايران شد يا خير.

بنا بر اين گزارش، حال اگر ايران عملا اين موشك‌هاي پيشرفته را در اختيار داشته باشد قادر است دو ناو هواپيما بر آمريكا را تنها در ساعات اوليه درگيري غرق كند. همچنانكه مسكو اين موشك‌ها را به طور ويژه بر ضد سامانه " اي‌جس " ساخت كه اين سامانه مهم‌ترين سامانه دفاعي نيروي دريايي آمريكا به شمار مي‌رود.

برد اين موشك 150 كيلومتر است. ويژگي مهم آن سرعت بالاي آن بويژه در مسافت نهايي آن يعني در زماني كه به هدف نزديك مي‌شود است به طوري كه سرعت آن در آن لحظات پاياني به دو برابر سرعت صوت مي‌رسد، كه علت اين سرعت در مراحل و مسافت نهايي موشك، فرار از موشك‌هاي ضد موشك است.

بنا بر اين گزارش، حجم كلاهك آن حدود 300 كيلوگرم است كه قابليت مجهز شدن به كلاهك هسته‌اي را دارد. به همين دليل كارشناسان احتمال مي‌دهند، در صورت رخداد جنگي جديد، كه پس از جنگ جهاني در نوع خود بزرگ‌ترين خواهد بود، جنگي است كه خليج[فارس] شاهد آن خواهد بود. زيرا نيروي دريايي آمريكا بر نابود كردن كامل نيروي دريايي ايران و پايگاه‌هاي دفاعي آن در ساحل متمركز مي‌شود تا از نابودي نيروي دريايي خود به دست نيروهاي دريايي ايران يا از بسته شدن تنگه هرمز جلوگيري كند غافل از اينكه ايران برگ‌ برنده خود يعني آنچه در خصوص موشك‌هاي روسي بدان اشاره شد رو مي‌كند.

پايگاه خبري المحيط مي‌افزايد: كار به همين جا ختم نمي‌شود. علاوه بر اين در سايه انتظاراتي كه از وراي جنگ احتمالي عليه ايران مي‌رود مبني بر اينكه حمله هوايي آمريكا به عراق عليه ايران نيز تكرار مي‌شود، ولي احتمالاتي وجود دارد كه نيروي هوايي ايران داري توانمندي دفاعي مستحكم و پيشرفته‌اي است كه مجهز به موشك‌هاي روسي "سور ام-1" و سامانه موشكي ضدهوايي ss300 است كه قادر است مانع تحقق بيشتر اهداف آمريكا شود.

علاوه بر اين اين سامانه دفاعي مي‌تواند بسياري از جنگنده‌هاي آمريكا را كه از پايگاه‌هاي هوايي در آذربايجان، عراق و كشورهاي ديگر به هوا برمي‌خيزند، ساقط كند.

المحيط در بخش ديگري مي‌نويسد: "انتوني كوردزمن" تحليلگر مركز مطالعات راهبردي و بين‌المللي واشنگتن در يكي از پژوهش‌هاي خود با اشاره به توانايي ايران در دفاع از خود نوشت، ايران قدرتمندترين نيروي نظامي در منطقه خليج فارس است.

وي با اشاره به نيروي نظامي ايران در زمان شاه مخلوع نوشت، درست است كه ايران در زمان سقوط شاه در سال 1979 و به هنگام قطع مناسبات با آمريكا مشكلاتي در تجهيز ارتش خود به سلاح‌هاي روز داشت ولي بي‌ترديد ايران هم‌اكنون قدرت نظامي نخست منطقه خليج فارس است.

اين تحليلگر آمريكايي مي‌افزايد،‌ ايران 540 هزار نيروي رزمنده، بيش از 350 هزار سرباز ذخيره، 1600 تانك پيشرفته، 1500 خودروي رزمي(زرهي)، 3200 واحد توپخانه‌اي، 306 جنگنده، 50 بالگرد تجهيز شده، 3 فروند زيردريايي، 59 كشتي جنگي(ناو) و 10 كشتي جنگي براي انتقال نيرو به دريا دارد.

وي مي‌افزايد، علاوه بر اين، ايران قادر است دست به حمله‌هايي بزند كه اثرات و نتايجي راهبردي در منطقه دارد كه با امكانات و توان نظامي خودش متناسب است، به طوريكه مي‌تواند نقاطي در ساحل خليج [فارس] و خليج عمان را هدف قرار بدهد و از جزاير خود در بندر عباس در نزديكي تنگه هرمز نيز به عنوان پايگاهي دريايي و هوايي بهره ببرد.

پايگاه خبري المحيط مي‌نويسد: تاوان حمله به ايران بشدت سهمگين خواهد بود. آيا ژنرال‌هاي آمريكايي و اسرائيلي نتايج آن را تاب مي آورند؟

در ادامه گزارش "برگ‌هاي برنده و واكنش سهمگين ايران به حمله احتمالي آمريكا-اسرائيل، به روزنامه الجزائري "الشروق" اشاره مي شود كه در مقاله‌اي طولاني درباره رويارويي احتمالي اسرائيل و آمريكا با ايران نوشت: پيش از آنكه وارد جزئيات طرح‌هاي جنگي [دفاعي] جمهوري اسلامي [ايران] براي مقابله با تجاوز احتمالي بشويم، در ابتدا به موقعيت نظامي و امكانات ژئواستراتژيك و سياست‌هايي كه به ايران امكان مي‌دهد از همه برگ‌هاي بازي استفاده كند مي‌پردازيم.

الشروق افزود: علاوه بر اين به فن‌آوري پيشرفته‌اي مي‌پردازيم كه ايران را قادر ساخته است تا قدرتي نظامي در منطقه باشد كه نه تنها بتواند از خود دفاع كند بلكه بتواند با قدرت‌هاي جهاني و منطقه‌اي و در رأس آنان با آمريكا و رژيم صهيونيستي مقابله كند.

* موانع طبيعي و سيطره جغرافيايي:

الشروق نوشت: چه بسيار كه در مقابل شكست سريع عراق در دو جنگ اول و دوم خليج [فارس] سرگردان مانديم. چون عراق نمونه بسيار ايده‌آلي براي توطئه‌چينان آمريكايي و صهيونيستي بود. حتي برنامه‌هاي حمله به ايران بسيار شبيه طرح‌هايي است كه در دو سال 1991 و 2003 در عراق اجرا شد.

الشروق تصريح كرد: ولي از همين جا، ناداني و غرور توطئه‌چيناني را كه از حقيقتي به نام تفاوت اوضاع جغرافيايي عراق و آمريكا، غافل شدند، مشاهده مي‌كنيم. همچنانكه اوضاع خود مهاجمان نيز كاملا با اوضاع زمان اشغال عراق متفاوت است.

الشروق نوشت: بحث را از مهم‌ترين شرط درگيري آغاز مي‌كنيم و آن موقعيت و مكان جغرافيايي است كه كارشناسان نظامي آن را "ميدان درگيري" مي‌نامند. عراق با موقعيت جغرافيايي كاملا بازي كه داشت هدفي آسان براي دشمنان به حساب مي‌آمد و به اين دليل كه از شش جهت هم مرز با شش كشوري بود كه در زمان جنگ، دشمن آن بودند، تمام برنامه‌ها و نقشه‌هايش براي دشمن آشكار و لو رفته بود. علاوه بر اين نيروهايش نيز در مرزها پراكنده بود.

همچنين عراق مرز آبي كمتر از 70 مايل داشت و در حقيقت فاقد ضلع سوم نيروي كامل نظامي يعني ناوگان دريايي بود. چرا كه وظيفه ناوگان دريايي دور كردن ميدان درگيري از عمق راهبردي خاك كشور است و در مقابل وارد كردن ضربه كاري به عمق موقعيت دشمن.

اين در حالي است كه ايران برخلاف عراق سرزميني با مرزهاي طبيعي مستحكمي است كه ناهمواري‌ها، پستي و بلندي‌هاي خود مانعي در برابر حمله زميني و انتقال نيرو از طريق درياست. علاوه بر اين ايران بوسيله ناوگان دريايي خود بخش شرق خليج [فارس] را در اختيار دارد. اين مرزهاي آبي ايران كه ويژگي‌هاي خاص خود را دارد باعث به وجود آمدن ناوگان دريايي پيشرفته‌اي شده است كه قادر به چالش با قدرت‌ آمريكا در خليج [فارس] است و حتي مي‌تواند موجوديت دريايي آمريكا را در منطقه به خطر بياندازد. علاوه بر اين قدرت ايران در تنگه راهبردي هرمز كه حدود 60 درصد نفت جهان از آنجا عبور مي‌كند، بيشتر از آمريكاست.

الشروق افزود: اين عوامل جغرافيايي بدون هيچ هزينه‌اي، حق طبيعي ايران شده است و يكي از مهم‌ترين دلايل درگيري مسلحانه همين امر است كه قدرت‌هاي غاصب غربي تلاش مي‌كنند اين امتياز را از ايران بگيرند.

* حكومت عادلانه و همبستگي داخلي :

الشروق نوشت: در زماني كه مخالفان و اپوزيسيون عراقي و تفرقه دروني عراق يكي از برگ‌هاي برنده‌اي بود كه اشغالگران براي ساقط كردن عراق از آن بهره بردند، در مقابل ملت ايران منسجم، و متحد و با رهبران خود همبستگي عجيبي دارد. تعجب بسيار زود از بين مي‌رود زماني كه مي‌بينيم رئيس جمهور اين كشور در لباس‌هايي غير فاخر ظاهر مي شود و شاهديم كه به دور از زرق و برق، خودروها و هواپيماهاي ويژه و خاص را رد مي‌كند.

الشروق افزود: ما در اينجا نمي‌خواهيم درباره رئيس‌جمهور ايران به اعجاب سخن بگوييم بلكه قصد ما از بيان اين كلمات بيان عوامل اتحاد ملت و دولت ايران و همبستگي آنان در جنگ و صلح است.

اين روزنامه الجزائري افزود: اين اتحاد همان اتحادي است كه واشنگتن، تل آويو و مزدوران آنها در منطقه تاكنون صدها ميليون دلار و ساعت‌ها وقت، صرف كرده‌اند تا اين اتحاد را از بين ببرند ولي اكنون 3 دهه است كه همه درگيري‌هاي نظامي كه در منطقه براي بي‌ثبات كردن عرصه داخلي ايران به راه انداخته شده شكست خورده است و نتوانسته است رهبري انقلاب اسلامي را از ملت ايران جدا كند.

الشروق افزود: در مقابل انقلاب [ايران] توانسته است از ظرفيت ملت براي دفاع از آرمان‌هاي امت استفاده كند.

همچنين دستگاه‌هاي امنيتي ايران قدرتمند‌ترين دستگاه امنيتي منطقه شده‌اند و در بسياري از درگيري‌ها بر همتايان غربي و آمريكايي خود پيروز شده‌اند. بدين وسيله است كه در مقابل همه توطئه‌ها، چتري حمايتي براي ملت ايران به وجود آمده است

* پيمان‌هاي راهبردي و چتر بين‌المللي:

برخلاف عراق كه صدام حسين در زمينه پيمان‌هاي قدرتمند بين‌المللي و چاره‌ساز سرمايه‌گذاري نكرد، مي‌بينيم ايران، در اين زمينه و ايجاد پشتيبان براي خود بسيار موفقيت‌آميز عمل كرده است. خاك ايران ميداني براي طرح‌هاي بزرگ بين‌المللي است و روس‌ها ايران را تواناترين كشور در منطقه مي‌دانند كه قادر است هيمنه و شكوه آمريكا را در هم بشكند و چين كه نفت ايران چرخ صنعت آن را مي چرخاند،‌ 80 درصد نفت خود را از ايران تامين مي‌كند. همه اين قدرت‌هاي بين‌المللي باعث شده است تا واشنگتن از ايجاد اتحاد نظامي عليه ايران درمانده شود و حتي برخي از اين قدرت‌ها آماده‌اند براي ايران بجنگند.

* امپراتوري آمريكا زير سايه رحم ايران:

الشروق با اشاره به جنگ عراق افزود: آمريكا و متحدانش الان در عراق عملا در وضعي هستند كه نمي‌توانند وارد جنگ طولاني با ايران شوند. علاوه بر اين ارتش آمريكا در عمليات‌هاي عراق از پاي درآمده است.

بنا بر اين گزارش، پس از 5 سال اشغال عراق، آمريكا از بازسازي و مستقر كردن ارتش خود در سراسر عراق عاجز مانده است و يكي از اسراري كه واشنگتن اين امر را مخفي مي‌كند اين است كه نيروهاي آمريكايي در عراق هم اكنون قادر نيستند وارد جنگي تازه شوند چون پايگاه‌هاي موجود در عراق توانايي دفاع از خود را ندارد پس حال آمريكا چگونه مي‌خواهد دست به حمله و هجوم بزند؟

تهران بسيار خوب مي‌داند كه 150 هزار سرباز آمريكايي در زمان كنوني در باتلاقي واقعي هستند. از اطلاعات مهمي كه در اين خصوص مي‌رسد مي‌توان فهميد كه ايران خوب مي‌دانست كه گرفتار شدن آمريكا در اشغال عراق، به مثابه ضربه‌اي كاري بر پيكره هيمنه و سلطه آمريكاست. حتي طرح‌هاي تاكتيكي ايران كه پس از اشغال عراق اجرا شده است موفق شده است همه نيروهاي آمريكا را در تيررس خود قرار دهد.

الشروق افزود: ايران به راحتي مي‌تواند پايگاه‌هاي آمريكا را در عراق نابود كند ولي ايران توانست مقاومت را در برابر اشغالگران در عراق با تجربه و درايت فراوان اداره و كنترل كند زيرا با اين شيوه نتايج بسيار بيشتري به دست آمده است كه مهم‌تر از همه، فروپاشي روحيه سربازاني است كه به ماموريت‌هايي آسان_ كه به لطف تكنولوژي پيشرفته آمريكا و دو دستگي جامعه جهاني در قبال جنگ منطقه_، عادت كرده بودند.

الشروق نوشت: ولي امروز دنيا از طريق رسانه‌ها شاهد ضربه‌هايي است كه "امپراتوري كبير" در عراق دريافت مي‌كند.

* 30 سال آمادگي براي رويارويي :

الشروق نوشت: رهبران انقلاب اسلامي ايران از زمان سقوط رژيم شاه كه متحد آمريكا و اسرائيل بود، به خوبي مي‌دانند كه رويارويي با دشمنان اسلام روزي فرا خواهد رسيد و اين امر روزي به وقوع مي‌پيوندد. بنابراين فراهم آوردن مقدمات و آمادگي‌هاي نظامي اين رويداد احتمالي از 30 سال پيش آغاز شده است.

ايراني‌ها از گذشته بسيار خوب آموخته‌اند كه وابسته به كشورهاي صادر كننده سلاح نباشند به ويژه اينكه سلاح بين المللي دائما بسته به چانه‌زني‌ها و پرداخت پول بيشتر است، به همين دليل ايران تصميم گرفت در اين زمينه به خود تكيه كند و صنعت نظامي خود را پيشرفته كند. در نتيجه سلاح ايراني توانايي پايداري را يافت و حتي در برخي زمينه‌ها بر سلاح آمريكايي برتري يافت و با وجودي كه در جنگ[تحميلي] 8 ساله كه دنيا مقابل ايران ايستاد و تلاش كرد دولت ايران را ساقط كند، ايران از جنگ عراق مرحله جديدي را آغاز كرد و آن تولد قدرت نظامي ايران بود.

* ذخاير موشكي ايران، قدرت كوبنده :

زماني كه مقامات ايراني آزمايش موفقيت آميز موشك "عاشورا" را اعلام كردند، در واشنگتن و تل آويو بلوايي بر پا شد مبني بر اينكه موشك جديد ايران از لحاظ تكنولوژي قادر است به هر هدف آمريكايي در شرق اروپا و هر هدف صهيونيستي برخورد كند و در محل برخورد ويراني گسترده‌اي را ايجاد كند.

الشروق افزود: اين موشك تاج صنعت موشك ايران شد به طوري كه سران نظامي ايران در رويارويي احتمالي آينده بر آن تاكيد كرده‌اند.

اين روزنامه الجزايري افزود: عاشورا موشكي بالستيك با برد ميان 2 تا 2 هزار و پانصد كيلومتر است كه قابليت حمل كلاهك غيركلاسيك را دارد. ديگر موشك بالستيك و نزديك به عاشورا از خانواده شهاب است كه دور بردترين آن شهاب 3 با 1300 كيلومتر برد است و اين به معناي پوشش كامل رژيم صهيونيستي است. البته ايران توانست با اصلاح آن برد آن را به 1800 كيلومتر افزايش بدهد.

الشروق نوشت: موشك عاشورا آنقدر دقيق و داراي فن‌آوري خوب است كه يكي از برگ‌هاي برنده و غافلگير كننده ايران در جنگ احتمالي به شمار مي‌رود.

ايران شمار زيادي از آن را به سرعت توليد كرده و آنها را آماده و نشانه رفته به سوي مراكز حساس رژيم صهيونيستي قرار داده است. كه از جمله اين مراكز و نقاط حساس تاسيسات هسته‌اي "ديمونا" است در حالي كه ساير موشك‌هاي ايران به سوي تمام پايگاه‌هاي آمريكا در منطقه نشانه گرفته شده است به طوري كه دستكم براي هر پايگاه 5 موشك قرار داده شده است.

از سوي ديگر، خانواده موشك‌هاي ايران داراي انواع سلاح‌هاي مرگبار است كه شامل سلاح‌هاي دفاعي و ضد زرهي و ... مي‌شود و نكته مهم اين است كه همه اين سلاح‌ها ساخت بومي ايران و فن‌آوري آن براي دشمنان ناشناخته است، همچنانكه نوع و نتيجه آن جز در درگيري‌هاي احتمالي آينده شناخته نخواهد شد.

* نابود كردن تاسيسات هسته‌اي صهيونيستي و پايگاه‌هاي آمريكايي:

الشروق افزود: موشك قدر با برد 1119 مايل ، يكي ديگر از موشك‌هاي ايران است كه از لحاظ سرعت جز سريع‌ترين موشك‌هاي دنياست و قادر است بر تمام رادارها و موشك‌هاي ضد موشك فائق آيد. در نتيجه هر چقدر قدرت سامانه دفاعي ضد موشك دشمن قوي باشد، اين موشك به هدف اصابت مي‌كند.

بنا بر اين گزارش، ايران صدها فروند موشك "قدر" در اختيار دارد و با پيشرفته كردن آن توانسته است قدرت حمله به ناوگان دريايي آمريكا را به دست آورد.

الشروق افزود: كارشناسان ايراني تاكيد مي‌كنند موشك قدر قادر است در دقايق نخست درگيري همه بخش‌هاي ناوگان دريايي آمريكا را غرق كند.

سامانه موشك زمين به زمين ايران بر اساس سامانه "تورام 1 " عمل مي‌كند كه قادر است چند هدف متحرك يا ثابت را همزمان بزند، ولي آنچه ويژگي‌ بارز موشك‌هاي ايراني است، فن آوري داخلي و بومي كارشناسان ايران است كه بسيار دقيق تر و ويرانگرتر است.

بنا بر گزارش روزنامه الشروق، اين سامانه موشكي شامل انواع زير است: الف) كوتاه برد: عقاب 35 كيلومتر، شهاب 1 با برد 350 كيلومتر، شهاب 2 با برد 750 كيومتر، فاتح 100 تا 250 كيلومتر، زلزال 2 با برد 200 كيلومتر، زلزال 3 با برد 400 كيلومتر.

ب) ميان برد: كه برد اين موشك‌ها ميان هزار تا 3 هزار كيلومتر است كه از جمله آن مي‌توان شهاب 2 و 3 را نام برد كه برد آن از 300 تا هزار و 300 كيلومتر است. همچنين موشك فجر 3 نيز از نوع ديگر ميان برد است.

علاوه بر اين، موشك‌هاي فوق ميان بردي وجود دارد كه برد آن ميان 3300 تا 5500 كيلومتر است و از جمله آن مي‌توان به قدر 110 اشاره كرد كه با اصلاحاتي كه ايران روي آن انجام داده است برد آن به 3 هزار كيلومتر رسيده است.

ج) موشك‌هاي دور برد: كه از جمله آن شهاب 4 و شهاب 5 است كه ايران همچنان براي پيشرفته تر كردن آن تلاش مي‌كند. انتظار مي‌رود برد آن به زودي به فاصله‌اي بيشتر از 5 هزار كيلومتر برسد.

الشروق نوشت: علاوه بر اين موشك‌ها، ايران سامانه دفاعي موشكي هم در اختيار دارد مانند موشك‌هاي دفاعي هوايي حامل "ميثاق 1 و 2" است كه فن‌آوري آن به حدي رسيده است كه مي‌تواند جنگنده‌هاي مدرن را سرنگون كند و با بمب‌هاي هوشمند نيز مقابله نمايد.

از سوي ديگر ايران داراي موشك‌هاي ضد تانك "طوفان 1 و 2" و موشك "رعد" و "صاعقه" است كه كليه تانك‌هاي زرهي پيشرفته قادر به مقاومت در برابر كلاهك ويرانگر بزرگ آن نيست.

علاوه بر اين ايران موشك‌هايي در اختيار دارد كه ويژه نيروهاي دريايي است و از جمله آن مي‌توان به موشك "نور" با برد 200 كيلومتر، "كوثر" و "حوت" اشاره كرد كه قادر است زيردريايي‌هاي آمريكايي و صهيونيستي را به سادگي نابود كند.

الشروق تاكيد كرد: مطالعات غرب نشان داده است كه اين سامانه موشكي ايران قادر است تمام قسمت‌هاي ناوگان دريايي آمريكا را در خليج فارس متلاشي و به لاشه كشتي و ناو تبديل كند.

*طرح هجوم زميني به عمق خاك عراق :

الشروق در اين پژوهش خود تاكيد مي‌كند، ايران در جنگ احتمالي با آمريكا ديگر براي دفع خطر از خاك خود به خلق راهكارهاي مقابله با تكنولوژي آمريكا بسنده نمي‌كند. بلكه طرح‌هاي جنگي آن تاكيد مي‌كند كه وقتي آمريكا پرچم سفيد خود را بالا مي برد ايران پيروزي زود هنگام خود را اعلام نخواهد كرد تا اينكه حضور آمريكا را به طور كلي در منطقه برچيند.

بنا بر اين گزارش، به همين دليل طرح‌ها و برنامه هايي كه ايران اسلامي از دو سال پيش تاكنون در دستور كار خود قرار داده است نشان مي‌دهد بيش از صد هزار رزمنده به پشتيباني ده‌ها هزار رزمنده داخل عراق، آماده در نورديدن پايگاه‌هاي آمريكايي و به اسارات گرفتن سربازان زنده آمريكا هستند و اين عملياتي است كه مهم‌ترين بخش درگيري به شمار مي‌رود و به موجب آن مي‌توان گفت نه فقط به اشغال نظامي آمريكا بلكه به اشغال سياسي منطقه نيز پايان خواهد داد.

همچنين هفته‌نامه فلسطيني المنار نوشت، منابع نظامي و اطلاعاتي غربي معتقدند هر كس در آمريكا درباره به كارگيري راه‌هاي نظامي عليه ايران سخن مي‌گويد درك درستي از واقعيت و نقشه خاورميانه ندارد.

بنا بر اعتقاد اين منابع، هر ماجراجويي نظامي عليه ايران، تهران زلزله‌اي مواج در منطقه ايجاد مي‌كند، زيرا ايران طرح‌هايي نظامي بسياري براي هدفگيري منافع آمريكا در منطقه دارد.

بنا بر اين گزارش، منابع غربي تاكيد مي‌كنند حقيقت و واقعيت، پس از آغاز اقدام نظامي عليه ايران آشكار خواهد شد.

اين منابع معتقدند واقعيت، پس از هر حمله‌اي به ايران و با هر سطح و دامنه‌اي كه باشد روشن خواهد شد و در آن هنگام حقيقت با آنچه پيش از حمله بوده است، بسيار متفاوت خواهد بود.

انتشار اطلاعاتي اين چنيني از ايران براي مقابله با حملات آمريكا، متحدان واشنگتن را در منطقه به ويژه اسرائيل، كه آمريكا را دائم به راهكار نظامي مي‌خواند به شدت نگران كرده است. با اينكه آمريكا از تاثيرات منفي حمله به ايران كاملا آگاهي است و مي‌داند كه برخي جبهه‌ها مانند عراق، فلسطين و لبنان به شدت مشتعل خواهد شد در عين حال تصريح مي‌كند كه نمي‌توان مانع اين تاثيرات شد و براي همين تاكيد مي‌كند كه راهكارهاي ديپلماتيك و سياسي بهترين راهكار براي تامين منافع آمريكا در خاورميانه و به ويژه در خليج[فارس] است.

در همين زمينه "سليم نصار" نويسنده و تحليلگر لبناني در روزنامه فرامنطقه‌اي الحيات چاپ لندن نوشت: كارشناسان نظامي، اقدام نظامي اسرائيل را عليه ايران بسيار بعيد مي‌دانند. آنها احتمال اينكه اسرائيل به مانند حمله هوايي سال 1981 كه تاسيسات عراق را هدف قرار داد، به تاسيسات ايران نيز حمله كند، بسيار كم دانستند و افزودند: دليل اين امر اين است كه ايران از آن حادثه درس گرفته است و تاسيسات هسته‌اي خود را در بيش از 50 نقطه كه بوشهر و نطنز دو پايگاه مهم آن است، تاسيس كرده است.

سليم نصار افزود: علاوه بر اين، ايران آنها را در عمق زمين تاسيس كرده است به طوريكه چيزي جز بمب‌هايي خاص كه آمريكا ساخته است قادر به ضربه زدن به آن نيست.

الحيات نوشت: علاوه بر اين دشواري‌هايي كه براي حمله به ايران وجود دارد، سران ايران سامانه دفاعي كشور خود را بسيار مستحكم كرده‌اند و اين كار را به وسيله راداري كه از روسيه و براي همين هدف خريداري كرده‌اند، انجام داده‌اند و معناي اين امر اين است كه ايران حساب همه احتمالات را كرده است و احتمال اقدام نظامي اسرائيل را براي خود نگاه داشته است.

الحيات افزود: "مارتين ون كريويلد" كارشناس نظامي اسرائيل معتقد است، موفقيت در هر حمله‌ احتمالي به ايران بسته به شناخت كامل از جزئيات برنامه هسته‌اي ايران است؛ شناختي از تمام ظرايف، مكان‌هاي استقرار و عمق تاسيسات.

كريويلد در عين حال مي‌گويد: كنار گذاشتن ماجراجويي نظامي عليه ايران باعث مي‌شود ايران تبديل به قدرت دوم هسته‌اي در خاورميانه بشود و معناي اين امر اين است كه قدرت برتري كه "بن گوريون" نخست‌وزير پيشين اسرائيل از طريق سلاح اتمي در منطقه به وجود آورد، كاملا بر هم مي‌خورد و توازن قوا به وجود مي‌آيد.

بنا بر اين گزارش، "درور زئيوي" (استاد دانشگاه بن گوريون) به ايهود اولمرت نخست‌وزير اسرائيل پيشنهاد كرد براي اعمال فشار بر پاكستان، ايران و سوريه، تاسيسات و برنامه اتمي اسرائيل به مدت بيست سال زير نظر آژانس بين‌المللي اتمي قرار بگيرد.

درور زئيوي بنا بر اين پيشنهاد معتقد است، برطرف كردن نگراني ايران و اسرائيل پس از فراهم كردن مقدمات حمله پيشگيرانه‌اي كه بي‌شك به جنگي تمام عيار منجر خواهد شد، ضروري است. انتظار مي‌رود اين جنگ تا زماني كه بيشتر كشورهاي خليج [فارس] را كه در تير رس موشك‌هاي ايران هستند، در بر مي‌گيرد، اقتصاد جهاني را به شدت متزلزل مي‌كند زيرا صدام حسين [ديكتاتور معدوم عراق] نيز متحدان آمريكا را در منطقه هدف قرار داد.

زئيوي مي‌افزايد: وقتي نظام اتحاديه جماهير شوروي فرو ريخت ايران اقدامي براي گسترش مرزهاي شمالي خود نكرد و حتي وقتي صدام نيز سرنگون شد اين كار را در مرزهاي جنوبي نيز انجام نداد. در حقيقت ايراني‌ها با اين كار ثابت كردند درك درستي از مرزهاي قدرت دارند. آنها (ايراني‌ها) به شيوه‌‌اي دموكراتيك، به قوانين بين‌المللي پايبندند.

همچنين هفته نامه فلسطيني المنار در تاريخ 28 ژوئن(2008) نوشت: يك كارشناس راهبردي اسرائيلي كه در تهيه برخي گزارش‌هاي نظامي درباره ايران مشاركت داشته است معتقد است، دامنه مانور اسرائيل براي حمله به ايران بسيار محدود خواهد بود. همچنانكه وقتي اسرائيل پس از حمله به ايران نتواند قدرت پاسخ ايران را فلج كند، منطقه به گردابي از جنگ و درگيري تبديل مي‌شود كه ممكن است چند سال به طول بينجامد.

بنابراين اين كارشناس راهبردي بسيار بعيد مي‌داند اسرائيل مرتكب چنين كاري بشود و از سران آن مي‌خواهد تا دست از تهديد ايران بردارند زيرا سخنان و شعارهايي كه مقامات اسرائيل در سطوح سياسي با هدف تامين منافع خود عليه ايران بر زبان مي‌رانند ممكن است فجايعي بسيار خطرناك براي اسرائيل به بار آورد.

* گزارش روزنامه آمريكايي كريستسن ساينس مانيتور از برآورد واكنش ايران:

روزنامه آمريكايي "كريستين ساينس‌مانيتور" در شماره سه‌شنبه(24/6/2008) با اشاره به احتمال حمله آمريكا و رژيم‌صهيونيستي به ايران مقاله‌اي به نام "اگر جنگ شود انتقام ايران چگونه خواهد بود؟" منتشر كرد و نوشت: هر چند فن‌آوري نظامي ايران به حد فن‌آوري نظامي آمريكا نيست ولي ايران قادر است با شيوه‌هايي غيركلاسيك، پاسخ آمريكا را بدهد.

روزنامه ساينس‌مانيتور نوشت: پس از آنكه تحريم‌ها و فشارها عليه ايران به دليل تداوم برنامه هسته‌اي ايران افزايش يافت و جرج بوش (رئيس‌جمهور آمريكا) ايران را تهديد كرد كه اگر تهران به فشارهاي بين‌المللي تن ندهد راه‌هاي خطرناك‌تري -شايد اقدام نظامي- وجود خواهد داشت، ‌بسياري از كارشناسان بي‌درنگ درباره عواقبي وخيم و خطرناك كه ممكن است پس از حمله احتمالي آمريكا به ايران رخ دهد، به شدت هشدار دادند.

* واكنش ايران:

اين روزنامه آمريكايي افزود: هر چند فن‌آوري نظامي ايران در ميدان جنگ به حد فن‌آوري‌ آمريكا نيست ولي ايران از راه‌هاي غيركلاسيك توانايي پاسخگويي را به آمريكا دارد زيرا شبكه‌هاي ايراني مي‌توانند در عراق و افغانستان منافع آمريكا را به شدت تهديد كنند.

بنا بر اين گزارش، در صورت حمله به ايران، نيروهاي آمريكايي حاضر در منطقه خليج [فارس] هدف باراني از گلوله و موشك قرار خواهند گرفت و اين در حالي است كه اگر جنگ، فراگير باشد متحدان ايران در منطقه نيز مثل حزب‌الله لبنان وارد جنگ خواهند شد.

* پاسخ طوفاني و آتشين:

كريستين ساينس‌مانيتور نوشت: تحليلگران معتقدند ممكن است پاسخ ايران، جهاني و فراگير باشد ولي مقدار دامنه واكنش ايران، متناسب با حمله آمريكا خواهد بود.

بنا بر اين گزارش، "مگنوس رانسترب"، عضو مركز مطالعات "تهديدهاي نابرابر "‌دانشكده دفاع ملي (دانشگاه) استكلهم سوئد مي‌گويد: يك چيز براي دستگاه اطلاعاتي آمريكا بسيار مهم است و آن پيش‌بيني واكنش ايران است كه اين پيش‌بيني بسيار دشوارتر از پيش‌بيني خطر القاعده است.

اين كارشناس نظامي افزود: پيش از اين، ايران [در سال‌هاي گذشته] واكنش‌هايي بسيار دور از مرزهاي خود نشان داده بود كه مي‌شد آن را ناديده گرفت و به حساب نياورد، ولي اكنون شديدا ترديد دارم كه اگر ما (آمريكايي‌ها) به ايران حمله كنيم آيا مي‌توانيم عواقب آن را تحمل كنيم يا خير؟

رانسترب با بيان اينكه حمله آمريكا شايد واكنش آتشين و طوفاني نيروهاي داخلي و خارجي گروه‌هاي تندرو را برانگيزاند تصريح كرد: تو وقتي به ايران حمله كردي، بي‌ترديد طوفاني آتشين در داخل ايجاد كرده‌اي كه وظيفه آن تنها تقويت جايگاه قدرت‌هاي انقلابي بوده است. ولي به نسبت وضعيت خارج [از ايران] سناريويي كابوس‌وار براي هر طراح جنگي خواهد بود.

استاد دانشكده دفاع ملي استكلهم تاكيد كرد: قطعا چنين سناريويي براي هر كارشناس راهبردي، كابوسي وحشتناك است چون ما وارد برهه زماني مبهمي مي‌شويم.

اين تحليلگر مركز مطالعات راهبردي "تهديدات نابرابر" گفت: با آنكه آمريكايي‌ها سپاه قدس را (كه ايران آن را يكي از اركان مهم سپاه پاسداران اسلامي مي‌داند) به عمليات ضد آمريكايي‌ در عراق متهم مي‌كند، سران آمريكا توانمندي نظامي ايران را كم‌اهميت مي‌دانند.

وي افزود: حتي دريادار "ويليام فالون" فرمانده سابق نيروهاي آمريكايي كه آشكارا با حمله به ايران مخالف بود، كساني كه ايران را تهديد نظامي مي‌خواندند مسخره مي‌كرد به حدي كه در يك مصاحبه مطبوعاتي گفته بود، ايراني‌ها آنقدر ضعيف هستند كه هر گاه بخواهند مي‌توانند آنها را از سه راه برداشت ولي بايد زمان مناسب آن فرا رسد.

كريستين ساينس‌مانيتور در اين خصوص نوشت: ولي پس از اين اظهارات، سرلشگر "غلامعلي رشيد" (جانشين ستاد كل نيروهاي مسلح) به سخنان فالون واكنش نشان داد و تاكيد كرد ايران قادر است بوسيله تحركات موثر تاكتيكي ضرباتي مهلك بر پيكره متجاوزان آمريكايي وارد آورد و امكان ندارد آمريكا بتواند آن را پيش‌بيني كند، پس براي دشمني كه مي‌خواهد ريشه ما را قطع كند هيچ فرصتي باقي نمي‌گذاريم.

* دو ضربه ايران براي هر ضربه آمريكا :

كريستين‌ساينس‌مانيتور نوشت: همچنين رهبر معنوي ايران، آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي با هشدار به مهاجمان، آنها را از واكنش ايران برحذر داشت و تاكيد كرد، هيچ كسي نمي‌تواند حجم واكنش ايران را پيش‌بيني كند و آمريكايي‌ها بايد بدانند كه اگر به ايران حمله كنند منافعشان در تمام نقاط دنيا به خطر مي‌افتد و ايراني‌ها هر ضربه را با دو ضربه پاسخ مي‌دهند.

در همين خصوص تحليلگران معتقدند ايران ابزارهايي براي عمل كردن تهديدات خود دارد كه بسيار نگران كننده است به ويژه اينكه ايراني‌ها به اين افتخار مي‌كنند كه آنها با دشمني قوي‌تر از خود مبارزه مي‌كنند.

"آلكس واتانكا" كارشناس امور خاورميانه‌ و مسائل ايران در گروه اطلاعاتي "جين" در اين خصوص اذعان مي‌كند، هر چند ايراني‌ها نمي‌توانند آمريكا را وارد جنگ كلاسيك بكنند ولي ابزارهايي ديگري در (چنته) اختيار دارند كه مي‌توانند پاسخ ما را بدهند و ما بايد اين نكته را در نظر داشته باشيم كه ايران اخيرا فرمانده جديدي براي لشكرهاي سپاه پاسداران تعيين كرده‌اند و آن به اين دليل است كه اين فرمانده در به كارگيري راهبردهاي جنگي مختلف ميان قدرت‌هاي نابرابر متخصص و متبحر است.

وي افزود: احتمال ديگر اين است كه درگيري ايران و آمريكا قيمت‌هاي نفت را تا بالاترين حد ممكن بالا ببرد همچنانكه ايران مي‌تواند خطوط صادرات نفت را در خليج [فارس] مسدود كنند.

از سوي ديگر منطقه خليج فارس محيط بسيار مناسبي است كه اهداف آمريكايي بسياري را در خود جاي داده است و ايران قادر است هزاران موشك (11 هزار) در دقيقه نخست به سوي آن شليك كند و با همين ميانگين آن را ادامه دهد.

ساينس مانيتور تصريح كرد: همچنين اسرائيل نيز در تيررس موشك‌هاي شهاب 3 است و علاوه بر اين حزب الله لبنان پس از جنگ 33 روزه (در تابستان سال 2006) حدود 30 هزار موشك ديگر به ذخيره موشكي خود افزوده است زيرا حزب‌الله طرف ديگري در جنگ است كه مي‌تواند هر نقطه از اسرائيل مثل تاسيسات هسته‌اي ديمونا را هدفگيري كند.

همچنين پر واضح است كه تهران در جنگ احتمالي آينده، تاكتيك معيني را در دستور كار قرار مي‌دهد كه در آن قايق‌هاي كوچك مسلح و تندرو در يك لحظه و از جهت‌‌هاي مختلف به ناوهاي دشمن يورش خواهند برد.

* رزمايش شبيه‌سازي‌شده پنتاگون براي قايق‌هاي كوچك تندرو:

ساينس مانيتور نوشت: "روزنامه نيويورك تايمز" در ژانويه گذشته نوشت كه وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) در رزمايشي شبيه‌سازي شده و محرمانه‌اي كه آن را در سال 2002 اجرا كرد، مشخص شد كه در جنگ احتمالي آمريكا حداقل 16 كشتي جنگي اصلي خود را از دست خواهد داد.

بنا بر اين گزارش، در رزمايش شبيه‌سازي شده قايق‌هاي كوچك و تندرو مسلح از جهات مختلف و هم‌زمان به كشتي‌هاي جنگي(ناو) نزديك شدند و روشن شد كه در جنگ اين‌چنيني ناوگان دريايي آمريكا 16 بخش خود را از دست مي‌دهد.

ژنرال بازنشسته "كي. وان رايبر" كه در اين رزمايش شبيه‌سازي شده فرماندهي نيروهاي[فرضي] ايراني را بر عهده داشته است مي‌گويد: قدرت اين تعداد قايق كه اطراف كشتي‌ها تجمع كرد، بسيار بيش از قدرت عقلاني و الكترونيكي [كشتي‌ها] براي مقابله با آنها بود.

وان رايبر افزود: بسيار روشن است كه تعداد زياد قايق‌ها كار را بسيار دشوار مي‌كند چون كل ماموريت شبيه‌سازي شده قايق‌ها بيش از 5 تا 10 دقيقه به طول نينجاميد.

بنا بر اين گزارش، مگنوس رانسترب "عضو مركز مطالعات تهديدات نابرابر" با اشاره به دستگاه اطلاعاتي ايران مي‌گويد: دستگاه اطلاعاتي ايران قدرت برتر اطلاعاتي در منطقه است. بايد دستگاه اطلاعاتي ايران را كه نيرويي بالغ بر 30 هزار تن در منطقه در اختيار دارد، كاملا در نظر قرار داد زيرا عناصر آن قادرند بوسيله قدرت اكتشافي و ابزار پيشرفته‌ و پيچيده‌اي كه در اختيار دارند حتي در دورترين نقاط دنيا نيز، اهداف دلخواه و مد نظر را هدف قرار دهند و آن را بزنند.

كريستين ساينس مانيتور نوشت: بر اساس گزارشي كه "پاتريك كلاسون" و "مايكل اسنستد" در مركز سياست خاور نزديك واشنگن تهيه كرده‌اند، تهران گاهي اوقات احساس مي‌كند خويشتن‌داري بيش از هر چيزي به حفظ منافعش كمك مي‌كند، ولي در عين حال اين قدرت را دارد كه آمريكا را هدف قرار دهد و اين امر بستگي به حجم حمله آمريكا به آن دارد.

گزارش "كلاسون" و "اسنستد" در مركز سياست خاور نزديك واشنگن مي افزايد: اگر جنگي در بگيرد، قدرت ايجاد هراس و ويرانگري ايران تنها يكي از ابزارهاي قدرت اين كشور خواهد بود. بنا بر اين موفقيت آمريكا در جنگ احتمالي، بسته به فلج كردن قدرت واكنش ايران است.

* روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت:

روزنامه "يديعوت آحارونوت" با اشاره به واكنش احتمالي ايران نوشت: ايران ممكن است در پاسخ به حمله احتمالي به تاسيسات هسته‌اي به كشتي هاي جنگي و نفتكش‌ها حمله كند و نقاطي در اسرائيل را هدف بگيرد.

سلسله هشدارهاي تهران، كه آن را در روزهاي اخير بيان كرده است پرسش‌هايي درباره چگونگي پاسخ ايران مطرح كرده است.

يديعوت آحارونوت نوشت: يكي از پاسخ‌هاي ايران حملات "بزن، بگريز" در خليج فارس خواهد بود. در جنگ عراق و ايران در دهه 80 ميلادي دو كشور سعي در آسيب رساني به صادرات نفت يكديگر داشتند. در اين چارچوب، ارتش ايران از حملات "بزن، بگريز" به تانكرهاي نفتي و كشتي‌هاي جنگي مستقر در خليج فارس استفاده كرد.

اين تاكتيك بيشتر متكي بر قايق‌هاي تندروي ايراني است كه به موشك مسلح است.

بر همين اساس روزناهه آمريكايي "نيويورك تايمز" در ژانويه گذشته نوشت: رزمايش شبيه‌سازي شده وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) در سال 2002 نشان مي‌دهد، قايق‌هاي تندرو ايران در خليج فارس قادر است با يورش همزمان و از جهات مختلف، در 5 الي 10 دقيقه 16 كشتي جنگي آمريكا را نابود كند.

سپاه پاسداران در گذشته هشدار داده است كه عاملان شهادت‌طلبانه در اختيار دارد كه مي‌توانند در تنگه هرمز خطراتي متوجه دشمن سازند.

روش ديگري كه اين روزنامه اسرائيلي براي پاسخ ايران به حملات ذكر شده است عبارت است از هدف قراردادن منافع آمريكا-اسرائيل در منطقه.

يديعوت آحارونوت در ادامه با اشاره به سخنان مقام معظم رهبري مبني بر اينكه ايران منافع آمريكا را در منطقه هدف قرار خواهد داد نوشت: ارتش ايران اعلام كرده است موشك‌هايي در اختيار دارد كه قادراست "كشتي‌هاي بزرگ" را غرق و نابود كند و در جاي ديگر اظهار كرده‌اند كه نوع ديگري از موشك‌ها قادراست اهدافي در خارج از خليج فارس هدفگيري كند.

اين نشريه اسرائيلي مي‌افزايد: علاوه بر اين، ايران موشك "شهاب3" با برد دو هزار كيلومتر در اختيار دارد كه مي‌تواند اسرائيل را هدفگيري كند.

* روزنامه قطري الراية:

روزنامه قطري الرايه در گزارشي نوشت: كارشناسان، نظاميان و حقوقدان‌هاي مصري معتقدند، تهديدات اسرائيل عليه ايران، تنها به هدف قدرت‌نمايي و قلدرمآبي است و در حقيقت اين امر آشكار كننده ميزان هراس اسرائيل از قدرت ايران است.

الرايه افزود: تشديد تهديدات اسرائيل عليه ايران از سوي ديگر بيان كننده ترس و نگراني اسرائيل از به قدرت رسيدن حزب دموكرات در آمريكا است.
اين كارشناسان با اشاره به واكنش ايران، تاكيد كردند، عكس‌العمل ايران شديد خواهد بود و ممكن است سطح جنگ را به سطوح ديگري بكشاند چون ايران توانمندي‌هاي هجومي پيشرفته‌اي در اختيار دارد و علاوه بر اين در عراق، فلسطين و لبنان متحداني دارد و جز اين نبايد از منافع آمريكا در منطقه كه در تيررس ايران هستند غافل شد.

اين كارشناسان معتقدند در صورت حمله آمريكا به ايران، منطقه در آتش جنگ خواهد سوخت و باعث مي‌شود يهوديان اسرائيل راه كوچ را در پيش بگيرند.

"مرسي‌الشيخ" مدير مركز مطالعات حقوقي و سياسي "عدالت" و يكي از كارشناسان سياسي مصر، با اشاره به رزمايش‌هاي اخير اسرائيل، كه گفته مي‌شد هدف آن تدارك حمله به ايران بوده است گفت:اين رزمايش‌ها نمايش سياسي است و در حقيقت اقدامي آزمايشي است كه اسرائيل به هدف ايجاد نگراني در ايران به آن دست مي‌زند.
مرسي‌ الشيخ افزود: فكر نمي‌كنم اسرائيل اكنون آماده جنگ باشد به ويژه در چنين زماني كه ميان دشمنان خود محاصره است. همچنانكه اين روزها در پي صلح با فلسطين و سوريه است. پس چگونه در زماني كه جديدترين آمارها امضاي توافقنامه صلح را با ايران تاييد مي‌كند مي‌توانند دست به حمله بزنند.

مدير مركز مطالعات حقوقي و سياسي "عدالت" تاكيد كرد: جديدترين آمارها نشان دهنده اقبال به امضاي توافقنامه صلح با ايران است و نتايج آن اسرائيل را از حمله نظامي به ايران برحذر مي‌دارد چون اين اعتقاد وجود دارد كه برگ پيش‌بيني نشده ايران ثبات و امنيت اسرائيل را تهديد مي‌كند.

مرسي‌ الشيخ افزود: اگر هم به هر صورت درگيري به وجود آيد اين اسرائيل است كه بازنده بازي خواهد بود، چون حتي اگر آمريكا نيز از آن پشتيباني كند، اين اسرائيل است كه [براي رسيدن به اهداف خود] به آرامش و ثبات نياز مبرم دارد.
مرسي‌ الشيخ معتقد است: اگر به تاسيسات هسته‌اي ايران حمله بشود، پيامدهاي آن براي منطقه و اسرائيل خواهد بود چون ساكنان يهودي، اسرائيل را ترك و هجرت را آغاز مي‌كنند و در اين صورت "سرزمين موعود" به گلوله‌اي آتشين تبديل مي‌شود.

اين كارشناس مصري گفت: تهديدات اسرائيل عليه ايران بيشتر براي فشار به تهران است تا سران آن در موضوع غني‌سازي اورانيوم بازنگري كنند ولي ايران هرگز تن به اين كار نمي‌دهد همچنانكه ايران در عرصه‌هاي نظامي و اقتصادي پيشرفت روز افزون مي‌كند و اين امر به نوبه خود تهديدي براي اسرائيل است.

از سوي ديگر دكتر "محمد السعير عبدالمومن"، كارشناس مسائل ايران مي‌گويد، انگيزه اسرائيل از تهديدهاي اخير آشكار است. اسرائيل از تمام شدن دوره رياست جمهوري "جرج بوش" رئيس جمهوري جمهوري خواه آمريكا مي‌هراسد و نگران است كه قدرت در دست دموكرات‌ها بيفتد، چون "باراك اوباما" (نامزد دموكرات انتخابات چند ماه آينده رياست جمهوري آمريكا) با ديپلماسي بيشتري با برنامه هسته‌اي ايران برخورد خواهد كرد.

بنابراين طبيعي است كه اسرائيل تلاش كند بحران را دامن بزند و آن را تشديد كند تا دموكرات‌‌ها نيز در اين دام قرار بگيرند و به همان شدت و حدّت جمهوري‌خواهان با اين مسئله رفتار كنند.

دكتر عبد المومن معتقد است تهديدهاي اسرائيل از سطح رسانه‌اي خود فراتر نمي‌رود چون اقدام نظامي حساب و كتاب دقيق و هزينه‌اي هنگفت نياز دارد. شايد اسرائيل به كمك واشنگتن تكيه كند، ولي آمريكا نيز اكنون آمادگي ورود مستقيم به چنين جنگي را ندارد زيرا علاوه بر اينكه نيروهايش در منطقه در تيررس آتش ايران بويژه موشك‌هاي دور بردش هستند، منافع آمريكا در منطقه به خطر مي‌افتد.

عبد المومن كارشناس مصري افزود: واكنش ايران نيز تند و شديد است چون هيچ ضمانتي براي اسرائيل وجود ندارد كه هزينه‌ هنگفتي پرداخت نكند و در كنار آن ايران منافع آمريكايي را در منطقه و جهان عرب برمي‌گزيند و هدفگيري مي‌كند.

اين كارشناس مصري با اشاره به آينده منطقه و جهان عرب پس از آغاز حمله به ايران گفت: تقريبا تمام كشورهاي عربي، جنگ عليه ايران را رد مي‌كنند و راهكار نظامي براي موضوع هسته‌اي ايران قبول نمي‌كنند، در مقابل مايلند اين بحران با گفت‌وگو و مذاكره ديپلماتيك حل بشود. در عين حال جهان عرب خواهان عاري سازي منطقه از سلاح كشتار جمعي، از جمله سلاح كشتار جمعي اسرائيل است و هرگز در هيچ اقدام نظامي عليه ايران مشاركت نخواهد كرد چون مي‌داند براي ايران هدفي بسيار سهل الوصول خواهند بود.

عبد المومن افزود: معتقدم براي اين كه اسرائيل از تهديدهاي خود دست بردارد زير فشار شديدي قرار دارد.

وي با اشاره به سخنان محمد البرادعي دبير كل آژانس بين المللي انرژي هسته‌اي كه بيان كرده بود در صورت حمله به ايران استعفا مي‌كند گفت: البرادعي از همه كشورهاي منطقه [جز رژيم ‌صهيونيستي] ديدن كرده است و گزارش‌هايي كامل از وضعيت نظامي و تاسيسات هسته‌اي كشورهاي منطقه دارد و كاملا آگاه است كه بسياري از كشورهاي جهان به ويژه قدرت هاي بزرگ، منافعي بسيار در منطقه دارند. ولي موضوع هسته‌اي ايران آنچنان كه اسرائيل و آمريكا جلوه مي‌دهد نيست.

همچنين محمد العدوي استاد علوم سياسي دانشگاه "اسيوط" مصر، تهديدهاي اسرائيل را نوعي مانور سياسي مي‌داند و تاكيد مي‌كند واكنش ايران بسيار شديد خواهد بود چون تهران موشك‌هاي دور برد بسياري در اختيار دارد و مي‌تواند قلب اسرائيل را به وسيله متحدان خود در عراق لبنان و فلسطين نشانه برود.

وي معتقد است اسرائيل با مانورهاي خود قصد دارد ملت و افكار عمومي خود را به ويژه در سايه اوضاع بد داخلي و اتهامات وارده به اولمرت مبني بر فساد اقتصادي، منحرف و سپس آرام كند. حقيقت آن است كه اوضاع متشنج داخلي اسرائيل، به تل‌آويو اجازه نمي‌دهد كه به ايران حمله كند.

العدودي تاكيد كرد: تهديدهاي اسرائيل نوعي تبادل ايفاي نقش است تا بدين صورت تهران زير فشار قرار بگيرد و به بسته پيشنهادي كشورهاي 1+5 پاسخ مثبت بدهد. همانطور كه محمد البرادعي گفت، اگر به ايران حمله شود، منطقه به گلوه‌اي آتشين تبديل خواهد شد.

الرايه افزود: دكتر سمير غطاس كارشناس مسائل اسرائيل تاكيد مي‌كند " اسرائيل آمادگي داخلي خود را براي رويارويي با آنچه دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي بيان مي‌كند، مخفي نمي‌كند ولي مهم اين است كه بايد ميان آمادگي سياسي و آمادگي نظامي تفاوت قائل شد."

وي با اشاره به اينكه اگر اسرائيل به سوريه حمله كند، واكنش سوريه بسيار محدود خواهد بود تاكيد كرد: اين امر در خصوص ايران كاملا متفاوت است چون اگر اسرائيل مجبور شود به تنهايي به ايران حمله كند، بي‌شك هدف واكنش و هجوم شديد ايران قرار خواهد گرفت كه تاون آن بسيار سنگين خواهد بود.

دكتر سمير غطاس تاكيد كرد: اگر اسرائيل به ايران حمله كند در آن صورت ايران چاره‌اي نخواهد داشت كه مستقيما و از چند طريق پاسخ آن را بدهد. زيرا ايران با ذخاير موشكي خود اين امكان را دارد كه قلب اسرائيل را نشانه‌گيري كند زيرا برد موشك‌هاي تهران اين امكان را فراهم مي‌كند.

اين كارشناس مصري تصريح كرد: علاوه بر اين ايران مي‌تواند موشك‌هاي بيولوژيكي نيز به كار ببرد و در كنار آن از متحدان خود مثل حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامي در فلسطين استفاده كند.

غطاس تصريح مي‌كند: ايران حقيقتا قادر است پاسخي دردناك به اسرائيل بدهد و دامنه جنگ را به عرصه‌هاي ديگر بكشاند.

در همين زمينه خبرگزاري "يونايتد پرس" نيز گزارش داد، ارزيابي‌هاي اسرائيل نشان مي‌دهد در صورت جنگ عليه ايران، اسرائيل هدف 5 هزار و 300 موشك دور برد و كوتاه‌برد قرار مي‌گيرد.

اين گزارش مي‌افزايد: در صورت درگيري، اسرائيل دست‌كم هدف 300 موشك دور برد از نوع "شهاب" يا "اسكاد" قرار خواهد گرفت.

کانال عصر ایران در تلگرام

تماشاخانه