۱۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۷۵۰۱۶
تاریخ انتشار: ۰۳:۱۴ - ۲۹-۰۳-۱۳۹۵
کد ۴۷۵۰۱۶
انتشار: ۰۳:۱۴ - ۲۹-۰۳-۱۳۹۵
به دنبال مصاحبه علیرضا رییسیان درباره امور صنفی و مسایل گذشته و حال سینما، در برنامه اینترنتی "سی و پنج” در گفت و گو با فریدون جیرانی و برخی ادعاها، محمد مهدی عسگرپور، مدیرعامل پیشین خانه سینما که در این مصاحبه چندبار نامش برده شد، جوابیه ای تند وتیز خطاب به او منتشر کرد.

به گزارش «سینماسینما» مشروح آن را در ادامه می خوانید:

به نام خدا

 سلام جناب رئیسیان

به گمانم ایجاد تنش و دهان به دهان گذاشتن با همراهان و حامیان مدیران سابق ارشاد بعد از اتفاق موسوم به بازگشایی خانه سینما امری نکوهیده و ملال آور محسوب می شود، پس با تکیه بر همین قاعده به استناد مصاحبه و گفتارم تمام تلاشم بر ایجاد همدلی و دفن کردن کدورتها بود. بنظرم ثمره تلخی سالهای سختِ ارتباط با دولت دهم،کسب تجارب گرانقدری است که می تواند از قضا شیرین باشد، اما در این میان و درست در زمانی که مایل به سکوت و آرامش بودم، اظهارنظر اخیر شما چاره ای جز پاسخ گویی و یادآوری برخی نکات ناخوشایند برایم نگذاشت.

بعد از ماجراهای پیش آمده بین خانه سینما و وزارت ارشاد دولت دهم که اینک به برکت جهان ارتباطات و دیجیتال، همه بخوبی از آن آگاهند و البته منجر به ایجاد شکافهای عمیق بین معدودی از سینماگران با هم صنفان خود شد، و آن ایستادگی و پایمردی ستودنی قاطبه سینماگران برای حفظ خانه خود را رقم زد، پیش بینی می شد تا اندک همکارانی که با اعمال ناجوانمردانه و به دور از اخلاق خود که در حق بخش بزرگتری از همکاران شان روا داشتند، برای پاک کردن گذشته ای که درآن به شدت بد عمل کرده و متهم اند، باتحریف تاریخ که ظاهراً آن هم جزو تخصص شان شده است، بکوشند تا با مظلوم نمایی، پیشینه رفتار ضد صنفی و غیر قابل دفاع شان را وارونه جلوه دهند و البته دراین مسیر پرسش های آقای جیرانی که احتمالاً ازسر کم اطلاعی بود نیز کمک شایانی به این امر کرده است.

در مصاحبه تان برای شخصی نشان دادن اختلافات پیش آمده و اینکه بفهمانید سابقه رابطه بنده و آقایان شمقدری و سجادپور خیلی خاص بوده، اشاره داشتید که بنده و این آقایان آنقدر به هم نزدیک بودیم که فرزندانمان ما را عمو خطاب می کردند، فکرکنم این ازمعدود مواردی است که بنده و آقایان شمقدری وسجادپور درآن اتفاق نظر داریم که فرزندانمان تا به حال همدیگر را ندیده اند و حتی بنده فرزندان ایشان و ایشان هم فرزندان من را ازنزدیک ندیده اند، اما می دانم برای شما واژه "عمو” کارکرد نوستالژیک دارد و شاید به همین دلیل آن رادر جای ناصوابش به کار بردید.

فرمودید در شبی که با آقای حسینی(وزیر ارشاد سابق) در دانشگاه پیام نور جلسه داشتیم شما براساس منش خاصتان در پاسخ به درخواست طرف مقابل که همانا معرفی فردی برای تصدی پست معاونت سینمایی بود، گفتید که ما گزینه ای را معرفی نمی کنیم و این را درحالی گفتیدکه لابد بقیه چیز دیگری درسر داشتند، به گمانم عارضه ای باعث فراموشی تان شده که قبل ازآن جلسه، نشستی درخانه سینما با حضور افرادی چون آقایان فرهادتوحیدی، امین تارخ، محسن هاشمی، مازیار میری و شما داشتیم و این تصمیم جمع و اصرار من بود، نه شما که از معرفی نامزد مشخص پرهیز کنیم.

اما موضوع نامه من به وزیر سابق ارشاد که شما و آقای شمقدری متفقاً آن را هتاکانه و شلیک تیر اول خوانده اید پس ازبازداشت پنج مستدساز و اعلام برانداز بودن آنان(پیش ازتشکیل دادگاه) ازسوی وزیران سابق اطلاعات و ارشاد، و در پی آن بیانیه هیئت مدیره خانه سینما برای دفاع ازحقوق این افراد و اظهارنظر تند و بی اساس وزیرسابق ارشاد در بخش خبری صداوسیما مبنی بر همکاری خانه سینما با شبکه بی بی سی بود. اتهامی بس عجیب و پرمساله درآن روزها که بوی پرونده سازی گسترده برای همکارانتان را می داد، و همه اینها در زمانی بود که شما احتمالاً از بیم نمایش حضور خود در ویدیو کلیپی که درحمایت از یکی از نامزدهای ریاست جمهوری سال ۸۸ که ازشبکه های ماهواره ای پخش می شد، تصور می کردید همکاری با وزارت ارشاد دولت دهم راه گشاست! تصدیق می فرمایید کار چه کسی سیاسی بود من یا شما؟

به گزارش سینماسینما در این جوابیه آمده است: در مسیرهمکاری خیلی جدی تان هم که مفتخر به دریافت حکمی از آقای شمقدری برای عضویت در کمیته ساماندهی صنوف که قرار بود به موازات خانه سینما و در پی حذف آن فعالیت کند، شدید. اگردراین مورد هم خاطرمبارکتان نیست(کمااینکه آقای جیرانی هم فراموش کرده بودند) این همان کمیته ای است که مسئولیت دریافت و پرداخت مبالغ بسیار زیاد به خانواده سینما و افراد متفرقه را داشت و درنهایت برای معدوم کردن اطلاعاتش، اعلام کردند کامپیوترهایش را دزدیدند(یک بارهم گفتنددرآتش سوزی سوخت!)

موارد ریزودرشت خلاف واقع ازقبیل اینکه در دوره ای که سایه شما برسر خانه سینما بود مجامع عمومی با حداکثر اعضا برگزار می شد و بعدها نه و اینکه انگار مدیران خانه سینما همگی مثل کارتن خوابها بودند و به سرانگشت اشاره شما می شدند مدیرعامل خانه سینما هم بماند که بیش ازپیش درونیات خود را به نمایش گذاشتید.

آحاد سینماگران شاهدان خوبی هستند برای بیان اینکه درچه دوره ای بیشترین اهتمام به امورشان وجود داشته است.

درخصوص فیلمسازی ام درحوزه هنری درست در زمانی که این نهاد از نمایش برخی فیلم ها در سینماهایش ممانعت می کرد، حداقل خود صاحبان آن فیلم ها می دانند و گواهند که با مسئولین حوزه هنری و حتی ریاست سازمان تبلیغات اسلامی جلساتی برای اقناع شان به نمایش فیلم های موصوف داشتیم که اعضای هیئت مدیره خانه سینما و بعضا آقایان منوچهر محمدی ومنوچهر شاهسواری و رضا میرکریمی هم درآنها حضورداشتند که این جلسات متاسفانه دربرخی موارد بدون نتیجه و در برخی موارد، مفید واقع شد. و البته پروژه سینمایی من که سرمایه گذارش حوزه هنری بود به چند ماه  پیش از این رفتارهای حوزه برمی گشت و تعطیلی پروژه درمیانه تولید، یک عمل غیرحرفه ای بود به ویژه که من اقدامات لازم صنفی را بی هیچ رودربایستی دنبال می کردم.

درخصوص برکناری تان ازکانون کارگردانان هم بهتر است دیگراعضای شورای وقت مثل آقایان احمدامینی، کامران قدکچیان، محمدعلی سجادی و حسن برزیده که خاطرات تلخی از روزهای تعاملاتتان باآقایان سجادپور و شمقدری دارند سخن بگویند.

البته شما این بخش رادرست متوجه شدید که خانه سینما برای ایستادن در مقابل بی منطقی و تمامیت خواهی مدیران وقت ارشاد باید یک دست می شد ولی این یک دست شدن، تاحدی با کنار گذاشتن کسانی صورت می گرفت که به هرعلتی فکرمی کردند باید اطلاع رسانی دقیقی از فعالیت صنفی همکارانشان به مدیران وقت ارشاد داشته باشند.

آنچه مایل نبودم علنی کنم اینکه آقای سجادپور درحضور من  و جناب توحیدی ناخواسته از نقش جنابعالی درمعرفی مسیر ورود معاونت سینمایی وقت(به نظر من) ودفتر حقوقی ارشاد(به نظر شما) به ماجرای انحلال خانه سینما پرده برداشت. به عبارتی راه ورود وزارت ارشاد برای تخریب خانه سینما می توانست از طریق اشکال تراشی بر اساسنامه ای باشد که اتفاقاً شما در تنظیم آن نقش جدی  و اساسی داشتید، و این ازنظر شما و آقای شمقدری شاه کلید ماجرا بود ولی آنچه که روی آن اصلا حساب نکردید، اتحادی بود که دردل اهالی خانه سینماشکل گرفت. و از آن پس سیاست یکی به نعل زدن و یکی به میخ روزگار و رفتار شما را شکل داد.

امادرخصوص قسم جلاله آقای شمقدری مبنی بر مایل نبودن ایشان به اعلام تعطیلی خانه سینما، تاریخ نشان داده گاهی دردوره های هیجانی کسانی بنا به وظیفه یا منافع درکاری مشارکت می کنندکه بعدها متوجه اعمال ناصوابشان می شوند، مثل فردی که با حکم تعطیلی خانه سینما آمده بود و بعداً ازدوستان خوب من شد، و یا مسئولین وقت دفترحقوقی ارشاد که بعدتر رفتار مسئولین سینمایی را برایمان رمزگشایی کردند. شما بعنوان یکی از معدود کسانی که در این ایام ذکرخیری از آقای شمقدری داشته، معلوم بفرمایید اگر ایشان مخالف تعطیلی خانه سینما بود، و ایضاً آقای وزیرارشاد، ودفتر حقوقی هم که شامل افراد بی ارتباط با سینما بود، پس نامه تعطیلی چگونه صادرشد؟ اینکه آقای احمدی نژاد مستقیم درجلسه می گوید بهانه را ازدست اینان(زیرمجموعه خودشان) بگیرید، یعنی چه؟ بد نیست از دوستتان آقای شمقدری بپرسید مطالب سراسر دروغِ  ارتباط خانه سینما باشبکه های خارجی را چه کسی دراختیار شورای فرهنگ عمومی گذاشت؟

آقای رئیسیان اگر رفتار و تصمیمات من در خانه سینما سیاسی بود؟ شما و همفکرانتان باید امتداد آن را در سابقه من روشن می ساختید. و حتی پس از ماجرای بازگشایی خانه سینما که برخی ازعزیزان، پیشنهاد نامزدی در مجلس را برایم داشتند، من باید از این امکان و فرصت بهره می بردم!

رجوع به عقل(نه حتی وجدان) امری است پسندیده، این چه فرد سیاسی است که نه سابقه فعالیت سیاسی دارد و پس از ماجرای خانه سینما هم درمحدوده سیاسیون دیده نشده، من بر خلاف شما که ترجیح دادید برای پاک کردن انتخابِ گذشته تان به رفتار های ناپسندیده در قبال همکاران صنفی تان دست یازید، کوشیدم درحد توانم دراحقاق حقوق برخی از همکاران گرفتارم تلاش کنم.

بنظرم منطقی آن است که به جای توهین به شعوربیش از دو هزارتن(که برخی ازآنان ازاساتید خود شما بودند) از همکاران سینمایی تان که درحمایت ازمدیرعامل خانه سینما بیانیه صادر و لابد از نظر شما سیاسی کاری کرده اند، کمی اخلاق مدارانه به اشتباهات خود نظر افکنید و عبرت بگیرید.

هنوز تعداد بسیار زیادی از همکاران شما و من، خاطرات آن روزهای سخت دولت دهم را فراموش نکرده اند! امید که از سر لطف و شفقت از خطاها درگذرند.

دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو نهان مکن                چون خمشان بی‌گنه روی بر آسمان مکن

باده خاص خورده‌ای نقل خلاص خورده‌ای                    بوی شراب می زند خربزه در دهان مکن

محمدمهدی عسگرپور
ارسال به دوستان
وبگردی