شهروند / حسین میرمحمدصادقی. حقوقدان
جرم توهین به رئیسجمهوری و سایر رؤسای قوا، مانند توهین ساده نبوده و ازجمله جرایم دارای ماهیت عمومی است، به عبارت دیگر در مواردی که فردی به مقامات مخصوصا رئیسجمهوری توهین کند، مدعیالعموم باید به موضوع ورود کند و اصولا برای تحت پیگرد قرار دادن فرد توهینکننده نیازی به شکایت و شاکی خصوصی نیست.
در رابطه با توهین به مقامات چند نکته را نباید فراموش کرد و در صورت وجود برخی از شرایط میتوان این جرم را محقق دانست، البته نکته مهم صراحت در توهین است، به عبارت دیگر فرد باید صراحتا توهین کرده باشد تا این جرم محقق شود.
بنابراین، اولا اگر فعل یا گفتاری قابل تفسیر یا احیانا به معنای نقد باشد و صراحت در توهین نداشته باشد، عمل توهین محسوب نمیشود، ثانیا، اگراین توهین با توجه به سمت یا پست فرد باشد یعنی مرتکب بداند که فرد مورد توهین از سمت دولتی برخوردار است، ثالثا زمانی که فرد درحال انجام وظیفه است مورد توهین واقع شده باشد.
با توجه به مواردی که گفته شد اگر به مقامات دولتی توهین شد، در این صورت فرد مشمول توهین شده و بدون نیاز به شکایت شاکی خصوصی قابل تعقیب است. اما اگر یکی از این دو بندی که در بالا ذکر شد، محقق نشد، این عمل مصداق توهین به افراد عادی است و مشمول ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی خواهد بود و طبعا نیاز به شکایت شاکی خصوصی وجود دارد. اما نکته مهم این است که اگر سه شرطی که برای توهین به مقامات بیان شد، محقق شد، دادستان موظف است موضوع را پیگیری کند و نیازی به شکایت از سوی فرد، نهاد یا ارگانی نیست.
اما نباید از نظر دور داشت که در بسیاری از موارد توهین و نقد اشتباه گرفته میشود و مقامات کشور نقدها و انتقاداتی را که درموردشان مطرح میشود، مصداق توهین میدانند که البته باید این دو از هم متمایز شود، به همین جهت در بسیاری از کشورها توهین جرم شناخته نمیشود، زیرا کلمات دارای تعابیر گوناگونی هستند و اولا راه انتقاد بر مقامات و مسئولان کشور را میبندد و ثانیا تمییز دادن اینکه این امر نقد یا توهین است، بسیار دشوار است و مرز بین توهین و انتقاد مرز شناختهشدهای نیست.