۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۹۳۳۸
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۳ - ۱۶-۰۵-۱۳۸۷
کد ۴۹۳۳۸
انتشار: ۱۷:۴۳ - ۱۶-۰۵-۱۳۸۷

Dance مجاز است؟!

نبايد اين واقعيت را از نظر دور داشت که اين رشته پيش از آن‌که توسط برخي به عنوان ورزش مطرح شود، در اکس‌پارتي‌ها و پارک‌ها براي رقص مختلط دختر و پسرها مورد استفاده قرار مي‌گرفته و همچنان نيز قرار مي‌گيرد و اين مسأله يادآور قالب ضد فرهنگي اين حرکات است.

رقص در کتب مرتبط، به حرکاتي موزون اطلاق شده که همراه آهنگ و موسيقي به صورت انفرادي يا گروهي انجام مي‌پذيرد و انواع و اقسامي نيز براي آن تعريف شده که اقوام شرقي و غربي، بنا بر اعتقادات و خاستگاه‌هاي فکري‌شان در راستاي تدوين آن اقدام کرده‌اند و به مرور زمان، شاهد تکميل آنها بوده‌ايم که امروزه از مرز چند صد رقص گذر مي‌کند و با عناوين متفاوتي که از فرهنگ کشورها گرفته شده همچون آگون، آگره، بالماسکه، باله، بوره، بهارات ناتيام، تارانتلا، تامبورن، تانگو، چاچا، رومبا، سوينگ، گايارد، مامبو، والس و نه الزاماً با پيشوند رقص بيان مي‌شود.

به گزارش تابناک، در ايران نيز رقص‌هاي محلي همچون رقص خنجر که يادآور روحيه سلحشوري ايرانيان است و يا سماع صوفيان، قدمتي تاريخي دارد، اما در عين حال، بر خلاف برخي اقوام، فارغ از هر گونه لهو و لعب بوده و بدين لحاظ تا به امروز ميان مردم بومي کشورمان، جايگاه خود را به عنوان سنتي ماندگار و نه به عنوان رقص حفظ کرده است.

همچنين اعراب پيش از ظهور اسلام، علاوه بر رقص شمشير که در ايران هم باب بود، کنيزان خود را به فراگيري فن رقاصي مي‌گماردند تا در بساط لهو و لعبشان، رقاصه‌هايي نيز داشته باشند؛ در اين زمينه، کتب معدود تاريخي به زبان عربي پيرامون رسم و رسوم رقاصي موجود است.

با اين حال، پس از ظهور اسلام، تدريجاً تازه مسلمانان از لهو و لعب نهي شدند تا جايي که رقص از نوعي که امروزه در سطح جهان عموميت دارد، در بلاد اسلامي کمرنگ شد و پس از آن نيز هنگامي که قرار بود فساد و بي‌لياقتي پادشاهي را ترسيم کنند، باده گساري و پهن کردن بساط لهو و لعب در کنار رقاصه‌ها به جاي پرداختن به امور مملکت را بيان مي‌‌كردند.

يکي از برکات انقلاب اسلامي ايران، حذف نسبي آلات لهو و لعب از جمله رقص و اماکن مرتبط با آن بود که حرکتي ارزشمند بود و بيشتر مردم نيز براي تحقق جمهوري اسلامي در اين زمينه، کمال همکاري را انجام دادند، اما در چند سال اخير، به نظر مي‌آيد با رويکردهايي که در پيش گرفته شده، قبح رقص و رقاصي در حال برطرف شدن است و رقص‌هاي مدرن به عنوان جايگزين رقص‌هاي کوچه بازاري،‌با نام ورزش در ام القراي اسلام توسعه مي‌يابد و البته برخي رسانه‌هاي گروهي که به پوشش اين موضوع پرداخته‌اند، نه تنها در راستاي تقبيح آن برنيامده‌اند، که از اين رقص‌ها و رقاص‌هاي محترم، با استدلال نشاط آوري براي مردم، تجليل كرده‌اند!

برخي روزنامه‌هاي سياسي و ورزشي که چندي پيش، گزارش‌هايي مفصل در اين زمينه منتشر کردند، با لفظ ايروبيک و Break Dance از اين به اصطلاح ورزش ياد کرده بودند، بدون آن که حتي به خود زحمت ترجمه اين عنوان انگليسي را که به مفهوم رقص برک است، بدهند.

آري، رقص حرام است، اما به زغم برخي در صورتي که آن را بتوان ورزشي نشاط آور مطرح کرد و به جاي عنوان نامتجانس رقص از اصطلاح ايروبيک و معادل انگليسي رقص يعني dance استفاده شود، شرعي مي‌شود؟! و مي‌توان در اماکن فرهنگي ـ ورزشي دولتي همچون مجموعه ورزشي انقلاب تهران، جشنواره‌هايي را با اين محوريت برگزار کرد. نبايد اين واقعيت را از نظر دور داشت که اين رشته پيش از آن‌که توسط برخي به عنوان ورزش مطرح شود، در اکس‌پارتي‌ها و پارک‌ها براي رقص مختلط دختر و پسرها مورد استفاده قرار مي‌گرفته و همچنان نيز قرار مي‌گيرد و اين مسأله يادآور قالب ضد فرهنگي اين حرکات است.

آيا break dance، جزو آن دسته رقص‌هايي نيست که در رسانه‌هاي غربي توسط خواننده‌هاي آنچناني اجرا مي‌شود و در همين مراسم نيز به گواه روزنامه‌ها با پخش موسيقي زنده توسط دي‌جي! آغاز شده و ديگر آن كه با توجه به اين كه با آنچه به نام مظاهر تهاجم فرهنگي مي‌شناسيم، كوچكترين تفاوتي دارد؟ آيا هر گونه حرکتي که نام ورزش به خود بگيرد، مشروعيت پيدا مي‌کند و ديگر با شرع و عرف نظام مقدس جمهوري اسلامي منافات ندارد؟

متاسفانه، در سال‌هاي اخير، كشورهاي غربي نسبت به گسترش برخي حرکت‌ها در قالب‌هاي ورزشي، اقدامات گسترده‌اي انجام داده‌اند و بسياري از تفريحات نابهنجارشان را در قالبي ورزشي و رقابتي مطرح كرده‌اند كه اين مسأله، باعث شده است در سال‌هاي اخير، بسياري از كشورهاي اسلامي، خواسته يا ناخواسته، درگير رشته‌هايي شوند كه ظاهراً ورزشي است، اما نه وي‍ژگي‌هاي يك ورزش را به صورت نظام‌مند دارند و نه در سطوح بين‌المللي ورزشي همچون المپيك و بازي‌هاي قاره‌اي از جايگاه خاصي برخوردارند.

بايد ديد محمد علي آبادي، رئيس دستگاه ورزش دولت نهم و محمدهادي حسام، رئيس مرکز توسعه ورزش همگاني و تفريحي در برابر اين سهل‌انگاري که منجر به گسترش قابل توجه اين حرکت‌ها با نام ورزش در باشگاه‌ها شده، چگونه برخورد کرده و پاسخگو خواهند بود و آيا اصولاً برخورد جدي با آموزش رقاصي به سبک غربي در مراکز ورزش انجام خواهند داد، يا اين فعاليت‌ها همچنان به رسميت شناخته خواهد شد؟!

اکنون بايد منتظر نظر و پيگيري‌هاي دستگاه‌هاي نظارتي بود و ديد آيا از گسترده‌تر شدن اين روند در سازمان ورزش کشور و فرهنگ عمومي جامعه جلوگيري خواهد کرد تا از تهاجم فرهنگي غرب نيز جلوگيري شود.

ارسال به دوستان
وبگردی