۲۸ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۹۶۱۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۹ - ۲۰-۰۵-۱۳۸۷
کد ۴۹۶۱۷
انتشار: ۱۲:۱۹ - ۲۰-۰۵-۱۳۸۷

خاطرات نویسنده «صد روز با خاتمي»

گزارش توصيفي من از اين وضع، مجوز ورود مرا براي هميشه لغو كرد. برنامه ها و جزئيات را از من پنهان مي كردند تا جا بمانم. دير به برنامه ها مي رسيدم اما هنوز زير جايگاه سخنراني، پوست هاي موز و هسته هاي شليل و قوطي هاي نوشابه بر جاي بودند.
کیهان - بابك داد نويسنده كتاب «صد روز با خاتمي» در سايت خود با مرور خاطرات خويش مربوط به دوران خبرنگاري مي نويسد: بعد از انتخابات دوم خرداد و پيروزي خاتمي، گاهگاهي ضعف ها و كاستي ها را در قالب نامه به گوش آقاي خاتمي مي رساندم. اما به محضي كه زبان قلمم «طعم انتقاد يا سؤال» از اصلاحات گرفت، پروسه بايكوت شروع شد! در اولين مسافرتم در تيم همراه رئيس جمهور به استان زادگاه مادرم «لرستان» رفتيم. استاني فوق العاده غني اما فوق العاده فقير!

 بعد از بازگشت از سفر، اولين «سفرنامه» را نوشتم و خيلي اتفاقي، مستقيما به آقاي خاتمي تحويلش دادم! بلافاصله از سوي يكي از مسئولان دفترشان بدرستي توبيخ شدم كه چرا «سلسله مراتب» را رعايت نكرده ام و گزارش را به دفترشان نداده ام تا لابد سانسور شود! شبيه موارد بعدي كه سانسور هم شد!در آن سفرنامه يك صحنه را شرح دادم كه درست زير جايگاه سخنراني رئيس جمهور خاتمي ديده بودم!

هيات همراه و شخصيت ها و كاركنان نهاد رياست جمهوري، «زيرجايگاه» در حال خوردن انواع شيريني و ميوه و آبميوه و نوشابه بودند و آنسوي فنس هاي مستحكم، زنان و كودكان اهل «دورود» زير آفتاب سوزان، گوش به سخنان خاتمي درباره عدالت و كرامت انساني سپرده بودند و چشمشان هم به اين «بخور بخور» بود!

وي با توصيف تداوم ريخت و پاش ها در سفرهاي بعدي مي نويسد: گزارش توصيفي من از اين وضع، مجوز ورود مرا براي هميشه لغو كرد. برنامه ها و جزئيات را از من پنهان مي كردند تا جا بمانم. دير به برنامه ها مي رسيدم اما هنوز زير جايگاه سخنراني، پوست هاي موز و هسته هاي شليل و قوطي هاي نوشابه بر جاي بودند.

 خبرنگار اين چيزهاي كوچك را دليل اتفاقات بزرگتر مي داند. نگاهش شايد گاهي سمبليك باشد اما واقعي است. و او مي بيند كه مردم، چگونه بدبين و دلزده مي شوند! چيزي كه مسئولان اصلاح طلب(!) متوجه نشدند اين حقيقت بود كه آن پوست موزها، روزي زيرپايشان خواهد رفت كه رفت و اصلاحات را هم عقيم خواهد ساخت و بر زمين خواهد كوفت كه كوفت! وي همچنين با بيان اين كه بهانه بايكوت شدنش از سوي برخي مسئولان مدعي اصلاحات «نداشتن تعامل مثبت»! بود، خبر مي دهد: برخي از همين افراد كه خيلي اهل «تعامل مثبت» بودند بعدها در پروژه هاي اقتصادي وسيعي مثل فرودگاه امام خميني يا صنايع ديگر نشان دادند معناي واقعي «تعامل» يعني چه؟ بعضي از همان اشخاص هم، امروزه باز شده اند مدافعان آزادي بيان و رنج مردم! چيزي كه آنها ندانستند اين بود كه هر خبرنگاري كه بتواند «آب دهان دخترك دورودي» را ببيند، نمي تواند اهل چنين «تعامل مثبتي» بشود و نمي تواند گوشه اي بنشيند و بگويد؛ «ما هيچ؛ ما نگاه!»
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
خبرخوانی ناصرالدین شاه؛ گوشه‌ای از زندگی سلطنتی در عصر قاجار (عکس) با این ترفندها دیگه تو ماشین تهوع نمی‌گیری! (اینفوگرافیک) راز میل شدید به صبحانه‌های شیرین مغز ما با این «ترفند» از هوش مصنوعی جلو می‌زند چرا لوگو اپل سال‌ها برعکس بود؟ داستانی که احتمالا نمی‌دانستید نقش شکلات تلخ در کُند کردن روند پیری پیروزی بزرگ تراکتور؛ قسم به لحظه شیرین انتقام چرا کامپیوتر خاموش نمی‌شود؟ راهکارهای قطعی حل مشکل خاموش نشدن ویندوز کدام خودرو قابل‌اعتمادتر است؟ میوه ای کوچک با معجزه ای بزرگ برای قلب و اعصاب! رتبه‌بندی کشورهای جهان بر اساس سهم پول نقد در تراکنش‌های روزمره (+ اینفوگرافیک) «اثر آخرین ماه سال»؛ چگونه زمان محدود بهره‌وری را افزایش می‌دهد؟ امیر عابدینی: آقای محمد خاتمی مخالف این بود که دوباره اسم باشگاه ما پرسپولیس شود قصه‌های نان و نمک(74)/ وقتی استرسِ مصاحبه، مهم‌تر از رزومه است مهران مدیری: طنز رضا عطاران چرک است/ کمدی دوست ندارم