۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۲۹۸۸۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۹ - ۲۳-۰۱-۱۳۹۶
کد ۵۲۹۸۸۱
انتشار: ۱۷:۲۹ - ۲۳-۰۱-۱۳۹۶
گفت و گو با احمد خاتون آبادی؛ عضو کمیته آب اتاق بازرگانی اصفهان

آیا زرنگ بازی کار دست اصفهانی ها داد؟/ سد سازی و انتقال آب باعث توهم فراوانی می شود

خشکی زاینده رود و تالاب گاوخونی، در مرحله بعد از بحران قرار دارد. اما راه افتادن ریزگردهای تالاب گاوخونی، هنوز در مرحله قبل از بحران است.
عصر ایران؛ یوسف ناصری- یکی از استان هایی که در کشور ما صنعتی محسوب می شود و کارخانجات زیادی در آن فعالیت می کنند استان اصفهان است. تاسیس این کارخانه ها و صنایع مختلف بزرگ و آب بر، جمعیت زیادی را از استان های مختلف و از جمله چهار محال و بختیاری به استان اصفهان کشانده است.

در این میانه انتقال آب از سرچشمه های کارون در استان چهار محال و بختیاری به زاینده رود که انتقال آب بین حوضه ای است بحث هایی را به دنبال داشته است. البته برخی می گویند نسبت به مقدار آب انتقال یافته از سرچشمه های کارون به زاینده رود اغراق شده است و در استان اصفهان با آب چاه برنج کاری انجام می شود.

استفاده از آب چاه و پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی نیز یکی از مشکلات استان اصفهان است. پایین رفتن آب در دشت هایی از جمله دشت مهیار در جنوب اصفهان که قطب کشاورزی است موجب فرونشست زمین شده و کارشناسان، نشست زمین را خطری برای مردم اصفهان و آثار تمدنی و تاریخی آن می دانند.

عصر ایران در گفت و گو با دکتر سیداحمد خاتون آبادی(استاد دانشگاه و عضو کمیته آب اتاق بازرگانی، صنایع و معادن اصفهان) بحران آب و خشکسالی و گرد و غبار که تهدید کننده استان اصفهان است را بررسی کرده است تا درک بهتری از وضع کنونی این استان صنعتی کشور حاصل شود. 
***

*حدود دو سال قبل در سال 1393 درباره احتمال پیشروی ریزگردها و فرونشست زمین در استان اصفهان صحبت هایی داشته و هشدارهایی داده اید نسبت به خطری که در پیش است. در آن زمان چه اطلاعاتی داشتید که این نکات را مطرح کردید؟

-دکتر احمد جلالیان از استادان پیشکسوت دانشگاه صنعتی اصفهان هستند و در رشته خاک شناسی تخصص دارند. ایشان یک طرح زیست محیطی را در مورد تالاب گاوخونی دنبال کرده و سازمان محیط زیست هم از اجرای این طرح حمایت کرده است. آقای جلالیان در نمونه برداری هایی که انجام داده احتمال وجود فلزات سنگین و سمی را بررسی کرده اند از جمله کادنیوم و سرب و روی.

به طور سیستماتیک از تالاب گاوخونی نمونه برداری کرده اند. ایشان می گویند هنوز تالاب گاوخونی به دلیل پوشش خشک نیزارها که از بین نرفته است کانون گرد و غبار، فعال نشده است ولی آنچه که در تله های رسوب گذاری از ریزگردها گرفته اند از دهانه و اطراف تالاب است. یعنی این ریزگردها به این سموم آلوده است.

*الان به صورت مشخص ریزگرد از طرف تالاب گاوخونی به سمت اصفهان و شهرهای دیگر حرکت می کند؟

-طبق تحقیقاتی که انجام شده و مطالعاتی که ما انجام داده ایم در اوایل فصل تابستان جریان باد از شرق به غرب می شود. یعنی ریزگردها از تالاب گاوخونی و اطراف شهر ورزنه حرکت می کند و به اصفهان می آید. 
به این دلیل که دشت مسطحی هست و مانعی هم وجود ندارد به حرکت خود ادامه می دهد. ریزگردها تا عمق 2 هزار کیلومتری می روند و تا ارتفاع 4 هزار متری.

*پس چون جریان باد از شرق به غرب است و ورزنه و تالاب گاوخونی در شرق اصفهان قرار دارند شما از این جهت نگران هستید و نسبت به پیشروی ریزگردها هشدار داده و گفته بودید سهم و حق آبه تالاب را باید بدهیم؟

- بله. حتی وزارت نیرو حق آبه سالیانه تالاب را به میزان 170 میلیون متر مکعب مشخص کرده است. ما می گوییم 150 میلیون متر مکعب یا حداقل 100 میلیون متر مکعب آب به تالاب بدهید. 

هر بحران سه مرحله دارد. مرحله اول، قبل از بحران است که باید پیش بینی کنیم. مرحله دوم در حین بحران است. مرحله سوم، بعد از بحران است. خشکی زاینده رود و تالاب گاوخونی، در مرحله بعد از بحران قرار دارد. اما راه افتادن ریزگردهای تالاب گاوخونی، هنوز در مرحله قبل از بحران است. در نتیجه باید جلوی آن را گرفت که بعدا بحران های دیگر به وجود نیاید و هزینه های دولت و ملت بالا نرود.

*در برخی مقاطع که آب سد با رهاسازی به زاینده رود می ریزد چه تاثیری در مقابله با خشک شدن زمین و رسیدن آن به تالاب دارد؟

-آب سد را به مدت 20 روز رها کردند ولی کشاورزان شرق اصفهان هم می خواهند از آب رها شده استفاده کنند. زندگی اینها به آب رودخانه بستگی دارد و مهارت دیگری هم ندارند. خشکی رودخانه، دلایل زیادی دارد از جمله این که صنایع ملی در اصفهان قرار دارد و از آب استفاده می کنند. 

یک عده می گویند این زرنگ بازی اصفهانی ها بوده است که صنایع را به دستور وزیر صنایع وقت، در اصفهان تاسیس کردند. در حالی که جنگ، علت اصلی تاسیس این صنایع در اصفهان بود و کارخانه فولادی که قرار بود در بندرعباس تاسیس شود در اصفهان تاسیس شده و بحث حفاظت از صنایع هم مطرح بوده است.

شاید هم اصفهانی ها یک مقدار زرنگ بازی کرده اند. اگر زرنگ بازی هم کرده اند الان می بینیم جواب آن منفی است. چون آبی وجود ندارد. بنابراین هم توسعه کشت در اصفهان و هم برداشت های بالادست زاینده رود در استان چهار محال و بختیاری باید متوقف شود و حق آبه تالاب باید داده شود.

تونل اول کوهرنگ مال کشاورزان است که پول تاسیس آن را کشاورزان اصفهان داده اند. حدود 50 سال پیش، پول آن را کشاورزان دادند. دولت با تونل دوم و سرمایه گذاری ای که انجام داده است می تواند چیزی حدود 350 میلیون متر مکعب آب تملک کند و از جمله به صنعت بفروشد. در حالی که دولت، حدود 1000 میلیون متر مکعب آب فروخته است.

*در سال 1000 میلیون متر مکعب؟

-بله. دولت این مقدار در سال آب فروخته و متعلق به دولت هم نبوده است. یعنی حق آبه کشاورزان و حق آبه تالاب گاوخونی را فروخته است. در بالادست هم آب برداشت می کنند. روی کوه دارند آب می برند. در اصفهان، مصارف جدیدی را به وجود آورده اند و بارگذاری های جدید انجام شده است.

همه این اقدامات باید متوقف شود تا آب به تالاب گاوخونی برسد و کویر مرکزی ایران پیشروی نکند. اگر آب به آنجا نرسد ریزگردهای کویر، آسیب های زیادی ایجاد می کند. کشاورزان شرق اصفهان به صورت مجانی دارند خاک را نگهداری می کنند.

*این که می گویید 1000 میلیون متر مکعب آب فروخته شده است در چه سالی این موضوع اتفاق افتاده و چند برابر ظرفیتی که دولت ایجاد کرده است آب فروخته؟

-به مرور این مقدار فروش آب اتفاق افتاده است. ظاهرا از دهه 1370 هجری شمسی اکثر این واگذاری ها انجام شده. از نیمه دهه 60 دولت واگذاری ها را شروع کرده است. 

*شما موافق انتقال آب بین حوضه ای از سرچشمه های کارون به زاینده رود هم نیستید؟

-من معتقدم دولت اگر می خواهد صنعت را در جایی تاسیس کند، به فکر تامین آب آن هم باشد. کشاورزان شرق اصفهان یک سهم و حق آبه از دوران شیخ بهایی در زمان صفویه داشته اند. شیخ بهایی، آب زاینده رود را تقسیم کرده بود و بر اساس آن تقسیم بندی طی چند قرن اخیر سهم آب هر منطقه مشخص بوده است. 
در طومار شیخ بهایی حق آب آنها مشخص شده و در آن به رودشتین اشاره شده. در شرق اصفهان، دو تا رودشت داریم و روستاهایی را در برمی گیرد که حق آبه داشته اند و در محدوده شهر «ورزنه» فعلی است. 

این طور هم نبوده است که آب زاینده رود، مستقیما به تالاب گاوخونی بریزد. در مناطق شرق اصفهان، کشاورزی می کردند و بخش عمده آب بعد از آبیاری، به صورت زهکش و زه آب به تالاب گاوخونی می ریخت. 
به همین دلیل تمام کودهای شیمیایی مصرف شده در زمین های کشاورزی و پسآب کارخانجات نساجی و رنگرزی های اصفهان که قبلا تعداد آنها بیش تر بود و الان خیلی از آنها تعطیل شده اند، به تالاب گاوخونی می ریخت. تمام این کارخانه های نساجی و رنگرزی ها، فلزات سنگین دارند و فلزات پساب های این صنایع در تالاب گاوخونی دپو شده و تالاب، انبار این فلزات سنگین است.

*نگرانی شما به خاطر این است که سرب و مواد شیمیایی دیگر در قالب ریزگردها و همراه با جریان باد از سمت شرق استان اصفهان به سمت اصفهان بیاید؟

-بله. یک نگرانی من این است. یک نگرانی دیگر من این است که اگر تالاب گاوخونی نابود شود مردم مجبورند از اصفهان مهاجرت کنند. تنوع جانوری، تنوع زیستی و تنوع گیاهی هم از بین می رود.

مرحوم سیدحسن حسینی ابری که استاد دانشگاه اصفهان بود و فعالیت هایی در زمینه احیای مراتع و کویر زدایی داشته است در کتاب «از سرچشمه تا مرداب گاوخوانی» نوشته است که از سرچشمه رود تا تالاب گاوخونی، یک زمان 90 هزار دام از علفزارهای این محدوده تغذیه می کردند و روغن حیوانی جرقویه اصفهان متعلق به همین منطقه بوده است. 

*وضعیت مناطق غربی استان اصفهان چگونه است؟

-وضعیت آنجا هم خوب نیست. من به روستای شرودان در شهرستان فلاورجان در غرب اصفهان رفته ام. اکثر باغات آنجا خشکیده. کشاورزان می گفتند حق آبه ما را نداده اند. یک زمانی، شهر مساله داشت ولی الان کل آن منطقه مشکل دارد.

*در مناطق جنوب غربی اصفهان مثل باغ بهادران چگونه برنج کاری می کنند و شالیزار دارد؟

-بحث ما سر همین است که برنج کاری به طور تاریخی فقط در لنجان و اطراف پل کله انجام می شده. من اطلاعات محاسبه شده ندارم. وزارت جهاد کشاورزی گزارش می دهد که کشت برنج اصفهان از 20 هزار هکتار به 3 هزار هکتار رسیده است و آنها هم در حاشیه رودخانه هستند.

*همه این مزارع از آب زاینده رود استفاده می کنند یا از آب چاه؟

-این سوال خوبی است. پل کله یک منطقه تفریحی در غرب اصفهان است. قبلا کشاورزان برای شالیزارها از آب رودخانه استفاده می کردند ولی وقتی آب در رودخانه نیاید کشاورزان کارشان را با آب چاه ادامه می دهند و از این طریق امرار معاش می کنند. برنج لنجان معروف است.

*بخشی از آب زاینده رود در محدوده پل کله برای مصرف فولاد مبارکه می رود؟

-در آنجا باز انشعاب آب گرفته اند. یعنی به غیر از چهار محال که بیش از سقف مشخص شده، آب برداشت می کنند در اصفهان و در محدوده پل کله، برداشت های نامناسب از گذشته انجام شده است. برای مثال آب به دشت مهیار در جنوب اصفهان برده اند. دشت مهیار یکی از قطب های کشاورزی استان اصفهان است. 

این کانال زنی ها و انتقال آب در داخل استان اصفهان، اشتباه بوده است. به خاطر این که در سال های 73 و 74 تر سالی بوده است و این کار را انجام داده اند. ما الان تعدادی حق آبه دار داریم و تعدادی هم سهم آبه دار. در این دوره که آب نیست به حق آبه دار نیز آب زیادی نمی رسد. البته آب سهم آبه دارها را قطع کرده اند.

*قبلا اشاره ای کرده اید به این موضوع که 60 درصد از آجر کشور در اصفهان تولید می شود. واقعا این آمار مستند است؟

-در دشت گرگاب که در شمال اصفهان قرار دارد و خربزه گرگاب تولید می شده و خربزه آن معروف بوده است کوره های آجرپزی زیادی تاسیس کرده اند. با خاک آنجا آجر تولید می کنند. چند سال قبل گفته می شد در آنجا 110 کوره  آجرپزی تاسیس شده است.

در اقلیم خشک بین 700 سال تا 1000 سال طول می کشد تا یک سانتی متر خاک تولید شود. وقتی که حدود 2 متر از خاک آنجا را حفر کرده و برای تولید آجر برداشت می کنند چند هزار سال امنیت خاک و تولید مواد غذایی را در فلات مرکزی ایران به دلیل این کوره های آجرپزی و به بهانه اشتغال از بین برده ایم. البته این کوره ها، اشتغال زیادی هم ایجاد نمی کنند. 

*آمار کوره های آجرپزی و تولید آجر مناطق دیگر کشور را هم دارید که بشود آن 60 درصد را نتیجه گرفت؟

-در جلساتی که چند سال است شرکت می کنیم این مطالب مطرح می شود و قطعا بالای 50 درصد است. 
در دانشگاه یک دوره مربوط به مباحث محیط زیستی برگزار شد و من به دهیاران و دهداران درس می دادم. یکی از آن افراد که در منطقه باغ رضوان اصفهان می کند می گفت در آنجا 60 کوره آجرپزی بزرگ فعالیت می کنند و خاک آنجا را از بین می برند. 

*برای مردم مناطق روستایی شرق اصفهان به غیر از کشاورزی آیا راهکار جایگزین وجود دارد که سراغ آن فعالیت های اقتصادی بروند؟

-آقای مهندس نصر که تا چند سال قبل مدیر کل اداره کشاورزی  استان اصفهان بود پیش من آمد و گفت وزارت کشاورزی از من خواسته اند راهکاری برای کشاورزان اصفهان ارائه کنیم یعنی یک شغل جایگزین. به من گفت چه جوابی بدهم.

من به آقای نصر گفتم شما پیش خداوند مسئول هستید و نسل های بعدی که اگر چیزی به غیر از این بنویسید. البته من گفتم برو تحقیق هم انجام بده ولی به دلیل تجربه و مطالعه ای که دارم نظرم را می گویم. 
دو سال بود که آب به شرق اصفهان نمی رسید و حتی خودکشی در بین پیرمردهای آنجا را داشتیم. خیلی از مزارع که قبلا در آنها کشاورزی می شد الان رها شده و در آنها کشاورزی انجام نمی شود. وقتی باد می آید خاک آن زمین ها را بر می دارد. من به آقای نصر گفتم که بگویید آیا شهرداری ها پول دارند که پوشش گیاهی آن زمین ها را انجام بدهند؟

چنین پولی برای ایجاد پوشش گیاهی و درختکاری وجود ندارد. اما کشاورز ما اگر کار کشاورزی را انجام بدهد امنیت غذایی فلات مرکزی ایران را نیز تامین می کند. قبلا می گفتند شرق اصفهان، انبار غله جمهوری اسلامی و کشور است. اینقدر گندم در آنجا تولید می شد. البته کشاورزان خبره این کار را انجام می دادند وگرنه جوانان که اهل کار کردن نیستند.
بنابراین شغل کشاورزی باید حفظ شود. دانشکده کشاورزی ما مگر می تواند کشاورز تربیت کند. تعدادی دانشجو به دانشکده کشاورزی می آیند که مدرک تحصیلی بگیرند. 

*در میوه فروشی ها،«به اصفهان» فروخته می شود. این میوه به، در کدام قسمت از استان اصفهان تولید می شود؟

-این «به» مربوط به غرب اصفهان است. در شرق اصفهان، کشاورزان هم تولید غذا می کنند و هم 90 هزار خانوار در آنجا زندگی می کنند که حدودا 300 هزار نفرند. این خانوارها اشتغال ایجاد می کنند و این اشتغال باعث می شود جمعیت آن مناطق به اصفهان مهاجرت نکنند. 
با این نوع مهاجرت ممکن است این افراد در شهر بیکار بمانند و میزان جرائم افزایش پیدا کند. در آن حالت هزینه سربار دولت هم بالا می رود. کشاورزان در شرق اصفهان دارند خاک را حفظ می کنند و باعث می شوند ریزگردها به طرف غرب استان و اصفهان نیاید. خاک هم قیمت دارد چون خاک زراعی است. یعنی کشاورزان، چند کار را انجام می دهند.

در دوران قدیم روستایی ها به گاوها یاد داده بودند و گاو سطل آب(دلو) را با حرکت کردن خودش بالا می کشید و آب در مزرعه سرازیر می شد. الان هم به صورت نمایشی، توریست ها را به ورزنه می برند تا از آن شیوه بازدید کنند. در آنجا تپه های شنی و ماسه هست و روی تپه ها ماشین سواری می کنند.
اعلام شد که یک فرد ثروتمند به آنجا رفته و سرمایه گذاری کرده است. ما انتقاد کردیم که هتل ساختن در آن جا کار درستی نیست. بالاخره فاضلاب هتل را می خواهند در طبیعت چه کار کنند و به کجا بریزند؟ البته گفته شده که سرطان در ورزنه زیاد شده و خیلی هم زیاد شده. 
 
*با توجه به کمبود آب آیا ساخت هتل نمی تواند جایگزین شغل کشاورزی شود؟

-کشاورزی در آن منطقه نباید از بین برود. چون کشاورزی در آنجا چند کارکردی است. خاک را حفاظت می کند و ارزش خاک را حفظ می کند. همچنین کشاورزی در آنجا امنیت غذایی را به دنبال دارد. اشتغال زایی هم مطرح است. همچنین جلوی ریزگرد را می گیرد.

*در مناطق غرب استان اصفهان مثل باغ بهادران با آب چاه برنج کاری می کنند. مصرف کردن آب های زیرزمینی تا چه حد نقش دارد در فرونشست زمین در استان اصفهان و همچنین کاهش بارندگی چقدر در این قضیه نقش دارد؟

- اولا بارندگی هیچ وقت آب رودخانه را تامین نمی کرد. چون تغذیه چاه ها توسط رودخانه بوده است. رودخانه مثل حقوق ماهانه است که به حساب کارمندان می رود و برداشت آب مثل خرج کردن حقوق است. وقتی آب رودخانه نمی آید چاه ها فعال هستند. 

البته از چاه ها برای فضای سبز هم استفاده می شود و صنایع هم چاه آب دارند. وقتی حقوق به حساب واریز نشود، خرج سر جایش هست. وقتی آب به رودخانه نمی آید سفره های آب زیرزمینی، پایین می رود. دوباره کف شکنی می کنند و مته می زنند و دوباره آب را از چاه بالا می کشند. به همین دلیل لایه زیرسطحی و کانال زیرسطحی آب، کور می شود.

اگر لایه زیرسطحی آب کور شود منطقه، مثل سومالی می شود یعنی سومالیایی می شود. یک دشت می شود که دو تا لایه خاک روی هم افتاده است. چون کانال زیرسطحی کور شده و آبخوان کور شده، اگر تصادفا باران هم ببارد سیل راه می افتد. 

*شما تاثیر کاهش بارندگی را در فرونشست زمین چندان موثر نمی دانید؟

-بحث اصفهان، عمدتا بحث رودخانه است که منشاء آن برف های استان چهار محال و بختیاری است. هر رودخانه ای، یک آغاز دارد و یک پایان. بعدا مرزکشی استانی انجام داده اند. 
اول باید ثابت کنیم که بارندگی اصفهان، آب چاه ها را تامین می کرد یا نه. اگر بارندگی زیاد باشد از چاه کمتر استفاده می کنند و بیش تر از رودخانه استفاده می کنند. زاینده رود از استان چهار محال و بختیاری تا تالاب گاوخونی، یک رودخانه است. 

اگر مدیریت رودخانه، تکه تکه شود و غیر به هم پیوسته و غیر یکپارچه شود و هر استانی چه بالادست و چه پایین دست، صرفا بخواهد به دنبال منافع خودش باشد دچار مشکل می شویم. بهترین روش مقابله با بحران آب، فقط حکمرانی آب است یعنی باید مدیریت یکپارچه داشته باشیم. بررسی کرده اند که طی 10 سال گذشته ما حدود 15 درصد کمبود باران داشته ایم. در حالی که 100 درصد رودخانه خشکیده است. پس مشکل مدیریتی داریم و نه بحث کمبود باران.

*بر این موضوع هم تاکید کرده اید که  سد سازی و تونل زدن برای انتقال آب، باعث توهم فراوانی آب می شود.  با توجه به روش حکمرانی آب و تخصصی که در حوزه توسعه روستای دارید برای این که بخشی از کشور از مشکل گرد و غبار و فرونشست زمین و تنش های مرتبط با آن خلاصی پیدا کند چه راهکاری می شود ارائه داد؟

-طرح ساماندهای رودخانه زاینده رود تصویب شده و طبق آن باید جلوی برداشت های غیرقانونی آب از بالادست تا پایین دست را بگیرند و ساماندهی انجام شود. البته حتی در شهر اصفهان نیز برداشت غیر قانونی وجود دارد.
همچنین باید جلوی بارگذاری های جدید کشاورزی و صنعتی در استان اصفهان گرفته شود. چون اگر بارگذاری جدید انجام شود باز به خاطر مهاجرت، جمعیت اضافه می شود. خلاصه این که همه باید بدانند که آب نداریم.
بهترین نسخه ما ساماندهی رودخانه از سرچشمه یعنی کوهرنگ تا تالاب گاوخونی است و با مدیریت یکپارچه و به هم پیوسته.

*با مدیریت یکپارچه و حکمرانی آب از سرچشمه تا تالاب، آیا آب به مناطق شرق اصفهان برای بخش کشاورزی خواهد رسید؟

-اگر جلوی مصارف بی رویّه گرفته شود آب به آنجا می رسد. آب تونل سوم کوهرنگ از 17 سال قبل به استان های دیگر اختصاص داده شده است. قرار بوده است که با این تونل 250 میلیون متر مکعب آب انتقال داده شود. تزریق بتن حدود 3 کیلومتر از تونل باقی مانده است و به اضافه این که باید سد انتقالی هم برای آن ایجاد کنند ولی پول ندارند که این کار را انجام بدهند. 

جالب است که هنوز کار انتقال آب آن تونل انجام نشده ولی مقدار تخصیص آب در 17 سال قبل انجام شده است. اما از سهم آب موجود که صاحب داشته است انتقال آب انجام شده است. البته لازم می دانم که بگویم برای ما، همه ایران مهم است و نه فقط اصفهان. 

*موضوع مدیریت تقاضا هم برای آب را مهم اعلام کرده اید. در این زمینه و با مدیریت تقاضا می توان اقداماتی انجام داد که مشکل نشست زمین و شکل گیری کانون های گرد و غبار تشدید نشود؟

-بله. مدیریت تقاضا یعنی این که کارخانجات، طرح توسعه اجرا نکنند. تقاضا را به تامین منابع آبی منوط شود. البته ما منابع آبی نداریم. بنابراین تقاضای برای آب باید محدود شود.

*از لحاظ مصرف مردمی و کشاورزان چه راه حلی وجود دارد؟

-مطرح می شود که کشاورزان باید آبیاری بارانی انجام بدهند. خصوصا در منطقه شرق اصفهان که آب آن شور است، آبیاری بارانی شوری را گسترش می دهد. آبیاری غرقابی برای برخی از مناطق اصفهان مفیدتر است تا آب در سفره های زیرزمینی آب نفوذ کند. 

مردم در شهرها نیز باید صرفه جویی کنند. چون الان در سد زاینده رود حدود 240 میلیون متر مکعب آب وجود دارد ولی 70 میلیون متر مکعب آن، گل و لای است. در حالی که ظرفیت سد زاینده رود یک میلیارد و  400 میلیون متر مکعب است. 
مصرف سالانه اصفهان و با جمعیت های اطراف اصفهان و با آبی که به شهرستان های دیگر حدود 450 میلیون متر مکعب است. 

*یعنی الان سد زاینده رود برای تامین مصرف انسانی استان اصفهان و برخی استان های دیگر کسری آب دارد؟

-بله. البته آب سد نوسان دارد ولی به هر حال کل استان سالیانه 450 میلیون متر مکعب آب شرب نیاز دارد. 

*موافق انتقال آب بین حوضه ای و از سرچشمه یک رودخانه به رودخانه دیگر نیستید؟

-ما معتقدیم حق آبه تاریخی فلات و دشت اصفهان که پول ساخت تاسیسات تونل اول کوهرنگ را داده اند و بقیه هم که حق آبه رودخانه است بدهند و اگر دولت مصارف جدیدی دارد خودش هر تصمیمی دارد بگیرد. 
من به طور کلی معتقدم اگر در اکوسیستم دست ببریم اکوسیستم و زیست بوم را خراب می کنیم و توهم فراوانی ایجاد می کنیم. شاه، سد زاینده رود را برای کارخانجات و کارخانه ذوب آهن تاسیس کرد. به دنبال آن جمعیت مناطق دیگر به اصفهان آمد و به دنبال آن هزار مشکل درست شد. 

در گذشته در تمام خانه ها چاه آب وجود داشت و آب خود را از این طریق تامین می کردند. برخی می گویند اگر سد نباشد مشکلات زیادی ایجاد می شود. البته روی زاینده رود فقط یک سد تاسیس شده است ولی روی رودخانه ای منتهی به دریاچه ارومیه 40 سد تاسیس کرده اند.
من اعتقاد دارم سد سازی، توهم فراوانی آب را ایجاد می کند و بعد  دوباره صنایع در آنجا زیاد می شود و جمعیت زیاد می شود و باز هم آب کم می آوریم. بنابراین دو نوع برخورد برای تامین آب می توانیم داشته باشیم.

یک برخورد سازه ای که عبارت از سد سازی و انتقال آب است. یک برخورد هم روش سیستمی است و انسانی و حکمرانی آب. ما روش دوم را قبول داریم. چون همراه با مشارکت مردم  و با نظر مردم است و هیچ توهمی نیز ایجاد نمی کند. یعنی بر اساس منابع آب، مصارف را تعریف می کنیم.

وقتی شما سازه ای برخورد می کنید و سد می سازید که آب انتقال بدهید مصارف جدیدی برای آب تعریف می شود. برای سمنان هم می خواستند آب از دریای خزر انتقال بدهند. به همین دلیل می خواستند صنایع زیادی در آنجا تاسیس کنند. 
ارسال به دوستان
وبگردی