عصرایران؛ مازیار آقازاده- انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حالی حدود یک ماه دیگر در این کشور برگزار می شود که بحران اقتصادی عظیمی بر جامعه آمریکا سایه افکن شده است.
از سویی دامنه و ابعاد این بحران عظیم اقتصادی بیشتر کشورهای اروپایی و آسیایی را در برگرفته است به طوری که راه کار تجویزی نخبگان سیاسی و اقتصادی آمریکا برای برون رفت از بحران کنونی تا حدود زیادی حتی در فروکش کردن بحران در دیگر کشورها نیز موثر خواهد بود ( و به عبارت بهتر نخبگان آمریکایی امروز در موقعیت حل یک بحران عظیم اقتصادی در جهان قرار گرفته اند )، اما از سوی دیگر شهروندان و مالیات دهندگان آمریکایی در صورت تداوم این بحران تا روز 4 نوامبر (روز انتخابات) کاملا تحت تاثیر این بحران به پای صندوق خواهند رفت و پرواضح است که در این صورت با توجه به نتایج نظرسنجی ها ، کاندیدای دموکرات با شعار تغییر، موقعیت بهتری نسبت به کاندیدای جمهوریخواه خواهد داشت.
اما به این وضعیت از زاویه دیگری نیز می توان نگریست.
لزوما شعار تغییر در شرایط بحرانی (همچون بحران اقتصادی کنونی آمریکا) در پیروزی یک کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تعیین کننده نیست چرا که در بسیاری مواقع تغییر سیاست ها چاره کار حل یک بحران نیست و این "تجربه برتر و بیشت"ر است که به کار می آید؛ مثلا در انگلستان همین شرایط مشابه بحران اقتصادی باعث شد تا گوردون براون نخست وزیر این کشور با توجه به تجربه اقتصادی خود بتواند تداوم رهبری خود بر حزب کارگر و نخست وزیری بر بریتانیا را تضمین کند.
بنابراین اگر بحران اقتصادی موجود در آمریکا نیز به گونه ای باشد که نیاز به مدیریت شخصی مجرب را طلب کند ،تضمین پیروزی باراک اوبامای جوان چندان ساده نخواهد بود چرا که اوباما در واقع تنها 4 سال سابقه سناتوری در مجلس سنای آمریکا را دارد که 2 سال آن در رقابت های انتخاباتی مصروف شده است و لذا او تنها دو سال به صورت تمام وقت، وقت خود را در سنای ایالات متحده گذرانیده است.
نخبگان حزب دموکرات در هفته های گذشته انرژی خود را براین امر مصروف ساخته اند که به جامعه آمریکا این نکته را القا کنند که مسبب اصلی این بحران اقتصادی دولت بوش جمهوریخواه است که جان مک کین نامزد جمهوریخواهان در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز به عنوان یک جمهوریخواه همواره از سیاست ها و خط مشی های دولت بوش حمایت کرده است.
اما در نقطه مقابل کمپین جمهوریخواهان و شخص مک کین در این دوره از انتخابات تلاش دارد تا اولا با جدا سازی بین مک کین و نو محافظه کاران جمهوریخواه حاکم بر کاخ سفید این تصویر سازی دموکرات ها را خنثی کنند از این رو جورج بوش و دیک چنی معاون وی در کنوانسیون حزبی در سنت پال مینه سوتا شرکت نکردند و ثانیا تلاش کمپین مک کین در این است که نامزد 72 ساله حزب جمهوریخواه را بیشتر به عنوان چهره ای ملی و نه حزبی معرفی کنند .
در این راستا مشاوران تبلیغاتی کمپین مک کین به وی توصیه کردند که گه گاه پیکان حملات لفظی خود را متوجه کاخ سفید کند و از برخی از سیاست های بوش به صراحت انتقاد کند.
از این رو در یک ماه گذشته در کنار انتقادهای باراک اوباما از مقصر بودن کاخ سفید در بحران اقتصادی آمریکا،مک کین نیز چندین بار در اظهارات انتخاباتی خود به کاخ سفید حمله کرد و برخی سیاست های اعمالی در 8 سال گذشته را در به وجود آمدن بحران کنونی دخیل دانست و به رای دهندگان آمریکایی قول داد که در صورت راه یابی به کاخ سفید این سیاست ها و رویه ها را اصلاح خواهد کرد.
از سوی دیگر کمپین مک کین برای نشان دادن اینکه نامزد 72 ساله جمهوریخواهان بیش از اینکه به انتخابات آتی فکر کند در فکر حل بحران عظیم اقتصادی در این کشور است در هفته گذشته و دو روز قبل از اولین مناظره انتخاباتی در یک عمل تبلیغاتی اعلام کرد که مک کین به دلیل بحران اقتصادی تبلیغات انتخاباتی خود را متوقف ساخته است و نیز به اوباما پیشنهاد داده است که مناظره انتخاباتی به تعویق افتد.
در واقع جمهوریخواهان با این عمل می خواستند به جامعه آمریکا بگویند که مک کین بیشتر از هر چیز به فکر آمریکا و مردم این کشور است تا پیروزی و راه یابی به کاخ سفید.
اما در نقطه مقابل دموکرات ها این پیشنهاد مک کین را رد کردند و بر تداوم رقابت ها و تبلیغات انتخاباتی تاکید کردند به طوری که اولین مناظره دو نامزد برگزار شد و نتایج نظرسنجی های انجام شده نشان از پیش تازی اوباما در افکار عمومی آمریکاییان دارد.
ماجرای رد لایحه کمک 700 میلیارد دلاری دولت بوش به موسسات مالی و بانک های ورشکسته آمریکایی نیز اوضاع انتخاباتی آمریکا را پیچیده تر ساخت.
در حالی که دو نامزدانتخاباتی و نمایندگانی از دو حزب به کاخ سفید رفتند تا درباره این بحران با دولت بوش و دیگر نخبگان حزبی رایزنی کنند و قبلا نیز حمایت تلویحی یا صریح خود را از این طرح بوش اعلام کرده بودند اما نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا در دو شنبه شب همه را غافلگیر کردند و با رد این لایحه آب پاکی را به دست دولت بوش ریختند تا همچنان بحران اقتصادی این کشور ضربات خود را به موسسات و بانک ها و البته بازار بورس این کشور بزند.
ارزش سهام بازار بورس آمریکا یک شبه و در پی این اقدام مجلس نمایندگان بیش از 1200 میلیارد دلار کاهش یافت و ابرهای تردید درباره تداوم این بحران اقتصادی بر بازار های مالی آمریکا و جهان سایه افکند.
حال سوال اصلی این است که در صورت تداوم بحران کنونی اقتصادی وضعیت انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا چگونه خواهد بود و این بحران بخت کدام نامزد را برای راهیابی به کاخ سفید بلند تر خواهد ساخت؟
پاسخ به این سوال با توجه به پیچیده بودن فرآیند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و نیز تنوع و تکثر موجود در جامعه آمریکا و این حقیقت که هنوز بیش از 10 در صد رای دهندگان آمریکایی تصمیم به رای له یا علیه یک نامزد نگرفته اند کمی سخت است (با توجه به اینکه رقابت دو نامزد شانه به شانه و درصدی است رقم 10 درصد بسیار تعیین کننده است) اما با توجه به تجربه انتخابات گذشته در این کشور می توان چند نکته را به طور مشخص مورد اشاره قرار داد:
1- مشارکت سیاسی در انتخابات درجامعه آمریکا به سان بسیاری دیگر از نظام های دموکراسی در جهان در صورت بروز دو عامل افزایش می یابد و در غیر این صورت شهروندان انگیزه کمتری برای حضور در پای صندوق دارند و این دو عامل در واقع هنگامی است که شهروندان آمریکایی" امنیت" یا "رفاه" خود را در تهدید ببینند.
بحران اقتصادی موجود در آمریکا به طور مستقیم رفاه شهروندان طبقه متوسط(حدود 90 در صد جامعه)را هدف قرار داده است .از این رو پیش بینی می شود مشارکت شهرواندن آمریکایی در این انتخابات بالا باشد ، بنابراین با توجه به بهتر بودن موقعیت اوباما در افکار عمومی این کشور می توان پیش بینی کرد که اوباما بیش از مک کین از مشارکت بالای شهروندان(به ویژه جوانان)آمریکایی در انتخابات منتفع خواهد شد.
2- تجربه تاریخی مبین این حقیقت است که دموکرات ها به عنوان حزبی شناخته می شوند که به طبقه متوسط،رفاه اجتماعی و داشتن برنامه های اقتصادی بیشتر شهره اند،بنابراین تداوم بحران اقتصادی از این جهت می تواند به نفع آنها باشد.
4- با توجه به بحران اقتصادی موجود در آمریکا نکته مهم در این است که آیا این بحران قابلیت ایجاد یک بسیج اجتماعی برای تغییر را تشدید خواهد کرد و به عبارت دیگر آیا در همه ایالت های امریکا و از سوی همه اقشار جامعه آمریکایی نگاهی یکسان نسبت به این بحران و ریشه های آن و چگونگی حل آن به وجود خواهد آمد؟
اگر پاسخ به این سوالات مثبت باشد می توان پیش بینی کرد که شانس اوبامای جوان برای راه یابی به کاخ سفید بیشتر خواهد بود.
قربانت حسن ديباجي
اصلا فراموش می کنند که خودمان در چه بحران اقتصادی به سر می بریم