۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۴۱۶۶۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۸ - ۱۵-۰۳-۱۳۹۶
کد ۵۴۱۶۶۲
انتشار: ۰۹:۲۸ - ۱۵-۰۳-۱۳۹۶
در گفتگو با "عصر ایران"

استاد روابط بین الملل: سیاست خارجی در انتظار ابتکارات دیپلماتیک جدید است/ در آینده داعش تهدیدی جدی برای ایران نخواهند بود

جهاگیر کرمی بر این باور است که زمانی که ترامپ هیچ برنامه‌ای در حوزه سیاست خارجی ندارد.
عصرایران؛ خاورمیانه در یک دهه گذشته و بعد از سلسله انقلابات موسوم به بهار عربی نه تنها نتوانست روند تغییرات دموکراتیک را به سمت حکومت های مردمی طی کند بلکه همان مقدار اندک صلحی که در قامت دیکتاتوری های سابق خود تجربه می کرد را نیز از دست داد و در نتیجه این تحولات، از سال 2011 شاهد یک جنگ بسیار پیچیده در این منطقه بوده و هستیم. جنگی که محور اصلی آن در سوریه و با حضور تمام قدرت های جهانی و منطقه ای مانند روسیه، آمریکا، ایران و ترکیه دنبال می شود، داعش فرماندهی تروریسم جهانی خود را در عراق برپا ساخته است، یمن توسط عربستان بمباران می شود و به نظر می رسد این جنگ حداقل در سوریه به راحتی و در کوتاه مدت پایان نمی پذیرد.

در ساحت سیاست خارجی ایران نیز بدون شک مهم ترین اتفاق چهار سال گذشته انعقاد قراردادی به نام برجام بوده است. قراردادی که اگرچه توانست فشار سیاسی و اقتصادی بر روی ایران را کاهش دهد و از شدت ایران هراسی ایجاد شده در دنیا بکاهد، اما ادامه سیاست ایران هراسی هنوز هم توسط مثلث دولت های عربستان، اسراییل و دولت جدید آمریکا با شدت بیشتری دنبال می شود، پروژه ای که اگر به سرعت با آن مقابله نشود می تواند هزینه های ایران را در میان مدت و بلند مدت به شدت افزایش دهد.

از سوی دیگر و بعد از تنش های مناظراتی جناح های سیاسی در داخل کشور، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نیز به اتمام رسید و حسن روحانی برای 4 سال دیگر رییس جمهور ایران شده است. از چالش های متعدد این دولت در سیاست داخلی که بگذریم یک ماموریت سه وجهی بسیار مهم در مسیر سیاست خارجی نیز برای این دولت تعریف می شود؛ به ثمر نشاندن برجام، تقویت اقتصاد داخلی با جذب سرمایه های خارجی و خروج از بحران نظامی سوریه.

به هر ترتیب راهکار بهینه برون رفت از چنین بحران هایی قطعا تشدید جنگ نخواهد بود و روشهای دیپلماتیک باید بیش از گذشته در دستور کار سیاست خارجه ایران قرار گیرد؛ موضوعی که قطعا به دلیل عدم رابطه دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن به کندی پیش خواهد رفت اما گریزی از این راه نخواهد بود.

در همین خصوص نظر جهانگیر کرمی دانشیار روابط بین الملل دانشگاه تهران را جویا شدیم وی در گفتگو با عصر ایران از راهکارهای پیش رو و اینکه دیپلماسی بهترین استراتژی در شرایط فعلی است، می گوید؛


**ایران در منطقه با چه مسایلی رو به روست و با توجه به سفر اخیر ترامپ و قرارداد تسلیحاتی با اعراب آیا شاهد تشدید تنش ها در خاورمیانه خواهیم بود؟ احتمال رودرویی مستقیم ایران و عربستان وجود دارد؟

محیط امنیتی ایران در شرق و غرب با چالش و تنش روبه رو شده است و این موضوع بویژه در منطقه خاورمیانه می تواند روز به روز وخیم تر شود. تلاش های عربستان برای ایجاد ایران هراسی و کشاندن سایر کشورها به مقابله با ایران ادامه دارد و ما نیز نتوانسته ایم به طور جدی با این روند برخورد کنیم و تهدید واقعی برای صلح و ثبات منطقه را که از عربستان بر می خیزد به دولت های منطقه نشان دهیم. متاسفانه با وجود نقش موثر ایران در ثبات و امنیت منطقه ای از آسیای مرکزی تا خاورمیانه، بخاطر نقش محدود در نهادهای منطقه ای و نیز میراث بجا مانده از دوره تحریم ها، هنوز نتوانسته ایم تعاملی جدی با کشورهای منطقه در مناطق پیرامونی خود برقرار نماییم. در حال حاضر بحران سوریه مهم ترین چالش منطقه ای است و با وجود دخالت و حضور بازیگران مختلف در این کشور، عربستان در تلاش است تا این بحران را به یک دوقطبی ایران و کشورهای غربی و عربی تبدیل کند.

از نظر تاریخی مسایل ایران و عربستان عمدتا با سقوط دولت صدام در سال 2003 شروع و بویژه از سال 2010 ابعاد جدی تری به خود گرفت و به یک رقابت منطقه ای گسترده تبدیل شد و در ادامه با تحولات عربی بویژه بهار عربی از سال 2012 این موضوع به سوریه هم کشیده شده و تا کنون ادامه پیدا کرده است. اما شاید نکته ی مهم در این تقابل منطقه ای پیوستن ترکیه به عربستان باشد، که این موضوع نیز به مسایلی که در عراق در سال 2010 اتفاق افتاد باز می گردد. بعد از آنکه ایران برنده رقابت های داخلی عراق شد هم عربستان و هم ترکیه احساس خطر کرده و خودشان را بازنده دانستند و در صدد تلافی در مسایل لبنان و سوریه و سایر کشورهای پیرامون ایران برآمدند. این تقابل و رویارویی در زمان اوباما کمتر با حمایت جدی دولت امریکا همراه بود و آمریکایی ها تردید جدی داشتند که به یک ائتلاف عربستانی علیه ایران بییوندند، اما با روی کار آمدن ترامپ دولت عربستان توانست از طریق دیپلماسی رشوه و پاداش دهی مالی، امریکا را وارد ائتلاف ضد ایرانی در منطقه کند و سفر ترامپ هم باید در همین چارچوب نگریسته شود. سیاست اوباما موازنه منطقه ای بود و ایران نقش مهمی در کنار ترکیه و عربستان در این موازنه ایفا می کرد و امریکا نیز سعی داشت به طور عملی وارد اقدامی که منجر به تضعیف ایران در منطقه شود، نگردد. اما با روی کار آمدن ترامپ و نبود دیپلماسی ایرانی، به دلیل قطع بودن ارتباط ایران و امریکا طبیعتا رقبای جمهوری اسلامی همانند بسیاری مقاطع دیگر در ترسیم چهره ایران مقابل امریکا موفقیت آمیز عمل کردند و دولت ترامپ که در برنامه های تبلیغات انتخاباتی او، ایران محور سیاست های آینده تلقی نمی شد برنامه تقابل با ایران را در پیش گرفته است.

اگر به دوران مناظرات انتخاباتی نگاه کنیم، می بینیم که بیشترین تاکید تبلیغاتی ترامپ روی عربستان، چین و مکزیک بود و ایران صرفا بخشی از موضوعات مطرح در کمپین های تبلیغاتی به حساب می آمد. اما در دو ماه اخیر چین و مکزیک و عربستان موفق به تغییر دیپلماسی آمریکا علیه خود شدند و عربستان با همراهی اسراییل و منافقین توانستند ایران را در نوک اهداف و آماج سیاست خارجه امریکا در دوره جدید قرار دهند. این مشکلی است که دیپلماسی ما همیشه با آن مواجه بوده است؛ از دیپلماسی و ابزار گفتگو برای دور کردن فشارها و تهدیدها استفاده نکرده و نمی کنیم و این ابزار را به دیگران واگذار می کنیم تا از دولت امریکا برای تحمیل هزینه بر ملت ما بهره بگیرند.

اما در مورد اینکه سفر اخیر ترامپ و مرحله جدید در سیاست خارجه امریکا در منطقه چه تاثیری می تواند، داشته باشد؛ باید گفت که این تاثیر باید قاعدتا در بحران سوریه و یمن خود را نشان دهد و دولت امریکا در بحران سوریه بیش از گذشته وارد خواهد شد و تلاش خواهد کرد تا به میزان زیادی ناتو را هم وارد این ماجرا کند. این مساله باعث می شود بحران سوریه بیش از پیش پیچیده و با مسایل بیشتری مواجه شود. در رابطه با بحران یمن هم به نظر می رسد که عربستان مصمم است به همین وضعیت ادامه داده و به هیچ راه حل سیاسی برای حل این بحران تن ندهد مگر اینکه حداکثر امتیازات را از طرف مقابل بگیرد و طبیعتا با بودن امریکا در دوره جدید در کفه ترازوی عربستان در مسائل منطقه ای شرایط برای ایران دشوار می شود و محور عربی و غربی می تواند منسجم تر از گذشته در مقابل مواضع جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.

در مورد احتمال رویارویی عربستان با ایران، اگر چه این رویارویی به شکل غیر مستقیم در حال حاضر جریان دارد، اما بعید است که فراتر از این شکل باشد و ریاض می کوشد تا طرفهای غربی و بویژه امریکا را وارد بحرانهای منطقه کند و با سیاست پاداش دهی اقتصادی به این طرف ها و از جمله دولت هایی که نیازمند چنین کمک هایی هستند مانند پاکستان و افغانستان و تاجیکستان و سایر کشورها، از آنها به عنوان ابزار مشروعیت بخشی به رفتارهای منطقه ای خود و ایجاد فشار سیاسی علیه ایران استفاده نماید. در چنین شرایطی هر موضوعی در روابط ایران و این کشورها می تواند از طرف عربستان مورد سوء استفاده قرار گیرد. کما اینکه این روند را در رابطه با تاجیکستان و پاکستان در یک سال گذشته شاهد بوده ایم.

**ایران باید چه رویکردی در مقابله با این وضعیت در پیش بگیرد؟

دیپلماسی ایران نباید همچنان در موضوع برجام و مسایل هسته ای متوقف بماند و اقداماتی را برای حل برخی مسائل از طریق دیپلماتیک و تحکیم مواضع نظامی که در سال های گذشته با زحمت بدست آمده، انجام دهد و شاید مهمترین اقداماتی که ایران بایستی انجام دهد، این است که این فشار منطقه ای که از طریق عربستان و کشورهای دیگر بر ایران وارد شده و متاسفانه تا حدودی هم موفق بوده را خنثی نماید. ایران برای خنثی سازی چنین سیاستی باید چندین دستور کار داشته باشد:

اولین گام می تواند فعال سازی کانال های دیپلماتیک با کشورهایی مثل کویت، عمان و حتی قطر و اردن و ترکیه باشد. کشورهایی که اگر چه ممکن است بعضا تعارض منافعی با ایران داشته باشند و بخاطر سیاست تطمیع و فشار به عربستان پیوسته باشند، اما مجموعه موضوعاتی در حوزه منافع مشترک میان ایران و آنها وجود دارد که می تواند در تقلیل تعارضات احتمالی موثر شود و از طریق همکاری با آنها می توان جبهه ضد ایرانی را تضعیف نمود.

گام دوم می تواند این باشد که ایران ابتکار عمل هایی را به تنهایی یا با همکاری سایر بازیگران برای بحران های سوریه و یمن ارائه کند و در واقع بکوشد از طریق ابزارها و نفوذی که دارد از گسترش بحران و پیچیده تر شدن آن جلوگیری کند. ایران نمی تواند بدون سناریوها و نقشه هایی واقعی برای آینده این بحران ها به فعالیت گرایی خود ادامه دهد. تجربه نشان داده که چنین مسائلی روزی حل می شوند و هر بازیگری که نقشه راه های بهتری داشته و ابتکارات متنوعی را در پیش نهد، منافعش بیشتر تامین می شود. فراموش نکنیم که بحران سوریه خیلی نسبت به حتی دو سال قبل متفاوت شده و طبیعتا هیچ امکانی برای بازگشت به گذشته نیست.

در گام دیگر به نظر می رسد که؛ ایران باید بتواند از طریق ارتباط با کشورهای غربی و اروپایی که نگران تروریسم هستند و از تروریسم آسیب های زیادی دیده اند، این فشارهای روانی غیرواقعی که از طریق عربستان و متحدانش ایجاد شده را بکاهد. ایران بازیگر ثبات آفرین و حفظ وضع موجود در منطقه است اما متاسفانه بخاطر مجموعه ای از مسائل این دیگران هستند که به جای ما در مورد ما سخن می گویند. من فکر می کنم که زمان آن است که؛ تحولی اساسی در نگرش به جهان و روابط بین الملل داشته باشیم. به نظر من ایران باید بعد از چهار دهه از انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیده باشد که امریکا یک ابزار برای دشمنان ایران بوده و رژیم هایی مثل عربستان و اسرائیل سعی کرده اند امریکا را در موضوعات منطقه ای مقابل ایران قرار دهند. در صورتی که در موضوعات مختلفی بین ایران و امریکا مشکل وجود ندارد. بطور مثال؛ در مورد ثبات در افغانستان و آسیای مرکزی و عراق و حتی در حوزه خلیج فارس تعارض جدی بین ایران و امریکا وجود ندارد و وقت آن رسیده که این ابزار را از دست رقبا خارج کنیم.

ما شاهد بودیم زمانی که ترامپ سرکار آمد هیچ برنامه و ایده مشخص و روشنی در حوزه سیاست خارجی نداشت، یک سری ادعاهای کلی که اتفاقا خیلی هم علیه ایران نبود اما بعد از به قدرت رسیدن بلافاصله اسرائیل و عربستان و منافقین از این خلا استفاده کرده و توانستند به نوعی سیاست خارجی امریکا در منطقه را شکل بدهند و ایران را به عنوان دشمن آمریکا به ترامپ بقبولانند و لذا به نظر من یک ابتکار عمل برای خارج کردن این ابزار که حتی در درک منافع واقعی خود هم در منطقه عاجز است، صورت بگیرد و این مستلزم بازنگری در نگرش های سیاست خارجی ماست.

**نبرد موصل به پایان خود نزدیک می شود. داعش تنها ده درصد از مناطق را در دست دارد. آیا به پایان حیات داعش نزدیک می شویم یا باید در دیگر کشور ها شاهد ظهور مجدد داعش بود؟

حیات داعش به عنوان یک موجودیت در یک قلمرو گسترده با سازو کارهای شبه دولتی تا حد زیادی در عراق خاتمه پیدا کرده اما بعضی از عناصر آنها به داخل شهرهای عراق و شهرهای اهل سنت نفوذ می کنند و اقدامات تخریبی انجام می دهند، اما در نهایت به عنوان یک موجودیت در عراق از بین خواهد رفت. در مورد سوریه هم داعش در مناطق کردنشین و مناطقی که در اختیار دولت سوریه است نفوذی نخواهد داشت و عمدتا در مناطق حاشیه ای، دور از مرکز و سنی نشین عرب ممکن است، نفوذ کند، اما چندان خطرناک نخواهد بود چون مراکز جمعیتی در سوریه به گونه ای نیست که داعش بتواند در آنها اقدام خاصی را انجام دهد. اما در عراق این ویژگی حفظ خواهد شد چون اهل سنت عراق با دولت مشکلاتی دارند که حل نشده و به این سادگی هم حل نخواهد شد، بخشی از نیروهای داعش به مناطق خودشان بازمی گردند مثل آسیای مرکزی و روسیه و کشورهای پاکستان، افغانستان وشمال افریقا و جنوب شرق آسیا. همانطور که دیدیم اینها در فیلیپین توانستند مناطقی را براحتی تصرف کنند و دولت مرکزی را تحت فشار قرار دهند. در عین حال باید عرض کنم که؛ "در آینده داعشی ها تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی ایران نخواهند بود" چون مهم این بود که داعش از کنار مرزهای ایران و قلمرو استراتژیک ایران خارج شده اند. در سوریه هم داعش مشکل اصلی برای امریکایی ها خواهد بود و گروه هایی که در سوریه مورد حمایت امریکا هستند.

در فیلیپین و مالزی و سرزمین هایی که اهل سنت هستند و بویژه بخش هایی که نقاط تعارض وجود دارد مثل میندانائو در فیلیپین، داعش می تواند از آن فضا استفاده و مشکلاتی ایجاد کند. در مالزی اما کار زیادی را نمی تواند پیش ببرد چون هم دولت مالزی کنترل زیادی بر این موضوع دارد و هم اینکه جامعه مالزی جامعه رادیکالی نیست و مشکلات خاصی بین مسلمانان و غیر مسلمانان وجود ندارد که داعش بتواند از آنها استفاده کند، اما بهرحال پراکنده شدن نیروهای داعش و تداوم اندیشه های داعش که بوسیله جریان های دینی بویژه توسط برخی کشورهای عربی و بویژه عربستان تغذیه می شود، می تواند برای کشورهای دنیا تهدید ایجاد کند.

**انتخابات 96 به پایان رسید. با توجه به تاکید دولت روحانی برای مذاکره با دول عربی و غربی و حتی آمریکا, آیا این سیاست در فضای متشنج کنونی خاورمیانه جواب خواهد داد؟ با توجه به سیاست های دولت ما به صلح با اعراب نزدیکتریم یا تنش ها افزایش خواهد یافت؟

در حال حاضر بهترین شرایط مهیاست که؛ جمهوری اسلامی وارد تعامل با آمریکا شود برای اینکه؛ اولا یک انتخابات با شکوه با حضور حداکثری مردم و یک رقابت جدی را پشت سر گذاشته، به هر حال قدرتمندی ایران به خاطر انتخابات، حضور ملت و حمایت ملی از دولتی ست که با قدرت کار خود را ادامه می دهد و این در کنار سایر توانمندیهای نظامی و ملی ایران یک ابزار مهم قدرت در منطقه ای است که درگیر بحران، ناامنی است و بی ثباتی امنیتی و سیاسی همه را آزار می دهد. از طرفی دولت امریکا در شرایطی است که در سطحی جهانی با یک فضای منفی رو به رو است و نحوه روی کار امدن ترامپ و هم شخصیتش باعث تنزل جایگاه امریکا شده است. امروزه نقش ایران در منطقه برای ایجاد ثبات و امنیت غیرقابل انکار است. در چنین فضایی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم باید قبول کنیم که امریکا هنوز هم یک بازیگر موثر است و از طرف رقبا و دشمنان ایران در منطقه به تقابل با ایران واداشته می شود. در داخل امریکا هم پتانسل و بسترهایی وجود دارد که هنوز انگیزه ها برای تقابل و تعارض با ایران ایجاد می کند.

من اشاره کنم به اینکه در دو دهه اخیر که فضای ژئوپلتیک منطقه تغییر کرده و پس از خروج شوروی از افغانستان و فروپاشی آن و استقلال مناطق آسیای مرکزی و قفقاز، فضای جدیدی برای بازیگری ایران ایجاد شده و از طرفی در حوزه عربی ایران توانسته نقش جدی در مورد عراق، سوریه، فلسطین و لبنان ایفا کند. این نقش آفرینی به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ای البته با مشکلاتی روبرو بوده و در چنین فضایی یکی از موانع بزرگ برای نقش مثبت و موثر و ثبات آفرین ایران، امریکا بوده است و این نه تنها به منافع ایران و امریکا و حتی به منافع کشورهای منطقه هم لطمه زده است. لذا ورود به دیالوگ با امریکا برای حل مسائلی که در منطقه وجود دارد هم منافع ایران هم منافع امریکا و هم برخی کشورهای منطقه را تامین می کند.

ما فراموش نکنیم اگر قرار باشد در منطقه از دو دشمن ایران نام ببریم؛ عربستان و اسرائل هستند و نه امریکا و یا هیچ کشور دیگری. لذا من فکر می کنم این دولت می تواند با این پشتوانه رای و حمایت مردمی و قابلیت ها و نقشی که ایران در تحولات منطقه ای دارد و به زحمت ایجاد شده و محصول تلاش های نیروهای امنیتی و نظامی و دستگاه دیپلماسی در سال های گذشته است، وارد یک دیالوگ شود که در این دیالوگ از مزاحمت بیشتر امریکا علیه منافع ایران جلوگیری کند و نقش موثر ایران را تثبیت کند. اگر نگرانی از فشار امریکا نباشد بسیاری از کشورهای منطقه به راحتی به طرح های ایرانی در منطقه می پیوندند و عربستان در چنین وضعیتی بیش از همیشه تنها خواهد ماند. اگر صعودی ها توانسته اند برخی کشورهای منطقه را با خود همراه کنند، بیشتر به این خاطر است که همراهی و همکاری با ایران برای آنها هزینه دارد و این هزینه از ناحیه امریکاست. با برداشتن این مانع از سر راه خود و این کشورها از سیاست امریکایی "همه چیز منهای ایران" که لطمات گسترده ای به منافع مشترک منطقه ای ایران و کشورهای منطقه زده است، دور شویم و این چیزی ست که بازنده ای جز اسراییل و عربستان ندارد.



ارسال به دوستان
پیام تحقیرآمیز اسیر اسرائیلی برای نتانیاهو : خجالت بکش واردات گوشت آفریقایی و تانزانیایی به ایران آیا انسان واقعا «اختیار» دارد؟ اسپینوزا پاسخ می‌دهد هشدار اسحاق جهانگیری درباره مهاجرت رتبه های اول کنکور از ایران / عزا می گیرم وقتی می بینم مردم ما خود را با کشورهای منطقه مقایسه می کنند نه اروپا بزرگداشت «فرانتس کافکا» در جشنواره کارلوی واری ۱۵ کشور قدرتمند جهان اسلام بر اساس مولفه های نظامی و اقتصادی بازار سیاه مهاجرت با ویزای جعلی جزییات حکم اعدام توماج صالحی؛ احتمال عفو و تخفیف امضای تفاهم نامه امنیتی میان ایران و روسیه کارت بانکی این شش بانک حذف می‌شوند بروزرسانی های اساسی واتساپ در راه است وزیر علوم : کنکوری‌ها اضطراب نداشته باشند/ فرصت جبران وجود دارد نشست اضطراری در تل آویو درباره احتمال بازداشت نتانیاهو موتورسیکلت وسپا منصوری با نام موناکو ادیشن رونمایی شد (+عکس) استعفای ناگهانی فرمانده یگان « اشباح » ارتش اسرائیل
وبگردی