از آن سو اروپاییها به شدت موافق ادامه برجام هستند و دوست ندارند برای این توافق بزرگ، نقطه پایان گذاشته شود.
ماکرون رییس جمهور فرانسه در دیدار با حسن روحانی در حمایت از برجام گفت:« هر گونه مذاکره مجدد درباره برجام بی معنا است» از آن سوی بوریس جانسون، وزیر امور خارجه انگلیس نیز اعلام کرده است از برجام حمایت میکند.
آنگونه که از شواهد پیداست ترامپ نتوانسته است همتاهای اروپایی خود را راضی به مذاکره مجدد در مورد برجام کند.
حضور حسن روحانی در مقر سازمان ملل در آمریکا باعث شد تا ایران نیز به عنوان یکی از طرفهای این ماجرا به خوبی از فرصت ایجاد شه استفاده کند و اجازه ندهد ترامپ بازی برجام را به سود خود به پایان ببرد.
برجام تبدیل به شطرنجی میان ایران و آمریکا شده است. هر دو طرف در حال جا به جا کردن مهرههای خود هستند. و تلاش میکنند در یک فرصت مناسب طرف مقابل را کیش و مات کنند.
ایران به خوبی پی به این معنا برده است که اروپا حاضر به همکاری با ترامپ نیست. بسیاری از کشورهای اروپایی بر این باور هستند که باید تنها ترامپ را تحمل کرد تا دوران ریاست جمهوری او به پایان برسد. به خاطر همین مسئله آنها حاضر نیستند پروژه مشترکی را با او پیش ببرند.
همین جدایی فرصتی برای ایران ایجاد کرده است تا میخ برجام را در اروپا چنان بکوبد که دستان رییس جمهور آمریکا نتواند آن را خارج کند.
برخلاف بسیاری از تصورها حضور ترامپ در راس کاخ سفید فرصت مناسبی برای ایران بوجود آورد تا رابطه خود با کشورهای اروپایی را بازسازی کند. در سالهای گذشته همیشه آمریکا سد محکمی در برابر دیپلماسی ایران بود. حالا اما با روی کارآمدن ترامپ، ایران و اروپا به هم نزدیک شدهاند و هیچکدام حاضر نیستند به ساز رییس جمهور پرحاشیه آمریکا برقصند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران شاید دوران ترامپ تنها زمانی باشد که رییس جمهور آمریکا نمیتواند علیه ایران به یک اجماع جهانی برسد.
امروز حتی انگلیسی که به تنهایی در حمله بوش به عراق کنار رییس جمهور آمریکا ایستاد، حاضر به همکاری با ترامپ نیست. امروز زمین مخالفان برجام به رهبری ترامپ محدود به چند کشور عربی حوزه خلیج فارس و اسرائیل میشود.
زمین موافقان برجام اما پر است از کشورهای بزرگ و کوچک. این را میشود یک موفقیت برای ایران و دولت حسن روحانی دانست. آنها توانستند با یک دیپلماسی هوشمندانه اجماع جهانی علیه ایران را به حمایت جهانی تبدیل کنند. البته همانگونه که در بالا به آن اشاره شد نباید از زحمات ترامپ در این مورد نادیده گرفت.
مثلا" اگر در ابتدای انقلاب یک دموکرات رئیس جمهور می شد داستان طور دیگری ادمه میافت .
اما این بار شانس با ماست ،
نکته مهم ماجرا این است که برای اولین بار یک رئیس جمهور خارج از روال سیاسی امریکا به قدرت رسیده است ، او در واقع جمهوری خواه هم نیست ، در نتیجه در داخل و خارج از امریکا شخصیت مشروعی برای سرمایه گذاری سیاسی ندارد ،
در واقع همه قدرت امریکا به رهبری سیاسی جهانی آن است و امروز به یک دوران رخوت چهارساله دچار شده است و ما باید نهایت استفاده را از این وضع ببریم .