۲۸ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۷۷۷۳۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۵ - ۱۸-۰۹-۱۳۹۶
کد ۵۷۷۷۳۳
انتشار: ۱۲:۰۵ - ۱۸-۰۹-۱۳۹۶
تفاوت بین یک دانشجوی به اصطلاح بدنه با دانشجویی که مورد انتظار نگاه‌های ایده‌آلیستی و آرمان‌خواهانه از دانشگاه است کجاست؟ چه تفاوت و نسبتی بین یک دانشجوی صرفاً علمی و فنی با دانشجوی دغدغه‌مدار برقرار است؟

احسان توفیقیان

گرچه بازار بحث و گفت‌وگو در مورد نسبت بین آرمان‌خواهی و تحول‌گرایی با دانشجوبودن به‌وفور داغ است اما با کمی ژرف‌نگری و بازبینی، این نسبت به پرسشی مجدد و سردرگم‌کننده بدل می‌شود.

پرواضح است که دانشجو عنصری اساسی در چارچوب نظام علمی یک جامعه بوده و در هریک از مدارج تحصیلات عالیه یا تکمیلی وظیفه‌ طی واحدهای محوله و نهایتاً دفاع از تز خود را دارد. اما این تعریف در مقابل تصوری که به‌طور عمومی از این واژه به‌عنوان یک مفهوم برساخته‌ اجتماعی با بار سیاسی و تا حدودی حقوقی وجود دارد بسیار با فاصله ایستاده است.

مثال بارز آن دانشجویی‌ است که توانسته حتی تمام واحدهای درسی خود را با بهترین نمرات بگذراند ولی از این نقطه‌نظر واجد تمام شرایط دانشجو بودن نباشد.

اما نقطه‌ تمایز و افتراق اصلی این دو مفهوم کجاست ؟ تفاوت بین یک دانشجوی به اصطلاح بدنه با دانشجویی که مورد انتظار نگاه‌های ایده‌آلیستی و آرمان‌خواهانه از دانشگاه است کجاست؟ چه تفاوت و نسبتی بین یک دانشجوی صرفاً علمی و فنی با دانشجوی دغدغه‌مدار برقرار است؟

حجم بالای مشکلات و معضلات موجود در جوامع کمترتوسعه‌یافته اعم از پیش‌پاافتاده‌ترین مسایل عمرانی یا اجتماعی به نسبت با جوامع پیشرفته می‌تواند الگوهای متمایزی از دغدغه‌مندی‌های دانشجویان این دو نوع اقلیم بدست دهد.

از آنجاکه نوع نگاه و ظرفیت و خواسته‌ها و بایسته‌ها‌ی یک فرد بستگی شدیدی به نوع محیط زندگی او دارد، لذا هرچه به سمت پیشرفتگی سوق پیدا کنیم به آن میزان دغدغه‌ها پیشرفته‌تر، مترقی‌تر و شاید والاتر جلوه خواهند کرد.

اینکه بحران آب، محیط زیست یا اقتصاد تک‌محصولی نفت در کنار تحصیلات عالیه دغدغه باشد یا زبان و توسعه سیاسی و یا حتی فقر، همه و همه به محیط زندگی دانشجو بستگی خواهد داشت.

به واقع بین بستر و محیطی که دانشجو در آن رشد پیدا می‌کند و تأثیری که همین دانشجو می‌تواند بر جامعه‌ خود داشته باشد، ارتباطی التزامی برقرار است که هر دو در تعادل‌بخشی شیب توسعه نقش به سزایی خواهند داشت.

از دانشجوی محصول اقتصاد تک‌محصولی و از دانشجوی فارغ‌التحصیل دانشگاه متکی به اقتصاد نفت که حیات و ممات سازمان علمی‌اش بسته به قیمت بشکه‌های نفت است نباید انتظاری خارج از همین محدوده‌ بسته داشت.

فکر، قاعده‌مندی رفتار، قدرت کلام و برنامه‌ریزی و مناظره، نگاه بالادستی و فراجناحی به اصیل‌ترین مسایل پیش‌روی کشور را وقتی می‌توان از دانشجو انتظار داشت که خوراک این نوع محصول وارد خطوط تولید راهروهای دانشکده‌های ما شده باشد.

اینکه دانشجو در کنار زحمت برای کسب معدل بالا، دغدغه‌ی وفای به عهد با جامعه‌ی خود را داشته باشد، اینکه نگاه دانشجو به رشته‌های فنی نه به صرف بازار کار که نگاهی توسعه‌محور داشته باشد، اینکه دانشجوی علوم انسانی در کنار تحصیل، نگاهبان دستاوردهای قرون متمادی توسعه‌ این علوم باشد، همه و همه وامداری نگاه و چارچوب‌های اصیل یک اجتماع طالب، حامی و مشوق را می‌طلبد.

این دولت‌ها، خانواده‌ها و سایر نهادهای یک جامعه‌اند که باید به‌عنوان بالین و بستر گرم و محکم قدرت حاصلخیزی این جوانه‌های انسانی رشد و ترقی را داشته باشند.

ارسال به دوستان
وبگردی