۰۱ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۱ دی ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۷۸۹۱
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۳ - ۰۶-۰۹-۱۳۸۷
کد ۵۷۸۹۱
انتشار: ۱۴:۴۳ - ۰۶-۰۹-۱۳۸۷

موضوع انشاء: «تروريست را توصيف كنيد!»

اثر برگزيده جشنواره سراسري طنز مكتوب


*اثر برگزيده بخش نثر (ويژه تروريسم) در سومين جشنواره سراسري طنز مكتوب

*ارژنگ حاتمي
خانه عمويم اينا مهمان بوديم و هوشنگ هي مي گفت بيا با هم بازي كنيم، اما از آنجا كه من دانش آموز زرنگ و حرف گوش كني هستم به جاي بازي كردن با هوشنگ، كنار مامانم كه داشت با زن عمويم صحبت مي كرد نشستم و گوشه مانتويش را كشيدم و گفتم: مامان تا فردا صبح بايد يك انشاء در مورد تروريست بنويسم ، مامان هم گفت: ذليل مرده! همش بايد وايستي آخر شب مشقاتو بنويسي؟ از صبح تا حالا داشتي دم در تيله بازي مي كردي، خوبه به خانم معلمت بگم؟!، و من هم الكي گريه كردم و از مامانم خواستم به شما نگويد كه من تيله بازي مي كردم چون شما گفته ايد اگر تيله بازي بكنيم انضباطمان را صفر مي دهيد.
مامان كمي فكر كرد و گفت: خب، فردا بگو دفترت را فراموش كردي بياري و منهم خنديدم و گفتم: آخه خانم معلم كه گول نمي خورد، زحمت خودت زياد مي شود، چون اگر انشاء نبرم فردا ميگويد با اولياء بيايين مدرسه.

مامان هم كه مي دانستم حال و حوصله پر حرفي هاي شما را ندارد به طرف عمو ناصر و پدرم كه داشتند ميوه مي خوردند اشاره كرد و گفت: پس معطل چي هستي؟ برو از فرصت استفاده كن؛ من هم از آنجا كه شما گفته بوديد به حرف مادرتان گوش كنيد خيلي سريع به سمت ظرف ميوه اي كه كنار آنها بود يورش بردم، هنوز چهار پنج تا بيشتر گلابي نخورده بودم كه مادرم آمد و گوشم را كشيد و گفت ذليل مرده منظورم اين نبود مثل تروريست هاي امريكايي كه به ذخاير نفتي عراق حمله كردند بيايي و به ميوه هاي خونه عمويت رحم نكني! منظورم اين بود بروي از عمو و پدرت در مورد تروريست بپرسي!

وقتي پدر فهميد باز هم مي خواهم براي انشاء كمك بگيرم گفت: من از اين موضوع هاي انشاء كه خانم معلمتان به شما مي دهد سر در نمي آورم و رفت خوابيد، براي عمو ناصر توضيح دادم كه موضوع انشاي اين هفته مان اين است كه تروريست را توصيف كنيد، خنديد و گفت: خانم معلمتان خيلي خنگ است كه موضوع به اين سختي را براي بچه كلاس دوم ابتدايي انتخاب كرده است، آخه بچه دوم ابتدايي چه مي فهمد تروريست چيست؟، البته من به عمو ناصر توضيح دادم كه شما خنگ نيستيد چون شونزده بار تقلب كردم و شما دو بارش را فهميديد!

عمو ناصر گفت: تروريست ها كارهاي بد مي كنند و من يكم فكر كردم و گفتم يعني نازنين تروريست است؟، عمو ناصر اخم كرد و گفت آخه دختر كوچولوي دو ساله من مگر كار بد مي كند؟! كه من هم گفتم: بله، خودم ديدم چند شب پيش جايش را خيس كرده بود!

عمو ناصر سري تكان داد و گفت نه منظورم اين نبوده است، تروريست ها خرابكاري مي كنند، هر چند باز هم مي خواستم نازنين را مثال بزنم اما گفتم: مثل نازي؟، عمو باز هم اخم كرد و گفت: آخه آي كيو! گربه كوچولوي ناز نازي ما چه طوري مي تواند خرابكاري بكند؟ منهم جواب دادم: خودم ديدم چند بار گوشه فرش خرابكاري كرده بود و زن عمو هي به نازي فحش مي داد!

عمو كمي سر كچلش را خاراند و فكر كرد و گفت: منظورم اين نوع كاراي بد و خرابكاري كه تو فكر مي كني نيست، تروريست ها مكان ها را خراب مي كنن ... و من سريع وسط حرف عمويم پريدم و گفتم : مثل هوشنگ؟!، عمو كمي كفري شد و گفت: آخه هوشنگ كه توي مدرسه شماست، چرا اين حرف را مي زني؟! و من هم براي عمو ناصر توضيح دادم هوشنگ با دوستانش توي كلاس ها روي ميز و صندلي ها راه مي روند، و تا حالا دو تا ميز را شكسته اند و بعضي موقع ها هم هوشنگ با لگد به در كلاس ها مي زند و وقتي جاي پايش روي در مي ماند خوشحال مي شود و مي گويد مهر زدم!

عمو به هوشنگ كه جلوي تلويزون داشت ميكرو بازي مي كرد نگاه كرد و سري تكان داد و گفت: تو كه نمي گذاري من حرفم تمام بشود، تروريست ها آدم مي كشند!، من هم كمي ذوق زده شدم و به عمو گفتم: آخ جان! بالاخره فهميدم، زن عمو تروريست است! عمو دستش را روي بيني اش گذاشت و گفت: هيس! ديگر اين حرف را تكرار نكن،اگر زن عمويت بشنود فكر مي كند من اين حرف را يادت داده ام آن وقت من را مي كشد!، گفتم: ديدي عمو! خودت هم گفتي، عمو با تعجب پرسيد: من چي گفتم؟!، من هم سريع جواب دادم: همين كه زن عمو شما را هي مي كشد!، آن روز هم سوار ماشين شما بودم، چند دفعه زن عمو به شما گفت كمربند ايمني را ببنديد و شما عصباني شديد و گفتيد: تو كه منو كشتي، باشه بستم!

نمي دانم چرا با شنيدن صحبت هاي من، عمو چند باري سرش رو به ديوار كوباند و بعد از كمي فكر كردن گفت: تروريست ها اون آدمهايي هستند كه كارهاي بد را يواشكي انجام ميدهند، من هم چشمهايم گرد شد و گفتم يعني عمو شما تروريست هستي؟! عمو پرسيد: من كدام كار بد را يواشكي انجام دادم؟! و منهم گفتم: جمعه هفته پيش كه زن عمو خانه نبود و شما فكر مي كردي من و هوشنگ توي اتاق خوابيديم، آمده بودم آشپزخانه آب بخورم كه ديدم شما گاز را روشن كردين و با سيخ ... به اينجاي حرف كه رسيدم عمو وسط حرفم پريد و گفت امان از دست اين سريال هاي تلويزيون، چشم و گوش بچه ها را هم باز كرده اند و بعد يك هزار توماني به من داد و گفت برو براي خودت و هوشنگ بستني بخر، انشاء نمي خواد بنويسي.

من هزار توماني را گرفتم و به عمويم گفتم بايد انشاء را بنويسم، و عمو گفت: اصلا تروريست يعني تو و خانم معلمت!

منهم پرسيدم چرا؟! و عمو گفت: تروريست ها مثل تو در كار آدم ها فضولي مي كنند و بعد مثل تو از آدمها پول مي گيرند تا هيچي نگويند!
و من پرسيدم خب خانم معلممان چرا تروريست است؟! عمو جواب داد: چون شما تروريست كوچولوها را اين شب جمعه اي به جون ما آدم بزرگ ها انداخته و آسايش ما را به هم زده است.

الان كه انشايم را وجب كردم ديدم دو وجب شده است و چون هفته پيش اصغر دو وجب انشاء نوشت و نمره اش بيست شد منهم همين جا انشايم را تمام مي كنم، با تشكر از عمو ناصر كه در نوشتن انشاء به من كمك كرد.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۱۴ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۶
0
0
متاسفانه اثر فوق برگزیده هم شده است در حالیکه در چند جای آن توهین به معلم شده و داوران از کنار آن به راحتی گذشته اند مثل پرحرفی معلم .... معلمتان خیلی خنگ است .... معلمتان تروریست است.
جای بسی تاسف است.
در کنکور امسال نیز جواب یکی از گزینه های سوال درس ادبیات این بود : معلم با هیکل ورقلمبیده و ورم کرده ....وارد کلاس شد دانش آموز باید دیگر چه احساسی به مقام معلمش داشته باشد ؟؟؟؟؟!!!!!!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۲۸ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۶
0
0
بسيار زيبا و پر مصداق بود
دست تروريست كوچولو درد نكند كه زد تو برجك تمام تروريست هاي بزرگ و توخالي
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۴۸ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۶
0
1
اين دوستي كه گفته اند در اين متن توهين به معلم شده اند حرف خنده داري زده اند ... حرف ايشان به مانند حرف پرستاران بعد از فيلم شوكران است ... اگر طنزنويس همين قدر هم آزادي نداشته باشد كه در طنزش دو سه تا شوخي كند كه بايد اصلا ننويسد ... شما يه طنزنويس مثال بزن كه توي متنهاش با كسي شوخي نكرده؟!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۴۷ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۶
0
0
تبریک می گم عصرایران! پس رفتت عالیه. بهتره قبل از اینکه به افتضاح کشیده شی کاسه کوزه اتو جمع کنی ، خیلی جناحی شدی و مرتب داری از کیهان مزخرف و ایرنا پیروی می کنی، واقعا" متآسفم
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۹:۰۹ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۶
0
0
با احترام ، من معلم هستم و فکر نمی کنم توهینی در کار باشد ، بعله معلم چاق داریم و لاغر ، خوش اخلاق داریم و بد اخلاق ، . . . کار طنزپرداز این است که مبحثی را با شیوه خودش ارائه کند ، ... اولا سوال معلم ، این طنز را می خواست و درثانی ، به پیام های نهفته نیز عنایت داشته باشید . اگر قرار است با یک طنز عالم کن فیکون شود ، وای به حال ما .
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۰۶ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۷
0
0
بسيار بد بود
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۲۸ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۷
0
0
قشنگ بود
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۴۱ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۷
0
0
واقعا این اثر برگزیده بود؟! پس بقیه شرکت‌کننده‌ها دیگه چه خزعبلاتی نوشته بودن؟ کاری به اساتید طنز سیاسی‌مون که الان اکثر خارج‌نشین هستند ندارم ولی یه سرچی توی بلاگستان فارسی و بلاگ‌های معمولی طنز بزنید (نمونه نمیارم که بهانه برای پابلیش نکردن نظرم نداشته باشید!) تا فرق کارهای حرفه‌ای با این نوشته‌های مبتدیانه و سفارشی متوجه بشوید...
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۹:۱۳ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۷
0
0
بر خلاف دوستي كه ابراز تاسف كرده اند، به نظر من كه تقريبا يك سالي است هر روز مطالب شما را دنبال مي كنم، سايت موفق و خوبي است، خوب البته بايد نواقص را هم برطرف كرد. دلم مي خواست فرصت مي كردم به نمايشگاه مطبوعات مي آمدم و از نزديك با دوستان عصرايراني آشنا مي شدم.
پايدار باشيد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۲۳ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۸
0
0
اون دوستي كه گفته اين طنز متديانه است معلومه كيه، در اين جشنواره بيش از هزار نفر شركت كردند كه معلومه اونايي كه مقام نياوردن اين چنين به توهين بپردازند، پماد سوختگي پيشنهاد مي شود
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۹:۵۷ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۹
0
0
متاسفانه مردم ذوق و هنر خود را از دست داده اند. هزل جای طنز نشسته، جایزه بگیر و جایزه دهنده هر دو یکی هستند. این طنز نیست توهین به شعور مخاطب است ...
هر چند این نظریه ثبت نخواهد شد اما باید بگویم هیچ معنی خاصی نه در این نوشته و نه در بقیه طنز ها می بینم.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۱۵ - ۱۳۸۷/۰۹/۰۹
0
0
به نظر من هم مطلب بدي نبود ولي من هم معتقد هستم بقيه نوشته ها خيلي خيلي افتضاح بوده كه اين بهترين شده يا ميان طنز نويس ها هم ناداوري ميشود . ولي با اين قضيه كه سايت شما هم داره كمي محافظه كار ميشه رو هم قبول دارم . ممنون.
تخت‌جمشید در تاریخ و عکس؛ نگاهی به اولین تصاویر مدرن پارسه قصه‌های نان و نمک(76)/ تقدیم سرطان در فنجان! مقایسه اعتماد اجتماعی در ۲۵ کشور جهان (+ اینفوگرافیک) امیر حسین رستمی: بیژن بنفشه خواه را از مجلس ترحیم پدرم اخراج کردند مجید واشقانی: توبه سید جواد هاشمی امکان ندارد پذیرفته شود خاطره ویشکا آسایش از سیلی زدن به صورت رضا عطاران نگاهی به ۱۰ فرودگاه بزرگ جهان در ۲۰۲۵ با بیش از ۷۰ میلیون مسافر (+تصاویر) قدیمی‌ترین عکس از جشن یلدای ایرانیان محمد اسلامی: تصویر ذهنی مردم و جامعه نخبگانی باید نسبت به سازمان انرژی اتمی ایران تغییر کند محمود عباس: آماده‌ایم با همه نیروهای جامعه اسرائیل همکاری کنیم اعتراض به مصوبات پشت درهای بسته؛ درخواست تشکل‌های تصویری از رئیس‌جمهور برای توقف یک ابلاغ جنجالی سازمان ملل: آتش بسی وجود ندارد / ادامه بمباران غزه از سوی اسرائیل سناتور آمریکایی: احتمال کمی برای خلع سلاح حماس وجود دارد مانور قدرت مراکش در افتتاحیه جام ملت‌های آفریقا؛ رباط آماده میزبانی از جام جهانی شد (+عکس) سقوط شیاطین سرخ در قلعه ویلاپارک؛ استون‌ویلا مچ منچستریونایتد را خواباند
نظرسنجی
طنز «مهران مدیری» را بیشتر دوست دارید یا طنز «رضا عطاران» را؟