ایران: ديه گو مارادونا در هفته هاى اخير بر سر دستيار انتخابى اش اسكار روگرى با فدراسيون فوتبال آرژانتين مشكل و برخورد داشته و خوليو گرون دونا مقام اول اين نهاد انتصاب روگرى را به عنوان كمك مربى جديد اين تيم منتفى دانسته و شايعات استعفاى مارادونا بر سر همين مسئله روزها به گوش مى خورد، اما ستاره و كاپيتان سابق آرژانتين و يكى از برترين فوتباليست هاى تاريخ حالا كه سرمربى تيم ملى اين كشور شده، فتح جام جهانى ۲۰۱۰ را هدف گرفته است و مى خواهد همان طور كه به عنوان يك بازيكن، آرژانتين را يك تنه در سال ۱۹۸۶ فاتح جام جهانى مكزيك كرد، در هيأت مربى نيز چنين كند و ۱/۵ سال بعد آرژانتينى ها را به سومين عنوان قهرمانى شان در اين رقابتها برساند.
شايد در تيم فعلى آرژانتين سوپراستارى به لحاظ فنى در اندازه هاى ۲۲ سال پيش مارادونا وجود نداشته باشد، اما ليونل مسى جادويى در اين تيم هست كه در ميان بازيگران متعدد قياس شده با مارادونا طى ۱۵ سال اخير، شبيه ترين فرد به اوست و در اين فصل هم با پيراهن باشگاه بارسلونا كولاك كرده است. به جز مسى، بازيكنان مستعد ديگرى هم در اين تيم عضويت دارند و تعدادشان نيز زياد است و طى مدت مذكور هميشه اين باور وجود داشته كه اگر آرژانتين از تمام توانايى و مهارت هاى بالقوه موجود در اين تيم سود جويد، قادر به فتح جام جهانى هست، جامى كه آخرين بار در همان سال ۸۶ نصيب آرژانتينى ها شد و از آن به بعد، پيوسته از آنها گريخته است.
آينده اى روشن
«مارادونا»ى ۴۸ ساله در اولين ديدار آرژانتين تحت هدايت وى كه مسابقه دوستانه اخير اين كشور با اسكاتلند در شهر گلاسكو بود، از مسى و خوان رومن ريكلمه بازى ساز مدبر و فنى بوكاجونيورز و هافبك پيشين ويارئال استفاده نكرد، اما اين امر در درجه اول به خاطر اشتغالات باشگاهى آنان بود و در سال ۲۰۰۹ كه در طليعه آن به سر مى بريم، ديه گو از استفاده وسيع از آنها غافل نخواهد ماند. حتى اگر اين دو هم نباشند، آن قدر بازيكن خوب و قوى در اردوى آرژانتين حضور دارند كه مارادونا آينده را بسيار روشن ببيند از آن جمله اند؛ ته وز، كامبياسو، گاگو، ايگواين، زانه تى، اگه رو، ساويولا، رودريگز، هاينتزه و البته «ماسكرانو»ى ليورپولى كه مارادونا برخلاف پيش بينى هاى قبلى چنان به او اعتقاد دارد كه بازوبند كاپيتانى تيم ملى را هم به دستش بسته و تصريح كرده كه هركسى ممكن است در تركيب تيم ملى نيمكت نشين شود، اما ماسكرانو هميشه ثابت خواهد بود.
شك هاى موجود
با اين وجود چون تجربه مربيگرى مارادونا نزديك به صفر است و او در دو دهه اخير زندگى پرحاشيه اى داشته و از ۱۹۹۷ به بعد يعنى زمان بازنشستگى اش مشكلات حادترى را در زمينه اعتيادش به مواد مخدر تجربه كرده و سالها در كلينيك هاى هاواناى كوبا هم به بهانه درمان اعتيادش سكنى گزيده بود، خيلى ها شك دارند كه وى بتواند تيم آرژانتين را جمع كند و مربى اى باشد كه خودش مى گويد در هدايت اين تيم بسيار پرمهره و به تبع آن پرتوقع، موفق باشد.
انتصاب مارادونا به عنوان مربى تيم ملى آرژانتين در بيرون از مرزها هم با حيرت زيادى مواجه شده و برد ۰-1 در برابر اسكاتلند هم از شدت اين اعجاب نكاسته است. آرژانتينى ها براى حل همين موضوع و مقابله با وضعيت مذكور، مخصوصاً كارلوس بيلاردوى كهنه كار را كه در سال هاى ۱۹۸۶ و ۹۰ مارادونا و يارانش را در جام هاى جهانى هدايت كرد و با آنها به قهرمانى و نايب قهرمانى اين دو جام رسيد، به عنوان مديرفنى تيم ملى و مشاور ارشد مارادونا منصوب كرده اند تا كمبود تجربه ستاره چپ پاى سابق آرژانتين در اين سطح چندان به چشم نخورد و ضررهاى سنگينى را به تيم ملى وارد نكند.
شوخى و جدى
با اين حال خود مارادونا هم كوشيده است در ابتداى راه حركات و گزينش هاى حساب شده اى را داشته باشد و با برنامه جلو برود و در مواجهه با مطبوعات نيز موفق و كم اشتباه عمل كرده است.
در حاشيه بازى اخير با اسكاتلند وقتى تعداد سؤالات مربوط به ترى بوچر كمك مربى تيم رقيب و اعتراض ها و اظهارات وى درباره خطاى ۲۲ سال پيش مارادونا در بازى تيم هاى ملى آرژانتين و انگليس در مرحله يك چهارم نهايى جام جهانى مكزيك (و گلى كه او با ضربه دست به انگليسى ها زد) فزونى گرفت، مارادونا ابتدا با لحنى توأم با مسخره كردن رقيب گفت: «بوچر بوچر ديگر كيست » و لحظاتى بعد با تعديل موضع گيرى قبلى اش گفت: «نمى دانم چرا بوچر هنوز درباره واقعه سال ۱۹۸۶ موضع گيرى مى كند. ما هركدام زندگى مجزا و متفاوت خود را داريم و قرار نيست من بابت حرف هاى امروز او ناراحت شوم و يا شب خوابم نبرد. اگر او مرا تحويل نگيرد، قطعاً به مرگ من منجر نخواهد شد.»
اگر گل اول مارادونا در برابر انگليس قطعاً خطاى هند و يك گل غيرقانونى بود. او روى گل دوم، از اين سوى خط ميانى تا آستانه دروازه رقيب ۵ مدافع انگليسى را پشت سرگذاشت و همگان را درو كرد و بوچر را كه دوبار بر سر راهش سبز شد، دو بار دريبل كرد و بعيد نيست انتقاد شديد اخير بوچر از وى در سفر مارادونا و شاگردانش به بريتانيا، بيشتر تأثير پذيرفته از همان نكته باشد.
يك قياس
مارادونا «تاريخ» را هم خوب مى شناسد و در سفر اخيرش به گلاسكو وقتى سؤالات درباره گل خطاى ۲۲ سال پيش او فزونى گرفت، او با رجوع به بازى فينال جام جهانى ۱۹۶۶ لندن كه در آن يك گل بسيار حساس و سرنوشت ساز انگليس توسط جف هرست در برابر آلمان غربى در شرايطى مشكوك (برخورد به تير افقى و سپس فرود مبهم روى خط دروازه) به ثبت رسيد و فقط حكم كمك داور روسى باعث پذيرش آن گل شد، گفت: «مگر در فوتبال وقايعى از اين دست فقط براى من روى داده است شما هنوز نمى توانيد ثابت كنيد كه گل هرست در سال ۱۹۶۶ واقعاً گل بوده است، حال آن كه آن گل بيشترين سهم و نقش را در برد نهايى ۲-4 انگليس و قهرمانى اين كشور داشت.بهتر است كشورى كه چنان پيشينه اى را در فوتبال ملى اش دارد، درباره من و دستاوردم اين چنين قضاوت نكند.»