عصر ایران؛ مهسا ریحانی- به کودکان از سنین خیلی کم آموزش می دهند
که دست بزرگترشان را رها نکنند
تا در کوچه پس کوچه ها و میان شلوغی خیابانها گم نشوند
حتی آدرس خانه را برایشان می نویسند تا اگراحیانا گم شدند، راه برگشت را داشته باشند.
اساسا "گم شدن" یعنی از "یاد بردن" و "منحرف شدن" از مسیر و مقصد
که فقط به خیابانهای شهر و کودکی منتهی نمی شود
بلکه بیشتر در بزرگسالان رایج است و البته خطرناک.
به بزرگترها آموزش لازمه داده نمی شود که در شلوغی های زندگی
میتوان در چشم و هم چشمی ها غرق و از خود فارغ شد و یا
ممکن است به منصب و جایگاه جدیدی رسید و در قدرت گم شد.
دنیا، این روزها پر از گمشده های سرگردانیست
که دیگر بزرگتری نگران آنها نمی شود،
آدرس خانه را هم در جیبشان ندارند
و جماعتی به دنبال آن ها حیران است!
همگی گم شده اند و نمی دانند که چاره چیست، به دنبال چه باید گشت؟
کاش بر تختی اگر تکیه زدیم، و احیانا گم شدیم
راه خانه را همیشه به خاطر بسپریم
همان آشیانه ای که از آن اوج گرفتیم و دوستدارانی که به ما پر و بال پرواز دادند
کاش هیچوقت دست از دست بزرگترمان رها نکنیم،
و چه بزرگتری، بزرگتر از وجدان !