۰۵ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۵ دی ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۲۴۳۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۲ - ۲۹-۱۰-۱۳۸۷
کد ۶۲۴۳۱
انتشار: ۰۹:۵۲ - ۲۹-۱۰-۱۳۸۷

شكنجه دختر 11 ساله توسط پدر

آخرين بار كه او را ديدم، گفت، پدر و نامادري‌ام با سيم كتكم مي‌زنند و با اتوي داغ، سيخ و سيگار بدنم را سوزانده و تهديد كرده‌اند كه اگر ماجرا را به كسي بگويم، مرا زنداني مي‌كنند.


پدر سنگدل كه با تباني همسر دومش، دختر 11 ساله‌اش را بشدت كتك زده و از محل حادثه در شهرستان گنبدكاووس متواري شده بودند، پس از 3 ماه در تهران دستگير شدند.

به گزارش «جام‌جم»، سوم آبان ماه امسال زن و مردي، دختر 11 ساله‌اي به نام حميده را كه بيهوش شده بود، براي درمان به بيمارستان تامين اجتماعي شهرستان گنبدكاووس منتقل كردند كه پرستاران با مشاهده وضعيت پريشان اين زن و مرد، كودك آنها را به بخش مراقبت‌هاي ويژه بيمارستان انتقال داده و درخصوص علت حادثه پرسيدند كه آنها مدعي شدند، حميده از پله سقوط كرده است اما پزشكان هنگام معالجه اين كودك، متوجه شدند ضربه محكمي به سر وي اصابت كرده و آثار سوختگي‌هاي متعددي در بدنش وجود دارد و احتمال دادند وي مورد كودك‌آزاري قرار گرفته باشد.

 پس از اين حادثه مشخص شد زن و مردي كه دختر 11 ساله را به بيمارستان منتقل كرده‌اند، از محل متواري شده‌اند و مسوولان حراست بيمارستان پس از جستجوي فراوان موفق به يافتن آنها نشدند.

بنا بر اين با گزارش موضوع به مركز پليس گرگان، تحقيقات براي دستگيري 2 متهم فراري آغاز شد تا اين كه چند روز بعد، زني با مراجعه به بيمارستان تامين اجتماعي گنبدكاووس، با معرفي خود به عنوان مادر حميده تقاضاي ملاقات با او را كرد كه به اين ترتيب وي به مركز پليس انتقال يافت.

اين زن به پليس گفت: در يكي از روستاهاي گنبدكاووس زندگي مي‌كنم، چندي قبل به خاطر اختلاف با شوهرم از يكديگر جدا شديم و وي با زن ديگري ازدواج كرد. دادگاه هم، سرپرستي كودكم را به پدرش سپرد و از 8 ماه قبل شوهرم هرازگاهي اجازه ديدار دخترم را به من مي‌داد.

وقتي حميده را مي‌ديدم، عاجزانه از من مي‌خواست او را نزد خودم ببرم. اما كاري نمي‌توانستم انجام دهم. پدرش از يك ماه قبل، فقط يك بار اجازه ملاقات با فرزندم را مي‌داد و هر بار كه دخترم را مي‌ديدم، او نحيف‌تر از قبل بود و روي دست و پاهايش آثار سوختگي مي‌ديدم.

وقتي از او علت ماجرا را مي‌پرسيدم، فقط گريه مي‌كرد، تا عاقبت آخرين بار كه او را ديدم، گفت، پدر و نامادري‌ام با سيم كتكم مي‌زنند و با اتوي داغ، سيخ و سيگار بدنم را سوزانده و تهديد كرده‌اند كه اگر ماجرا را به كسي بگويم، مرا زنداني مي‌كنند. پس از آن روز، ديگر او را نديدم تا اين كه اطلاع يافتم او در بيمارستان بستري است.

به دنبال اطلاعاتي كه اين زن در اختيار پليس قرار داد، پدر و نامادري‌ سنگدل تحت تعقيب پليس قرار گرفتند و جستجو براي شناسايي مخفيگاه و دستگيري آنها ادامه يافت تا اين كه كارآگاهان اداره آگاهي گرگان متوجه شدند آنها به عنوان سرايدار يك مجتمع مسكوني در يكي از محله‌هاي شمال تهران مشغول به كار شده‌اند.

با به دست آمدن اين اطلاعات، كارآگاهان با كسب نيابت قضايي به تهران عزيمت كردند و هفته گذشته، اين زن و شوهر سنگدل را دستگير و به مركز پليس منتقل كردند و بازجويي از آنها شروع شد.

پدر سنگدل در اظهاراتش به پليس گفت: پس از جدايي از مادر حميده، با توجه به مخالفت شديد خانواده‌ام با زني آشنا شده و ازدواج كردم و پس از آن سرپرستي فرزندم به عهده من گذاشته شد اما زنم در اين ارتباط مدام با من مشاجره داشت و حميده دخترم هم به خاطر مادرش بي‌قراري مي‌كرد و پس از هر بار ملاقات با وي ، بناي ناسازگاري با من و همسر دومم را مي‌گذاشت.

براي آرام كردن او، بناچار او را كتك مي‌زديم و با اتوي داغ، سيگار و سيخ او را مي‌سوزانديم تا ساكت شود و ديگر تمايلي براي ملاقات با مادرش نداشته باشد.

بنا بر اين گزارش، به دنبال اعتراف پدر سنگدل، نامادري حميده هم در بازجويي‌هاي پليسي، به همكاري با شوهرش اعتراف كرد.

تحقيقات تكميلي از اين 2 متهم در حالي ادامه‌ دارد كه دختر 11 ساله همچنان در كما (بيهوشي)‌ به‌سر مي‌برد.
 
ارسال به دوستان
نظرسنجی
قوانین کنونی ازدواج و طلاق در ایران ...