۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۰
کد خبر ۶۴۳۰۷۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۱۳-۰۹-۱۳۹۷
کد ۶۴۳۰۷۱
انتشار: ۱۲:۱۵ - ۱۳-۰۹-۱۳۹۷

فصلِ سکوت «رنانی»‌ها نیست!

 اگر قرار به «سکوت ملی» باشد کسانی باید سکوت کنند که سالهاست از بودجه بیت‌المال می‌خورند اما کردارشان جز ایجاد یاس و نومیدی در مردم نتیجه‌ای در بر نداشته و اتفاقاً همه‌جا هم صاحب تربیون هستند و سکوت نمی‌کنند ...

عصرایران؛ احسان‌محمدی- دکتر محسن رنانی را همیشه با اشتیاق می‌خوانم. از آن دسته آدم‌هایی است که «روشنم می‌دارند». این هم از برکت شبکه‌های مجازی است که فرصت شاگردی از راه دور را می‌بخشد. او را در لیست آدم حسابی‌های روزگارم قرارداده ام، آنها که حتی اگر با همه نظرات‌شان موافق نباشی باید خواندشان، در حرف‌هایشان دقت کرد. او در روزگار «کلاهِ خودت رو بچسب» شجاعانه می‌نویسند.

به همکاران دانشگاهی‌ام برخواهد خورد اما ابایی ندارم از اینکه بگویم برخی مفهوم «استاد دانشگاه» را تا سرحد یک مقاله بنویسِ و امتیازجمع کنِ حرفه‌ای برای ارتقا میزان دریافتی از امورمالی تنزل داده‌اند. آن هم مقاله و ترجمه و تالیف‌هایی که بخش بزرگی از آن را دانشجو انجام می‌دهد و به نام «استاد» تمام می‌شود. حساب اساتید واقعی که به گنجینه دانش کشور می‌افزایند قطعاً جداست.

استاد دانشگاه قرار نیست لیدر حزب و جریان سیاسی باشد اما با ظهور اینترنت و در دسترس قرارگرفتن به‌روزترین منابع علمی، عملاً اساتید جزوه‌گو و آنها که سالهاست با یک پاورپوینتِ و سخنان کهنه و بی‌تغییر نان می‌خورند و درس می‌دهند حرفی برای گفتن ندارند و حضور دانشجو سرکلاس‌شان هدردادن عمر، زمان، انرژی و هزینه آب و برق دانشگاه است! این تعداد البته کم هم نیستند. آنها تاثیرگذار، مفید و بسیار به دردبخور هستند، منتهی تنها برای دنیای خودشان!

دکتر رنانی در این دسته قرار نمی‌گیرد.‌ دستکم برای من جزو کسانی است که از هر سخنرانی و گفتگویش حرف‌های تازه‌ای یاد می‌گیرم.

چند روزی است که یادداشت «سکوت ملی، امید ملی» او دست به دست می شود. شاید بیشتر از پنجاه نفر آن را برایم فرستاده اند.

فصلِ سکوت «رنانی»‌ها نیست!

رنانی در خط اول این یادداشت می نویسد:« اصولا من آدم بسیار امیدواری هستم. کمتر کسی را در اطرافیان خود، در همکارانم، در دانشجویانم و حتی در روشنفکران می‌بینم که سطح امیدش به اندازه من باشد.» اما برخلاف این شروع، او از نقدهایی که دریافت کرده ذکر می‌کند و اینکه کسانی گفته‌اند؛ «رنانی یأس را تئوریزه می‌کند»، «تحلیل‌های رنانی، ضد امید و سیاه نمایانه است»، «رنانی نگاهی ناامیدکننده دارد» و ... جملاتی که زانوی توکل آدم را سست می کند.

او حرفش را در این جمله خلاصه می‌کند که «برای این که «امید ملی» بازسازی شود نیازمند آنیم که دستکم برای مدتی دست به «سکوت ملی» بزنیم».

حیفم آمد به عنوان یک خواننده و دانش‌آموز ازلی- ابدی چند جمله در این خصوص یادآور نشوم:

1- دغدغه دکتررنانی درست و ارزشمند است که «افق‌گشایی و امیدآفرینی نسبت به آینده» یکی از وظایف روشنفکران است اما فراموش نکنیم که روشنفکران «امیدها را ناامید و افق ها را کور نکرده اند»، متهمان درجه یک اهل سیاست‌اند که با پندار و گفتار و کردارشان روح امید را در جامعه کُشته‌اند و این سکوت شاید آنها را خوشحال‌تر می‌کند که یک ناظر و منتقد دقیق و نکته‌سنج کمتر شد!

2- سکوت و قهر خودخواسته و انزوای تحمیلی اهل خرد، موجب فراخ شدن میدان برای آنها می‌شود که مغزهای کوچک و دهان های بزرگ دارند. در هنگامه‌ای که دوغ و دوشاب در هم آمیخته شده و مرزهای میان تئوریسین ها و تروریسین ها برای عموم مردم گم شده، باید ایستاد. ایستادن در لحظه‌هایی که از آسمان سنگ می‌بارد هم یکی از وظایف روشنفکران و آنهاست که تن نمی‌دهند به تحمیل و بلاهت.

3- نظرات اساتیدی چون دکتر احمد میدری، دکتر حمیدرضا و هم دکتر محمدرضا جلایی پور، دکتر مصطفی ملکیان البته که قابل احترام است و حتماً رگه‌هایی از تلخی و نومیدی را در نوشته‌های دکتر رنانی یافته‌اند اما در کنار آن هزاران و چه بسا میلیون‌ها تحسین هم نثار قلم رنانی شده‌است که به واسطه نکته سنجی‌هایش زمینه‌ساز؛ تفکر، درنگ و البته عشق به میهن شده است. بزرگان، قلم و اثر و بازتاب‌دهنده صدا و نظر دارند اما مردم عادی نه!..سکوت رنانی اتفاقاً این جماعت کثیر و مشتاق را نومیدتر می‌کند که وقتی «دکتر رنانی به اینجا رسیده وای به حال ما»!

4- جامعه هم به قند مکرر نیاز دارد و هم به تلخی تازه اما هر دو؛ به اندازه! به مراسم 16 آذر در این چندسال نگاه کنید. چه بر سر دانشگاه‌ها به عنوان نهادهای پیش‌رو آمده که روز گرامیداشت «سه قطره خون» به مسابقه آشپزی و استندآپ کمدی و سخنرانی های خنثی تنزل پیدا کرده؟

نشاط آفرینی به هر شکلی، حال جامعه را لزوماً بهتر نمی‌کند و هر تلخی هم زهر و سم نیست.

5- رنانی در یادداشتش می‌نویسد: «با سکوت ما هیچ چیزی از دست نمی رود و هیچ خبری نمی‌شود». درک می کنم که مقصود او از سکوت، انفعال و «بی‌عملی» نیست و حق می‌دهم مثل هر انسان دیگری زیر موج فشارها و نقدها قامت جانش خم شود.

اما تجربه نشان داده است که حق با مازلو و هرم مشهورش است. اولویت برای مردم «نیازهای زیستی (خوراک، پوشاک، غریزه جنسی (سکس) و مسکن) و نیازهای امنیتی‌شان است و بعد از آن آدمی به این فکر می‌کند که «من کیستم، اینجا چکار می‌کنم، مفهوم زندگی‌ام چیست و قرار است چه ردپایی به جا بگذارم».

گزنده‌است اما در چنین فضایی هنر و فلسفه و عشق و عرفان در جایگاه‌های بعدی قرار می‌گیرند و مردم به نان و سایبان بیشتر از روشنفکر و موسیقیدان و بازیگر و فیلسوف فکر می‌کنند و تنها فقدان «اولویت»هاست که باعث می‌شود حس کنند «چیزی از دسته رفته و خبری شده است».

6- من هم مثل دکتر رنانی متهم هستم به «خوش بینی و امیدوار بودن»!-اتهام خوشایندی است البته_ هنوز سندی رو نشده که نشان دهد جاسوس«انگلیسی‌های دسیسه‌ورزم» یا به قبیله «روشنفکران فرسوده و تن‌آسان» تعلق دارم، «عضوی از کژاندیشانی که نفرت دینی را ترویج می دهند» هستم یا «از خودشونم»! اتفاقاً به طبقه متوسط رو به پائین جامعه تعلق دارم، جایی که مردم گرفتار نان، مسکن و برابری هستند.

دکتر رنانی و روشنفکران پیش رو جامعه اگر می خواهند به اثرگذاری شان عمق ببخشند به جای تشویق به «سکوت» و ریاضت، راهکارهای عملی ارائه کنند تا ضمن نقد حاکمیت و وادار کردن مسئولان به تامین نیازهای اساسی مردم، به ما بیاموزند که چگونه «نان»‌مان را با سختکوشی به دست بیاوریم و لقمه چرب تملق نخوریم، چطور سابیان دیگران را به خطر نیندازیم و در «مسکن» و زیر سقف‌های شخصی‌مان در خانواده، به هم احترام بگذاریم و فرزندان‌مان را تربیت کنیم و چگونه برای تحقق «برابری» بکوشیم که گرفتار شحنه و گزمه نشویم!

7- اگر قرار به «سکوت ملی» باشد کسانی باید سکوت کنند که سالهاست از بودجه بیت‌المال می‌خورند اما کردارشان جز ایجاد یاس و نومیدی در مردم نتیجه‌ای در بر نداشته و اتفاقاً همه‌جا هم صاحب تربیون هستند و سکوت نمی‌کنند و زیاد و زیادی حرف می‌زنند، نه امثال رنانی که «نان از عمل خویش می‌خورند و منت حاتم‏‌طایی نمی‌برند»!

فصل سکوت «رنانی»ها نیست، مردمِ بی‌رسانه و رنجور بیش از هر زمان دیگری به کسانی نیاز دارند که حرف دل آنها را جسورانه اما محترم بزنند و مانع از ایجاد «سکوت گورستانی» شوند. این کشور اگر تا امروز از گزند دشمنان داخلی و خارجی در امان مانده، نتیجه بذلِ جان کسانی است که «فریاد» زده‌اند نه آنها که سکوت پیشه کرده اند.

برچسب ها: محسن رنانی ، سکوت ملی
ارسال به دوستان
دستوری تازه در مورد استفاده از منشی های زن : «در ادارات دولتی ممنوع شد!» لکه های سفید روی ناخن ها چه معنایی دارند؟ سلاح‌ های جدید کلاشینکف، آسمان را تسخیر می‌کنند (+عکس) پاپیروس دو هزار ساله‌ای که احتمالا راز «آرامگاه افلاطون» را فاش می‌کند (+عکس) چرا فلسفه کانت در میانه جنگ‌های امروزین هنوز کار می‌کند؟ پرفروش ترین داروها در سال ۱۴۰۲ در ایران ( +اینفوگرافی) برای تقویت حافظه چی بخوریم؟ رضا نصری: احتمال صدور حکم بازداشت نتانیاهو از طرف دادگاه کیفری بین المللی / برای مبارزه با اسرائیل هم که شده از جنجال‌آفرینی بپرهیزید! خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا (+عکس) گنج داریوش سوم هخامنشی؛ گنجینه ای عظیم که هنوز پیدا نشده است نگاهی به شادترین کشورهای جهان از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ (+ اینفوگرافی) هوش اجتماعی مدیران چیست؟! لاغری در یک هفته ؛ نکات مهم برای کاهش وزن در یک هفته خودروهای مشهور با فروش غافلگیرکننده، از بیتل تا ماتیز و پژو 206 (+عکس) رگبار شدید باران از فردا شروع می شود
وبگردی