زنانی که هر روز زندگی را به کشیدهترین قلم نقش میکنند، هرگز به عنوان شخصیتی مستقل و مهم از چارچوب زندگی جدا نشدند و نقش کلیدی آنان در دست و پنجه نرم کردن با سختیها و سردیهای زندگی دیده نشد.
زنانی که آنقدر مشغول رسیدگی به زندگی خانواده بودند که یادشان رفته بود که میتوانند لحظهای بنشینند و چایی بنوشند و از نوری که از سرمای بیرون پنجره روی فرش ریخته آرام بگیرند.
گویی که شهر کتابیست و رد هر زن همچون دستخطی کلمات زندگی را با کرشمه و دلی قرص، آرام و صبور مشق کرده است. مشقی بی صدآفرین. انگار دستی از ناکجا پردهی گرما را روی تن خانه پیچیده باشد و سر سرما را برده باشد.تصاویر از مهری جمشیدی