این روزها شاهد همزمانی دیدار تیم های ملی ایران و کره جنوبی از سری مسابقات مقدماتی جام جهانی با دربی پایتخت هستیم. تیم ملی ایران روز چهارشنبه در دیداری که انصافاً بد کار نکرد در مقابل تیم حرفه ای کره جنوبی تن به تساوی داد تا کارش برای صعود به جام جهانی فوتبال سخت تر از گذشته شود.
در این نوشتار کاری به مسائل فنی این دیدار نداریم که یقیناً این موضوع به تفصیل در بین کارشناسان فوتبال بحث می شود و خواهد شد اما سخن اصلی این است که چرا فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ دقیقاً در هفته ای که چنین بازی فوق العاده حساسی برگزار می شود اقدام به برنامه ریزی دیدار دربی کرده اند.
البته در این شکی نیست که بازی استقلال و پرسپولیس یکی از بازی های سنتی فوتبال ایران است که از اهمیت ویژه ای برای فوتبالدوستان برخوردار است اما آیا این دیدار از بازی ملی ایران نیز می تواند مهم تر باشد؟!
رفتن به جام جهانی نهایت آرزوی فوتبال یک کشور است و مسلماً همه فوتبال یک کشور بسیج می شود تا تیم ملی آن را به جام جهانی بفرستد اما در مملکت ما ظاهراً دیدار کم خاصیت دربی که عمدتاً بار فنی زیادی نیز ندارد بر فوتبال ملی ارجح داده می شود!
آیا این جوی که در رسانه های نوشتاری و گفتاری در مورد بازی دربی پایتخت پیش از بازی ملی ایران به وجود آمد به سود فوتبال ما بود؟! آیا این باعث نشد که تماشاگران ذهن خود را معطوف دیدار دربی کنند و سرآخر ورزشگاه در زمان بازی ایران پر نشد و نهایتاً با درخواست و تمنای خیابانی 80 هزار نفر به ورزشگاه رفتند؟!
بر ناراحتی علاقه مندان و عاشقان تیم ملی زمانی افزوده خواهد شد که روز جمعه ورزشگاه را پر ببینند و حسرت بخورند که چرا در بازی ایران شاهد چنین استقبالی نبودیم.
به سایت وزین عصر ایران نیز انتقاد داریم که چرا در طول چند روز اخیر به بازی کم اثر دربی بیشتر از بازی پراهمیت ملی پرداخته و چرا برای این بازی نظرسنجی می گذارد اما برای بازی ملی نه.
نگارنده خود یکی از طرفداران سرسخت یکی از دو تیم استقلال و پرسپولیس هستم و همیشه برای این دیدار لحظه شماری می کردم اما انصافاً با وقایع این هفته دیگر رغبتی برای تماشای این دیدار که به احتمال فراوان پنجمین تساوی پیاپی یک – یک را درپی خواهد داشت! ندارم.
باور کنید تیم ملی تمام حیثیت فوتبال مملکت است اگر همین تیم عازم جام جهانی شود باشگاه های استقلال و پرسپولیس از قبل آن سود می برند. پس بیابیم دید خود را فراباشگاهی کنیم و مسائل ملی را برهمه چیز ارجح بدانیم که تیم ملی، عشق اول و آخر همه ماست.
با اینکه به نظر من نتیجه مورد انتظار و لازم را در ورزشگاه ازادی نگرفتیم؛ باز هنوز جای امیدواری هست. درسته که کره شمالی دومه ولی ما تو دنیا اگه با یه تیم خوب بازی کنیم؛ اون کره شمالیه. ما گربه سیاه کره شمالی هستیم. بدبختی اینجاست که عربستان هم گربه سیاه ماست و تقریبا همیشه به ما یه حالی میده حتی اگه تمام 90 دقیقه رو حمله کنیم. هنوز باید تیم ملی رو حمایت کنیم. ما هنوز دو بازی خانگی داریم.
حسابی با این نتیجه عقده ای شدم. پرسپولیس یه چند تا گل دبش به آبی ها بزنه یه کم حالم جا بیاد.
در ضمن فقط تیم ملی، اگه تیم ملی نباشه تا صد سال سیاه هم پرسپولیس را نمی خوام، والاسلام
تماشاچی بیاد استادیوم چی ببینه؟
ببینید بحث باشگاهی با بحث ملی فرق دارد مثلا می توان به خاطر نارضایتی از سرمربی یا نحوه بازی یک باشگاه دیگر بازی های آن را نگاه نکرد اما مگر می شود تیم ملی یک مملکت را تحریم کرد من معتقدم حتی در ضعیف ترین شرایط و حتی اگر ضعیف ترین کس سرمربی تیم ملی باشد باید از آن حمایت کرد اینجا دیگر بحث دایی و امثال او نیست، بحث، بحث ملی است.
من با نویسنده موافق هستم آیا می شود از طعم دلنشین جام جهانی دست کشید و به یک بازی باشگاهی دلخوش کرد، بازی استقلال – پرسپولیس نهایتا ما را یکی دو هفته هیجان زده می کند و تازه طرفداران تیم برنده هستند که برای مدت محدودی پس از بازی خوشحال می شوند اما اگر تیم ملی به جام جهانی برود یک ملت برای حداقل یک سال (از زمان صعود تا هیاهوی یک ماهه جام جهانی و هفته ها پس از آن)درگیر این رویداد بزرگ جهانی خواهند شد. شما خاطرتان هست که در سال 2006 پس از بازی با بحرین چه شور و شوقی به جامعه تزریق شد که این مساله تا آخر بازی های جام جهانی ادامه داشت. تازه همین جام جهانی است که ملت ما را بیشتر به دنیا می شناساند. پس من فکر نمی کنم به خاطر یک شخص یا مسائل شخصی باید دست از حمایت از تیم ملی یک کشور برداشت.
ما وظیفه داریم از تیم ملی کشورمان حمایت 100 درصد کنیم، حتی اگر این تیم ضعیف ترین تیم تاریخ باشد (که نیست) حتی اگر سرمربی اش علی دایی باشد که باب طبع برخی ها نباشد، حتی اگر سرمربی اش اشتباهاتی داشته باشد حتی اگر...
علی دایی، می گوید جلوی کره مساوی کردیم که یکی از تیم های برتر آسیاست. چندی قبل هم جلوی تایلند تساوی کردیم، می گوید تایلند تیم خوبی است. جلوی امارات تساوی می کنیم، می گوید امارات پیشرف داشته، جلوی عربستان تساوی می کند می گوید عربستان یکی از تیم های برتر است.
مشکل اصلی تیم ملی، همین علی دایی است.
راستی، این آقای خیابانی هم مرتبا می گفت باقری بهترین بازی تاریخش را انجام داد!! ما که اصلا باقری را ندیدیم و به جز چند موقعیت، به کلی محو بود. در صورتی که در گذشته بازی های ماندگاری را دیده بودیم، امیدوارم همیشه فردوسی پور گزارشگر باشد و امثال بهرام شفیع و خیابانی بروند و مجری مسابقات تلویزیونی و همایش های صداوسیما باشند.
1- حضور نداشتن بازيكنان سرشناسي جون مهدوي كيا كريمي ( بايد قبول كنيم بيشتر تماشاگران تهراني به خاطر بازيكنان پرسپوليس و استقلال به ورزشگاه مي آيند )
2- شخصيت مغرور و ... دايي (رفتار بد او با خبرنگاران توهين به افكار عمومي است )
3- وجود اشخاص ... مثل علي آبادي در تربيت بدني و فدرسيون دست نشانده اش
4- درخواست صدا و سيما از مردم براي حضور در ورزشگاه