تحریریه آزاد: موافقان و مخالفان خاتمی چه می گویند؟(2)

عصرایران - در پی فراخوان بخش"تحریریه آزاد"عصرایران از کاربران خود برای ابراز دلایل موافقت یا مخالفت خود با کاندیداتوری سیدمحمدخاتمی برای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ، نظرات فراوانی در این خصوص به سایت ارسال شد.

نظر به کثرت نظرات ، عصرایران ناگزیر شد ، پیام های رسیده را در دو بخش تنظیم و منتشر کند؛ ضمن این که برخی نظرات تکراری،بسیار کوتاه یا نظرات حاوی توهین به خاتمی یا رقبایش حذف گردیدند.
ضمناً یادداشت های مفصلی هم از برخی عزیران دریافت شد که در تحریریه در دست بررسی است تا به عنوان مطلب مستقل منتشر شوند.
ضمن سپاس از حسن اعتماد شما به سایت خودتان ، بخش دوم و پایانی نظرات کاربران عصرایران درباره کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی منتشر می شود.

به زودی درباره سایر کاندیداها نیز "تحریریه آزاد" عصر ایران ، فعال خواهد بود.

 موافق
چون تمام اقدامات زير بنايي که باعث شده آقاي احمدي نژاد به اثرات آنها افتخار کند در زمان آقاي خاتمي انجام شد. در واقع آقاي خاتمي کاشت و آقاي احمدي نژاد درو مي کند آن هم چه درويي! فوق العاده تبليغ مي کنند. ولي مردم ايران فهيم تر از ان

هستند که تحت تاثير تبليغات قوي رسانه هاي دولتي قرار گيرند .
چون نرخ تورم نزديک به 10 در صد بود نه الان که 25 درصده. چون ايران وايراني عزتمند بود و آقاي شيراک به پايين پله هاي کاخ اليزه اومد و استقبال بي سابقه اي از فيلسوف ايراني (آقاي خاتمي) کرد.
چون شعار تأثير پول نفت بر سفره مردم را آقاي احمدي نژاد داد و عمل نکرد و در زمان آقاي خاتمي اقاي خاتمي اثر پول نفت بر سفره ها محسوس بود.
چون حتي اصولگراياني چون اقاي لاريجاني در خواست تحقيق در مورد پولهاي بي سند مي دهد .
چون در دوره آقاي احمدي نژاد کشورهاي بي تمدني مانند امارات از ايراني هاي 7000 ساله انگشت نگاري مي کنند.و
هزاران دليل ديگر.
جناب آقاي مدير سايت عصر ايران
آيا اينها براي شما واضح نيست که همچين تريبوني را اينجا برپا کرديد . اين نکته را هم بايد متذکر شوم: چرا زمان اقاي خاتمي که نفت با قيمتي به مراتب 8 دلار(قيمتي که ايشان از آقاي هاشمي تحويل گرفتند) ما کلي حساب ذخيره ارزي
داشتيم اما حالا بگوييد پول نفتي که بالاي 100 دلار رسيده کجاست و کجا خرج ميشود و حساب ذخيره ارزي با اين همه ثروت هنگفت چرا چنين است؟ ... خداوند امام را رحمت کند که اگر بداند عده اي اسم خود را اصولگرا و پيرو آرمانهاي حضرت امام ميدانند ولي از وضع و اوضاع زندگي مردم بي خبرند از مملکت و مملکت داري سر در نمي آورند و ادعاي اصلاح کل دنيا را دارند و از مردم خودشون غافل شده اند و فکر منافع و قدرت طلبي و شاخ و شونه کشيدن هستند واقعاً چه حالي پيدا مي کردند؟ خدا رحمت کند حضرت امام را که عشق بود و تا وقتي زنده بود کسي جرأت نميکرد قدمي کج بردارد. در ضمن درزمان دولت آقاي احمدي نژاد کشور ما با کدام کشور اروپايي يا پيشرفته ارتباط برقرار کرد؟ کمي به عقب برگرديد متوجه خواهيد شد که کشورهاي اروپايي در زمان آقاي خاتمي تماما معادلات اقتصادي و سياسي زيادي با ايران داشتند اما زمان اين اقا فقط کشورهاي عقب افتاده اي مثل جمهوري بورکينافاسو يا برمه يا گينه بيسائو و ...بگذريم.

مخالف
1- سیاست خارجی: می گویند در دوران خاتمی سیاست خارجی ما ، آرام بود . راست می گویند زیرا اساسا در سیاست خارجی دوران خاتمی کاری نمی شد. می گویند در آن زمان اروپا با ما خوب بود ، اما نمی گویند این خوب بودن چه دستاوردی داشت؟ آیا تکنولوژِی اروپایی وارد کشور شد؟آیا تحریم ها شکست؟آیا اتهام تروریست بودن را از روی ایران برداشتند؟ آیا به جز هواپیمای تشریفاتی دولت ، حتی یک هواپیما هم توانستند بخرند و وارد ناوگان هوایی کشور کنند؟ آیا روابط خوب با اروپا توانست در دعوای ما و برخی کشورهای عربی مثلا در باب جزایر سه گانه کمکی به ما کند؟آیا این روابط خوب توانست خط لوله انرژی ایران به اروپا را محقق کند؟ آیا...؟
خب! این چه روابط خوبی بود که هیچ سودی برایمان نداشت؟
چرا؟چرا؟ یک اتفاق در این روابط افتاد: ما غنی سازی را تعلیق کردیم و دانشمندان هسته ای مان را فرستادیم مرخصی
اجباری!!
بنابر این با اروپا که به جایی نرسیدیم.
با کشورهای جهان وسم هم روابط جدیدی نتوانستیم در دوران خاتمی ایجاد کنیم ولی در دولت کنونی ، برغم این که با اروپا روابط خوبی نداریم لااقل در برخی حوزه ها مانند آمریکای لاتین دیپلماسی موفقی داشته ایم و با تسخیر بازارهای ان منطقه تا کنون میلیاردها دلار سود نصیب کشور شده است.
همچنین دیپلماسی منطقه ای ایران در دوران دیپلماسی دولت نهم ، به حدی موفق و پیشتاز بوده که کشورهای عربی منطقه از حسادت و نگرانی نمی دانند چه کنند و دست پاچگی های اخیرشان نشانه این موضوع است.

2- سیاست داخلی: خلاصه کنم، خاتمی خودش گفت که در 8 سال ریاست جمهوری اش نتوانست برنامه هایش را اجرا کند و توجیه کرد که نمی گذارند!
به فرض پذیرش این توجیه ، آیا حالا می گذارند کار کند؟!
آیا 4 سال باید در جا بزنیم تا مجددا به این کلمه برسیم:"نمی گذارند"؟!
               
مخالف
براي مملكت داري يا بايد قبل از روي كار آمدن كارتيمي نمود وبا داشتن فكري آينده نگر وارد شد كه اين موضوع در ورود ايشان درسال 76 اتفاق نيفتاد وازآن دردناكتر 8سال حضور در بالاترين مقام كشوري نتوانستند تيمي را براي پيشرفت كشور تشكيل دهند  و بهانه هايي مانند اينكه نگذاشتند همان اندازه كودكانه است كه راي دادن با اتكا به شعارهاي توخالي وباز تاسف همچنان ادامه دارد چراكه در طي اين چهارسال بجاي ايجاد تيم فكري و ارزيابي 8 سال رياست بر دولت به دعواهاي كودكانه كي بود كي بود من نبودم پرداخته شد.
ببينيد جنابان عاليمقامان
درد همه شما يكي است كه انتصاب در يك مقام را معادل بالا رفتن سطح فهم و دانشتان ميدانيد براي درك اين مطلب آيينه دلتان را مقابلتان بگيريد .
چه مي بينيد؟
اگر ميخواهيد براي اسلام ملت و خودتان كار كنيد فكر وايده تان را بدون هيچ معامله اي در اختيار ديگران قرار دهيد ازطريق تربيت انسان هايي سالم وكارآمد راستي جناب آقاي خاتمي چند شاگرد تربيت كرده ايد ؟
تربيت كردن به معناي درس دادن .مسئوليت دادن. انتخاب بهترين ها و ... نيست تربيت كردن يعني توليد فكر و... .
بگذرم در خانه اگر كس است يك حرف بس است. زياده هم گفته شد.
   
موافق
در طول 8 سال دولت اصلاحات با همه کاستي ها با وجود قيمت پايين نفت و بدي هاي باقيمانده از دوران سازندگي و همچنين کارشکني نهادهاي قدرتمند محافظه کارها به دليل توجه نسبي به نظرات کارشناسي و استفاده از حداکثر توان فکري موجود کشور شرايط بهتري داشت.
 ضمنا خاتمي شايد نتونست بعضي کارها رو بکنه اما دروغگو نبود.

مخالف
زيرا امتحان خود را پس داده است.
1-جناب خاتمي و جناب هاشمي سال آخر حکومت خود بحث سهميه بنزين را مطرح مي کردند و براي دولت بعدي مي
گذاشتند زيرا جرأت اجرا نداشتند.
2- احمدي نژاد طرح هايي را در شهر ما تمام کرد که بيش از 13 و 17 سال از شروع آن مي گذشت.
3 - مدارسي را حدود 2سال ساخت که ما تا به حال در هيچ دولتي نديده بوديم .
4 - طرح مسکن 99 ساله اگر زمان آقايان هاشمي و خاتمي شروع مي شد الان زمين در بورس نبود اين کار
زير بنايي در انگليس و غيره هم انجام شد.
 5- دفاع جانانه از حيثيت موشکي ماکه متأسفانه در گذشته لگد مال شده بود.
 6- جناب خاتمي که در سال 76 به او راي دادم در 8سال نرمش با اروپاييان غير از هواپيماي تشريفاتي که براي خودش
سفارش داد چه تکنولوژي براي کشور گرفت؟
 7- آقاي خاتمي در فاصله 28 خرداد تا 3 تير 84 با صدور اطلاعيه اي از مردم با کنايه اش به به تصريح خواست که
به هاشمي راي دهند زيرا صداي پاي طالبان مي آيد آيا از رييس اجرايي کشور چنين هتاکي به نامزدي و جانبداري از نامزد ديگر زيبنده است؟
   
موافق
 با توجه به شرايط بسيار بحراني حاکم بر اقتصاد و سياست و ... کشور که محصول بي برنامگي و ناتواني در مديريت کشور در دولت نهم بوده است.
بنظر مي رسد بهترين گزينه با توجه به جميع شرايط خاتمي است . انتقادات بسياري به عملکرد خاتمي در آن دوران وارد است .ولي اين را بايد در نظر گرفت که اگر مي خواهيم از اين گرداب رهايي يابيم راه ديگري غير از خاتمي هست ؟
1- خاتمي هنوز هم پايگاه مردمي دارد.
2- خاتمي از فيلتر شوراي نگهبان عبور مي کند.
3- خاتمي باعث ائتلاف بزرگ اکثريت گروههاي اصلاح طلب خواهد شد.
4- خاتمي تنها فرديست که مي تواند با احمدي نژاد رقابت کند.
5- خاتمي با توجه به وجهه مناسب جهانيش مي تواند روابط بين الملل را سر و سامان دهد.
6- خاتمي در صورت حمايت رهبر مي تواند با امريکا گفتگو کند.
7- خاتمي آزاديهاي اجتماعي را بر مي گرداند و محيط امنيتي -نظامي را از بين خواهد برد.
8- کارنامه اقتصادي خاتمي بسيار موفق تر از دولت هاي ديگر خصوصا دولت مهرورز بوده است.
و بسياري دلايل ديگر...
اين مطلب را نيز بايد اضافه کرد که خاتمي مي بايست برنامه جديدي ارائه دهد. اصلاح کارهاي غلطي که در اين 3 سال گذشته انجام شده کار دشوار و عظيمي است که نياز به کارکارشناسي و بهره برداري از تجارب همه کارشناسان دارد.
آيدين - ليسانس از تهران
   
مخالف
به دليل اينکه رئيس جمهور شدن خاتمي مي تواند حکم بازگشت به 12 سال قبل را تداعي کند. ايران اگر مي خواهد پيشرفت کند بايد که به فکرهاي نو ارج دهد و البته از تجارب گذشتگان استفاده کند اما ماندن در انتخاب چند اسطوره که پيش از اين امتحان خود را پس داده اند چيزي جز بازگشت به عقب نيست.
آزموده را آزمودن خطاست.
   

موافق
اقاي خاتمي با وجود تمام بي انصافي ها در هشت سال رياست جمهوري خود كارنامه موفقي دارد. تلاش براي تنش زدايي درعرصه بين المللي ومعرفي دولت وملت ايران به عنوان عضو مسئول جهاني وموفقيت اقتصادي ايشان دركاهش تورم به جهت نگاه علمي وكارشناسي وتوجه به سازوكار اقتصاد آزاد باوجود كاهش بسيار زياد قيمت نفت توجه به مسائل فرهنگي با نگاه عدم تزريق افكار دولتي درفرهنگ وهنر بسيار باارزش مي باشد.
 بنظر من تعامل با مشكلاتي كه براي ايشان درست مي كردند حاكي از عمق ديد وتفكر ايشان در عدم ايجاد يا  بسط دادن به تنش هاي داخلي بود كه ميتوانست خطرات ولطمات بسيار سنگين تري براي كشور داشته باشد باوجود دراختيار نداشتن تريبونهاي رسمي وقوي مثل صدا وسيما مردم صداقت وپاكي وشخصيت والاي ايشان را درك كرده ودر دوردوم نيز راي اوردند.

مردم كشور ما بحق خواستار تغييرات واصلاح امور اقتصادي خود متناسب باجايگاه ايران هستند ولي اين امر نه با يك انقلاب جديد يا فروپاشي سيستم موجود بلكه فقط وفقط با برنامه اصلاحات البته با سرعت مناسب امكان پذير است.
   
موافق
چون شخصيت آقاي خاتمي طوري است که همه با ديده احترام به وي مينگرند و در دنيا پذيرفتني است و با سياستهاي تنش زدايي ميتواند دوباره همه دنيا را با ايران همراه سازد.
غلامرضا از اصفهان - کارشناس زبان انگليسي
   
 مخالف
 شايد به جرات بتوان گفت وضعيت اقتصادي كشور شرايط ويژه اي را طي ميكند. كاهش فروش نفت، كسري بودجه دولت، نگاه دولت به يارانه ها، نوع تعامل با كشورهاي خارجي و ... سبب شده است كه وضعيت ويژه اي را در تراز مالي و وجهه بين المللي ايران شاهد باشيم.
پيشبرد امور كشور در اين شرايط بسيار مشكل خواهد بود. وجه جناب آقاي خاتمي به عنوان يك فرد شايسته و ممتاز در ذهن مردم نقش بسته است لذا به نظرم با وضعيت فعلي فقط نياز به قدرت ميتواند انگيزه اي براي ورود وي به صحنه انتخابات محسوب شود و در تجزيه تحليل هزينه- فايده در صورت عدم موفقيت در مديريت امور ضربه اي جبران ناپذير به وجه اصلاح طلبان وارد خواهد گرديد.
   
 مخالف
ريیس جمهوري که در پايان کار بگويد دست من را بسته بودند و نگذاشتند دوباره رييس جمهور نشود بهتر است.
   
موافق
 از نظر ديدگاه سياسي و فرهنگي قرابت زيادي به آقاي خاتمي دارم و ضمن داشتن انتقاد به ايشان در دو دوره قبلي رياست جمهوري ، مطمئنم در صورت انتخاب مجدد و با تجارب گذشته و تيمي قويتر ميتوانند شرايط مناسبتري را در قوه مجريه ايجاد نمايند .
از سياستهاي دولت نهم بوي قاعده مندي و ساختار منسجم بلند نشد و هر چند در برخي امور اين دولت موفق عمل کرد ولي يکي از بهترين برهه هاي تغييرات اقتصادي کشور با بي برنامگي اين دولت بر باد رفت .
اصولگرايان شديدا به خود غره شده و شديدا قدرت طلبي خود را در از دست ندادن سکان قدرت با پرخاشگري و رد ديگران و عالي نشان دادن خود بروز ميدهند .
   
موافق
بنده از جانبازان 70 درصد هستم و سابقه 50 ماه حضور در جبهه به عنوان موافق حضور آقاي خاتمي 5 دليل اصلي دارم:
1- ايشان و بزرگواراني مانند صانعي،موسوي اردبيلي، مير حسين موسوي، موسوي خوئيني ها، موسوي بجنوردي، سيد
حسن خميني و... را به راه امام نزديك تر مي دانم.
2- در 4 سال اخير با شعارهايي كه دولت جديد در مورد ارزشگرايي و ساده زيستي و صداقت داد ولي در عمل وابستگان به دولت هم ميلياردي، هم مدرك جعلي و هم برخي امار ناصحيح ارائه دادند كه به عنوان يك ايثار اخلاق گرايي خاتمي و اكثر حاميان ايشان را بيشتر مي دانم.
3- خاتمي ثابت كرده كه به حب قدرت ندارد و اعلام كانديداتوري ايشان نيز به دليل فشار هاي زياد مردمي بوده است.
4- در 4 سال گذشته وضع معيشتي مردم به دليل افزايش تورم ناشي از سياست هاي غلط دولت بسيار نگران كننده شده كه حتي بنده به عنوان يك ايثار گر واقعا در اين مدت شرمنده مردم هستم ولي در دوران آقاي هاشمي و خاتمي واقعا چنين احساسي نداشتم.
5- در حال حاضر تمام اركان دولت را اصول گرايان تشكيل مي دهد و با شركت آقاي خاتمي به شدت احساس خطر مي كنند اين نشان مي دهد كه آن ها فقط به فكر حفظ قدرت هستند نه خدمت به مردم.
6- شعارهايي مانند مبارزه با استكبار كه اصول گرايان مي دهند با رفتار آن ها مانند تبريك به اوباما و دوستي با اسراييل بسيار در تناقض است اين موضوع نشان مي دهد كه از هر روشي براي حفظ قدرت استفاده مي كنند در صورتي كه خاتمي در 8 سال عليرغم محبوبيت جهاني هرگز از اصول عقب نشيني نكرد.
7- شايد در بهترين شرايط حضور يك كانديداي نو در اصلاح طلبان بهتر بود ولي به دليل اين كه تمام اركان انتخابات از اجرا تا نظارت در دست حاميان دولت است كانديداتوري خاتمي ضروري است.
   
موافق
با توجه به اينكه بنده در هر دو دولت از نزديك در جريان مسايل اقتصادي ايران بوده ام آمدن خاتمي آب سردي خواهد
بود بر اين آتش بحران اقتصادي.
ريحاني-مشهد-فوق ليسانس   
       
مخالف
1- آقاي خاتمي قبلا 8 سال فرصت داشته و کارهاي که ميتوانسته کرده است.
2- تعليق داوطلبانه از طرف ايشان ضربه به نظام بود و هيچ سودي چه در سطح داخلي و چه در سطح خارجي نداشت
3- ايشان فرد اجرائي نيستند و براي همين نظارت مستقيم روي کارها ندارند وبيشتر کارها را به معاونين و وزرا
تفويض ميکنند و در حقيقت کسي نيست که از وزرا باز خواست کند. معاونين و وزرا بيشتر سليقه خود را جلو مي برند.
4- در شرايط فعلي کشور بيشتر مشکل اقتصادي دارد و نياز دارد کسي بياييد که به اين امور رسيدگي کند.فعلا
اولويت مردم ازادي بيان و گفتگو نيست.
5- ايشان دوست دارند در پيش غربيها به خوبي ياد شوند واين منافع ملي را زير پا ميگذارد .
6-آزموده را آزمودن خطاست.
   
موافق
چرا كه تنها كسي كه مي تواند با رقيب رقابت وشانس برد را داشته باشد آقاي خاتمي است.
 چراكه از زمان اعلام كانديداتوري ايشان عملا حملات وتخريب ايشان ابعاد وسيعي پيداكرده وجناح مقابل ايشان دريافته است كه برنده انتخابات شخص خاتمي است و خوشحالي جناح رقيب كانديداتوري امثال شيخ كروبي است و در آخر مي گويم اجماع اصلاح طلبان نتيجه قطعي برد انتخابات آنان را تضمين مي كند.
   
 موافق
بسياري از دوستان مخالف اعتقاد دارند که خاتمي در آن 8 سال کاري انجام نداد.بنده کاملا" مخالف اين سخن هستم.از هر لحاظ در دوران خاتمي اوضاع اقتصادي(تورم،مسکن،...) و هم سياسي بهتر از اکنون بود.
لااقل خاتمي ابتدا فکر ميکرد و سخن ميگفت.نه مثل برخي از افراد که در پي تلاشهاي مسئولين نظام در صلح آميز نشان دادن فعاليتهاي هسته اي ،ناگهان سخن ازحذف اسراييل از روي نقشه ها بزنند.
فراموش نکنيم که در آن زمان هيچ جانبداري از رييس جمهور نميشد.ولي اکنون مسئولين و راديو و تلويزيون و خبرگزاري هاي بزرگ در اختيار دولت است.(تازه باز هم راضي نيستند!)
در آن دوره با آن همه سنگ اندازي باز هم خاتمي به بسياري از اهداف رسيد.
خاتمي و تفکرات اصلاح طلبانه اش نياز جامعه اکنون ماست.
البته آنچه که مسلم است،مسئولين ديگر ما هم بايد جنبه اصلاح را داشته باشند و مردم هم بايد رييس جمهور خود را ياري کنند.به هر حال اين يک وظيفه است.
به اميد پيروزيسيد محمد خاتمي
امير ميرزايي-دانشجوي مهندسي صنايع-22 ساله-تهران
   
مخالف   
ابتدا بايد به بررسي و نگاهي دقيق به چگونگي انتخاب آقاي خاتمي در سال 76 انداخت و سپس به بررسي اوضاع و احوال كنوني پرداخت.
اما بايد در نظر داشت كه دقت در نگاه شايد از حوصله اين چند سطر و خوانندگان خارچ باشد. اجمالا
ميتوان اينگونه مطرح ساخت كه پس از پايان جنگ و بعد از آني كه آقاي هاشمي به رياست جمهوري انتخاب شد، و با توجه به نگرشي كه از آقاي هاشمي در بين مردم بوجود آمده بود كه اين نگاه ناشي از خواندن خطبه‌هاي طولاني نمازجمعه و تشريح عدالت اجتماعي اسلام، مردم توقعي را از منتخب خويش داشتند که حداقلي از بيانات او در خطبه‌ها ميبود. اما اين توقع فقط خيالي بيش نبود به طوري كه در آن زمان حركتهاي اجتماعي به صورت مخالفتهاي شديد به ظهور رسيد كه براي مردم ديگر جايي از توقعات باقي نماند.

در دور دوم رياست جمهوري آقاي هاشمي رقيبي كه با او دست و پنجه نرم كرد رقيبي نچندان قوي به نام احمد توكلي بود كه توانست تا حدودي آراء را به سوي خود جلب نمايد و از سويي نگاه به تعداد آراء آقاي هاشمي در دور دوم نشان از عدم اعتماد به او را در بين عموم مردم روشن ساخت.
 مردم ناطق نوري را نيز كه به عنوان رئيس مجلس بود از همان آغاز فعاليتش در مجلس به عنوان رئيس مجلس به عنوان رئيس جمهور بعدي ميدانستند و اميدي به بهبود اوضاع بر اساس خواست و نيازشان احساس نميكردند بلكه اينگونه پنداشته بودند كه بايد يك نوشته‌اي را بر خلاف ميل خودشان قبول كنند، اما با پيدا شدن آقاي خاتمي در مبارزات انتخاباتي ومطرح شدن سخناني برخلاف آنچه كه از آقاي ناطق و ديگران شنيده بودند كورسوي اميدي را در ذهن مردم روشن ساخت.

در آخرين ماههاي رياست جمهوري آقاي هاشمي افرادي كه بعدا از بزرگان اصلاحات شدند، نظير آقاي مهاجراني و آقاي عبدالله نوري با مطرح كردن رياست جمهوري مادام العمر براي آقاي هاشمي به تلقين اين نظريه پراختند كه بهترين فرد در ايران فقط او ميتواند باشد كه البته اين نظريه با عدم استقبال مواجه شد و شايد خود آقاي هاشمي از مطرح كردن اين موضوع چندانناراحت نميشد.
انتخابات سال 76 در واقع نوعي از انتخاب بود كه نگاه قبل پاسخ منفي داد و نگاه رو به جلويي بر اساس احترام به اصول و ارزشها و برقراري آزاديهاي مشروع را نويد داده بود.
بعد از روي كار آمدن آقاي خاتمي عموم مردم با ديد جديد به او و حركتش نگريستند اما اين نگاه با تعيين هيئت دولت كم كم رو به سوي خاموشي گرائيد. از سويي سياست بازيهاي فراوان در جامعه و بازيهاي سياسي كه اطرافيان تندرو و كج فهم ايشان ازخود بروز دادند موجب بوجود آمدن تنشهايي در اجتماع شد كه باز اين تنشها به رفتار تماميت خواهان قدرت طلب منتسب ميشد. در حالي كه در هر كدام از اين رفتارها ردپايي از نظرات تندروانه‌ي اطرافيان آقاي خاتمي به چشم ميخورد. از قتلهاي زنجيره‌اي گرفته تا ماجراي كوي دانشگاه و ... ماجراي كوي دانشگاه را تبديل به يك حركتي كردند كه با توسل به مظلوميتي كه دانشجويان با آن درگير شده بودند، خواسته‌هاي سياسي قدرت طلبان آشكار شد.
اين ماجراها و علاوه بر آن عدم مراجعه به راي غير احساسي، باعث شد كه در دوره دوم انتخابات رياست جمهوري نيز مردم رو به سوي خاتمي كنند و اين بار نيز با تعداد آراء بيشتر او را به عنوان رئيس جمهور معرفي نمايند.
 البته نبايد از نظر دور داشت كه پايين آوردن سن راي دهندگان در اين امر بسيار موثر واقع شد چرا كه بازي كردن به احساسات جوانان يكي از ابزار اطرافيان آقاي خاتمي است.
الآن اوضاع برعكس است، برخلاف گفته‌هاي كساني كه اوضاع را به شدت امنيتي معرفي ميكنند، مردم از آزاديهاي فردي و اجتماعي كه باعث گرفته شدن آزادي ديگران نباشد بيش از دوران آقاي خاتمي برخوردارند البته نبايد از نظر دور داشت كه بعضي از كج سليقگيها ناشي از تندرويهاي غلطي است كه باعث اذيت و آزار مردم شده است.

كار و فعاليتي كه دولت از خود نشان داده و صداقت و شجاعتي كه در رئيس اين دولت برخلاف زمان آقاي خاتمي بروز كرده نوعي شجاعت را به جامعه تسري داده است و اين در حالي است كه در زمان آقاي خاتمي نوعي عدم توجه به اوضاع و بي خيالي بر سطح جامعه رواج يافته بود.
از سويي كار شبانه روزي در دولت نهم و عدم توجه به بازيهاي سياسي ذهنيت قبلي كه از زمان آقاي خاتمي بوجود آمده بود را به فراموشي سپرده است.
خلاصه بايد درنظر داشت كه شايد مردم به آقاي خاتمي با ديده احترام بنگرند ولي او را فردي نالايق براي احراز اين پست ميدانند زيرا او را فاقد اراده‌ي قوي براي انجام وعده‌ها ميدانند.
مردم ميبينند كه دولت وعده داده بود كه به ميان آنها بيايد و‌ آمده است. نظرات آنان را ترتيب اثر بدهد كه داده است.
آوردن پول نفت بر سر سفره مردم بوده كه اين نيز برخلاف آنچه كه تبليغ ميشود در سر سفره‌هاي خالي مردم كه شايد ساليانه 270 هزار تومان آنهم در يك خانواده شش نفره، داشته‌اند،‌ انجام پذيرفته و البته اين آوردن پول نفت سر سفره مردم بسيار وقت گير و دقيق بايد به انجام برسد.
و خلاصه نگاه مردم به اين دولت نگاه مطالبه‌ي وعده‌هايي است كه داده شده و بايد به انجام برسد. و اين كاملا از صحبتها و مخالفتهاي مردمي عيان است.
آقاي خاتمي در اين بين باز با همان تيم تندروي خود پا به عرصه گذاشته و از همان آغاز نيز با روش غلط به ابراز وجود پرداخته است تا جايي كه آخرين روش غلطي كه اطرافيان ايشان به آن مبادرت ورزيدند، همين روشي بوده كه بنابر نقلي كه در اين سايت شد، در راهپيمايي 22 بهمن اتفاق افتاده است.همه ميدانند كه براي ترور و سوء قصد با چوب و چماق حمله نميكنند و ازسويي مخالفان آقاي خاتمي ميدانند كه نبايد كاري كنند كه مظلوم نمايي از سوي طرفداران تندرو خاتمي شروع شود، از سويي روش اطرافيان تندروي جناب خاتمي ايجاد اغتشاش و بهره‌برداري از آن است كه ديگر رنگي در بين مردم نخواهد داشت.
از سويي اين نگاه كه قحط الرجال است و فقط آقاي خاتمي بايد به ميدان بيايد از همه بدتر بوده و نوعي سرافكندگي را در بين كشورها براي ايرانيان به همراه خواهد داشت. كه در اين مملكت با اين همه تبليغات كسي نيست و فقط خاتمي هست و بس.
و اين خطرناكترين و بدترين و سست كننده‌ترين روشي است كه به مردم القاء شود. و اين عدم توجه به شعور و فهم
مردم است... 
   
 مخالف
چون:
 1)هيچ طرح اقتصادي براي حل مشكلات كشور ارائه نداد علي رغم اينكه مجلس هم با ايشان بود اما طرح ها سياسي كه فقط براي دفاع از چند نفر بود فراوان ارائه مي شد.
2)در سياست خارجي فقط تسليم بوديم؛ تعليق فعاليت هسته اي يك نمونه از انها بود.
3)سياست ايشان باعث شد كه حمله سياسي دشمن بيشتر شده تا اينكه در محور شرارت امريكا قرار گرفتم و جزو 5
كشوري بوديم كه قرار بود به وي حمله شود(افغانستان عراق سوريه ليبي و ايران)
4)از نظر فرهنگي ، بي بندباري و شرارت اشرار به اوج رسيد و با بخشنامه دولتي نيروي انتظامي را از برخورد قانوني با اشرار منع كرده بود.
5) بودجه فعاليتهاي علمي در زمينه موشكي /هسته اي و...به شدت كاهش يافته بود.
6)در اختيار قرار گرفتن اسرار نظام به دشمن به حد اعلا رسيد كه نمونه ان فيلم  پرونده سعيد امامي توسط دفترش به غربي ها داده شد.
7)و......
   
موافق
1- درميان اصلاح طلبان کانديداهاي به مراتب قويتر از اقاي خاتمي هستند ماننداقاي عبدالله نوري اما متاسفانه شوراي نگهبان ان ها را ردصلاحيت مي کند پس اقاي خاتمي تنها کسي است که هم محبوبيت دارد وهم مي تواند از فيلترشوراي نگهبان عبور کند.
 2- در مسائل اقتصادي ما در زمان اقاي خاتمي به يک ثبات اقتصادي رسيديم اما در زمان اقاي احمدي نژاد ما شاهد هستيم که اقاي احمدي نژاد به حرف کارشناسان اقتصادي گوش نمي دهد وفقط به حرف کساني که از ايشان تعريف وتمجيد مي کنند گوش مي دهند وهم چنين ايشان در يک کار عجيب سازمان برنامه وبود جه ريزي رامنحل کردند3 درسياست خارجي اقاي احمدي نژاد نوعي سردر گمي را مشاهده مي کنيم ايشان ازيک سو در ابتداي به قدرت رسيدن خواهن محو اسراييل از روي نقشه جهان شدندونسل کشي يهوديان را انکار کردند ولي معاون ايشان اقاي رحيم مشايي گقتند که ما با مردم اسراييل دوست هستيم ولي در زمان اقاي خاتمي ما سياست خوب تنش زدايي را داشتيم.
علي -ليسانس علوم سياسي
   
موافق
چون بعد از هشت سال رياست جمهوري ايشان با يک گروه نا کارامد که هيچ گونه تجربه در امر کشورداري داشتند مواجه گرديديم ولي آقاي خاتمي با مشاورين با تجربه و کاربلدي سرو کارداشته اند که در هشت سال رياست جمهوري خود به واقع اين را نشان دادند و نشان دادند که قبل از انکه به فکر دولت خود باشند به فکر ملت هستند و اين برای من که از اين ملت هستم راضي کننده تر از ديگران مي باشد که قبل از اينکه به فکر ملت باشند به فکر دولت خود و ديگران هستند . و اميد وارم که کشور به دوران قبل که با اسايش بيشتري و امنيت خارجي بيشتري روبرو بودند برگردد.
   
مخالف
به لحاظ اينکه ايشان بايد اين فرصت را به افراد ديگر بدهند . نه اينکه تمام دست آوردها را براي شخص خود خرج کنند و بروند.
   
موافق
بنده با حضور خاتمي موافق هستم زيرا در دوران 8 سال رياست ايشان بر مملكت هر چند آن زمان هم به واسطه تحريم ها و مشكلاتي كه به كشور وارد مي شد وضعيت ايده آلي را نداشتيم ولي از كليه جهات از جمله سياست خارجي،وضعيت اقتصادي عامه مردم ،وضعيت اجتماعي و احترام به حقوق و آراء مردم،آزادي نسبي در بيان نظرات و.... به مراتب بهتر از وضعيت فعلي بوده و به اعتقاد بنده بسياري از موفقيت هاي علمي و فرهنگي كه هم اكنون شاهد ثمر دادن آن هستيم در زمان رياست ايشان و دولتهاي قبلي پايه گذاري شده است و از همه مهم تر صداقت بيشتري را از دولت مردان آن زمان شاهد بوديم.
   
مخالف
همه ما بايد آگاهانه عدم موافقت خود را با ايده بازگشت به رياست جمهوري روساي جمهور پيشين اعلام کنيم تا ايده "بازگشت به قدرت" در جامعه ما بدعت نشود. تاريخ نشان مي دهد که فقط يک بار در ايالات متحده اين اتفاق افتاد که نتايجي کاملا منفي هم به دنبال داشت و مردم نظام يافته در احزاب سياسي آن کشور را وادار کرد نه تنها نگذارند آن مورد به بدعتي در نظام دموکراتيک آن کشور تبديل شود، بلکه حس يا فکر دوري جستن از اين بدعت ناشايست را تا آنجا گستراندند که حتي نامزدهاي رياست جمهوري از دو حزب اصلي آن کشور پس از شکست در انتخابات، از پذيرفتن نامزدي مجدد حزب خودهم پرهيز مي کنند.

در بريتانيا هم شاهد آن بوديم که دو تن از محبوب ترين نخست وزيران، يعني مارگارت تاچر و توني بلر که مدت نخست وزيريشان از دو دور بيشتر شد، از چشم همگان افتاده و از طرف حزب خود مجبور به کناره گيري شدند.
   
موافق
 چون در اين برهه زماني حضور خاتمي موثر است باتوجه به تغييرات در سياستهاي دولت آمريکا روي کار آمدن دولت آقاي خاتمي ميتواند بسياري از مشکلات ايران وجهان را حل نمايد. انشاالله
   
موافق
زيرا که مردم اين اطمينان را خواهند يافت که بخاطر حرف زدن نسنجيده دچار هزينه(آن هم هزينه معنوي) نمي شويم . آخه پيشينه ما، ما را ملتي با فرهنگ شناسانده است.
   
مخالف
آقاي خاتمي چهره اي فرهنگي است تا سياسي براي همين قاطعيت در تصميم گيري جدي وسريع ندارد.
 مرد ميدان سياست بايد ضمن رعايت جوانب مختلف ، از قاطعيت لازم بر خوردار باشد آخر تا کي در لفافه ودو پهلو سخن
گفتن ، حداقل مثل آقاي کروبي که جوابيه سريع ومستدل به سر لشکر فيروزآبادي دادند ايشان هم بايد در اين طور مواقع حرفشان را بزنند يا مثل مهندس موسوي بجاي تبليغ به فکر راهکارههاي عملي باشند .
   
موافق
خاتمي و تيم كاريش در اكثر زمينه هاي مديريتي كلان متخصص و داراي سوايق خوبي هستند،‌اين موضوع كاملا در 8 سال مشهود بود.به عنوان يك دليل كافيست استيضاحهاي وزراي دو دولت را مقايسه كنيم.
زماني-مشهد-ليسانس
   
مخالف
چون آنقدر جنبه نداشت که منتظر اعلام نظر میرحسین باشد و اعلام کاندیداتوری کرد.
من تا قبل از این ماجرا ، می خواستم به یکی از میرحسین یا خاتمی (هرکدامشان که با توافق هم کاندیدا شدند) رای دهم ولی با حرمت شکنی خاتمی نسبت به میرحسینی که دوستش دارم ، هرگز در برگه رای نام خاتمی را نخواهم نوشت.
   
موافق
 حضور ايشان هستم چون سابقه بسيارخوبي در دوران رياست جمهوري دارند ودرآن زمان وابستگي بودجه به نفت بسيار کمترازحالابود.دولت ايشان برنامه داشت ولي اکنون معلوم نيست به کجاميرويم.ارقام واعداد بودجه وميزان وابستگي معياربسيارخوبي براي ارزيابي وضعيت فعلي است.ضمن اينکه وجهه بين المللي ايران به کلي تخريب شده وحضورايشان نجات دهنده مملکت وواجب است.

مخالف
خاتمي سيد بزرگي است که انصافا کارنامه موفقي داشت ولي متاسفانه برخي جاهلان ومغرضان مانع کار ايشان شده از آنجايي که در ايران رقابت سياسي نهادينه نشده و مخالف سياسي دشمن محسوب ميشود با امدن ايشان مخالفم .

موافق
 چون با مقايسه درامد کشور در دوره خاتمي با بقيه دوره ها(از جمله دوره احمدي نژاد)متوان به مديريت بهتر او پي برد.به نظر من به جاي تخريب و مانع تراشي ميبايستي شاخص هاي اقتصادي /امنيتي /سياسي/بين المللي و ...
دولتها را با هم مقايسه کرد و با حضور افراد متخصص از تمام جناحها در ميزگردهاي تلويزيوني و رسانه ها نقد واقعي صورت پذيرد و مردم خود قضاوت مي کنند. به هر حال ما بايستي به تمام نظرات احترام بگذاريم و اين مطلب را سالها در کشورمان تمر ين کنيم وبدانيم خاتمي /احمدي نژاد/کروبي/مير حسين/و... هر کدام نماينده قشري از جامعه هستند و مردم بهترين قضاوت کننده.
       
موافق
ايشان بهتر است در رابطه با ناکامي هاي دولتهاي گذشته خويش با مردم صادقانه سخن بگويد. برنامه اي دقيق و قابل اجرا و به دور از هر گونه شعارهاي تبليغاتي ارائه دهد چرا که اذهان بيدار و دلسوز مردم هيچگاه وعده هاي عمل نشده را فراموش نمي کنند.کابينه اي فراجناحي و با معيار شايسته سالاري را در چارچوب برنامه اي منظم از هم اکنون معرفي نمايد.حساب ملتها از دولتهاي آنان جدا نيست و اتخاذ سياستي مبتني بر احترام متقابل بايد در راس امور دولت قرار بگيرد تا کشور از انزواي سياسي و اقتصادي خارج شده و بدون اصطکاک و تنش راه شکوفايي و پيشرفت را در کنار ساير ملل طي نمايد.
حسين - تهران
   
 موافق
خاتمي مرد انديشه و عمل است. برخلاف مدعيان ولايتمداري عميقا به ولايت و نظام و رهبري معتقد است. رهبري را نه براي توجيه اعمال خلاف خود كه به عنوان عقيده و قانون دوست مي دارد. برخلاف مدعيان مهرورزي كينه توز و خشن نيست. مهربان و صميمي است. تنها اوست كه مي تواند آسايش و ارامش را براي مردم به ارمغان بياورد. بر خلاف مدعيان طرفداري از پابرهنگان از افراد مولتي ميلياردر در كابينه او خبري نبود. برخلاف مدعيان دينداري با مرجعيت گلاويز نشد و روحانيان و متدينين او را دوست دارند. برخلاف مدعيان اوردن پول نفت بر سر سفره مردم تورم را كاهش داد و كشور را در خيلي از محصولات کشاورزي خودكفا كرد و در يك كلام زندگي راحت تري را براي مردم فراهم كرد. برخلاف مدعيان پيروي از امام واقعا پيرو امام و ارادتمند و علاقمند به خاندان اوست.
   
مخالف
چون اطرافيان ايشان بسيار فرصت طلب هستند و در دوران ايشان اکثر مديران مياني و کمتر همه بي تجربه و فرصت طلب بودند.
       
مخالف
 هرچند حضور خاتمي بر شور انتخابات و مشارکت حداکثري مي افزايد؛به فرض محتمل انتخاب ايشان به جهت نفوذ مشارکت و سازمان بر ايشان و در اختيار داشتن اکثريت مجلس هشتم از سوي اصولگرايان عملا نتنها هيچ اقدامي جهت بهبود شرايط کنوني متصور نيست بلکه با تنش هاي سياسي راه به جايي نخواهد برد.ايشان ظرفيت تشکيل يک دولت مستقل و يا ائتلافي با اصولگرايان ميانه رو را ندارد.
   
موافق
 از اين جهت كه در ميان نامزدهاي فعلي كه تاكنون در خبرها شنيده ايم فردي توانمندتر از خاتمي سراغ ندارم و در مقايسه به عملكرد احمدي نژاد كه عملكردش را مديون حركت آرام دوران خاتمي است به صلاح است كه خاتمي با همان سياست مدارا به ميدان بيايد.
   
موافق
 ايشان چهره اي فرهنگي و مصلح اجتماعي است که در چارچوب نظام و محدوديت هاي فعلي سعي دارند مردم را به
گونه اي هدايت کند که ضمن رعايت اصول دمکراسي و اخلاقي ،تنش زيادي هم در جامعه پيش نياييد و در ضمن اصلاحات و دمکراسي را در جامعه به گونه اي نهادينه کند که وابسته به يک فرد خاص نگردد. در طول چند سده اخير کسي نيامده که همانند ايشان بگويد زنده باد مخالف من. ولي در اين کشور افراط و تفريط بوده و اين افراط و تفريط ها باعث سنگ اندازيهاي مختلف توسط صاحبان قدرت اقتصادي ، نظامي و سياسي بر عليه انديشمنداني نظير خاتمي شده است که براحتي نمي توان انها را مجاب نمود که قاعده دمکراسي را رعايت کنند.
علي- تهران
   
موافق
خاتمي اين بار مي تواند فقط براي 4 سال راهگشاي گفتمان اصلاح طلبي مستقل از شرق و غرب و برخاسته از متن جامعه باشد.
بي شک پذيرش تفکرات دموکرات و ليبراليسم براي جامعه ما در شرايط فعلي بسيار سنگين است، اين فرصت 4 ساله اگر تحقق يابد فرصت خوبي خواهد بود براي ايجاد بلوغ فکري براي جامعه به منظور پذيرش افرادي آزاد انديش تر.
ا- آ ، کارشناس ارشد
       
مخالف
وقتي که امريکاو غربي ها از اينکه امثال خاتمي مي ايد خوشحال ميشوند و ميگويند اميدوار هستيم.اين يعني فاجعه.همان ميشود که امام هميشه هشدار ميداد که بترسيد از روزي که دشمنان براي شما دست بزنند.
   
مخالف
عموماً در دوران اصلاحات اعلام ميشد كه نمي گذارند كار كنيم حتي در زمان مجلس ششم كه دولت ومجلس در يك جناح بودند وهزينه بالايي هم برمردم تحميل شد.
مگر امروز چه چيزي عوض شده كه ميتوانيد كار كنيد ويا تغييري را رقم بزنيد ؟
با اينكه با افكارآقاي احمدي نژاد موافق نيستم ولي نشان داد كه اگر انسان توان كار داشته باشد ميتوان براي هر نوع تغييري زمينه سازي وتلاش نمود كه اثر بخش هم باشد.
لذا كانديداتوري را در جهت منافع جناحي وشخصي مي بينم تا منافع ملت وپيشنهاد مي كنم يك چهره معقول معتدل وكمي با جرات معرفي نمائيدچون آدمهايي مثل آقاي معين مسلماً فاقد راي مردم هستند.
علوي- تهران - كارشناس مكانيك
   
موافق
1-در زمان خاتمي نفت به 8 دلار رسيد ، در زمان احمدي نژاد بالاي 100 دلار ، نتيجه چه بود؟
2-احترام خاتمي در صحبت با مردم
3-بالا رفتن سطح احترام متقابل ايران در جامعه بين الملل
مهوش   
       
مخالف
 اولا آزادي حکم مي کند که ايشان نيز در انتخابات شرکت کنند و کسي حق توهين را ندارد- وليکن با توجه اينکه اينجانب يک بچه کشاورز هستم ودر زمان ايشان کشاورزي ما آنقدر مورد بي مهر قرار گرفت که چاي ومرکبات وکرم ابريشم باطل شد وپس از اعتراض مردم چه بلايي سر آنها نيامد که پدرهاي  شهيد که مورد ضرب وشتم قرار نگرفتند ونتيجه اين شد که هنوز به وضع قبلي بر نگشه ونخواهيم گشت .
دوما آزادي در دوره قبل با بي بندوباري اشتباه گرفته شد وهنوز قابل جمع جور شدن نيست.
 در ضمن من مخالف خفقان هستم باکارهاي بدون فکردولت نهم نيز مخالفم ومعتقد به فردي جديد هستم.
   
موافق
اگر خواهان عزت واحترام جهاني هستيم بايد به جناب آقاي خاتمي راي بدهيم من فکر نمي کنم خاتمي احتياجي به راي مردم داشته باشد اين ما هستيم که احتياج به رييس جمهور اينچنيني داريم.
   
مخالف   
اينجانب به عنوان يک فرد ايراني که تقريبا در تمامي صحنه هاي انقلاب از بدو پيروزي تاکنون حضور داشته ام مخالف حضور افرادي چون آقاي خاتمي در منصب رياست جمهوري هستم. زيرا معتقدم که در دوران 8 ساله رياست جمهوري
ايشان:
1-کشور هر روز شاهد يک بحران سياسي- اجتماعي بود و مي رفت که دچار يک جنگ داخلي شود.
2-در دولت آقاي خاتمي بود که شعار مي دادند "توپ تانک بسيجي ديگر اثر ندارد؟!"
3- در دولت آقاي خاتمي بود که مي گفتند "فرهنگ شهادت، خشونت آفرين است؟!"
4-در دولت آقاي خاتمي بود که نشريات طرفدار دولت مي نوشتند: "افکار امام(ره) بايد به موزه تاريخ برود؟!"
5-در دولت آقاي خاتمي بود که علام مي کردند"اسلام متعلق به 1400 سال پيش است و امروزه براي اداره حکومت کارآيي ندارد؟!"
6-دوستان آقاي خاتمي بودند که مي گفتند در ايران اصلي ترين مشکل براي تحقق دموکراسي آن است که اينجا هنوز
خدا نمرده است؟!
7-در دولت آقاي خاتمي بود که سردمداران شرارت جهاني ايران اسلامي را "محور شرارت" قلمداد کردند.
8-در دولت آقاي خاتمي بود که با توقف به تعلیق موقت "غني سازي اورانيوم" غربيها متوقعتر و حريصتر شده
بودند.
9-در دولت آقاي خاتمي بود که فاجعه کوي دانشگاه و توطئه براندازي نظام اسلامي پيش آمده بود.
10- در دولت آقاي خاتمي بود که دوستانشان در محافل خصوص شعار حکومت منهاي ولايت فقيه را سر مي دادند.
11-در دولت آقاي خاتمي بود که ...؟!
بنابراين تأکيد مي کنم که « آزموده را آزمودن خطاست».
   
موافق
اگر به وضع کشور در دوران ايشان نگاه کنيم مي بينيم که سطح رفاه مردم بالاتر رفت،مردم به صحنه برگشتند،جوانها انقلاب را شناختند و.....ما بايد به اين نکته توجه کنيم که جوانان ما جوانان سي يا بيست سال  پيش تر نيستند و فکرشان هم فرق ميکند.
آدم خوب بودن دليل بر رئيس دولت يا سياستمدار خوب نيست.
در هر حال بنده تابع ولايت فقيهم و تنها به عملکرد توجه دارم.
   
مخالف
چون در دوره فساد وتباهي او خيلي چيزهاي علمي ،فرهنگي ، اقتصادي و... را از دست داديم ويا عقب مانديم .
   
مخالف
 در بعد داخلي:
اگر مي بينيد که خاتمي در دوره اول خود آن راي قاطعانه را آورد بخاطر نارضايتي مردم از اوج گيري فساد اقتصادي و ناکامي هاي دولت وقت بود.
کارنامه دولت هشت ساله خاتمي چيز برجسته اي نداشت و خود او اعلام کرد که من دولت تدارکاتچي بوده ام.
وقتي از او پرسيده شد چکار کردي گفت نگذاشتند.
 دردوران او منافقين داخلي جرات يافته و به اسم آزادي و اصلاح طلبي به همه چيز توهين کردند. سفرهاي قليل او رنگ و بوي شاهانه داشت. جريان فساد اقتصادي که حاصل دوره پيش از او بود در زمان او هم ادامه يافت و او هيچ اقدامي براي توقف آن نکرد. ارزش هاي اسلامي در سطح وسيعي در جامعه مورد هجوم قرار گرفت و هر کس هر چه گفت او يا تاييد کرد يا سکوت (که نشانه رضايت است). تکيه بر سخن سرايي و سفسطه بجاي عمل کردن. توقف انرژي هسته اي براي رضايت غرب و ....
در بعد خارجي:
 عدم حفظ و دفاع از استقلال سياسي و فرهنگي کشور.
جازدن در مقابل تهديدات تو خالي و پوچ غرب و تسليم در برابر خواسته هاي آنها بدون کوچکترين مقاومت.
 زير پا گذاشتن آرمان ها و ارزش ها به بهانه طلح و دوستي با غرب و ديگر دشمنان آشکار و پنهان منطقه اي.
دلخوش کردن به القاب و عناوين پوچي که غربيها براي فريب به او مي دادند.
و ...
اميد- شيراز- فرهنگي- کارشناس ارشد حقوق    

موافق
به نظر من خاتمي تنها کسي است که فعلاً در حد رياست جمهوري مي‌باشد. اون مي‌داند که چگونه بايد کشور را اداره کند. تنها کسي هم بود که حتي اطرافيان خود را سر کار نگذاشت. ولي مردم خيلي پر توقع هستند.
خاتمي سطح رفاه زندگي راچندين مرحله بالابرد ولي مردم هم پر توقع تر شدند. بهر حال شديدا موافق حضور خاتمي هستم.
سيد محسن سعيدي، مهندسي صنايع ، دانشگاه علم وصنعت
   
مخالف
ترديدي نيست كه جامعه ي امروز ما به لحظ اقتصادي . سياسي . اجتماعي و ... دچار بيماريست براي مقابله با اين بيماري بايد داروي مناسب تجويز شود.
درمان اين بيماري رعايت حقوق و آزاديهاي مشروع مردم و قواعد دموكراتيك در كشور داريست.
اقتدار گرايان حقوق مردم را بر نمي تابند.بايد چاره اي اساسي انديشيد. خاتمي داروي مناسبي براي اين بيماري نيست چرا كه توان مقابله با آن را ندارد.خاتمي به يك مسكن شبيه است او فقط درد را تسكين ميدهد ولي دردناكتر اينست با تزريق مسكن و عدم تدبير در درمان اساسي، بيماري پيشرفت ميكند و روز به روز مقابله با ان دشوار تر خواهد شد.
خاتمي 8 سال مردم را به تزريق مسكن معتاد كرد بدون آنكه بتواند گرهي از كار فرو بسته ي جامعه بگشايد نتيجه ي چنين عملي پيشرفت بيماري و بر سر كار آمدن فردي چون احمدي نژاد است.
در سال 76 مردم با نا اميدي از دولت هاشمي اعتدالگرا به خاتمي پناه آوردند ولي به دليل بي تدبيري خاتمي و مردم، فردي تندرو مانند احمدي نژاد به قدرت رسيد. حال اگر بار ديگر اين فرايند تكرار شود بايد در اثر غفلت مردم و قويتر شدن اقتدارگرايان منتظر فردي تندرو تر از احمدي نژاد بود.
 آمدن خاتمي براي تسكين درد هاي جامعه مفيد است اما براي پيشرفت اقتدار گرايان مفيدتر...!
   
مخالف
اگر چه در هر دو دوره به آقاي خاتمي رأي دادم اما اکنون مخالف حضور ايشان هستم و به ايشان رأي نخواهم داد.
دلايل:
1- با توجه به شرايط حساس کشور و منطقه ايران رئيس جمهوري مستقل، مقتدر و شجاع مي خواهد که اين شرايط با توجه به شناختي که از آقاي خاتمي دارم اگرچه به صورت فردي در ايشان موجود مي باشد اما به صورت جمعي موجود نيست.
2- موفقيت و توفيقات آقاي خاتمي مرهون حمايت هاي رهبري، آقاي کروبي و خط امامي ها و در نهايت عمل به تفکر حضرت امام است که در پايان آقاي خاتمي از اين ها در عمل فاصله گرفت و دچار التقاط شد.
3- اگر هم به خاتمي بشود اعتماد کرد به اطرافيان ايشان هرگز نمي شود اعتماد کرد. اطرافيان خاتمي در انتخابات دوره قبل با شکستن رأي کروبي آن هم به دليل باج ندادن کروبي به آنها ثابت کردند که چگونه مصالح مردم را فداي مصالح شخصي و خودخواهي هاي خود مي کنند و متاسفانه آقاي خاتمي اگر هم با آنها موافق نيست اين عدم موافقت قلبيست و ايشان جسارت نه گفتن به دوستان افراطي خود را ندارد.
4- اين ضعف بزرگيست که ايشان پس از يک دوره فاصله با رياست جمهوري خود دوباره کانديدا شود در حالي که انسان
سياسي بايد از اين پتانسيل استفاده کرده و از شخص ديگري حمايت کند تا شائبه قدرت طلبي به ايشان وارد نشود.
5-يقينا اقتدار و جسارت آقاي احمدي نژاد را به علايق شخصي به آقاي خاتمي ترجيح ميدهم چرا که مصالح مردم را در آن مي بينم.
اما نتيجه:
 پس از تحقيق کامل با ايمان مي گويم که گزينه اي بهتر از کروبي نمي شناسم زيرا واجد تمام شرايط رياست جمهوري مي باشد.
ح.ط -از طلاب علوم ديني ساکن تهران(دانشجوي کارشناسي ارشد)

مخالف
من مخالف اصلاح طلبان نيستم اما با آقاي خاتمي موافق نيستم چون عليرغم درايت از شجاعت کافي برخوردار نيستند. درک مي کنم که اقاي خاتمي مي آيند تا برخي از اشتباهات خودشان را جبران کنند اما هر چيز در جاي خودش خوب است.وقتي آقاي خاتمي در اولين دوره کانديد شدند خيلي ها به ايشان راي دادند از همه گروه ها .درست مثل اول انقلاب که همه گروه ها طرفدار امام بودند .اما امام با هوشيار ي و قاطعانه بعد ها بين دوستدارن واقعي اسلام و بقيه گروه ها تفاوت قايل شدند و از اين که ازموافقين ايشان کم بشود ! ترسي نداشتند و لي حاضر نشدند به افراد به صرف شرکت در انقلاب باج بدهند . کاري که آقاي خاتمي شجاعت انجام آن را نداشتند و بعضي از دشمنان واقعي انقلاب خود را پشت ايشان مخفي مي کردند در حالي که ايشان هم آنها را دوست دار انقلاب و بعضا اسلام نمي دانستندولي حاضر به جدايي آنها از خود نبودند.
 ليلا ازآلمان
 
مخالف
 تغيير ساختارهاي مديريتي پس از چهار سال تجربه که در طول 30 سال پس از انقلاب تجربه نويني چه از لحاظ سياسي و چه اقتصادي ميباشد به هيچوجه به نفع کشور نخواهد بود.
 حتي اگر قدرتمندترين سياست مدار جهان بخواهد رييس جمهور ايران شود به علاوه نابسامانيهاي اقتصادي بوجود آمده بيشتر از اين که دليل بر ضعف برنامه ريزي يا اشتباهات باشد ، عوارض ناشي از يک نوع جراحي اقتصادي ميباشد که به مرور زمان و با درايت بيشتر  قابل حل خواهد بود . يادمان باشد که نظرياتي مثل بالا بودن سود بانکي ،يارانه ها ، بنزين و ... مباحثي بودند که در دولتهاي گذشته نيز مورد انتقاد بودند . ولي اگر شعار حساب نشود اين احمدي نژاد بود که جرات به خرج داد و همه عوارض و بدبيني ها را به جان خريد تا گامي بلند در راستاي اصلاح ساختارهاي اقتصادي برداشته شود .
       
موافق
چون اصولگراياني که در مجالس هفتم وهشتم حضور داشتند وهمچنين آنهايي که در دولت نهم حضور دارند اصلا کارشناس نيستند و فقط بلد هستندحرف هاي عوام فريبانه تحويل مردم بدهند به عنوان نمونه طرحي که در مخالفت با دولت اصلاحات در مجلس هفتم به عنوان تثبيت قيمتها تصويب شد که مخترع آن مرکز به اصطلاح پژوهشهاي مجلس بود وديديم که حالا مي خواهندطرح تحول اقتصادي رو اجرا کنند و قيمتهاي حاملهاي انرژي رو واقعي کنند يعني نقض آنچه که ادعايش را داشتند.(همانهايي که در زمان خاتمي در مجلس هفتم سنگ معيشت مردم را به سينه ميزدند)
سه سال نفت را بشکه اي 120دلار (ميانگين) فروختند و معلوم نشد که اينهمه درامد ارزي کجا و چگونه هزينه شد(نمونه اش تفريغ بوجه سال 85).
اکثر طرح هايي که به نام اين دولت نوشته ميشود زير ساخت و استارتش از دولت اصلاحات بوده به عنوان مثال ادعا ميکنند که 34 ميليون مشترک همراه اول در اين دولت بوجود آمده در صورتيکه در فازهاي 3 و3+ هزاران سايت بي تي اس در سراسر کشور نصب و راه اندازي شد.
وبه برکت آن دولت نهم واگذاري سيم کارتها را به روز کرده حال آنکه بايدپرسيد در چهار سال گذشته چه تعداد بي تي اس جديد خريداري و راه اندازي شده؟(هرچه که راه اندازي شده از محل 25 درصد فاز 3 بوده) البته از اين مثالها فراوان است.
صنعت نفت و برق مان هم که خالي شده از سرمايه گذاري و تابستان گذشته هم دليل بر اين مدعاست که روزي حد اقل 3ساعت برق منازل قطع ميشد و قطع گاز هم به هکذا.
در زمينه اقتصاد نگو و نپرس که غوغايي به پا کرده اند دو ونیم سال به بهانه اشتغال زايي سيستم بانکي رو مجبور به پرداخت وام به کساني کردند که خودشان معرفي ميکردند و حالا بانکها ناتوان از باز پسگيري اقساط آن وامها هستند. وناگهان رو برو شدند.
وضعيت مسکن که ديگه قابل عرض نيست که يکدفه از متري 800هزار تومان به 3 و 4 ميليون تومان رسيد.
در زمبنه ورزش هم به عنوان مثال المپيک پکن که دست از پا دراز تر برگشتيم و اوضاع فوتبال هم که ديگه نياز به
توضيح نيست.
اينها همه نمونه هايي از خروار ها اشتباهي بود که در اين چهار سال گذشت رخ داد و نمي دانيم چند ميليارد از جيب ملت بر باد رفته.
لازم به ذکر است که اين کشور براي بالندگي و توسعه پايدار در درجه اول نياز به نيروي تفکر وتعقل ودرايت دارد نه شب تا صبح بيداري و از اين استان به آن استان رفتن و پول بيت المال رو بدون برنامه ريزي مدون هزينه کردن.
تنها کسي که ميتونه در شرايط موجود اوضاع رو سرو سامان بده خاتمي هست و بس که در ميان آنهمه کارشکنيها وبحرانها و نفت 16ال 20 دلاري تورم رو مهار کرده بود و سند چشم انداز 20 ساله رو تهيه کرد و مقام معظم رهبري پس از تاييد اون رو ابلاغ فرمودند.
خاتمي بيا تا روح تازه اي به مديريت جرايي کشور بدمي ما با تو خواهيم بود تا آخر.
       
موافق
الان بهترين موقعيت است براي مثبت جلوه دادن وجهه ايران در جوامع بين الملل و بهترين زمان براي گفتگوي تمدنهاي شرق و غرب.خاتمي راه گفتگوي درست و صلح آميز را مي داند.
    
 مخالف
به چند دليل:
1-آقاي خاتمي در طي 8 سال با پشتوانه 21 ميليون راي نتوانست به وعده هاي داده شده عمل کند و در آخر هم اعتراف کرد رياست جمهور فقط تدارک چي مملکت است پس چگونه ميخواهد ظرف 4 سال آينده با پشتوانه راي کمتر به وعده هاي دوباره خود عمل کند؟
2-آيا بهتر نيست چهره هاي اصلاح طلب ديگري را انتخاب کرد يا با کنار گيري خود فرصتي براي کساني که راه حل بهتري دارند ارايه داد.
من آقاي خاتمي را از جهاتي دوست دارم ولي قدرت اجرايي را در او نميبينم و اگر واقعا ميخواهد کاري انجام دهد و راي مجدد مردم را داشته باشد نه تنها او بلکه ساير کانديداها بايد از همين الان برنامه خود را براي آينده کشور و همچنين وزيران و معاونان انتخابي خود را بيان کنند .تا مردم بدانند با چه گروهي قرار هست کار کنند .
سيد مهدي ميرقادري-ليسانس عمران -اقليد

مخالف
 خاتمي در دوران رياست خود چوب حراج به ارزشهاي مملکت زد يادم نميرود در مصاحبه با تلوزيون آمريکايي گفت آمريکا شيطان بزرگ نيست واسرائيل نبايد از صفحه روزگار محو شود و...
   
مخالف
 احمدي نژاد قدرت ايران را احيا کرد الان خاور ميانه در دست ماست. قبل از احمدي نژاد حرف ايران خريداري نداشت.
   
موافق
 چون اصلاحات را تنها راه رسيدن به دموکراسي مي دانم. براي من، شخص مهم نيست، من يک آرمان دارم و آن هم برقراري دموکراسي هست.
من اعتقاد دارم بايد يک دولت دموکراسي خواه در راس باشد تا فرهنگ مردم را به سوي تماميت خواهي و دروغ و پوپوليستي گري سوق ندهد.
دموکراسي به زور حاصل نمي شود بلکه بايد به صورت فرهنگ نهادينه شود و من در شرايط فعلي شخص ديگري را سراغ ندارم که دموکراسي خواه باشد. بايد فرهنگ نقد پذيري و مخالفت و سوال پرسيدن از مسئولين نهادينه شود.
اگر فرهنگ دموکراسي نهادينه شود و تعداد دموکراسي خواهان زياد شود، حاکميت مجبور به تاسيس حزب دموکرات مي شود تا به مطالبات اين قشر پاسخ دهد.
مهدي، شيراز، ليسانس کامپيوتر
   
موافق
1- در پرتو مديريت ايشان برکشور ،جامعه جهاني مجدد داشت به ايران وايراني به ديد احترام مي نگريست.
2- به گواه تمامي بازرگانان وتجار بهشت تجارت ايران با دنيا در دوران آقاي خاتمي رقم خورده بود.
3-  ارسال پيام دوستي به همه دنيا ودرازکردن دست به سوي تمامي دنيا براي دوست بودن .
4- رشد اقتصاد کشور در دوراني که جهان پايين ترين قيمتها را براي نفت متصور بود وافت اقتصاد در دوراني که تاريخ اين قيمت نفت را به خود نديده است.
        
مخالف
چون يک رئيس جمهور اگر 8سال رياست اش را تمام نکند برنامه هاي او نيمه تمام ميماند و کشور مان ضربه فراواني خواهد ديد ايشان(خاتمي) بگذارند براي 4سال آينده.
   
مخالفت
باز نامبرده را نمي گذارند کاري انجام دهد وبراي دولت او هرروز يک نوع بحران درست مي کنند.
 باز کفن پوشان که چهار سال است استراحت کرده اند به خيابانها مي آيند و........آخر خاتمي درمقابل خواسته هاي مردم ميگويد که دولت تدارکاتچي بيشتر نيست ، در صورتي که متوجه شديم دولت نهم نه تنها تدارکاتچي نبود بلکه درمقابل اظهار نظر هاي دولتيان کفن پوشي هم به ميدان نيامد.
       
 موافق
با يک شرط ، به شرط آنکه ايشان با يک برنامه مشخص وارد انتخابات شود.
در واقع از نظر من خاتمي زماني ميتواند توجه مجدد مردم را به خود جلب کند که به صورت شفاف بگويد چه مي خواهد بکند و چه برنامه اي براي آينده دارد؟

مخالف
ايشان به مانند هر کس ديگر که طعم قدرت را چشيده باشند همواره دوري از قدرت برايشان سخت و ملال آور است و دليل اصلي کانديداتوري مجدد «عطش قدرت» است و گرنه قحط الرجال که نيست.
 ضعف هايايشان در دوره رياست جمهوري:
 بيان کليشه اي «آزادي» و عدم تعريف آن به گونه اي که هر کسي به ميل خود آن را تفسير کرده و توسط اغلب افراد هر «بي بند و باري» را با نام «آزادي» توجيه مي کردند.
پيشگيري سياست «سازش» در روابط و موضع گيري هاي سياسي در مقابل کشور هاي غربي براي بهبود روابط در حالي که سازش نتيجه اي جز ذلت نداشت.
 حيف و ميل بيت المال (که اصلاً به هيچ وجه جاي انکار ندارد).
 مهجور ماندن فريضه مهم « امر به معروف و نهي از منکر» در اجتماع که گونه اي فساد و بي بندو باري در اجتماع به شدت رشد داشت.
عقب نشيني و تسليم در برابر خواسته هاي سياسي کشور هاي غربي فقط براي کسب رضايت آنها، در حالي که رضايت آنها از يک دولت مسمان هيچ گاه نه محقق مي شود و نه خواسته هاي آنان به انتها مي رسد.
عدم توجه به خواسته هاي مردم و پرداختن به مسائل حزبي و ديگر چيزهايي که نه تنها براي عامه مردم هيچ سودي نداشت، بلکه براي اغلب مردم تغييراتي که مورد خواست ايشان و حزبشان بود هيچ اهميتي هم نداشت.
و همه اينها در يک کلام خلاصه: « فاصله گرفتن از عامه مردم و نزديک شدن به قشر اصطلاح روشنفکر»
عليرضا - تهران   
   
مخالف
به نظر من تمام مشکلات اقتصادي الان حاصل کار آقاي خاتميه .
با قرار دادهايي که با چين بست و باعث ورود اونها به اقتصاد ايران شد .
    
موافق   
من با کانديداتوري جناب آقاي خاتمي موافقم چرا که اولا ايشان نسبت به رئيس جمهور فعلي انسان آگاه تر، متين تر، و مودب تري هستند.
ثآنيا ايشان در دوره قبلي وعده هايي دادند که به آنها عمل نشد اما در پايان دوره از مردم عذرخواهي کردند.
 ثالثا اوضاع زندگي زمان ايشان از همه نظر بهتربود.
در نهايت اينکه وقتي سخنراني ايشان را گوش مي کنم احساس مي کنم که مدتي وقت روي نوشتن متن گذاشته شده پس ارزش وقت من را دارد. احساسي که دکتر احمدي نژاد به من القا نکرد.
           
موافق
به نظر بنده، خاتمي مي تواند اوضاع اقتصادي، آزادي بيان و اوضاع اسفناک IT در کشورمان و همچنين وجهه ي ايرانيان را در جهان بهبود بخشد.
 از سويي خاتمي فرديست که مي توانيم با افتخار بگوييم که رييس جمهورمان است.
   
 موافق
نظر من جناب آقاي خاتمي به دليل سابقه مديريتي که از اول انقلاب داشته اند و تجربه 8 سال رياست جمهوري و وجه مناسب بين المللي که دارند و همينطور پرهيز ايشان از تند روي يکي از بهترين گزينه ها براي احراز پست رياست جمهوري هستند.
به نظر بنده ، کشور ايران به دلايل مختلف از کشورهاي قدرتمند جهان و منطقه خاور ميانه به حساب مي رود و رييس جمهورچنين کشوري بايد قابليتهاي بسيار بالايي عرصه ي بين المللي داشته باشد و با شناخت عميق از اوضاع جهاني بهترين تصميمات را اخذ کند که اين قابليت ها در جناب آقاي خاتمي جمع است.
اميدوارم که مردم ايران با حضور حداکثري به بهترين کزينه خود راي دهند.
محمد مهدي -24 ساله -دانشجوي فوق ليسانس فناوري اطلاعات - دانشگاه وين اتريش
   
 موافق   
من مدافع حضور آقاي خاتمي هستم، به نظر من شرايط فعلي يک شرايط بحراني است، هم از لحاظ داخلي هم خارجي، ( به مراسم بازرگان اجازه يرگزاري نميدهند، دانشجويان حاضر شده براي شرکت در مراسم را دستگير ميکنند، روزنامه منتقد را ميبندند ، تهديدها عليه ما افزايش پيدا کرده است)
اينها فقط نمونه اي کوچک از رفتارهاي سه ساله اخير بوده است.
وضعيت بحراني را با مسير ايده‌آل نميتوان طي کرد و بايد دنبال راه برون رفت باشيم ومطمئناً آقاي خاتمي تنها راه‌چاره ماست.
واقعاً چرا اينطور که خاتمي را تخريب ميکنند کروبي را تخريب نميکنند؟ البته مير حسين هم خوب بود ولي بايد زود مي‌آمد.
   
موافق
واقعا حرکت جسورانه اي بود .بر خلاف اينکه ميگن خاتمي ترسوست چون رقابت سختيه به نظر من همه مردم ايران هر جايي که باشن عاقلند و آگاه و شرايط را خيلي خوب تحليل مي کنن 8 سال را با 4 سال مقايسه مي کنند و راي خودشونرا مي دهند.
من با خاتمي موافقم چون او از همه کانديداها اصلح تر هست.
   
 موافق
1-پاسداري از مذهب رسمي کشور و اعتلاي آن را با منش و روش کريمانه خود به بهترين وجه بعمل آورد وشمشيرهاي کشيده شده بر عليه کشور را به سوي دشمنان قسم خورده شيعه وايران يعني صدام وطالبان برگرداند .سر مار کوبيد به دست خصم.
2-توسعه همه جانبه کشور را براساس مباني علمي و کارشناسي بدون غوغا سالاري دنبال نمود .
فراموش نکنيم حتي در موضوع هسته اي جهش علمي ودست يابي به غني سازي در سال 82 ودر بهترين موقعيت زماني وبا کمترين تنش زايي توسط ايشان اعلام گرديد.
3-هيچ گاه طلبکار ومنت گذار بر مردم نبود عليرغم تمام ناجوانمردي هاي وبحران سازي هاي گروههاي فشار وابسته به مراکز قدرت
4-تورم در دوره ايشان بر اساس ظرفيت هاي واقعي اقتصادي کشور رو به کاهش بود که با برکت الهي مردم آثار آن را
در زندگي روزمره خود لمس مي کردند.
5-ويژگي هاي شخصي وشخصيتي ايشان در تعامل با ديگران صفا وصداقت ذاتي احترام به شخصيت وکرامت آزادي
انسانها اعتقاد به مباني و روش هاي علمي وکارشناسي عدم دخالت در امور غير مرتبط وحفظ شان وجايگاه پست مورد تصدي، توسعه وعدالت اجتماعي وايجاد فرصت هاي برابر بجاي گداپروري ،ترويج اخلاق ودين باوري بجاي تملق وعوامفريبي.   

موافق
به نظر من علت کاملا روشن است.
قرار است رييس جمهور يک ملت انتخاب شود. جمهور يک کشور يعني اکثريت مردم آن کشور.
 اکنون براي همه روشن است که اکثريت مردم کشور به انتخاب آقاي خاتمي به عنوان رييس جمهور تمايل دارند. همين مساله مهمترين دليل و سند براي کانديداتوري خاتمي است.به نظر من در حالي که حق کانديدا شدن براي هر رجل سياسي به رسميت شناخته مي شود و هيچ ترديدي در وجود اين حق نمي شود، بهتر است سايت شما سوال را اينگونه مطرح مي کرد که: اساسا چرا نبايد خاتمي کانديداي رياست جمهوري شود؟ مگر نه اين است که مردم و تنها مردم هستند که در اين زمينهحق انتخاب و تعيين اينکه چه کسي رييس جمهور شود را دارند و لاغير!؟
مريم حسيني- دانشجوي دکترا - ساکن تهران
   
   
موافق   
salam man movafegam. dalilam ham in hame hasasiyat ast ke rooye khatami hast. pas chera kasi be karoobi gir

nemide? az tarafi
mogayese dorane eslahat ba in zaman neshan mide keshvar halate paydartari dar oon zaman dasht va mardom

mohtaramtar boodand.
NEW ZEALAND
   
مخالف
 چون چهره هاي جديد و گردش نخبگان به .نفع کشور است.
 چهره جديد مي تواند از تجارب استفاده کند اما چهره قديمي يعني قدرت طلبي و نا اميدي از آينده.