عصرایران- محمد مایلی کهن هم عطای تیم ملی را به لقایش بخشید و با 2 بیانیه جنجالی دومین تجربه حضورش در قامت سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران را به تلخی به پایان رساند و البته عجب دولت مستعجلی بود این سرمربیگری!
مایلی کهن رفت تا تیم ملی در بحرانی ترین شرایط خود، همچنان بلاتکلیف باقی بماند، تا میلیون ها ایرانی خسته از جنجال های فوتبال نهیب بزنند: "تعطیل کنید بساط این فوتبال بی خاصیت وطنی را که چیزی جز اعصاب خردی برایمان ندارد"، تا میلیون ها ایرانی دیگر نیز که همچنان فوتبال را ستایش می کنند ته دلشان خالی شود که حالا تکلیف تیم ملی که کارش به حرکت بر لبه تیغ کشیده، چه می شود؟!
اما موضوع این نوشتار، پرداختن به داستان پر سروصدای "محمد مایلی کهن و تیم ملی" نیست. ماجرای "مایلی و ملی"، تنها بهانه ای است برای پرداختن به مصیبتی که در ساحت فوتبال، نه فقط بر فوتبال که بر یک ملت وارد می شود!
بیایید تعارفات را کنار بگذاریم، با خودمان روراست باشیم و به قول آذری ها "کج بنشینیم و راست حرف بزنیم".
واقعیت این است که آنچه در عرصه فوتبال امروز ایران می گذرد یک تراژدی بزرگ است. مافیای فوتبال ایران، به عنوان یک کارتل بزرگ اقتصادی - شما بخوانید دلالی و کار چاق کنی- سالهاست که همانند زالو به جان بودجه ورزش کشور افتاده و عجب روزگار سرمستانه ای را سپری می کند!
آنها، حتی با برخی رسانه ها نیز ساخت و پاخت می کنند تا فلان بازیکن را مشهور کنند و قیمت اش را بالا ببرند و پورسانت بیشتری بگیرند و هر آنکه در برابرشان می ایستد و باج نمی دهد را به لطایف الحیلی به خاک سیاه می نشانند و بدنامش می کنند و چه تیترهایی که علیه اش بر صفحات نخست رسانه هایشان نمی زنند!
در فوتبال امروز ایران پول های بی زبان مردم- که بسیاری شان به نان شب نیز محتاجند- در قالب قراردادهای میلیاردی به خورد این تیم و آن مربی و آن یکی بازیکن داده می شود تا قشری تازه به دوران رسیده شکل بگیرد ؛ افرادی که چون ظرفیت این همه شهرت و ثروت را ندارند، باد غرور و گستاخی سراسر وجودشان را آکنده می کند و خود می بینید رفتارهایی که از آنان سر می زند و ادبیات شان را که فقط مانده است ادعای خدایی کنند!!
و جالب است اینان که در کوتاه مدتی با پول همین مردم میلیاردر شده اند الگوی جوانانی می شوند که برای اجاره یک خانه 50 متری و خرج ازدواج و شهریه دانشگاه شان درمانده اند.
به راستی کدام قاعده و قانون به مدیران ورزشی کشور اجازه می دهد برای یک فصل بازی، با فلان بازیکن قراردادهای میلیاردی منعقد کنند؟ مگر در این مملکت استاد دانشگاه و دکتر و قاضی و مهندس اش اینقدر پول می گیرند که فلان فوتبالیست به کمتر از رقم های میلیاردی قانع نباشد و به انحای مختلف هم ، به او جایزه نقدی و خودرو و ... بدهند که آفرین خوب گل زدی یا تیم تان جام را برد؟!
شاید بعضی ها بگویند در همه دنیا فوتبالیست ها این قدر پول می گیرند و حتی زیادتر.
درست است. اما باشگاه ها در دنیای امروز، از بودجه عمومی و به قول ما، از بیت المال پول نمی گیرند بلکه خود درآمد دارند و حتی مالیات نیز می پردازند. در واقع در آنجا، باشگاه ها، به عنوان بنگاه های اقتصادی عمل می کنند و از جیب خودشان قرارداد می بندند و خرج می کنند ولی در اینجا چه؟
مگر نه این است که همه باشگاه های مطرح ما، متعلق به دولت یا بخش عمومی اند و در واقع از جیب "من و شما" می گیرند؟
حال چگونه است که همین بیت المال، برای یک رییس جمهور، وزیر، استاد دانشگاه، معلم، پزشک یا قاضی و کارمندش ماهانه از 500 هزار تا حداکثر یکی دو میلیون تومان در نظر می گیرد ولی برای جوانی که قرار است در فلان تیم بازی کند ماهانه مثلا 50 میلیون تومان اختصاص دهد؟ آیا این معقول است؟
تکرار می کنم که اگر باشگاه خود درآمد داشت، این حق را داشت که حتی بیشتر هم خرج کند تا با جذب بازیکنان بهتر، درآمدهای بالاتری هم داشته باشد ولی وقتی از بودجه عمومی چنین هزینه هایی پرداخت می شود نمی توان یک بام و دو هوا را پذیرفت.
چگونه است که متولیان بیت المال، برای دادن یک وام ناچیز ازدواج، شرط و شروط می گذارند یا برای افزودن 20 هزار تومان بر حقوق کارمندان، هزار بار مساله را بالا و پایین می کنند و به شورا می گذارند و بحث و جدل می کنند ولی صدها میلیون تومان از همین بیت المال را بی چون و چرا با یک بازیکن قرارداد می بندند و در طول سال هم که الی ماشاءالله هدایای دیگر که کمترین شان رقم های بالای میلیون و سکه و خودرو است به هزینه بیت المال اعطا می کنند؟!
جالب اینجاست که این حاتم بخشی ها نیز جواب عکس می دهد و بازیکنی که تا دیروز یک میلیون تومان پول یک جا ندیده بود، حالا ناز می کند و سر تمرین حاضر نمی شود چرا که از چند صد میلیون تومان قراردادش 20-10 میلیون اش هنوز پرداخت نشده است!!
نتیجه این حاتم بخشی ها و ریخت و پاش این می شود که بازیکن به جای آنکه با دریافت این پول ها، خیالش از تامین معیشت راحت شود و شش دانگ حواسش را جمع فوتبال کند، تبدیل به تاجر می شود، دلالی می کند، واردات خودرو می کند، بساز و بفروش می شود، بورس بازی می کند و ... و در این میان آنچه به کنج می رود همان فوتبالی است که میلیون ها نفر بدان دل بسته اند و با هر شکست تیم محبوب شان دلشان می شکند و اشک شان درمی آید!
نتیجه این حاتم بخشی ها، شکل گیری یک سری آدم های بی مسوولیتی است که شب قبل از مسابقه در فلان کشور خارجی به جای استراحت و تمرکز، به شبگردی و خوش بودن می گذرانند و عین خیالشان نیست که فردا در پای تلویزیون های کشورشان، میلیون ها نفر غصه دار خواهند شد از شکست حاصل از خستگی های شبانه آقایان!
ادبیات اینان را نیز که همه می بینیم و می شنویم؛ نه حرمتی، نه ادبی و نه احترامی.
هر کدامشان از موضع - نعوذ بالله- خدایی با دیگری سخن می گویند، تهمت می زنند، اهانت می کنند، فحش می دهند، کتک کاری می کنند و هزار ناشایست دیگر را مرتکب می شوند و آخر سر هم دو قورت و نیم شان باقی است!
راستی زمانی که فردی مثل مرحوم دهداری بالای سر تیم ملی بود و بازیکنان با موتورسیکلت سر تمرین ها می آمدند، تیم ملی بهتر نتیجه می گرفت، اخلاقیات بهتر رعایت می شد و منش ورزشکاری نمود بیشتری داشت یا اکنون که خیلی از فوتبالیست ها، عارشان می شود با بی.ام.و مدل سال گذشته شان به باشگاه بروند؟
اما حال و روز تماشاگران فوتبال نیز حکایت اسفناکی است.
ما عادت کرده ایم حرکات ناشایستی که از سوی تماشاگران صورت می گیرد را با اصطلاح خودساخته ای به نام "تماشاگرنما" ماستمالی کنیم.
به راستی این کلمه یعنی چه؟ یعنی کسانی که استادیوم ها را به محلی برای فحاشی های رکیک و غیراخلاقی و ناسزاهای ناموسی تبدیل می کنند، تماشاگر نیستند؟! آیا نفوذی(!) هایی هستند که می خواهند در یک توطئه حساب شده، تماشاگران را بدنام کنند؟!
خودمان را فریب ندهیم، همه آنها، تماشاگرند و هیچ کدام شان از کره مریخ به استادیوم های ما نمی آیند. آنها، جوانان همین مملکت اند و کارهایی که می کنند و ناسزاهایی که دهانشان در جمع یکصد هزار نفری بدان باز می شود، همه و همه بی هیچ تعارفی، آینه ای از فرهنگ و مدنیت جوانان ایران و یا لااقل بخش مهمی از آنهاست و نشان می دهد بعد از این همه ادعاهای پر طمطراق، چه نسلی در این کشور تربیت شده است و البته، نشان از بسیاری از مسایل دیگر دارد که از جمله می توان به فقدان سازوکارهایی برای تخلیه روحی و جسمی جوانان اشاره کرد که بناگاه در استادیوم ها و البته فقط برای ساعاتی، منفجر می شود ولو اینکه باعث شود جو استادیوم ها به گونه ای باشد که بسیاری از پدران نتوانند کودکان و نوجوانان شان را با خود به استادیوم ببرند و بماند حضور بانوان در این فضاها!
مخلص کلام آنکه تا اوضاع بدین منوال است، ساختار فوتبال ایران، تنها کارخانه ای برای تولید بی مسوولیتی، گستاخی و غرور، حرمت شکنی و فحاشی و البته موسسه ای برای حیف و میل پول های مردم ایران است و در چنین فضایی، روز به روز فوتبال مان نیز تضعیف می شود تا روزی که فرا برسد که اگر تیم مالدیو را هم بردیم، کلی سرحال بیاییم.
فوتبال ایران، یک تحول بزرگ و ساختاری می خواهد البته اگر دلالان و کارچاق کن هایی که به دنبال بوی پول به مستطیل سبز رسیده اند بگذارند!
*جعفر محمدی؛سردبیر عصرایران
اما برای این تیمهای بی خاصیت میلردها تومان پول خرج می شود که این گونه ابروی یک کشور را ببرند.
حرف دل ما را زدید
فوتبال ديگر ورزش نيست
مي شود فدراسيون فوتبال را تعطيل كرد و به احداث زمين هاي ورزشي كوچك در سطح شهر اختصاص داد تا فوتبال به ورزش تبديل شود نه تجارت
وقتی قرار است با رکیک ترین الفاظ خانواده یک فرد با غیرت را مورد اهانت قرار دهند سکوت برای حفظ صندلی قدرت آیا نهایت بی غیرتی نیست.
در ضمن مایلی کهن مگر از الفاظ رکیکی استفاده کرده که اینگونه به وی میتازند.آیا از امیر قلعه نوعی که ناکامیهای تیمش را درعمده موارد به ناداوری اشتباهات بازیکنان و برنامه ریزیهای غلط ربط میداد نباید پرسید در روزی که تیمت بسیار ضعیف بازی کرد و حرکاتت دائما مبین اعتراض به نحوه داوری بود چرا از تماشاگران استقلال که روز سیاهی را در ورزش رقم زدند دائما تقدیر و تشکر نمودی؟ آیا از رفتار انها مبنی بر فحاشی به یک انسان تقدیر نمودی یا از عدم فحاشی نسبت به خودت؟
گویند: در آخر الزمان نگه داشتن دین مانندنگه داشتن گلوله آتش در کف دست است. اگر رهایش کنی دینت را می بازی و اگر نگهش داری خودت می سوزی . آری محمد مایلی کهن به خاطر حفظ دینش و به خاطر اینکه حرف از ارزشها می زند میسوزد و این قابل ستایش است.
به هر حال فارغ از تعصبات تیمی و برای اعتلای فرهنگی ورزش کشورمان مسئولان بایستی تدابیر لازم را اتخاذ کنند و در قدم اول لیدرهای استقلال را روانه دادگاه نمایند تا مشخص شوند که اگر بصورت خودجوش مبادرت به این رفتار کرده اند ابدالدهر از حضور در ورزشگاهها محروم و به جزای خود برسند و در صورتی که از شخص خاصی خط گرفته اند مشخص شده و عاملین و مباشرین این واقعه به دست عدالت سپرده شوند.
+ نویسنده اسماعیل عزیزی
وقتی قرار است با رکیک ترین الفاظ خانواده یک فرد با غیرت را مورد اهانت قرار دهند سکوت برای حفظ صندلی قدرت آیا نهایت بی غیرتی نیست.
در ضمن مایلی کهن مگر از الفاظ رکیکی استفاده کرده که اینگونه به وی میتازند.آیا از امیر قلعه نوعی که ناکامیهای تیمش را درعمده موارد به ناداوری اشتباهات بازیکنان و برنامه ریزیهای غلط ربط میداد نباید پرسید در روزی که تیمت بسیار ضعیف بازی کرد و حرکاتت دائما مبین اعتراض به نحوه داوری بود چرا از تماشاگران استقلال که روز سیاهی را در ورزش رقم زدند دائما تقدیر و تشکر نمودی؟ آیا از رفتار انها مبنی بر فحاشی به یک انسان تقدیر نمودی یا از عدم فحاشی نسبت به خودت؟
گویند: در آخر الزمان نگه داشتن دین مانندنگه داشتن گلوله آتش در کف دست است. اگر رهایش کنی دینت را می بازی و اگر نگهش داری خودت می سوزی . آری محمد مایلی کهن به خاطر حفظ دینش و به خاطر اینکه حرف از ارزشها می زند میسوزد و این قابل ستایش است.
به هر حال فارغ از تعصبات تیمی و برای اعتلای فرهنگی ورزش کشورمان مسئولان بایستی تدابیر لازم را اتخاذ کنند و در قدم اول لیدرهای استقلال را روانه دادگاه نمایند تا مشخص شوند که اگر بصورت خودجوش مبادرت به این رفتار کرده اند ابدالدهر از حضور در ورزشگاهها محروم و به جزای خود برسند و در صورتی که از شخص خاصی خط گرفته اند مشخص شده و عاملین و مباشرین این واقعه به دست عدالت سپرده شوند.
+ نویسنده اسماعیل عزیزی
چرا سالها این بحث وجود دارد که باید دو باشگاه مردمی (پیروزی و استقلال) به مردم واگذار شود ولی این کار صورت نمی گیرد ؟
در حالی یک فوتبالیست رقمهای میلیاردی می گیرد که فرد دیگری با مدرک دکتری از همان بیت المال فقط حقوق بخور و نمیری دارد. تا کی این بی عدالتی ادامه می یابد؟ باید ریشه ی همه ی این بدبختیها را در واژهای به نام "رسانه ی ملی" جستجو کرد که به جرات می توان گفت بی اخلاق ترین و پول پرست ترین رسانه ی جهان است.
در کشورهای جهان اول و توسعه یافته تحقیق و پژوهش حرف اول در صرف بودجه کشور دارد و بیشترین درآمد صرف افراد فرهیخته و کسانی که زجر کشیدند و درس خوانده اند و بصورت مثمر برای مملکت فعالیت پژوهشی می کنند صرف می شود(اشتباه نشود با عزیزانی که بدون زحمت مدرکی برای خالی نبودن عریضه به ویترین افتخارات خود اضافه کردند و در عین حال زیاد از علم چیزی نمی دانند).
اما در مملکت ما صرف ورزشی میشود که محصول آن تولید آدمهای پر مدعا و بی ادب و تولید الگوهای بسیار غلط برای جوانان و نوجوانان ما میشوند .
در نهایت میشود که ما همان جهان سوم بمانیم و بمانیم و بمانیم و یک شبه بعضی افراد ره صد ساله بروند بدون هیچ زحمتی ! و نوابغ ، اساتید مشهور و دانشمندان ما آواره کشورهای بیگانه شوند یا به شغل های دوم و سوم رو بیاورند .برای اینکه حقوقی که دانشگاهها و مراکز پژوهشی برای آنها در نظر میگیرد در یک ماه در ظرف 10 روز اول ما تمام میشود و بعضا اصلا استخدام هم نمیشوند!پس چرا به دنبال علم جوان برود؟!!!!
به امید آنروز که حق در همه جا به حقدار برسد و نوابغ ما در کشور ما افتخار آفرینی کنند نه در کشورهای بیگانه.....
ما که دستمون به رسانه ها نمی رسه. من خودم فکر می کردم رسانه ها هم دست کمی از این بازیکنان..... ندارند ولی دیدم نه! هنوز آدمهای دلسوز و فهیم هستند این ور و اون ور
باز هم آفرین
اگر بشه كه اين فوتبالو جمع كنند و پولشو در جاهاي بهتري مصرف كنند، نتيجه بسيار بهتري از اينكه اكنون وجود دارد بدست مي آيد.
احسنت به اين نقد منصفانه.
در سال آینده است تا مشخص شود این
بازیکنان مدعی با یکصدم این پولها هم
باشگاهی پیدا نخواهند کرد و با فراغت
میتوانند پس انداز خود را خرج شبگردی
کنند
وقتی مهران مدیری (که یکی از همین انسانهای فهیم جامعه است ) فوتبال ما را در قالب طنز مورد انتقاد قرار میده خیلی از آقایون صداشون در میاد در حالی که واقعا درست تشریح کرده بود.
خود حدیث مفصل بخوان بر این مجمل.
والسلام
تیم ملی به عربستان در تهران باخت
افتضاح پشت افتضاح از ابتدای امسال
استقلال در قطر به ام صلال باخت
افتضاح پشت افتضاح از ابتدای امسال
صباتری به پاختاکور در ایران باخت
افتضاح پشت افتضاح از ابتدای امسال
استقلال به الاتحاد در عربستان باخت
افتضاح پشت افتضاح از ابتدای امسال
سپاهان در اصفهان به بنیادکار باخت
افتضاح پشت افتضاح از ابتدای امسال
پرسپولیس در قطر به الغرافه باخت
افتضاح پشت افتضاح از ابتدای امسال
استقلال در تهران امروز از پس ام صلال برنیامد و تقریبا حذف شد
افتضاح پشت افتضاح از ابتدای امسال
استقلال در تهران از پس الجزیره برنیامد
افتضاح پشت افتضاح از ابتدای امسال
در این فوتبال را گل بگیرید...
آخ که متنفرم از این مولود نا خجسته که ما حصل این سالهاست : نو کیسه ها . . .
چرا هركدام را 20 ميليون تومان جريمه نميكنند؟ تا تنبيه نباشد تشويق تنها اثر نخواهد كرد.انگار اصلا احساس مسئوليت نميكنند.
سعدي ميفرمايد:
درشتي و نرمي بهم در بهست
چو رگزن كه فساد و مرهم نه است
حتما بايد تنبيه شوند......
تا وقتی که بخواهند از فوتبال بهره برداری سیاسی شود (مشابه خیلی از موارد دیگر.....) ما در سراشیبی سقوط قرار داریم
به مسوولين محترم ميگويم: دست از ظاهرسازي و ريا برداريد.
گند فوتبال امروز درآمد. گند چيزهاي ديگر فردا درخواهد آمد! دروغ و فريب از درون ميخشكاند... ليگ حرفهاي ايران فقط يك فريب است! باور كنيد...
كمي فكر كنيم خوبه مشكل اينكه خيلي لاز مشكلات راه حل ساده داند.
ورزشي كه توش اخلاق نباشه بدرد نمي خوره
ای کاش سخن سردبیــــر محترم در قالب یک بیانیه از سوی خبرگزاری ها به دولت ارائه می شد/شاید گشایشی حاصل شود
من حقمو میگیرم من حقمو میگیرم میگیرم من حقمو
آره آقام میادو انتقام منو از این مذدورا میگیره آره میگیره من میدونم آقام یه روزی میادو میگیره انتقاممو من منتظر میمونم
سقف نمی گذارد !
همانگونه که در مقاله آمده است این چه عدالتی است بین در آمد مهندس ،دکتر، معلم و ...... با یک بازیکن و مربی
با این نتایج ضعیف و تحقیر شونده باشگاههاو تیم ملی
دستتون درد نکنه از حقایقی که گفتین