نیکبخت واحدی: باید چه اتفاقی بیافتد که این مدیران نالایق دست از سر استقلال بردارند؟ / یک هفته می‌گفتند استراماچونی دوشنبه می‌آید

پیشکسوت استقلال در مورد شرایط این تیم صحبت کرد و گلایه‌های تندی از مسئولان باشگاه داشت.

علیرضا نیکبخت واحدی در گفتگو با  ایلنا در خصوص شرایط این روزهای استقلال اظهار داشت: در مورد شرایط استقلال چه بگویم؟ دیگر همه چیز اظهر من الشمس است. استقلال را کرده‌اند مثل گوشت قربانی و کسی هم پاسخگوی آن نیست. هرکسی توپ را در زمین دیگری می‌اندازد و کسی مسئولیت قبول نمی‌کند. این مدیران نا لایق و بی کفایت دیگر باید چه اتفاقی بیافتد که دست از سر تیم بردارند؟ قبلاً این پست و سمت‌ها را برای شهرت و محبوبیت دنبالش بودند ولی الان که روز به روز دارند منفورتر می‌شوند پس چرا ول نمی‌کنند بروند؟

وی افزود: این افراد با کدام رزومه مدیر استقلال شده‌اند؟ در کدام پست و مقام موفقیتی داشتند که این سمت را به آنها دادند؟ مگر مدیریت استقلال بچه بازی است؟ هواداران اعتراض می‌کنند که این مدیران را نمی‌خواهیم آنوقت مدیرعامل را برکنار می‌کنند و یکی از هیات مدیره را می‌آورند می‌گذارند به جای او. خب چه چیزی تغییر کرده است؟

پیشکسوت استقلال در ادامه گفت: مدتی با اسم فرهاد مجیدی و فتح‌الله‌زاده مردم را سرگرم کردند تا آب‌ها از آسیاب بیافتد آخرش هم هیچی به هیچی. ما فوتبالی‌ها باید حرص و جوش بخوریم و آنها که ورزشی نیستند و روی کار آمدند عین خیالشان نیست. این باشگاه و هوادارانش گناه دارند انقدر آنها را بازی ندهید. الان مثل 20 سال قبل نیست که رسانه وجود نداشته باشد و 2 روزنامه اخبار را منتشر کنند و بشود خیلی مسائل را مسکوت نگه داشت. الان مدیر باشگاه در اتاقش دست در بینی‌اش بکند همه می‌فهمند. انقدر هوادار را کم هوش و نادان فرض نکنید.

نیکبخت در مورد استراماچونی هم گفت: یک هفته است دارند به مردم می‌گویند دوشنبه می‌آید ولی دوشنبه هم آمد و رفت و اتفاقی نیافتاد. بعد از چند سال تیم شرایط خوبی پیدا کرده بود و داشت خوب بازی می‌کرد و برنده می‌شد ولی این بلا را سرش آورند.

وی در پایان یادآور شد: به خدا اگر حرف می‌زنم دلم می‌سوزد. فقط هم استقلال را نمی‌گویم. کل فوتبال ایران را ببینید به چه وضعی انداخته‌اند. وضعیت تیم ملی هم مثل استقلال است و آن هم بلاتکلیف مانده است.

درگذشت احسان صدیقی چند روز پس از دریافت جایزه

تماشاخانه

یلدا و قصه‌ی یکی شدن ما..! (فیلم)

آن روزها کنار هم بودن، خودش یک آیین بود / در ارتباط رودررو، چشم‌ها راست و دروغ را لو می‌دهند؛ چیزی که ابزارها از ما پنهان می‌کنند / ما قرار بود از ابزارها استفاده کنیم، اما حالا خودمان را در اختیارشان قراردادیم (فیلم)

فیلم های دیگر