سیدمحمدعلی ابطحی در سایت خود نوشت:
دیروز با افراد مختلفی که در ستادهای آقای کروبی و موسوی فعالیت دارند، صحبت میکردم. بیشتر در مورد تحولات انتخابات حرف زدیم. بعضی از دوستانی که در انتخابات به آقای موسوی متمایل هستند، دنبال راهاندازی ستادهای مستقل از ستادهای رسمی آقای موسوی بودند. از ورود صریحتر و آشکارتر آقای خاتمی در حمایت از آقای موسوی صحبت شد.
با توجه به اینکه در شعارهای مردم در سفرهای استانی آقای موسوی، همراهی موسوی و خاتمی محور شعارها بوده است، این حمایت صریحتر را بعضی دوستان آقای موسوی دستاورد بزرگی برای خود میدانستند. شخصا ترجیح میدهم، بعد از انتخابات، در مورد این نوع مصرف پر رنگ آقای خاتمی در حمایت از یکی از کاندیداها صحبت کنم. طبیعی بود که البته نفی کاندیداهای دیگر، در سخنان آقای خاتمی نبود. دیروز در جلسهای که مشاوران و علاقمندان به آقای کروبی داشتند هم شرکت کردم. بحث حضور کاندیداهای ریاستجمهوری در فضای نت را دنبال میکنم.
به عقیدهی من که همچنان آقای کروبی و مواضعش را مناسب شرایط فعلی کشور میدانم، وی میتواند آزادی و سرعت اینترنت را در دستور کار خود قرار دهد.
برای خیلیها توجه کاندیداها به این موضوع، بیاهمیت مینماید. شاید حس علاقهمندیام به دنیای مجازی جو گیرم کرده است. من معتقدم حمایت از توسعهی سیاسی کشور از مسیر وزارت مخابرات و نه وزارت ارشاد، اطلاعات و یا کشور، میگذرد.
اگر امکان دسترسی و گردش آزاد و آسان و پر سرعت به اطلاعات علمی و اجتماعی و سیاسی در کشور فراهم شود، خود به خود اصلاحات و توسعه سیاسی نهادینه میشود. شاید اصولگرایان و هواداران و یا مسئولان رسمی مخابرات کشور دولت نهم این واقعیت را پبشتر درک کردهاند که پارسال در خبر طنز تاسفباری، با افتخار اعلام کردند که جلو سرعت دسترسی به اینترنت را گرفتهاند. آقای کروبی به دلیل شجاعت و شهامتش میتواند این کار را در دستور کار دولت خود قرار دهد. در فضای فعلی این کار، یک تصمیم شجاعانه است. من مشاورههای لازم را دادم و دوست دارم آن را دنبال کنم.
ورود آقای محسن رضائی، خبر تازهی دیگر انتخاباتی بود. شاید اصلیترین دلیلش این باشد که اصولگرایان بتوانند بگویند که غیر از احمدینژاد هم کاندیدا دارند.
پیشبینی میشود، که بخشی از آراء حوزه علاقهمندان به مدیریت ایام جنگ مهندس موسوی، بخشی از لرهای علاقمند به آقای کروبی و تعداد قابل توجهی از نیروهای اصولگرای سرخورده از آقای احمدینژاد سهم ایشان باشد.
انتخابات آینده هر روز دارای چشمانداز مبهمتری میشود. مسکوت گذاشتن انتخابات در صدا و سیما با هدف کم شرکت کردن مردم در انتخابات، راه قابل قبولی برای اصولگرایان است که پیروزی آقای احمدینژاد تنها در صورت شرکت اندک مردم در انتخابات امکانپذیر است و این ابهام را دامن میزند تا شانس انتخاب مجدد آقای احمدینژاد که هر روز کمتر میشود را افزون کند.
تا ببینیم در روزهای آینده چه سرنوشتی در انتظار مردم ایران خواهد بود. هرچه باشد، خدا کند این شرایط که هست نباشد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر