عصرایران - سن قانونی رأی ، برای چندمین بار به موضوع سیاسی اول کشور تبدیل شده است ؛ "15 سال یا 18 سال؟" سؤالی است که در طول سالیان گذشته ، بارها مطرح شده و هر مجلس و دولتی هم بر مبنای دیدگاه سیاسی خود ، یکی از این دو را برگزیده است تا تردد سن رأی دهندگان از ایستگاه 15 به 18 و بالعکس ، زمینه ساز بسیاری از حرف و حدیث های راست و دروغ گردد و البته به نوعی فقدان کلان نگری در تصمیمات بزرگ را نیز نمایش دهد.
اینک ، دولت نهم ، با قید دو فوریت از مجلس هشتم می خواهد که لایحه کاهش سن رأی دهندگان از 18 سال به 15 سال را تصویب کند تا قبل از انتخابات 22 خرداد ، بشود روی مشارکت 4 میلیون نفر دیگر حساب کرد.
البته دولت پیش از این نیز تلاش کرده بود چنین قانونی را از مجلس بگیرد ولی تا کنون تلاش هایش موفقیت آمیز نبوده است ؛ با این حال ، غلامحسین الهام ، سخنگوی دولت می گوید اگر این بار هم نتیجه نگیریم ، دست برنخواهیم داشت؛ او معتقد است که تعیین سن 18 سال برای رأی دادن ، بلوغ سیاسی جامعه را به تأخیر می اندازد.
البته مخالفان دولت نیز بر این باورند که این لایحه ، یک حرکت سیاسی برای صید آرای بیشتر است زیرا دولتی ها انتظار دارند 15 تا 18 ساله ها - که معمولاً ذوق بیشتری برای رأی دادن دارند- به پاس آن که احمدی نژاد زمینه رأی دادن آنها را فراهم ساخته ، به وی رأی دهند؛ استدلالی که قطعاً درباره همه این افراد صدق نمی کند.
آنها همچنین می گویند :اينكه چند بار لايحه حق راي براي افراد 15 ساله در مجلس مطرح و رد شده است، چرا دولت مجددا آن را مطرح كرده و اصرار به تصويب آن دارد؟ آيا اين امر توهين به مجلس نيست؟
حال فارغ از مباحث جناحی موجود ، شایسته است مختصر و مفید بررسی شود که کدام یک از این دو سن برای رأی دادن مناسب تر است؟
1- رأی دادن ، فقط ایستادن در صف حوزه انتخابیه و نوشتن نام یک کاندیدا بر روی برگه رأی نیست بلکه پروسه ای کاملاً سیاسی و البته پیچیده است که طی آن یک فرد با سنجش همه جانبه کاندیداها ، سوابق ، برنامه ها و شعارها و نیز مقایسه کاندیداها با یکدیگر ، در نهایت یکی را بر می گزیند و به او رأی می دهد.
حال باید پرسید که آیا یک بچه مدرسه ای 15 ساله ، توانمندی چنین تحلیل های سیاسی پیجیده ای را دارد؟
پاسخ روشن است: به جز استثنائات ، خیر!
بنابراین ، اگر چنین فردی رأی دهد یا بر اساس احساسات و نیز تحت تأثیر تبلیغات خواهد بود و یا در تبعیت از والدین ؛ که هیچ کدام از این ها ، مبنای درستی برای برگزیدن رئیس جمهور کشور نیست و اساساً عاقلانه نیست سرنوشت کشور به دست بچه های 15 ساله سپرده شود.
در این باره برخی موافقان "15 سال" می گویند: مگر در جبهه ها همین بچه ها نجنگیدند؟ و حتی یکی از نمایندگان مجلس به شهید حسین فهمیده اشاره کرده بود و به جمله امام خمینی درباره وی که "رهبر ما آن طفل 13 ساله بود... ."
به نظر می رسد این افراد دچار خلط مبحث شده و شرایط بحرانی و غیر عادی را با وضعیت متعارف ، در هم آمیخته اند.
به راستی اگر جنگ ایران و عراق در شرایطی غیر از وضعیت سال های اول انقلاب -که ارتش دچار آسیب های ناشی از تغییر حکومت شده و سپاه هم به بلوغ نرسیده بود- رخ می داد ، آیا اساساً نیازی به حضور نوجوانان در جنگ بود؟ و آیا مگر جز این است که حضور این افراد ، ناشی از اضطرار و الزامات خاص آن مقطع بود؟و الا چه کسی دوست دارد نوجوانان کم و سن و سال ، به جای بازی و تحصیل ، به میدان کارزار بروند و بجنگند؟!
آیا اگر خدای ناکرده ، جنگی رخ دهد و نیروهای مسلح کشور با پرسنل خود بتوانند از عهده متخاصم برآیند ، باز هم اجازه داده می شود نوجوانان 15 ساله به جنگ بروند؟
آن کسی هم که شهید فهمیده و جمله امام را شاهد مثال آورده ، احتمالاً متوجه نبوده است که آنچه گفته شده ، ناظر بر یک مورد حماسی و معنوی مرتبط با دفاع مقدس بوده است و نه یک تحلیل سیاسی و الا ، اگر بتوان آن جمله امام را این گونه تعمیم داد ، چرا قانونی تصویب نمی شود که 13 ساله ها رأی دهند یا اصلاً 13 ساله ها ، بتوانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند؟!
جالب اینجاست که دراین کشور به زیر 18 سال اجازه رانندگی نمی دهند ولی می خواهند به او اجازه دهند رئیس جمهور تعیین کند!
2 - برخی موافقان "15 سال" می گویند: چگونه است که نوجوان زیر 18 سال ، دارای مسوولیت کیفری است ولی نباید حق رأی داشته باشد؟!
این ، سؤال درستی است اما جوابش این نیست که با حفظ مسوولیت کیفری، به نوجوان زیر 18 سال ، حق رأی بدهیم بلکه اگر واقعاً به دنبال حمایت از نوجوانان هستیم ، باید در مسؤولیت های آنها تجدید نظر شود زیرا خطایی که از یک نوجوان 16-15 ساله سر می زند ، قاعدتاً نباید با خطای یک شخص بزرگسال یکسان انگاری شود و مجازات مشابهی برای آن در نظر گرفته شود.
3- مروری بر قوانین کشورهای جهان نشان می دهد که عقل جمعی بشری در اغلب کشورها ، سن رأی را بین 18 تا 25 سال قرار داده است.حال چه شده که در ایران می خواهند با رأی 15 ساله ها رئیس جمهور انتخاب کنند، الله اعلم!
4- این که مدام و علی الخصوص در آستانه انتخابات ، در سن قانونی رأی دهندگان ، دستکاری شود ، نوعی بی ثباتی در نظام تصمیم گیری و نیز تزلزل روانی در میان رأی دهندگان جوان به وجود می آورد. بنابراین به نظر می رسد همین سن 18 سال که پس از بحث های فراوان تصویب شده و مورد استقبال جامعه شناسان و حقوقدانان و استادان علوم سیاسی نیز قرار گرفته و با واقعیت های جامعه ما نیز همخوانی دارد ، ملاک عمل قرار گیرد تا انرژی دولت و مجلس ، مصروف تاریخ تولد نوجوانان نشود ، چه آن که در این مملکت ، کارهای مهم تری برای انجام دادن وجود دارد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
1. احتمالا دولت ما به این تحلیل رسیده که رای نمی آورد و می توان با یک تبلیغ ساده کودکان و نوجوانانی که هنوز بی گناه از بازی های سیاسی هستند را به نفع خود وارد عرصه کرد.
2. از طرفی با توجه به عملکرد نسبتاً نامطلوب دولت کنونی احتمال این که درصد کمتری از مردم به رای دادن رغبت نشان دهند وجود دارد. بنابراین می توان با استفاده از روحیه پاک و معصوم این نوجوانان و ترغیب آن ها به این که رای اولی هستید و شما هم حساب شده اید آن ها را به پای صندوق های رای کشاند و درصد را بالا برد.
واقعا دعا میکنم همچین طرحی تصویب نشه.
آخه یه بچه سوم راهنمایی که بزرگترین دغدغه اش ... چطور میتونه شعور سیاسی کافی برای انتخاب شخص اول اجرایی کشور رو داشته باشه!! از اونجایی که کشور ما یک کشور جوان است حظور این قشر میتونه باعث کمرنگ شدن یا محو شدن آرا افراد فرهیخته تر جامعه بشه!!
البته نمایندگان مجلس، نمایندگان واقعی مردم هستند...
من از شما میپرسم آیا یک انسان بیسواد و یا با سواد ابتدایی توان چنین تحلیلی را دارد؟ پس آنها را نیز باید از رای منع کرد؟
با این استدلال شما تنها فعالان سیاسی و اجتماعی هستند که باید رای بدهند
اميدوارم اين نوشته شما با غرض نباشد و هدف حلاجي مسئله باشد. بجاي پاسخ به سئوالات مطرح شده چند سئوال مطرح ميكنم لطفآ پاسخ دهيد.
1- مگر جوان 15 ساله ميخواهد رئيس جمهور شود يا يك پست سياسي بگيرد كه باد از نظر سياسي پخته باشد؟
2- چند درصد افرادي كه راي ميدهند شعور سياسي و شناختشان از دنيا بيشتر از جوانان 15 ساله است؟
3- كدام تحقيق نشان داده كه عقل جمعي ايرانيان بالاي 18 سال است در اغلب كشورها ارتباط محرم و نامحرم هم معني ندارد پس آن را هم سند كنيد.
و بسي دلايل ديگر كه عزيزان خواهند نوشت.حسين اكبري پور 49 ساله