۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۰۷۶۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۷ - ۰۷-۰۲-۱۳۸۸
کد ۷۰۷۶۶
انتشار: ۱۳:۱۷ - ۰۷-۰۲-۱۳۸۸

نحوه پاسخگويي چهره‌هاي سرشناس به سوالات خصوصي خبرنگاران

آقاي نقاش كه در كاخ سعدآباد نمايشگاهي از آثارش برگزار كرده بود با سبيلي شبيه سبيل گونترگراس نويسنده معروف آلماني آمده بود دم در پيشواز؛ حداقل اينطور استنباط مي‌كردي. دو پسر جوان هم كنارش ايستاده بودند و مدام تاكيد مي‌كردند كه تمام سوالات را اول بايد آنها بدانند بعد از آقاي نقاش پرسيده شود.

خبرنگار گيج و منگ از اين نوع مصاحبه، پذيرفت كه بنشيند و با آقاي نقاش مصاحبه كند. پيش‌تر براي اينكه چيزي در چنته داشته باشد از نقاشي بزرگ كه نام و شهرتش قابل مقايسه با فرد مصاحبه شوند نبود، اطلاعاتي درباره نوع كارهاي او به دست آورده بود. آن نقاش معروف تاكيد كرده بود كه نقاشي‌هاي آقاي نقاش كه امروز در كاخ سعدآباد است، به قول معروف گل و مرغ است و نه يك اثر هنري برگرفته از سرچشمه تعقل. اين شد كه خبرنگار در مصاحبه ديگر مته به خشخاش نگذاشت و سوالاتي از او پرسيد. اما پايان خوشي نداشت.

خبرنگار اما نمي‌دانست در پايان، يك سوال تمام رشته‌ها را پنبه مي‌كند. او وقتي مصاحبه داشت روال عادي‌اش را طي مي‌كرد پرسيد:«در ميان آثاري كه اينجا در معرض ديد علاقه‌مندان قرار داده‌ايد تصويري است كه شاگردان شما مي‌گويند به ايام شباب فرزندتان برمي‌گردد.» و دو شاگرد دندان قروچه مي‌كردند. خبرنگار ادامه داد:«چقدر در زندگي شخصيتان قائل به اين هستيد كه نقاشي مي‌تواند در صميمي تر شدن روابط شما با افراد خانواده موثر باشد.» و آقاي نقاش كه انگار گل آتش به جامه‌اش افتاده بود چيزي نگفت و به اين بسنده كرد كه برويم سراغ سوال بعدي. بعد هم تاكيد كرد كه شايد وقت نكند به تمام سوالات پاسخ دهد. و جالب آنكه تقاضاي تهيه گزارش از نمايشگاه از طريق همان دو شاگرد مطرح شده بود.

خبرنگار نوار مصاحبه را اصطلاحا پياده كرد و به درخواست آقاي نقاش برايش فرستاد تا پيش از چاپ، مروري بر آن داشته باشد، چه اين مصاحبه ديگر به خبرنگار عودت داده نشد. بعدها كاشف به عمل درآمد كه آقاي نقاش از سوالي كه درباره نقش نقاشي و روابط خانوادگي بود آشفته شده بود، آن را برنتابيده بود و چنين نتيجه گرفته بود كه مي‌تواند – و اين حق را دارد- كه نگذارد مصاحبه چاپ شود. مصاحبه به همين دليل چاپ نشد.

اصولا در ايران چنين است كه اگر از فردي سرشناس بپرسيد چند فرزند داريد يا مثلا پا را از اين هم فراتر گذارده بپرسيد عموما لباس خود را از كدام مراكز خريد- بي‌آنكه اشارهاي داشته باشيد به نام آنها- تهيه مي‌كنيد به مثابه ورود به حريم شخصي است و مصاحبه شونده فورا به استناد قانوني نانوشته، قيد گفت‌وگو را ميزند و چنين است سرنوشت محتوم خبرنگاراني كه به‌زعم خود مي‌خواهند گزارشي بنويسند متفاوت. اما ببينيد در كشورهاي ديگر وقتي خبرنگاري مي‌خواهد برود سراغ يك چهره سرشناس، چطور حرف مي‌زند و آن چهره چطور پاسخ مي‌دهد.

مركل: هوادار انرژي كوتبوس هستم
 
احتمالا اگر در آلمان از كسي بپرسيد هوادار كدام تيم است از تيم‌هايي نام مي‌برد كه محبوب هستند و پرافتخار مانند بايرن،‌هامبورگ، دورتموند و... اما آنگلا مركل در گفت‌وگو با روزنامه نيويورك پست از تيم ديگري مي‌گويد:«هوادار انرژي كوتبوس هستم.» او درباره ازدواج اولش با اولريخ مركل هم خيلي راحت مي‌گويد:«1977 ازدواج كردم اما در 1982 از هم جدا شديم. او دانشجوي فيزيك بود. بعد با پروفسور يواخيم شوور ازدوج كردم.»

خبرنگار البته مي‌نويسد كه مركل فرزندي ندارد اما همسر دومش از ازدواج قبلي دو پسر دارد. مركل پيش‌تر درباره خودرو مورد علاقه‌اش هم براي رسانه‌ها گفته بود اما اين‌بار هم تاكيد مي‌كند كه آئودي دوست دارد. او درباره پاداش سالانه‌اش هم مي‌گويد:«22 هزار يورو پاداش سالانه دارم كه از ماليات معاف است.» مركل اصولا دوست دارد لباس‌هاي سفيد بپوشد، چندان با فاميل ارتباط ندارد و هوادار پروپا قرص روزنامه سان انگليس است كه چيزي جز حاشيه ندارد. او تنها به يك سوال پاسخ نمي‌دهد:«چرا بچه‌دار نشديد؟» البته داد و فرياد نمي‌كند يا نمي‌زند زير تمام كاسه كوزه‌ها. فقط مي‌گويد:«اگر امكان دارد به اين سوال جواب ندهم.»

صدر اعظم آلمان چندان نمي‌پسندد كه درباره چاقي يا لاغري مورد سوال واقع شود اما اگر بپرسيد مي‌گويد:«در خانه ورزش مي‌كنم تا براي حضور جلو دوربين، خيلي هم چاق به نظر نرسم. رژيم خاصي ندارم اما دوست ندارم غذايي چرب بخورم. شب‌ها به دستور پزشكم عمل مي‌كنم و نوعي سالاد مي‌خورم كه هم كالري زيادي دارد و هم مرا چاق نمي‌كند.»

مركل در پاسخ به طنز روزنامه گاردين كه نوشته بود آقاي مركل كجاست- اشاره به اين دارد كه همسر مركل اشاره كرده بود به اينكه از تيپ كيتي هولمز و جي‌كي‌رولينگ خوشش مي‌آيد و احتمالا وقتي او در نشست جي‌بيست حضور دارد با زني ديگر شام مي‌خورد- مي‌گويد:«طنز بخشي از فعاليت‌هاي روزنامه‌نگاري است.»

چان: ناراحت نمي‌شوم بپرسيد
 
جكي چان هنرپيشه فيلم هاي اكشن ديگر نيازي به معرفي ندارد. با آنكه سن اين بازيگر ديگر دست و بالش را بسته و اجاره نمي‌دهد از ديوار راست برود بالا اما كماكان محبوب است و فعال. او با حضور در بخش 10 سوال مجله تايم اين فرصت را براي مخاطبانش فراهم كرد تا هر سوالي دارند از او بپرسند. ولي اشاره به اين نكته لازم است كه آقاي ورزشكار اصولا دوست ندارد مستقيم به او بگويند ديگر پير شده است. اما هوادارانش از سراسر جهان سوالات خود را براي تحريريه تايم فرستادند. لوري ريچمن از پوندر تگزاس از او پرسيده رژيم غذايي خاصي داريد؟ چان هم بي‌آنكه آشفته شود مي‌گويد:«همه چيز مي‌خورم و پرهيز خاصي ندارم. همين قدر مي‌دانم كه اگر يك بستني بخورم بايد 20 دقيقه بدوم. من رژيم خاصي ندارم و هر روز تمرين مي‌كنم.»
 
راگاوندرا نلي از سان ديه‌گو آمريكا هم پرسيده ممكن است با سينماي هند همكاري كنيد: «راستش به اين كار علاقه دارم و همين پارسال هم مي‌خواستم اين پروژه را شروع كنم اما مشكلي پيش آمد و نشد.» او از اين ناراحت است كه در سينماي‌ هاليوود او را اصولا بازيگر نمي‌دانند. هيچ‌وقت هم حاضر نيست در اين مورد حرفي بزند اما وقتي ژو تينگ از چين مي‌پرسد شما فكر مي‌كنيد بازيگران مسلط به فنون رزمي در‌ هاليوود كم هستند مي‌گويد: «در‌ هاليوود بازيگر خوب، زياد است اما وقتي از فيلم اكشن حرف مي‌زنيم آنها حرفي براي گفتن ندارند. آنها فقط در جلوه‌هاي ويژه، وقتي مثلا از سوپرمن يا بتمن حرف مي‌زنيم، حرفي براي گفتن دارند. همه مي‌توانند سوپرمن باشند اما كسي نمي تواند جكي چان شود.» او مي‌گويد كه نمي‌داند هنوز هم بازيگر جذابي براي هوادارنش است يا نه.
 
ال‌گور: من چيزي براي مخفي كردن ندارم
 
ال‌گور، سياستمدار ديروز و فعال محيط زيست امروز كه به دليل اهتمام در تكميل پروژه تحقيقاتي لايه‌هاي آسيب‌ديده ازن به دريافت جايزه نوبل نايل شده خيلي صريح با خبرنگاران حرف مي‌زند. او البته اين‌بار در گفت‌وگو با آركانزاس دموكرات اجازه داد خبرنگاران از پشت و پسله زندگياش خبردار شوند. از او پرسيده شد معمولا وقتي براي صرف شام بيرون مي‌رويد كدام رستوران ميزبان شما مي‌شود:«معمولا زياد براي شام بيرون نمي‌رويم چون من بيشتر وقتم را به فعاليت‌هاي زيست محيطي اختصاص مي‌دهم. ولي چون به پيتزا علاقه دارم گاهي به رستوران بريك اون مي‌رويم.» خبرنگار از او مي‌پرسد چرا به اين رستوران گرانقيمت مي‌رود:«دوست دارم غذاي خوبي در محيطي آرام بخورم.دليلش همين است.»

ال‌گور درباره اين هم توضيح مي‌دهد كه چرا نوشتن متن سخنراني‌اش در مراسم اهداي جايزه نوبل چند روز وقت برده:«30 سال طول كشيد تا اين متن را نوشتم(با خنده) ولي شما هم اگر جاي من بوديد و وقت‌تان اجازه مي‌داد، كمي روي متن سخنراني‌تان دقت مي‌كرديد.»

سناتور ديروز واهمه‌اي ندارد كه بگويد از بابت فعاليت‌هاي زيست‌محيطي چقدر درآمد دارد:«سال گذشته با اجراي پروژه نجات زمين در آفريقا حدود يك ميليون دلار درآمد داشتم.» ال‌گور حتي اجازه مي‌دهد خبرنگار اين روزنامه به گوشه و اكناف خانه‌اش سرك بكشد و درباره كمد لباس او چنين بنويسد:«اگر همين امروز او را از تمام كارهاي جهان منع كنند مي‌تواند با فروش لباس‌هايش شامل كت‌وشلوار، كفش و انواع كراوات، تا آخر زندگي راحتي داشته باشد. از طبقه اول خانه ال‌گور تا اتاق كارش در طبقه دوم اگر عادي راه برويد 83 ثانيه زمان لازم است.»

ساركوزي: ماه عسل شيريني داشتيم
 
ساركوزي رئيس‌جمهور فرانسه را به شوخ طبعي مي‌شناسند اما مي‌گويند در محافل سياسي چندان كه از يك رئيس‌جمهور برمي‌آيد چم و خم بازي‌هاي سياسي را نمي‌داند و گاه، به قول مركل حرفي مي‌زند كه تعجب سايرين را در پي دارد. ساركوزي نگران نيست كه درباره زندگي خصوصي‌اش بپرسيد چراكه خودش پيش از شما تمامش را مي‌ريزد روي دايره «از اولين ازدواجم سه پسر دارم كه گاه دسته گل آب مي‌دهند و نگرانم وجهه مرا خراب كنند. گيلام، نيكلاس و فرانسيس. وقتي با كرشتن آشنا شدم ديدم از هر لحاظ براي زندگي با من مناسب است.» ساركوزي با اين همسرش كه يك مدل معروف است درست زماني آشنا شد كه قضيه رسوايي بانك كليراستريم رو شده بود. او اما رفته بود ميلان ايتاليا تا همسرش- آن زمان هنوز ازدواج نكرده بودند- بتواند از فروشگاه مورد علاقه‌اش لباس بخرد.

اما هزينه اين لباس‌ها چقدر شد:«دقيقا يادم نيست اما چيزي در حدود 20 هزار يورو يا قدري بيشتر. البته اين رقم را از جيب خودم پرداخت كردم. بيشترين رقم را براي خريد يك چكمه پونتي پرداخت كردم كه كرشتن خيلي خوشحال شد.» ساركوزي از اينكه او را ويروس سياست فرانسه نام داده‌اند ناراحت نيست:«خب بايد بگويم هر كسي نظري دارد.»

و بعد در پاسخ به اين سوال كه چقدر در ماه هزينه خوشگذراني‌مي‌كند مي‌گويد:«هر چقدر كه لازم باشد و در حد شأن يك رئيس‌جمهور.» و حالا از چهره‌هاي معروف، در هر حوزه، بايد پرسيد آستانه تحملشان چقدر است. اگر خبرنگاري از آنها بپرسد چه غذايي دوست داريد اين سوال را مي‌گذارند به پاي ورود به حريم خصوصي يا اينكه سوالي سطحي پرسيده شد؟

منبع: اعتمادملی
 
ارسال به دوستان
وبگردی