عذرا فراهانی*
شاید هرگز فکر نمیکردیم در میانهی عصری چنین مدرن و پیشتازگر بشر گرفتار ویروسی سمج،موذی و هولآور شود و در مقابل آن با وجود تمام ابزارهای پیشرفته و کرور کرور علم و فناوری دست بسته و ناچار باقی بماند.چنان ناچار که در مقابل مرگ انسانها تنها به جان کردی کندی اکتفا کند و شاهد باشد مرگ انسانها را و وحشت فزایندهای که دوبار بدتر از مرگ عمل میکند و روان اجتماعی را دچار خدشه میکند.
از هنگامی که ویروس کرونا بر سر زبانها افتاد،چین با همهی تجهیزات انسانی و لوجستیک،حتی بهرهگیری از رباطها هنوز نتوانسته چارهای که کارگر بیوفتد بر این هیولای سیری ناپذیر پیدا کند.
با این وجود آنچه مسلم است برای شیوع هرچه بیشتر آن توانسته است یک کشور بزرگ با جمعیت میلیاردی را بسیج کند و تلاش شبانه روزی آنها شکوه ارزشهای ناب انسانی را به معرض تماشا گذاشته است.
تلاشهایی که اگر به شکست ویروس نیانجامیده است دست کم در دل شهروندان قوتی اطمینانبخش نشانده که بدانند تنها نیستند و به حال خود رها نشدهاند.وقتی کرونا صدر اخبار جهان را به خود اختصاص میداد نگرانی ما شاید کم از انسانهای شرقی مانده در حصار چین کهن نبود.اما نگرانی دیگری وجود داشت و با هر خبر شوم مثل خوره روحمان را میخورد که مبادا کرونا وارد کشورمان بشود و تباهی به بار بیاورد!؟
حتم دارم که در آن روزها کمتر هموطنی را میتوان یافت که با این کابوس شوم شب ها را به صبح نرسانده باشد و این وحشت،این ترس مرموز از دیوار بلند چین عبور کرد و سرانجام کشورمان را نیز آلوده کرد.
به سرعت قربانی گرفت و مسئولین در بی اعتنایی محض و در خوشبینی خونسردانهای آنقدر جدی نگرفتند که شوخی شوخی همه چیز جدی شد.آنها شوخی شوخی ویروس را نفی کردند و ویروس جدی جدی قربانی گرفت و همچنان در مسیر شوم خود،شهر به شهر و قربانی به قربانی، به فتح ظالمانه و نفسگیرش ادامه میدهد.
در مقابل اما کشور ما چگونه عمل کرده است؟تدابیرپیشگیرانه و تصمیمهای حیاتی کجای معادله ضربالعجل قرار داشت و هنوز دارد؟به نظر هیچ و یا دست که به میزانی قابل لمس و مشهود ناکافی...مردم وحشت زدهاند،ترس در نگاه و کلام همه چون کرکسی بدمنظر چرخ میزند و منتظر است وا دهیم.
تمام چشم امید یک شهر به همت مسئولان و تدابیر هوشمندانه آنهاست اما با حقیقت نمیشود تعارف کرد و باید گفت علیرقم تمام شعارها هیچ چیز کافی نیست.همه چیز اما به گردن مسئولان نیست و در این معادله سهمی هم برای خودمان باید کنار بگذاریم.
برخی از ما که در بزنگاههایی این چنین سعی داریم نادیده بگیریم ارزش انسان را جان شیرین آدمی را برای سود بیشتر به گروگان بگیریم.اینکه در این هنگامهی بحرانزده ماسکها و مواد ضدعفونی کننده ناگهان نایاب میشود و احتکار میشود تا به قیمت خون همشهریان جیبها را پر پول کنیم خیانتیست نابخشودنی و دور از ساحت انسان.
هرچند سوداگران ثروت بارها نشان دادهاند برای رسیدن به مقصود حتی از پوشک نوزاد هم نمیگذرند و نشان دادهاند چهرههای زشتشان را.اما زمستان میگذرد و روسیاهی به زغال میماند و بالاتر از این همه سرانجام خدایی هست که انتقام بشد و رسوا کند به وقت حساب...
اکنون کرونا در کشور حاکم است و مردم از مسئولان انتظار اتخاذ تصمیمهای جدی و هوشمندانه دارند تا دل قوی دارند و باز آرامش خیال پیدا کنند که پشتشان به منتخبینشان گرم است.آنچه ضرورت دارد در مرکز توجه قرار دادن جان تک تک شهروندان در کانون تصمیمات جاریست.
برای این هدف قهرمانانه و ایثارگر،جهت مهار بحران و پیروزی بر این دشمن پا در میدان بگذارند و بدانند مردم مثل همیشه پشت شما تصمیمهای درستی که خواهید گرفت خواهند ایستاد.ما ملتی شگفت انگیز هستیم و هموارهی تاریخ نشان دادهایم که برای وحدت و همدلی تنها نیازمند یک یا علی هستیم.
از این دشوارترها را با هم از سر گذراندهایم.از این گذرگاه صعب، نیز با تکیه بر هم به سلامت خواهیم گذشت....
*روزنامه نگار
______________________
بیشتر بخوانید: