خانم ركسانا صابري هم آزاد شدند، يكي از آگاهان با ناراحتي گفت: حيف شد كه ايشان خيلي عجله داشتند و در نتيجه نشد برايشان سوغاتي بخريم و سي دي سريال يوزارسيف را رايت كنيم، اين آگاه همچنين گفت: اي كاش ايشان مرد بودند تا برايشان يك عدد كت و شلوار هم مي دوختيم!
اين آگاه در انتهاي سخنانش يادآور شد: آزادي ركسانا صابري پاسخي بود به تمام افراد بي اطلاعي كه مي گفتند سيستم قضايي ما دچار بروكراسي هاي پيچيده ي اداري است!
***
عصرايران تو از اينترنت هم بدتري!
سايت معلوم الحال عصر ايران نيز اين روزها اقدام به برگذاري يك عدد نظرسنجي در مورد "عملكرد انتخاباتي صدا و سيما تا به امروز" كرده است، تا اين لحظه در نظرسنجي ياد شده بيش از 89 درصد بازديدكنندگان سايت عصر ايران عملكرد تلويزيون را جناحي و جانبدارانه دانسته اند.
احتمال اول: بازديدكنندگان سايت عصرايران همگي از ديش هاي ماهواره استفاده مي كنند و فكر كرده اند منظور سئوال مربوطه از تلويزيون ،شبكه هاي ماهواره اي مثل بي بي سي فارسي و … بوده است!
احتمال دوم: بازديد كنندگان سايت عصر ايران حواسشان نبوده است و مي خواسته اند گزينه ي ديگر را انتخاب كنند كه به اشتباه اينگونه شده است!
ايشان همچنين ادامه داد: عصر ايراني ها بايد نظرسنجي را از ... نيوزي ها ياد بگيرند، زيرا كه بر اساس نظر سنجي آنها احمدي نژاد در حال حاضر پنجاه درصد، و ميرحسين 20 درصد راي دارد.
***
تنور ، روغن و باقس قضایا
كم كم تنور انتخابات در حال گرم شدن است، برخي به هم نامه مي نويسند و سپس چركنويس نامه هايشان را به داخل تنور مي اندازند تا تنور گرم تر شود و برخي هم در حال پختن آش براي يكديگر هستند، در همين راستا كروبي در پاسخ به شريعتمداري گفته است: "خودم در حال پختن آش جديدي هستم."، برخي آگاهان بر اين اعتقاد هستند آش مربوطه رويش يك وجب روغن (از نوع غير كوپني!) بوده است و آخرين مراحل پخت اش را طي مي كند.
بر پايه اخبار شنيده شده سرآشپز پختن آش عباس عبدي بوده است كه آقاي كرباسچي وظيفه ي نظافت و بهداشت آشپزخانه و همچنين واكس زدن كفش ها را بر عهده دارد، و ابطحي نيز نمك، فلفل و ادويه و ايضا كشك آش را مهيا خواهد كرد.
خود كروبي نيز مسئوليت تهيه آن يك وجب روغني كه قرار است روي آش مربوطه باشد را بر عهده گرفته است، يكي از آگاهان گفت: مطمئن هستم كروبي با وجود تمام اختلاف سليقه ها حداقل يك كاسه آش با روغن اضافه به شريعتمداري مي دهد!
***خبر فوق را مي خوانيم، خوشحال مي شويم، و در دل آرزو مي كنيم در آينده اي نه چندان دور اتفاقات زير نيز محقق شود:
مورد اول: تصويب قانوني براي عدم فروش قرص هاي ضد بارداري و ايضا باقي داروهايي كه مخصوص بانوان است توسط مردان!
مورد دوم: ايجاد برنامه ي فيتيله ها مخصوص بانوان، به صورتي كه ديگر شاهد حضور پسرها و دخترها با هم در يك برنامه ي تلويزيوني نباشيم!
مورد سوم: تفكيك جنسيتي در دانشگاه ها و ايجاد ديواري در راه پله دانشگاه ها كه باعث شود دخترها و پسرها همديگر را نبينند!
(به خبري كه هم اكنون به دستم رسيد توجه كنيد:گروهي از فعالان حقوق آقايان در اقدامي تلافي جويانه حال جمع آوري امضا براي تصويب قانوني براي "ممنوعيت فروش لباس مردانه توسط زنان" هستند.)
***
قاليباف گفت: گلكاري تهران ضرورت است نه اسراف!
سئوال اساسي: چرا برخي افراد گل كاشتن در تهران را اسراف مي دانسته اند؟!
احتمال اول: با وجود اين همه مسئول گل كه در تهران وجود دارند و صبح تا شب به فكر خدمت رساني و حل مشكلات مردم هستند، ما در زمينه وجود گل در تهران خودكفا شده ايم و ديگر نيازي به اينگونه اسراف ها نيست.
احتمال دوم: گل عمرش كوتاه است، آقاي قاليباف مي تواند به جاي كاشتن گل در ميدان ها، از قاليباف ها حمايت كند تا آنها قالي هايي ببافند كه در آنها يك عالمه گل باشد.
احتمال سوم: شايد اين افراد توقع داشتند كه آقاي قاليباف پولهاي شهرداري را – همچون برخي شهردارها- در راههاي خير به مصرف برساند، و به جوانان وام ازدواج دهد، البته هيچ اهميتي هم ندارد كه اين امر جزو وظايف شهرداري نيست!
احتمال چهارم: اصولا آش هم چيز بدي نيست!! پول شهرداري را آش بپزند و بدهند مردم، خدا را چه ديدي شايد چهار سال بعد ايشان رئيس جمهور شدند!
واقعا کارتون بیسته بیسته . این بخش از سایتتون واقعا جالبه .ممنون
چرا که وقتی نظرات بینندگان عصر ایران را پای هر مطلبی می خوانم می بینم خیلی از طرفدارن دولت فعلی هم از خوانندگان پر و پا قرص عصر ایران هستند پس نتیجه این نظر سنجی می تواند برای مسئولین رسانه ملی هم قابل تأمل باشد که هم فکرانشان هم عملکرد رسانه ملی را جانبدارانه می دانند.