*یادداشت رضا علویان در حمایت از محمود احمدی نژادمن در روز 22 خرداد 1388 ، نام "دکتر محمود احمدی نژاد" را بر روی برگه رأی خواهم نوشت و به انتظار خواهم نشست که شنبه ، به همراه مردم ایران ، در جشن بزرگ پیروزی "گفتمان خدمت" شرکت کنم.
چهار سال پیش ، با پیروزی دکتر احمدی نژاد در انتخابات سوم تیر ، آن هم در مقابل هاشمی رفسنجانی ، این باور در اندیشه من و بسیاری دیگر شکل گرفت که جمهوری اسلامی ، به اندازه ای وسعت و ظرفیت دارد که افرادی خارج از سیستم قدرت نیز می توانند خود را در معرض رأی مردم قرار دهند و عالی تریم مقامات کشور را عهده دار شوند و الا اگر جز این بود ، مگر می شد از سد سیاستمدار متنفذی چون هاشمی رفسنجانی عبور کرد و به پیروزی رسید؟!
این ، اما تنها دستاورد پیروزی دکتر نبود. درست در نخستین روزهای ریاست جمهوری وی ، پلمپ تأسیسات هسته ای ایران برداشته شد و دانشمندان خانه نشین شده ایرانی ، بار دیگر بر سر کار بازگشتند تا در یک دوره چهار ساله ، چرخه سوخت هسته ای را تکمیل کنند و فرایند اتمی شدن ایران را به نقطه بازگشت ناپذیر برسانند.
موضوع ، البته فقط فناوری هسته ای نبود بلکه فراتر از آن ، حیثیت ملتی بزرگ بود که لگدمال خودخواهی غربی ها و خود کم بینی برخی داخلی ها شده بود ، حیثیتی که اکنون با اقتدار ، اعاده شده و دندان طمع بیگانگان را کشیده است.
می گویند در دولت قبل ، این همه قطعنامه علیه ایران صادر نشد ولی سیاست خارجی دولت نهم به گونه ای بود که شورای امنیت علیه مان قطعنامه داد.
راست می گویند، در دولت قبل ، آمریکا و متحدانش علیه ایران قطعنامه ندادند زیرا بدون آن که قطعنامه ای در کار باشد ، دولت ما همان کاری را انجام می دادکه آنها می خواستند! و مگر چهار تا سانتریفیوژ خاموش و مجتمع قفل خورده هسته ای ، اساساً نیازی هم به قطعنامه غربی ها داشت؟!
احمدی نژاد ، یک کار بزرگ دیگر هم انجام داد و آن ، احیای ادبیات انقلاب اسلامی بود ، ادبیاتی که در گذر سال های سیاست زده پیشین ، اندک اندک به خاطره تبدیل می شد و داشت از یاد مردم می رفت که ساده زیستی ، نوکری مسوولان در برابر مردم ، عدالت جویی و دهها آرمان دیگر ، اهدافی بود که برای تحقق شان انقلاب کرده و برای حفظ شان صدها هزار از بهترین جوانان شان را داده اند.
اما "مردی از جنس مردم" که آمد ، قدرت رسمی ، نه جایگاهی برای سلطه گری ، که بار دیگر ،فرصتی برای خدمت شد و رایحه این خدمتگزاری ، از پایتخت نیز گذر کرد و تا دورترین روستاهای آذربایجان و سواحل خلیج فارس و دریای عمان و خوزستان و خراسان و لرستان و ... رسید.
سفرهای استانی ، ابتکار بزرگی بود که دولت نهم بدان پرداخت و بررسی و حل میدانی مشکلات مردم را عملیاتی کرد.
مخالفانی که این سفرها را "تبلیغی" می نامند ، البته هرگز به دستاورهای آن اشاره ای نمی کنند و نمی گویند که در این سفرها ، بسیاری از مشکلات منطقه ای که سال ها لاینحل مانده بود ، با حضور دولتمردان در محل مشکل ، حل و گره از کار خلق گشوده شد.
دولت احمدی نژاد ، دولت کارهای بزرگ است. طرح تحول اقتصادی که به اذعان همه اقتصاددانان بی طرف ، جراحی گریز ناپذیر اقتصاد ملی است در این دولت طراحی شد و جالب اینجاست کسانی در مقابل آن قد علم کرده اند که سالیان دراز ، خود از بی هدف بودن یارانه ها ناله ها سر می دادند ولی خود هرگز جرأت هدفمند کردن نداشته اند و اینک که دولت چنین جسارتی را به خرج داده ، همه شعارهایشان را فراموش کرده و به سنگ اندازی روی آورده اند چرا که از دیدگاه آنان هر کاری از دولت نهم سر بزند،فارغ از ارزش گذاری کارشناسی ، محکوم است و مذموم !
در دولت نهم ، هر چند بنزین سهمیه بندی شد اما کار بزرگ دیگری نیز استارت خورد و آن حرکت به سمت خودکفایی در تولید بنزین است به گونه ای که تا دو - سه سال آینده ، ایران ، نه تنها بنزین وارد نمی کند ، بلکه به جمع صادر کنندگان بنزین نیز می پیوندد.
به راستی اگر دولت های گذشته ، آینده نگرانه ، به موضوع بنزین می نگریستند و زیرساختهای تولید را فراهم می کردند ، آیا کار به جایی می رسید که امروز ناگزیر از سهمیه بندی شویم؟!
یا به ماجرای پردامنه "سیمان" بنگرید که برای سالیان دراز ، معضل مزمن اقتصاد ملی بود و نوسان قیمت و کمبود و بازار سیاه ، پای ثابت همه قصه های سیمان در این کشور بود ولی اینک ، نه تنها خودکفایی حاصل شده ، بلکه صادرات سیمان نیز از منابع درآمد زایی ملی است و مهم تر از همه این که این محصول استراتژیک ، با قیمت مناسب و به وفور در دسترس مصرف کننده داخلی است.
اگر بخواهم فهرست کارهای مثبت دولت نهم را بیاورم ، حتماً کتابی قطور و چند جلدی خواهد شد از جمله این که میزان خصوصی سازی در دولت نهم 18 برابر سالهای 70 تا 82 بوده است.
تعداد هواپیماهای مسافری که در این دولت وارد ناوگان هوایی کشور شد ، 3 برابر دولت گذشته است.
تعداد پایگاه های اورژانس جاده ای 5 برابر شد.
داستان معوقات اموزش و پرورش که بیش از 15 سال ، نظام آموزشی را می آزرد ، به پایان رسید.
هزاران پروژه ناتمام که پیشتر به فراموشی سپرده شده بودند ، در مدتی کمتر از 4 سال تکمیل شدند و این در حالی است که برخی از این پروژه ها ، بیش از 20 سال بود که متروکه رها شده بودند.
مسکن مهر ، امید را برای خانه دار شدن میلیون ها نفر زنده کرد.
تسهیلات ازدواج ، که قبلاً مبلغی ناچیز بود و ماه ها وقت زوج ها را مصروف خود می کرد ، به رقم آبرومندی رسید که ظرف چند روز پرداخت می شود.
در دولت نهم برای توسعه فازهای جدید پارس جنوبی - که آینده اقتصاد ایران بدان مرتبط است 12 میلیارد دلارسرمایه گذاری مستقیم شد( قابل توجه کسانی که می گویند پول نفت در کجا خرج شد؟!)
ساخت فضای ورزشی به 20 برابر کل دولت های بعد از انقلاب رسید و حتی بسیاری از روستاها نیز به سالن های ورزشی مجهز شدند .ضریب نفوذ اینترنت دو برابر شد ، بیش از کل تاریخ مخابرات ایران ، تلفن ثابت و همراه واگذار گردید.
ارزش کل صادرات غیر نفتی در چهار دولت قبلی ، 53 میلیارد دلار بود ولی دولت نهم به تنهایی موفق شد این رقم را به 57 میلیارد دلار افزایش دهد.
در دوران هشت ساله اصلاحات، مجموعاً 42 هزار پروژه به انجام رسید ولی در چهار سال دولت نهم ، رکورد 98 هزار و 400 پروژه به ثبت رسید که در کل تاریخ کشور بی سابقه است.
در 4 سال فعالیت دولت هشتم 160 هزار میلیارد تومان برای سرمایهگذاری جهت تاسیس واحدهای جدید صنعتی اختصاص یافته بود ، در حالی که این میزان در دولت نهم 500 هزار میلیارد تومان بوده است .
و ... .
من ، به عنوان یک ایرانی، منصفانه نمی دانم که این همه کار را در کنار نقدهای موجود بر دولت نهم نبینم ، خود را به ندیدن بزنم و تجاهل کنم هر چند که سیاست بازان حرفه ای و دور ماندگان از قدرت، بخواهند واقعیت ها را قلب کنند و همچنان به ما دروغ بگویند و بر طبل سیاه نمایی بکوبند.
از این رو ، در قضاوت نهایی ام ، احمدی نژاد را به عنوان یک رئیس جمهور عملگرا و مردمی ، بار دیگر انتخاب خواهم کرد به امید آن که تجربیاتش در دور اول ریاست جمهوری ، کارآمدی مضاعف او را در مدیریت کلان کشور در چهار سال دوم ، به دنبال داشته باشد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
چرا از فقر نمی گویی ؟
چرا از بیکاری نمی گویی؟
چرا از وعدهای توخالی آمدن نفت بر سر سفره مردم نی گویی؟
چرا از بی ارزش شدن نام ایران در جهان نمی گویی؟
چرا از فامیل بازی در پست های بالا نمی گویی؟
چرا از مافیای نفت که پست وزارت گرفت نمی گویی؟
چرا از دوستی با ملت اسرائیل نمی گویی؟
چرا از دادن رشوه به نمایندگان مجلس نمی گویی؟
چرا از پرداختهای شاهانه در سفرهای استانی نی گویی؟
چرا از سهام عدالت که به آنهای که باید داده می شد هرگز داده نشد نمی گویی؟
چرا از رواج خرافات در این دولت نی گویی؟
کدام ورزشگاه کدام پیشرفت آنهای که سیما می گوید؟
چرا کسی شرف این را ندارد که بگوید این دولت طرح های در دست ساخت دیگران را افتتاح کرد واگر هم طرح جدیدی بود به برکت پولهای باد آورده نفت بود؟
علی
قیمت نفت و درامدی که در طول این 4 سال عاید این دولت شد و کجاها هزینه شد رو هم میشه در نظر بگیرید ... ؟
هیچ شکی نداشته باشید که روز شنبه بعد ار انتخابات دهم جمعه احمدی نژاد رئیس جمهور ایران است چون قدرش را میدانند
1- مجموعه پارس جنوبي فعلا تقريبا راكد مي باشد و فازهاي 8 و 9 نيز باقي مانده از دولت اصلاحات بود. و هيچ سرمايه گذاري عمده در آن نشده و شركتهاي بزرگ در منطقه فعال نيستند.
2- در نظام اجرائي كشور ما پروژه هاي متوسط به بالا در بيش از 4تا 9 سال به بهره برداري ميرسند لذا تعداد پروژه هاي به بهره برداري رسيده در اين دولت لزوما نشان دهنده عملكرد آن نيست. در ضمن شروع به احداث پروژه هاي بسيار كوچك نيز افتخاري به نظام اجرائي عايد نميكند.
3- سخن از صادرات غير نفتي و جهش زياد آن در دولت فعلاي داده شد. اين جهش صرفا از محل توليد و صدور فرآورده هاي پتروشيمي بود كه در اين دولت فقط بخاطر عددسازي بعنوان صادرات غير نفتي اطلاق شده و خود اين توليدات هم بخاطر بهره برداري از چندين طرح پتروشيمي كه يادگار عملكرد دولت اصلاحات است مي باشد.4
4- خودكفائي در صنعت سيمان بخاطر ركود در صنعت ساختمان سازي و عدم وجود مشتري است تا بهره بر داري از طرحهاي توليدي
5-احداث صدها و هزاران سالن ورزشي بدون بررسي نياز مناطق و ابهام در بهره برداري از آنها كه قطعا در آينده نزديك به يكي از معضلات كشور تبديل خواهد شد خيلي كار شاقي نيست.
و اين قصه سر دراز دارد..
آقائي اروميه
پابه و اساس صحت این آمار ها چیست؟